طراحی و اعتبارسنجی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک براساس پارادایم گرندد تئوری
الموضوعات :میلاد نیکخواه 1 , مهدی بشکوه 2 , حسین کاظمی 3
1 - دانشجوی دکتری رشته حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
2 - استادیارحسابداری دانشکده مدیریت دانشگاه ازاداسلامی واحدقزوین
3 - استادیار گروه حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
الکلمات المفتاحية: مدیریت ریسک, اشتهای ریسک, پارادایم گرندد تئوری,
ملخص المقالة :
تحقیق حاضر درصدد طراحی و اعتبارسنجی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک های پذیرفته شده در بورس براساس پارادایم گرندد تئوری بوده است. از این منظر داده های تحقیق از روی مصاحبه نیمه ساخت یافته از روی15 نفر از خبرگان حوزه حسابداری که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی(در گام اول) و نظری( گام دوم) انتخاب شده بودند؛ جمع آوری، تحلیل و با 100 مفهوم و 13 مقوله به اشباع نظری رسیده است. یافته های این تحقیق کیفی نشان داده است که براساس عناصر پارادایم گرندد تئوری استراوس و کوربین(1990)، شرایط علّی شامل: عوامل سازمانی و بلوغ سازمانی، شرایط زمینه ایی شامل: بسط و گسترش ارتباطات، شرایط مداخله ای شامل: وضعیت مدیریت ریسک، بهبود چارچوب اشتهای ریسک، رویکردهای مناسب ریسک ریسکهای مرتبط در بانک، قوانین و مقررات و نیز انتظارات نظارتی، پدیده یا مقوله محوری شامل: نظارت و بازخورد استراتژی ریسک، راهبردهای عمل/ تعامل شامل: شیوه مدیریتی و پیامدها شامل: بالندگی سازمانی و تداوم فعالیت بوده است. به منظور اعتبارسنجی مدل برساخته شده و نتایج تحقیق از دو روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و نیز روش ممیزی(تشخیصی) و برای پایایی سنجی از دو روش قابلیت تکرارپذیری و نیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است.
فهرست منابع
استراوس، آنسلم و کوربین، جولیت، 1990. مبانی پژوهش کیفی( فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای)، مترجم: ابراهیم افشار(1397)، تهران، نشر نی، چاپ هفتم.
ابراهیمی، عباس، رخیده، محمد رضا، و خمشآیا، احمد، 1397. مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر مدیریت تداوم کسبوکار در شرکتهای کوچک و متوسط. دوماهنامه بررسیهای بازرگانی، 17(97)، صص. 114-130.
احمدپور، علیرضا، 13۹7. رابطه بین کارایی ریسک اعتباری و تغییر بهرهوری در بانکهای ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
حسینی، سیدرضا، آذین فر، کاوه، داداشی، ایمان، و رضا، فلاح، 1401. تأثیر مدیریت ریسک بر رابطه بین استراتژی گرایش به بازار و استراتژی گرایش به کارآفرینی با ریسک شرکت. پژوهش های حسابدار ی مالی و حسابرسی، 14(56)، صص. 137-160.
خسرویانی، مهدی و فرزانه حیدرپور، 1401. مدل سازی جهت پیش بینی ریسک نقدینگی بانکهای دولتی ایران با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و شاخص های حسابداری. پژوهش های حسابدار ی مالی و حسابرسی، 14(55)، صص. 163-180.
خموشی، غلامرضا، 1396. بررسی رابطه ی میان كنترل ريسك هاي مالي و مديريت ريسك اعتباري در موسسات مالي و اعتباري (مطالعه موردي: بانك ملت). علوم اقتصادي، 6 (18)، صص. 113-137.
دمیرچی،نعیمه، 13۹۶. مديريت ريسك اعتباري با به كارگيري مدل هاي سوآپ نكول اعتباري. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه فردوسی مشهد.
رضایی، فرزین؛ فیروزوعلیزاده؛ اکرم؛ نورمحمدی، الهام، (1399)، رابطه توانایی مدیریت با اجزاء مدیریت ریسک یکپارچه. پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، 12 (48)، صص. 41-23
زرین،سامان، (139۵). بررسي عوامل موثر بر ريسك سیستماتیک اشخاص حقوقي موسسات مالی و اعتباری (مطالعه موردي : شعب موسسه مالی و اعتباری قوامین، شهر تهران). پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی.
سعادت جوی، مهران، (13۹۴). تاثير متغيرهاي كلان اقتصادي (نرخ ارز و تورم) بر روي ريسك سیستماتیک مشتريان حقوقي بانك ملی ایران. پژوهش هاي مديريت، دوره 21(86)، صص. 1-10.
سلیمانی،زهرا،(1399). بررسی تطبیقی چارچوب بیانیه اشتهای ریسک در صنعت بانکداری و بانکهای ایرانی. دانشگاه خاتم، دانشکده مدیریت و مالی.
صادقی خوانساری، محمد و صادقی خوانساری، امیر،1395.معرفی بیانیه اشتهای ریسک برای موسسات مالی و اعتباری با تاکید بر ریسک های بازار و عملیاتی. سومین همایش ملی حسابداری، مدیریت و اقتصاد ایران، بندرگز.
عارف منش، زهره، رامشه، منیژه، و شکوهی، حامد، 1401. رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی و عملکرد شرکت با نقش مزیت رقابتی و سواد مالی. پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی، 14(54)، صص. 79-100.
علیزاد اصل، فرهاد، 13۹7. بررسی ارتباط نظريه تحليل بقا و مديريت ريسك اعتباري دريافت كنندگان تسهيلات (مطالعه موردي : بانك ملت). پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
فخارزاده، احسان، 1395. بررسی ارتباط بین سود قابل پیش بینی سهام و ریسک شرکت در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی. واحد اسلامشهر.
قره خانی، محسن، 1396. ارائه چارچوب اشتهای ریسک بعنوان ابزاری برای تعیین حدود تحمل ریسک موسسات بیمه. انجمن حرفه ای صنعت بیمه.
قره خانی، محسن و نصیری، فاطمه، 1394. نقش اشتهای ریسک در پیاده سازی مدیریت ریسک سازمان. دوازدهمین کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع، تهران.
قره خانی، محسن و نصیری، فاطمه، 1394. تعیین حدود مجاز ریسک در مدیریت ریسک شرکت های بیمه. بیست و دومین همایش ملی و هشتمین همایش بین المللی بیمه و توسعه، تهران.
قره خانی، محسن و نصیری، فاطمه، 1394. ارائه چارچوب اشتهای ریسک بعنوان ابزاری برای تعیین حدود تحمل ریسک موسسات بیمه. سیزدهمین کنفرانس مدیریت، بخش علمی- پژوهشی.
کاویانی، میثم، 1396. مروری بر مفهوم ریسک سرایت در حوزه بانکها. روزنامه جهان اقتصاد، 29/06/1396.
یاری، فاطمه، مهرآذین، علیرضا، یاریفرد، رضا، و مسیح آبادی، ابوالقاسم، 1400. اشتهای ریسک، ریسک تداوم فعالیت ، توانایی و پاسخگویی مدیریت. حسابداری و منافع اجتماعی، 11(2)، صص. 1-20.
Akdag, S., İskenderoglu, Ö., & Alola, A. A. (2020). The volatility spillover effects among risk appetite indexes: insight from the VIX and the rise. Letters in Spatial and Resource Sciences, 13(1), 49-65.
Anh, T., Thi, L., Quang, H., & Thi, T. (2020). Factors influencing the effectiveness of internal control in cement manufacturing companies. Management Science Letters, 10(1), pp.133-142.
Baker, M. and Wurgler, J. (2002). Market Timing and Capital Structure, Journal of Finance, Vol. 57, pp. 1-32.
Bekaert, G., Engstrom, E. C., & Xu, N. R. (2022). The time variation in risk appetite and uncertainty. Management Science, 68(6), 3975-4004.
Brink, A. G., Gouldman, A., & Victoravich, L. M. (2018). The effects of organizational risk appetite and social pressure on aggressive financial reporting behavior. Behavioral Research in Accounting, 30(2), 23-36.
Chen, Y., Podolski, E. J., & Veeraraghavan, M. (2015). Does managerial ability facilitate corporate innovative success? Journal of empirical finance, 34, pp.313-326.
De Zwart, F. (2022). Risk Culture, Risk Appetite and Risk Appetite Statements. In The Key Code and Advanced Handbook for the Governance and Supervision of Banks in Australia (pp. 1063-1094).
Dorofee, A. J. (2018). Continuous risk management guidebook. Pittsburg: Software Engineering Institute, Carnegie Mellon University.
Fatou, M., Neamțu, I., & van Wijnbergen, S. (2022). Risk-Taking, Competition and Uncertainty: Do Contingent Convertible (CoCo) Bonds Increase the Risk Appetite of Banks?.
Fettahoğlu, S. (2019). Relationship Between Credit Default Swap Premium and Risk Appetite According to Types of Investors: Evidence From Turkish Stock Exchange. Journal of Accounting & Finance, (84).
Gong, X., Yu, C., & Min, L. (2021). A cloud theory-based multi-objective portfolio selection model with variable risk appetite. Expert Systems with Applications, 176, 114911.
Lawson,B.P.,Muriel,L.,&Sanders,P.R.(2017).Asurveyonfirms'implementationofCOSO's2013 Internal Control–Integrated Framework. Research in accounting regulation, 29(1), pp.30-43.
Li, Z., Ying, Q., Chen, Y., & Zhang, X. (2022). Managerial risk appetite and asymmetry cost behavior: evidence from China. Accounting & Finance, 60(5), 4651-4692.
Mare, S. (2019). Principles for an operational risk appetite framework for a bank: a South African perspective (Doctoral dissertation).
Mio, C., Agostini, M., & Panfilo, S. (2022). Bank risk appetite communication and risk taking: the key role of integrated reports. Risk analysis, 42(3), 634-652.
Posch, A. (2020). Integrating risk into control system design: The complementarity between risk-focused results controls and risk-focused information sharing. Accounting, organizations and society, 86, 101126.
Rahman, M. T., Nielsen, R., Khan, M. A., & Ankamah-Yeboah, I. (2020). Impact of management practices and managerial ability on the financial performance of aquaculture farms in Bangladesh. Aquaculture Economics & Management, 24(1), pp.79-101.
Schätter, Frank, et al. (2019), “A decision support methodology for a disaster-caused business continuity management.” Decision Support Systems, 118, pp.10-20.
Ullah, S., Mufti, N. A., Qaiser Saleem, M., Hussain, A., Lodhi, R. N., & Asad, R. (2022). Identification of Factors Affecting Risk Appetite of Organizations in Selection of Mega Construction Projects. Buildings, 12(1), 2.
طراحي و اعتبارسنجي مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک
براساس پارادايم گرندد تئوري
میلاد نیکخواه1
حسین بشکوه2
حسین کاظمی3
چكيده
تحقيق حاضر درصدد طراحي و اعتبارسنجي مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک هاي پذيرفته شده در بورس براساس پارادايم گرندد تئوري بوده است. از اين منظر داده هاي تحقيق از روي مصاحبه نيمه ساخت يافته از روي15 نفر از خبرگان حوزه حسابداري كه با استفاده از روش نمونه گيري گلوله برفي(در گام اول) و نظري( گام دوم) انتخاب شده بودند؛ جمع آوری، تحليل و با 100 مفهوم و 13 مقوله به اشباع نظري رسيده است. يافته هاي اين تحقيق كيفي نشان داده است كه براساس عناصر پارادايم گرندد تئوري استراوس و كوربين(1990)، شرایط علّی شامل: عوامل سازماني و بلوغ سازماني، شرایط زمینه ایی شامل: بسط و گسترش ارتباطات، شرایط مداخله ای شامل: وضعيت مديريت ريسك، بهبود چارچوب اشتهای ریسک، رویکردهای مناسب ریسک ریسکهای مرتبط در بانک، قوانين و مقررات و نيز انتظارات نظارتي، پدیده یا مقوله محوری شامل: نظارت و بازخورد استراتژي ريسك، راهبردهای عمل/ تعامل شامل: شيوه مديريتي و پیامدها شامل: بالندگي سازماني و تداوم فعاليت بوده است. به منظور اعتبارسنجي مدل برساخته شده و نتايج تحقيق از دو روش ارزيابي به شيوه ارتباطي و نيز روش مميزي(تشخيصي) و براي پايايي سنجي از دو روش قابليت تكرارپذيري و نيز قابليت انتقال يا تعميم پذيري استفاده شده است.
واژه های كليدي: مديريت ريسك، اشتهای ریسک، پارادايم گرندد تئوري.
1- مقدمه
اشتهای ریسک بیانگر میزان ریسکی است که بانک حاضر به قبول آن جهت نیل به اهداف کسب و کار خود میباشد. ریسکهای اساسی شامل ریسکهای اعتباری، ریسک نقدینگی، ریسکهای عملیاتی، ریسکهای بازار (شامل ریسک تغییرات نرخ بهره و نرخ ارز) و ریسک شهرت میباشد.چارچوب اشتهای ریسک محدودیتهایی را با توجه به وضعیت کفایت سرمایه، کفایت نقدینگی و ریسکهای تمرکز، اعمال میکند. هدف نهایی کاهش نوسانات در درآمد بانک و حصول اطمینان از داشتن ساختار سرمایه ای و نقدینگی قوی در چرخههای اقتصادی و حفظ شهرت بانک میباشد. اشتهای ریسک به طور سالانه توسط هیئت مدیره و با کمک واحد مدیریت ریسک مورد بازبینی قرار میگیرد(یاری و همکاران، 1400). حصول اطمینان از اجرایی شدن آن بر عهده هیئت مدیره میباشد.از آنجایی که مقولهی ریسک پدیده ای قابل حذف نیست، بنگاههای تجاری سعی در ایجاد فرآیندها، روشها و ابزارهایی به منظور مدیریت منطقی ریسک و نگهداری آن در سطوح قابل قبول، با توجه به اهداف کلان سازمان دارند. با وجود اینکه مدیریت ریسک مفهومی جدید در ادبیات مالی نیست، اما بحرانهای مالی سالهای اخیر و تاثیرات شگرف آن بر ورشکستگی شرکتها و موسسات مالی بالاخص بانکها اهمیت روزافزون آن را آشکارتر مینماید(سلیمانی و همکاران، 1399). مقدار مورد پذیرش ریسک باید توسط سازمان و براساس شرایط بازار و مهمتر از همه میزان ریسک قابل تحمل تعیین گردد. در نتیجه اشتهای ریسک هسته ی اصلی راهکار جامع مدیریت ریسک را تشکیل داده و به عنوان یک معیار برای مقایسه وضعیت ریسک کلی در سازمان به کار میرود(یاری و همکاران، 1400). هدف اصلی مدیریت ریسک بیشینه سازی ارزش سهامداران است. کنترلهای داخلی برای شرکت های پیچیده تر ضعیف تر است. از این رو، مدیریت یکپارچه ریسک واحد تجاری باید به لحاظ نظری از مزایای بیشتری برای شرکتها در این زمینه برخوردار باشد (حسینی و همکاران، 1401).
بررسیها نشان میدهد که به هر اندازه، مدیریت در بسط و بکارگیری اسناد اشتهای ریسک در حوزههای مختلف شرکت تواناتر باشد، فعالیتهای بیشتری تحت پوشش فرایند مدیریت ریسک قرار گرفته و فرایندها و بخشهای بیشتری از شرکت در پیشگیری و مقابله با ریسکها درگیر میشوند(یاری و همکاران، 1400). در شرکتهایی که مدیریت نسبت به طراحی و استفاده از فرایندها و اسناد اشتهای ریسک در فعالیتهای مختلف از توانایی لازم برخوردار است، میزان قابل توجهی از ریسک شرکت کاهش یافته است؛ برعکس در شرکتهایی که نسبت به طراحی فرایندهای اشتهای ریسک و بکارگیری اسناد اشتهای ریسک در حوزههای مختلف فعالیت شرکت، اقدامات لازم انجام نشده است، در مدیریت ریسکهای مرتبط با تداوم فعالیت، با چالشهای بیشتری مواجه هستند شرکتها استراتژیهای خود را مبتنی بر ریسکها و فرصتهای محیط کسبوکار تدوین نموده و به صورت دورهای استراتژیها را متناسب با تغییرات محیط، به گونهای مورد بازنگری قرار میدهند که بتوانند ریسکها را تا حد امکان کاهش داده و از فرصتها برای خلق ارزش در شرکت، استفاده نمایند(یولاه4 و همکاران، 2022). برای دستیابی به این مهم، مدیریت بایستی از توانایی بکارگیری چارچوبهای مناسب، به منظور بهینهسازی استراتژیها و عملکرد شرکت برخوردار باشد. در این راستا، شرکتهایی که مدیران آنها از توانایی استقرار چارچوب مدیریت ریسک یکپارچه و یا بخشهای با اهمیت و کلیدی آن مانند اسناد اشتهای ریسک5 برخوردار هستند، در دستیابی به اهداف شرکت موفقیت بالاتری را بدست خواهند آورد. اشتهای ریسک در سطح هیاتمدیره، مقدار ریسکی است که سازمان با هدف خلق ارزش، مایل به پذیرش آن است. اشتهای ریسک سازمان که با سند استراتژی و سند بودجه همراستا است، موجب یکپارچگی فعالیتهای سازمان به منظور دستیابی به اهداف تعیینشده در سندهای مذکور میشود(دزوارت6، 2022).
یکی از مشکلات اساسی بانکهای پذیرفته شده در بورس ناهمخوانی بین ریسکهایی که بانکها با آن مواجه میشوند و ریسکهایی که هیئت مدیره نسبت به آنها آگاهی دارد، میباشد. این موضوع بسیار حیاتی است که هیئت مدیره و مدیرعامل، فهم دقیقی از اشتهای ریسک داشته باشند و ریسکهایی را که در جهت کسب بازدهی تحمل میکنند، به خوبی بشناسند.به عبارتی دیگر، مدیریت و هیئت مدیره باید پیشتر، ظرفیت بانکهای پذیرفته شده در بورس را برای تحمل ریسک بدانند و میزان ریسک قابل تحمل در شرایط فعلی و همچنین آتی خود را برای رسیدن به ظرفیت دلخواه به خوبی برآورد نمایند. این موضوع در واقع چیزی است که چارچوب اشتهای ریسک برای بانکها انجام میدهد و اطلاعات به شکلی در اختیار هیئت مدیره قرار میگیرد تا بصورت اثربخش و کارا تصمیمات مقتضی را انجام دهند. ایجاد اشتهای ریسک کمک شایانی به استمرار مدیریت فعالیتهای بانکهای پذیرفته شده در بورس در سطح از پیش تعیین شده فعالیتها مینماید آنچه مهم است، این است که تشخیص دهیم، انتخاب استراتژیها و اهداف در بانکهای پذیرفته شده در بورس مستلزم درک اشتهای ریسک است. در حالیکه در اغلب اوقات بانکهای پذیرفته شده میتوانند ریسک بیشتری را تحمل کنند، اما با تدوین اشتهای ریسک به مدیریت ریسکها در سطح از پیش تعیین شدهای از ریسکها پایبند میمانند.
بنابراين با توجه به مطالب فوق، هدف اصلي تحقيق حاضر واكاوي، تدوين و اعتبارسنجي مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک بانکهای پذیرفته شده در بورس براساس پارادايم گرندد تئوري بوده است. لذا پرسش اساسي تحقيق حاضر آن است كه مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک بانکهای پذیرفته شده در بورس چگونه است؟
2- مروري بر مباني نظري تحقيق
بسط فضاي مفهومي ريسك و مديريت ریسک
اگرچه تفاوتهای فراوانی در چگونگی تعریف ریسک وجود دارد، ولی تعریفی که در ادامه ارائه میشود، بهطور مختصر ماهیت آن را نشان میدهد: ریسک یعنی احتمال متحمل شدن زیان. این تعریف شامل دو جنبه اصلی از ریسک است:
· مقدار زیان میبایست ممکن باشد؛
· عدم اطمینان در رابطه با آن زیان نیز میبایست وجود داشته باشد (دورفی7، 2018).
بنابراین ريسک به شرايطي اطلاق ميشود که بتوان به بازدههاي نامعلوم توزيع احتمالات ذهني نسبت داد. به بيان ديگر، ریسک عبارتست از احتمال متفاوت بودن نرخ واقعی بازده با نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذار (کاویانی میثم، 1396).
با توجه به تعريف ريسك، مدیریت ریسک عبارت است از : فرآیندی که شخص تلاش دارد تا اطمینان یابد ریسکی که با آن مواجه است، همان ریسکی است که او فکر میکند یا تمایل دارد برای هدایت امور در مسیر دلخواه با آن مواجه شود (زرین، 139۵) . به بیان دیگر؛ مدیریت ریسک به عنوان یکی از راهکارهای شرکتها برای مقابله با نااطمینانی در محیط کسب وکار است که نقش مؤثری در حفظ و ارتقای کارایی و اثربخشی و در نتیجه، بهبود عملکرد شرکت دارد (عارف منش، 1401). هدف مدیریت ریسک، کنترل پیامدهای نامطلوب ناشی از تحمل ریسک و همچنین اطمینان یافتن از دستیابی به فواید پذیرش ریسک است. این امر مستلزم آن است که ریسک را شناسایی و برای مدیریت آن تصمیمات هوشیارانه اتخاذ کنیم(دمیرچی، 13۹۶). مدیریت ریسک یک شرکت را قادر میسازد که به نحو بهتری ریسکهای متداول فعالیت خود را اداره نماید، در نتیجه احتمال موفقیت را افزایش داده و احتمال شکست و عدم قطعیت در دست یابی به اهداف سازمان را کاهش میدهد (لی و همکاران، 2022).
اصطلاحاتی چون اشتهای ریسک، نوسان ریسک8، فلسفه مدیریت ریسک و فرهنگ ریسک، موضوعات نوین و بااهمیتی هستند که در مدل مدیریت ریسک یکپارچه9 (ERM) کوزو، مورد بررسی قرار گرفتهاند (پاسچ، ۲۰۲۰).
در مقایسه با مدیریت ریسک سنتی که تلاش مینماید هریک از ریسکها را در مسیر خاص خود و جدا از فرایند مدیریت سایر ریسکها، مدیریت نماید و به اصلاح مدیریت ریسکها را سیلویی در نظر میگیرد، مدیریت ریسک یکپارچه10 (ERM)، مجموعه ریسکهای یک شرکت را در کنار هم و به روشی جامع و یکپارچه، مورد بررسی قرار میدهد(لاسون و همکاران، ۲۰۱۷). این روش مدیریت ریسک، به منزله بخشی از استراتژی کلی کسب و کار در نظر گرفته شده است و یکی از اهداف اصلی آن، افزایش ارزش سهامداران است(پاسچ، ۲۰۲۰).
فلسفه اصلی کوزو، در تدوین مجموعه مدیریت ریسک یکپارچه، بر این مطلب استوار است که ارزش ناشی از فعالیتهای شرکت زمانی حداکثر میشود، که مدیریت مجموعهای از استراتژیها را برای ایجاد توازن مطلوب بین بازده و ریسکهای مرتبط بکار برده و به منظور دستیابی به اهداف، منابع سازمان را به طور موثر و کارآمد بکار گیرد (پاسچ، ۲۰۲۰). اشتهای ریسک و سطوح تحمل ریسک مولفههای حیاتی برای برنامه موثر مدیریت ریسک سازمان هستند(پاسچ، ۲۰۲۰). کوزو، اخیراً رهنمود جدیدی در مورد چگونگی اینکه شرکتها میتوانند با تعیین و تدوین اشتهای ریسک، تصمیمگیریهای خود در انجام فعالیتهای سازمان را بهبود دهند ارائه کرده است(ز، خی و کوانگ، ۲۰۲۰). این موضوع، به ویژه در بازارهای مبهم و پیچیدهی امروز، بسیار حائز اهمیت شده است.
چارچوب اشتهای ریسک، رویکردی شامل خط مشیها، فرآیندها، کنترلها، سیستمها و رویهها، بیانیه، اشتهای ریسک، حدود ریسک، و بیان نقشها و مسئولیتهای افرادی است که پیاده سازی و نظارت بر چارچوب اشتهای ریسک را سرپرستی میکنند. توسعه و تدوین چارچوب اشتهای ریسک مؤثر فرآیندی تکرار شونده و تکاملی است. چارچوب اشتهای ریسک شامل فرآیندهای تدوین استراتژی، توسعه برنامههای کسب وکار و مدلها و سیستمهای اندازه گیری و تجمیع ریسک میشود که باید بتواند ظرفیت ریسک، اشتهای ریسک، حدود ریسک، و پروفایل ریسک را برای طبقات کسب وکار و نهادهای قانونی مربوطه و و نیز ارتباطات با نهادهای قانونی را در نظر بگیرد(قره خانی، 1394).
سه عنصر کلیدی در یک چارچوب برای تنظیم گزارههای اشتهای ریسک وجود دارند:
ریسکهایی را بیان میکند که قابل قبول یا بر اساس استراتژی هستند و سازمان قصد پذیرش آنها را دارد، زیرا ریسک پذیرفته شده به طور مناسب جبران میشود. سطوح تحمل ریسک و ساختارهای حدود یعنی حدود مصرف و حدود ارزش در معرض خطر و حدود تمرکز برای این ریسکها تعیین میشود.
بیان ریسکهایی که نامطلوب یا خارج- استراتژی هستند و باید از آنها اجتناب شود و برای آنها سطح تحمل صفر/ حداقلی باید تعیین گردد. اینها ریسکهایی هستند که هیئت مدیره و مدیریت ارشد هیچ اشتهایی برای پذیرش آنها ندارد (به عنوان مثال، حداقل استانداردها برای استفاده از کارمندان و ماموران خارج از شرکت، عدم اشتها برای سرمایهگذاری در کشورهای پر ریسک خاص) .
تعریف پارامترهای استراتژیک، مالی و عملیاتی برای فراهم نمودن چارچوبی که درون آن مدل کسب وکار شرکت اجرا شود. پارامترها ممکن است به صورت اهداف، محدودهها، حداقلها و سقفها بیان شوند و زمینهای برای تدوین سطوح تحمل ریسک و ساختار حدود فراهم نمایند. این پارامترها شامل پارامترهای ریسک استراتژیک (به عنوان مثال، پیگیری محصولات جدید، برنامههای اجاره کردن و فعالیتهای ادغام و تملک، پارامترهای ریسک مالی ) به عنوان مثال، حداکثر سطح قابل قبول زیان یا تغییر عملکرد شامل تغییرپذیری سود هر سهم، بازده داراییها یا بازده دارایی سرمایه گذاری شده، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام هدف و پارامترهای ریسک عملیاتی هستند.
علاوه براین، راهنمای 73 ISO، سال 2009 اشاره میکند که ذینفعان نیز هر کدام دارای «تمایل برای تحمل ریسک» هستند(گانگ و همکاران، 2021). علاوه بر استراتژیها و اهداف استخراج شده توسط نگرش ریسک مدیریت و هیئت مدیره سازمان، سایر ذینفعان داخلی و خارجی آن نیز در مورد سطح یا مقدار ریسکی که سازمان باید بپذیرد نگرشهای مختلفی دارند. شناخت نگرشهای ریسک مختلف ذینفعان داخلی و خارجی سازمان میتواند بر اینکه سازمان چگونه بیانیههای اشتهای ریسک خود را با انتظارات این ذینفعان متعادل میکند، تأثیر بگذارد. همچنین هنگام تعیین اشتهای ریسک، منافع سایر طرفین مربوطه در دستیابی به اهداف شرکت نیز باید مدنظر ارار بگیرد، زیرا اهداف یک شرکت مستقیماً به برآورده شدن نیازها و انتظارات ذینفعان مختلف (نظیر، سهامداران، بیمه گذاران) مربوط است(قره خانی، 1400).
فرآیند اشتهای ریسک
یکی از مراحل اصلی پرواه پیادهسازی مدیریت ریسک سازمانی، تعیین اشتهای ریسک است. شرکت باید موضع خود در قبال ریسک را در بیانیه اشتهای ریسک مشخص کند. سازمانی با اشتهای ریسک تهاجمی میتواند اهداف تهاجمی تعیین کند، درحالیکه سازمانی که ریسک گریز است با اشتهای کمی که برای ریسک دارد، ممکن است اهداف محافظه کارانهای را تعیین کند. همچنین باید اشتهای مختلفی برای هریک از حوزههای مختلف کسب وکار وجود داشته باشد(بکارت11 و همکاران، 2022). منابعی که در تعیین اشتهای ریسک مورد استفاده قرار میگیرند شامل معیارهای توانگری مالی، طرح استراتژیک کسب وکار، سود آوری، سناریوهای تنش، گزارش پایش ریسک، پروفایل نقدینگی، بودجه چندین ساله، حوادث، استراتژی اشتهای ریسک برای سایر شرکتها، خسارت، ارزیابی رتبه بندی اعتباری، انواع مشتریان، رشد و روند هدف در بازار، اهداف سهم بازار و چشم اندازهای رقابتی هستند. مراحل تعیین چارچوب اشتهای ریسک به قرار زیر است(قره خانی، 1394):
مرحله 1 : تعیین زمین اشتهای ریسک
مرحله 2: تعیین اهداف استراژیک سازمانی
مرحله 3 : یکپارچه کردن اشتهای ریسک با استرا ژیهای کسب وکار و مدیریت سرمایه
مرحله 4: بیان اشتهای ریسک در حدود عملیاتی
مرحله 5: تعیین آستانهای ریسک
مرحله 6 : تصویب و اطلاع رسانی بیانیه اشتهای ریسک در داخل و خارج سازمان
مرحله 7 : نظارت و بهبود اشتهای ریسک
مرحله 8 : پایش و گزارش دهی حدود ریسک و سطح تحمل ریسک
3- مروري بر پيشينه تجربي تحقيق
مرور و واكاوي تحقيقات گذشته مرتبط با موضوع تحقيق به شرح ذيل بوده است:
یاری و همکاران(1400) به بررسی اشتهای ریسک، ریسک تداوم فعالیت، توانایی و پاسخگویی مدیریت پرداختند. نتایج نشان داد به هر اندازه، مدیریت در بسط و بکارگیری اسناد اشتهای ریسک در حوزههای مختلف شرکت تواناتر باشد، فعالیتهای بیشتری تحت پوشش فرایند مدیریت ریسک قرار گرفته و فرایندها و بخشهای بیشتری از شرکت در پیشگیری و مقابله با ریسکهای تداوم فعالیت درگیر مي شوند.
سلیمانی(1399) به بررسی تطبیقی چارچوب بیانیه اشتهای ریسک در صنعت بانکداری و بانکهای ایرانی پرداخت. نتایج نشان داد اشتهای ریسک هسته ی اصلی راهکار جامع مدیریت ریسک را تشکیل داده و به عنوان یک معیار برای مقایسه وضعیت ریسک کلی در سازمان به کار میرود. از آنجاییکه اهداف بیانیهی اشتهای ریسک و حدود تحمل اشتهای ریسک، توسط هیئتمدیره هر بانک تعیین و ابلاغ میگردد، لازم است تعدیلات مورد نیاز در این حوزه بر مبنای اهداف کلان بانک تعیینگردد.
قره خانی(1396) به بررسی ارائه چارچوب اشتهای ریسک بعنوان ابزاری برای تعیین حدود تحمل ریسک موسسات بیمه پرداخت.نتایج نشان داد اگر اشتهای ریسک یا سطوح تحمل ریسک موسسات بیمه به درستی تعیین نشود ممکن است منجر به عدم نیل به اهداف و تحمل خسارتهای قابل توجه و در نهایت ورشکستگی شود.
صادقی و صادقی(1395) به بررسی بیانیه اشتهای ریسک برای موسسات مالی و اعتباری با تاکید بر ریسکهای بازار و عملیاتی پرداختند. نتایج نشان داد بسیاری از ورشکستگیهای سیستم بانکی از تجمع ریسکهای تشخیص داده نشده در طول زمان و در انتها عبور از آستانه تحمل سیستم اتفاق میافتد.
رضایی و همکاران (1399) به بررسی رابطه توانایی مدیریت با اجزاء مدیریت ریسک یکپارچه پرداختند. نتایج نشان دادند که تأثیر توانایی مدیریت بر مدیریت ریسک یکپارچه مثبت و معنادار بوده است ولی تأثیر توانایی مدیریت بر اجزاء مدیریت ریسک، ریسک استراتژی، قوانین و مقررات، عملیاتی و گزارشگری به تنهایی تأثیرگذار نبوده و تنها بر مدیریت ریسک عملیاتی تأثیر مثبت و معنادار داشته است.
خسرویانی و حیدرپور (1401)، در تحقیقی کارایی شبکه های عصبی مصنوعی را در پیش بینی ریسک نقدینگی برای همه بانکهای دولتی آزمون نمودند که نتایج این پژوهش نشان داد با استفاده از اطلاعات حسابداری و با به کارگیری شبکه عصبی طراحی شده می توان ریسک نقدینگی بانکهای دولتی را پیش بینی کرد.
چن، پودولسکی و ویراراگاوان (۲۰۱۵) نشان دادند که توانایی مدیریت بر سطح ریسکپذیری شرکت تاثیر معنیداری دارد. آنها با بررسی شاخصهای متعدد نشان دادندکه مدیران تواناتر، توانستهاند به منظور دستیابی به اهداف شرکت، ریسکهای بالاتری را مدیریت نمایند. در واقع، مدیران توانا با گسترش ابزارهای مدیریت ریسک در شرکت، سطوح بالاتری از ریسک را پذیرفته و مدیریت نمودهاند(چن و همکاران، ۲۰۱۵).
رحمان، نیئلسن، خان و انکاما (۲۰۲۰) نشان دادندکه هوش و پیشینه آموزشی، شاخصههای اصلی در تعیین سطح توانایی مدیران هستند. در واقع، مدیران توانا در طراحی سطوح بالاتری از اشتهای ریسک و مدیریت ریسکهای بالاتر نسبت به سایر مدیران، عملکرد مناسبتری از خود نشان دادند( نقل از اسژوبرگ و دروتز، ۱۹۹۱؛ یاری و همکاران، 2022).
ونگ، ژئو و چنگ(۲۰۱۳) نشان دادهاند که بین سوابق تحصیلی مدیران شرکتها و ریسکپذیری شرکتها در چین رابطه منفی و معنیداری وجود داشته است. نتايج اين مطالعه نشان داده است که مدیران با سوابق تحصیلی بالاتر نسبت به سایر مدیران، محتاطانهتر عمل نمودهاند(وانگ و همکاران، ۲۰۱۳).
بیکر و وارگلر (۲۰۰۲) نشان میدهند توانایی مدیریت در تعیین مناسب سطح اشتهای ریسک متناسب با شرایط محیطی، موجب کاهش ریسک تداوم فعالیت میشود. در واقع مطالعه ایشان نشان داده است که مدیران توانا با درک شرایط محیطی، ریسک تداوم فعالیت شرکت را کاهش دادهاند.
میو و همکاران12(2022) به بررسی ارتباطات اشتهای ریسک بانک و ریسک پذیری: نقش کلیدی گزارشهای یکپارچه پرداختند. نتايح اين تحقيق نشان داد كه بانکهایی که ریسک پذیری بالاتری را نشان میدهند، افشای بیشتری را ارائه میدهند. علاوه بر این، مشخص شده است که ریسک پذیری، مستقل از زمینه ای که بانکها در آن فعالیت میکنند، نقش میانجی بین پذیرش نوع خاصی از گزارش - گزارش یکپارچه - و افشای اشتهای ریسک ایفا میکند. نتایج همچنین نشان میدهد که ریسک پذیری در بانکهایی که گزارش یکپارچه را اتخاذ میکنند کمتر از بانکهای همسان است.
فاتو و همکاران13(2022) به بررسی ارزیابی رابطه بین اشتهای ریسک، رقابت و عدم اطمینان (آیا اوراق قرضه قابل تبدیل احتمالی ریسک پذیری بانکها را افزایش میدهد؟) پرداختند. هدف پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا اوراق قرضه قابل تبدیل احتمالی اشتهای ریسک بانکها را افزایش میدهد. نتایج نشان میدهد که رقابت و عدم اطمینان تأثیر مثبت قوی بر رفتار اشتهای ریسک دارد،. نوسانات اقتصادی بالاتر تأثیر اوراق قرضه قابل تبدیل احتمالی را بر ریسک پذیری تقویت میکند.
تاکی و همکاران (2021) به بررسی اثرات اشتهای ریسک و فشار اجتماعی بر رفتار گزارشگری مالی تهاجمی پرداختند. نتایج نشان میدهد که تعامل ریسک پذیری شرکت و فشار اجتماعی بر تمایل مدیران مالی به گزارشگری مالی تهاجمی تأثیری ندارد.
آکداغ و همکاران14(2020) به بررسی اثرات نوسانات در بین شاخصهای اشتهای ریسک پرداختند. نتایج به دست آمده از این مطالعه یک رابطه علی یک طرفه را نشان میدهد که از اثرات نوسانات به سمت شاخص اشتهای ریسک در حال اجرا است. این استنتاج علیت نیز به طور جداگانه در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت مشاهده میشود.
ماره15(2019) به بررسی اصول چارچوب اشتهای ریسک عملیاتی برای یک بانک( مورد مطالعه: آفریقای جنوبی) پرداخت. نتایج نشان داد که اکثر اصول شناساییشده برای یک چارچوب اشتهای ریسکپذیری عملیاتی برای یک بانک آفریقای جنوبی مهم و حیاتی تلقی میشوند، اگرچه برخی هنوز به طور کامل اجرا نشدهاند.
فاتح گل16 (2019) به بررسی رابطه بین حق بیمه سوآپ پیشفرض اعتبار و اشتهای ریسک با توجه به انواع سرمایهگذاران: شواهدی از بورس اوراق بهادار ترکیه پرداختند. در این مطالعه، از بین تمامی متغیرهای مستقل مرتبط با ریسک اشتها، ریسک پذیری سرمایه گذاران خارجی و سرمایه گذاران داخلی نتایج معنی داری از نظر تبیین حق بیمه ارائه کرد. همبستگی معنادار و منفی بین شاخص ریسک پذیری با توجه به هر یک از سه نوع سرمایه گذار و حق بیمه وجود دارد. از این رو، مشخص شد که اگر ریسک اشتها افزایش یابد، حق بیمه سوآپ پیشفرض اعتبار کاهش مییابد.
برینک و همکاران 17(2018)، به بررسی اثرات اشتهای ریسک سازمانی و فشار اجتماعی بر رفتار گزارشگری مالی تهاجمی پرداختند. این مطالعه از آزمایشی برای بررسی نحوه ترکیب بیانیه ریسک پذیری سازمان محافظه کارانه در مقابل تهاجمی( و منبع فشار اجتماعی ) فشار انطباق از طرف همتا در مقابل فشار اطاعت از طرف مافوق) برای تأثیرگذاری بر رفتار گزارشگری مالی تهاجمی حسابداران مدیریت استفاده میکند. نتایج نشان داد فشار یک مافوق ممکن است اثربخشی ریسکپذیری محافظهکارانه را کاهش دهد.
در يك جمع بندي كلي مي توان چنين گفت كه پیشینههای تحقیق در حوزه اشتهای ریسک در بانکها تحقیقات انگشت شماري را از يك طرف نشان مي دهند. از سوي ديگر، مطالعه پژوهش ها در این حوزه نشان داد كه در زمینه اشتهای ریسک مطالعات زیادی در سازمان هاي ديگر انجام شده است، اما پژوهشی مبنی بر تدوين مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکهاي پذيرفته شده در بورس را بسنجد، صورت نگرفته است.
4- روش تحقيق
پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت پژوهش در زمره تحقیقات اکتشافی؛ به لحاظ نوع پژوهش کاربردی و به لحاظ راهبرد تحقيق كيفي و از نوع نظریه داده بنیاد18 براساس مدل پارادایمی استراوس و کوربین(1990) كه يك رهیافت نظاممند است، استفاده شده است. این روش یک سلسه رویههای سیستماتیک را به کار میگیرد تا نظریهای مبتنی بر استقرار درباره پدیده مورد نظر ایجاد کند. یافتههای تحقیق دربرگیرنده تنظیم نظری واقعیت تحت بررسی است نه یک سلسله ارقام یا مجموعهای از مطالب که به یکدیگر وصل شده باشند. هدف نظریهپردازی داده بنیاد ساختن و پرداختن نظریهای است که در زمینه مورد مطالعه صادق و روشنگر باشد. این استراتژی پژوهش بر سه عنصر: مفاهیم، مقولهها و گزارهها استوار است. هدف عمده این نوع نظریهپردازی تبیین یک پدیده از طریق مشخص کردن عناصر کلیدی (مفاهیم، مقولهها و گزارهها) آن پدیده و سپس طبقهبندی روابط این عناصر درون بستر و فرآیند آن پدیده است. به عبارت دیگر، هدف آن حرکت از جزء به کل بدون از دست دادن توجه به محور اصلی بررسی است (کوربین و استراوس19، 1990). علاوه بر آن؛ مدل پارادایمی استراوس و کوربین(1990) مبتنی بر شناسایی عناصر شش گانه : شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردهای کنش/ واکنش، پیامد و پدیده محوری و ارتباط بین آنهاست. به اعتقاد استراوس و کوربین(1990) کاربرد این مدل پژوهشگر را قادر می کند تا درباره داده ها به طور منظم بیندیشد و آنها را به هم مرتبط کند.
بنابراين در اين تحقيق با استفاده از مصاحبه نيمه ساخت يافته نسبت به گردآوری داده با رجوع به 15 نفر از خبرگان حسابداري در دو بخش دانشگاهي و اجرايي كه با استفاده از روش نمونه گيري گلوله برفي( در گام اول) و نظري(در گام دوم) انتخاب شده بودند تا مرحله اشباع نظري مبادرت گرديد. علاوه بر آن، داده های حاصله، براساس فرایند کدگذاری نظری شامل کدگذاری باز، محوری و گزینشی(انتخابی) و نیز براساس پارادایم نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین(1990 ) در راستای کشف مفاهیم و مقولات فرعی و اصلی و در نهایت تدوین مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک هاي پذيرفته شده در بورس مورد استفاده قرار گرفته اند.
نتايح كيفي و نيز مدل برساخته شده گرندد تئوري براساس ارزيابي اعتبار به شيوه ارتباطي و نيز روش مميزي مورد اعتبار سنجي قرار گرفته است. علاوه بر آن به منظور پايايي سنجي نتايح كيفي و نيز مدل برساخته شده از دو روش قابليت تكرار پذيري بواسطه استفاده از ضريب پايايي با مقدار بالاي 0.8 و نيز قابليت انتقال و يا تعميم پذيري بواسطه استفاده از شيوه نمونه گيري نظري به صورت منظم و جامع و اخذ نمونه هاي تحقيق از خبرگان اجرايي و دانشگاهي استفاده شده است. جدول 1؛ ليست مصاحبه شوندگان را در اين تحقيق كيفي گرندد تئوري نشان مي دهد:
جدول 1- ليست مصاحبه شوندگان تحقيق كيفي گرندد تئوري
| مذکر | دکتری | بالای 30 سال | استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی- حسابدار رسمی - عضو کمیته فنی و قوانین موسسه حسابرسی مفید راهبر | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 20 سال | استاد دانشگاه و مدیر و شریک موسسه حسابرسی و حسابدار رسمی | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 20 سال | مدیر حوزه ریسک بانک ملت | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 20 سال | مدیر و شریک موسسه حسابرسی و عضو کارگروه بیمه و بانک | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 10 سال | استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 40 سال | مدیر و شریک موسسه حسابرسی و عضو کارگروه بیمه و بانک | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 30 سال | استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی- حسابدار رسمی - | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 20 سال | مدیر حوزه ریسک بانک تجارت | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 30 سال | استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی- حسابدار رسمی | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 20 سال | مدیر و شریک موسسه حسابرسی و حسابدار رسمی | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 15 سال | عضو هیئت علمی، حسابدار رسمی مالیاتی، کارشناس رسمی قوه قضایه | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 20 سال | مدیر حوزه ریسک بانک ملی | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 20 سال | مدیر و شریک موسسه حسابرسی و عضو کارگروه بیمه و بانک | حسابداری |
| مونث | دکتری | بالای 10 سال | استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی | حسابداری |
| مذکر | دکتری | بالای 15 سال | مدیر و شریک موسسه حسابرسی و حسابدار رسمی | حسابداری |
منبع: یافته های پژوهشگر
5- يافته هاي تحقيق
برای جمع آوری دادههای این تحقیق در بخش کیفی از مصاحبه استفاده شده است. تمامی مصاحبهها ضبط شده و فایل صوتی کاملاً پیاده سازی شده است. در دو مصاحبه آخر اشباع نظری حاصل شد اما مصاحبهها جهت حصول اطمینان از کفایت دادهها صورت گرفت. در هر مصاحبه، هدف از انجام پژوهش و فرآیند مصاحبه برای فرد مصاحبه شونده توضیح داده شده است. در طول فرآیند مصاحبه هم از سوالات بسته و هم سوالات باز استفاده شده است. در این پژوهش به منظور یافتن اطلاعات مورد نظر سعی بر این بوده که با انجام مصاحبهها از مصاحبه شونده خواسته شود تا کلیه اجزای رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد در الگوی اشتهای ریسک در بانکها را بصورت کامل روایت نمایند. تحلیل این نمونهها به صورت گام به گام و پس از پایان یافتن هر مصاحبه انجام گرفته است. بعد از انجام مصاحبه، نسخه نوشتاری آن تایپ شده و پس از مفهوم پردازی در هر مصاحبه، کم کم نکات کلیدی تر و مقولهها استخراج گردیدند.
علاوه بر آن، فرآیند کدگذاری علاوه بر شناسایی شواهد گفتاری (نکات کلیدی)، شامل مفهوم پردازی (استخراج کدها)، مقوله پردازی (کدگذاری محوری) و شناسایی مدل کلی پژوهش(کدگذاری انتخابی)میباشد. شواهد گفتاری یا نکات کلیدی وقایع کوچکی هستند که دارای بار معنایی مستقل میباشند. نامگذاری مفهومی به شواهد گفتاری را مفهومپردازی میگویند که در این پژوهش با عنوان کد ذکر شده اند. پس از شناسایی و نامگذاری مفاهیم موجود، مفاهیم مشابه بر اساس منطق تلفیق شده و هر یک تحت عنوان یک مقوله ارائه شده و در نهایت مدل پژوهش در قالب مدل داده بنیاد ارائه شده است. بدين ترتيب:
در کدگذاری باز مصاحبه بارها و بارها خوانده شد و بعد از نشانه گذاری و شکستن دادهها ، هر مفهومی که به ذهن میرسید در نظر گرفته میشد. در این قسمت محدودیتی برای نامگذاری مفاهیم وجود ندارد. بنابراین تعداد کدها در این مرحله بسیار زیاد بود. اما رفته رفته به علت تکراری بودن اطلاعات، این کدها کمتر شد. در این قسمت از پژوهش حاضر، مفهومهای مشابه شناسایی شد و زیر عنوان خرده مقولهها و مقولههای ویژه ای طبقه بندی شدند. توضیح اینکه، مقوله باید از دیگر مفهومها انتزاعی تر باشد. نام خرده مقوله در نظر گرفته شده در این پژوهش نیز انتزاعی تر از مفهومهایی است که مجموعه هر خرده مقوله را تشکیل میدهند. این روند برای خرده مقولهها رعایت شده است. به طوریکه عاملهای معرفی شده تحت عنوان خرده مقوله، انتزاعیترین نامهای مفهومی هستند که با برقراری پیوند میان آنها الگوی پژوهش ترسیم میشود.
دادههای حاصل از مصاحبهها به دقت مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرقت. به دادههایی که مشابه یکدیگر بوده اند مفاهیمی متناسب اختصاص داده شده است و بدین ترتیب تمامی مقولهها و مفهومها استخراج و شناسایی شده که درمجموع 13 مقوله و 100 مفهوم شناسایی شدهاند که در جدول2) قابل مشاهده میباشد:
جدول 2- مفاهیم و مقولههای مستخرج از کدگذاری دادهها
ردیف | مقوله | مفهوم |
---|---|---|
1 | بلوغ سازمانی | ü نسبت کفایت سرمایه ü شاخص NPL ü شاخص LCR ü نسبت ۱۰۰ تسهیلات گیرنده بزرگ بانک به کل تسهیلات ü نسبت ۱۰۰ سپردهگذار بزرگ بانک به کل سپردهها ü نسبت تسهیلات ۲۰ ذینفع واحد به کل تسهیلات ü فرهنگ سازمانی ü نهادهای نظارتی ü رقبا ü میزان نرخ سود ü شیوه جذب مشتری و بازاریابی |
2 | عوامل سازمانی | ü فرایندهای انجام کار ü میزان تعهد و پذیرش در هر سازمان در خصوص اشتهای ریسک ü دسترسی به پرتفوی مناسب منابع مالی ü تنوع مشتریان ü دسترسیها و امکانات ü ظرفیت ریسک بانکها ü عوامل خارج از بانکها ü وضعیت نقدینگی ü فاکتورهای اقتصادی |
3 | رویکردهای مناسب ریسک | ü رویکرد ریسک پذیر بودن هیئت مدیره ü رویکرد ریسک گریز بودن هیئت مدیره ü برنامههای خود بانکها ü قوانین و مقررات بانک مرکزی در خصوص ریسکها ü ریسک عدم وصول مطالبات |
4 | شیوههای مدیریتی | ü شیوه مدیریتی در بانکها ü ساختار تصمیمگیری در بانکها ü استقلال بانکها در تصمیمگیریها مستقلتر از عوامل خارجی ü استقلال بانکها دربرنامهریزیها،مستقلتر از عوامل خارجی ü تعیین اشتهای ریسک ü تعیین ریسکپذیری در شاخصهای اصلی ریسک بانک |
5 | وضعیت ریسک | ü وضعیت ریسک موجود ü وضعیت ریسک قابل قبول ü اهمیت برای سرمایه ü مدیریت سازمان توسط مدیریت ارشد ü هزینههای ناشی از ریسک |
6 | بسط و گسترش ارتباطات | ü سامانه اعتبارسنجی داخلی ü سامانه ذینفع واحد و اشخاص مرتبط ü سامانه وثایق و تضمینات ü سامانه مدیریت داراییها و بدهیها (منابع و معارف) ü وضعیت فعلی ü قوانین و مقررات ü ساختار سازمانی ü ساختار کنترل داخلی ü کمیتههای تصمیمگیری ü اهداف و استراتژیهای بانک |
7 | بهبود چارچوب اشتهای ریسک | ü فرهنگ حاکمیت شرکتی ü وجود بسترهای اطلاعاتی ü رشد منابع ü داشتن برنامه استراتژیک ü مشخص کردن اهداف اصلی و فرعی سازمان ü مشخص کردن ریسک اهداف اصلی و فرعی سازمان ü شناخت روشهای محاسبه ریسک |
8 | انتظارات نظارتی | ü تعامل با سامانه چک و تعهدات بانک مرکزی به منظور اخذ سوابق چک برگشتی و تسهیلات و تعهدات مشتریان ü درک ظرفیت ریسک سازمان قبل از شکل دادن استراتژی و تنظیم اشتهای ریسک ü مطابقت بانک با قوانین و مقررات ü سرمایه گذاری در زیرساختهای قوی در راستای پشتیبانی از کسب و کار بانک ü وجود چارچوب اشتهای ریسک موثر ü تعامل قوی و فعال توسط هیئت مدیره و مدیریت ارشد ü روابط داخلی قوی در شرکت |
9 | نظارت و بازخورد استراتژی ريسك | ü مسئولیت پذیری بالای مدیریت ارشد در مورد اشتهای ریسک ü خود ارزیابی ریسک و کنترل ü نظارت بر ریسک بانک در چارچوب اشتهای ریسک ü وجود نهادهای نظارتی ü وجود بیانیههای کیفی و معیارهای درست ریسک ü تقویت زیرساخت فناوری اطلاعات و داده |
10 | ریسکهای مرتبط در بانک | ü ریسکها مربوط به محیط اقتصادی ü ریسکها مربوط به محیط اجتماعی ü ریسکها مربوط به محیط سیاسی ü تحریمها ü رکود اقتصادی ü تعیین دستوری نرخ بهره |
11 | قوانین و مقررات | ü تعیین دستوری سود بانکی ü نوسانات نرخ ارز ü میزان رونق اقتصادی ü تولید ناخالص ملی ü تغییر پی در پی قوانین و مقررات ü همراهی کارکنان ü عدم شناخت مدیران از ریسکها |
12 | تداوم فعالیت | ü بهبود فرایند مدیریت ریسک در بانکها ü برنامهریزیهای اشتهای تک تک ریسکها ü تعیین بازارها ü نیاز به ارتباط میان واحدها ü درهم تنیدگی واحدهای مختلف بانک ü تهیه خطمشیهای جامع ü مدیریت ریسک به صورت یکپارچه |
13 | بالندگی سازمانی | ü فاکتورهای محیطی ü پایداری درآمدها ü پایداری سود ü ثبات در عملکرد ü افزایش رتبه اعتباری بانک ü تسهیلات و روان سازی ü افزایش کارایی ü افزایش اثربخشی ü عدم اتلاف وقت کارکنان ü پاسخگویی در مقابل منابع در اختیار ü بقاء سازمان ü صرفه جویی در هزینهها ü رشد مداوم بانکها و اطمینان از کنترل روی سیستم |
در کدگذاری محوری و گزينشي، مقولههای مستخرج از کدگذاری باز تحت شش دسته شامل مقوله محوری؛ شرایط علّی؛ شرایط مداخله گر؛ شرایط بستر؛ راهبردها(کنش و واکنشها) و پیامدها براساس پارادايم نظامند گرندد تئوري استراوس و كوربين(1990) قرار گرفته اند. به اعتقاد استراوس و کوربین کاربرد این مدل پژوهشگر را قادر می کند تا درباره داده ها به طور منظم بیندیشد و آنها را به هم مرتبط کند. بنابراين در مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک هاي پذيرفته شده در بورس براساس پارادايم گرندد تئوري مقوله ها به صورت ذيل در شش دسته از عناصر مدل گرندد تئوري قرار مي گيرند؛ بدين ترتيب:
شرایط علّی: شرایط علّی یا شرایط پیشین(مقدم) حوادث، رویدادها و اتفاقاتی هستند که منجر به وقوع یا توسعه یک پدیده می شوند. در مدل فوق: عوامل سازماني و بلوغ سازماني در ذيل اين شرايط قرار مي گيرند.
شرایط زمینه ایی: زمینه مجموعه ویژگی های خاص مربوط به پدیده است. آنها مجموعه شرایطی خاص است که درون آن راهبردهای عمل/ تعامل انجام می شود. در مدل فوق: بسط و گسترش ارتباطات در ذيل اين شرايط قرار مي گيرد.
شرایط مداخله ای: شرایط مداخله ای مجموعه ویژگی های عام مربوط به پدیده است. آنها تسهیل گر و یا محدود کننده راهبردهای عمل/ تعامل هستند که به یک پدیده ربط دارد. در مدل فوق: وضعيت مديريت ريسك، بهبود چارچوب اشتهای ریسک، رویکردهای مناسب ریسک ریسکهای مرتبط در بانک، قوانين و مقررات و نيز انتظارات نظارتي در ذيل اين شرايط قرار مي گيرند.
پدیده یا مقوله محوری: پدیده به معنای ایده، حادثه، رویداد و واقعه اصلی است که مجموعه ای از کنش ها و یا واکنش ها برای اداره کردن آن هدایت می شوند. یا مجموعه ای از کنش ها به آن مربوط می شوند. در مدل فوق: نظارت و بازخورد استراتژي ريسك در ذيل اين شرايط قرار مي گيرد.
راهبردهای عمل/ تعامل: راهبردهای عمل و نیز تعامل را کنشگران برای مدیریت، اداره، انتقال دادن با پاسخ به پدیده تحت مجموعه خاصی از شرایط مشاهده شده به کار می گیرند. در مدل فوق: شيوه مديريتي در ذيل اين شرايط قرار مي گيرد.
پیامدها: پیامدها برون دادها و یا نتایج کنش و واکنش و یا راهبرهای عمل می باشند. در مدل فوق: بالندگي سازماني و تداوم فعاليت در ذيل اين شرايط قرار مي گيرد.
مرحله سوم: کدگذاری انتخابی و خلق نظریه
همانگونه که اشاره شد نظریه پردازی داده بنیاد (گرندد تئوري)یک روش تحقیق کیفی است که نام آن برگرفته از عمل استخراج نظریه از تحقیقی است که در دادهها نهادینه شده است. در واقع بعنوان استراتژی جایگزین رویکردهای سنتی در تحقیقات علمی ظهور کرد این رویکردهای سنتی شدیداً به تست فرضیهها و تکنیکهای تائیدی، تصدیقی و اشکال کمی تحلیلها متکی بوده اند. با توجه به اینکه محقق در پژوهش حاضر به دنبال «تدوين مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکهاي پذيرفته شده در بورس» میباشد، به همین منظور محقق همه تلاش خود را به کار بست تا با استفاده از مجموعه منظمی از تکنیکهای کیفی(با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد)، برای دستیابی به نظریهای در مورد عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکها به شیوه استقرایی مورد استفاده قرار دهند و به مدل مناسب مذکور را پیشنهاد نماید.
نکته قابل توجه که پژوهشگر در فرایند انجام پژوهش نیز به آن تاکید فراوانی داشته بصیرت داشتن، مهارت داشتن در معنی دار نمودن دادهها، استعداد درک و قدرت جداسازی عناصر مربوط از عناصر نامربوط؛ استعداد دیدن آنچه در پیش روی ما ظاهر میشود، آن هم با عمقی تحلیلی توانایی تشخیص موارد مهم در دادهها که قدرت معنی دادن به آنها را دارد، کمک کننده به تنظیم نظریه ای که با واقعیت پد یده مورد مطالعه مطابقت کند؛ میباشد. به همین منظور محقق همه تلاش خود را بکار بسته تا در آغاز به مطالعه متون تخصصی و غیرتخصصی غنی بپردازد و در فرایند پژوهش نیز از تجارب حرفه ای اساتید و خبرگان نیز بهره گرفته شود. شایان ذکر است علاوه بر اینکه تجربههای شخصی محقق در زمینه موضوع مورد مطالعه، به فهم و درک متون کمک زیادی نموده است؛ تلاش شده تا روند تحلیل دادهها کاملاً متناسب با نظریه پردازی داده بنیاد باشد تا نتایج قابل اعتمادی حاصل گردد. نکته قابل تامل نیز بکارگیری راههای ایجاد توازن میان خلاقیت و علم در تولید نظاممند نظریه حاضر میباشد که از جمله آنها میتوان به (1) بازگشت متناوب به عقب و پرسیدن سوال؛ (2) اتخاذ نگرش شکاک و .... اشاره نمود.
همانگونه که در مدل توضیح داده شد که بروز عوامل و شرایطی علي خاصي دست به دست هم داده و موجبات پیدایش یک الگوی ساختاری عوامل بومی مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکهاي پذيرفته شده در بورس را فراهم مینماید. از جمله این عوامل میتوان به دو دسته کلی بلوغ سازماني و عوامل سازمانی اشاره نمود. همچنین مدل عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکها در بستری خاص اتفاق میافتد. بگونه ای که این بستر بر مدل عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکها تاثیر گذار میباشد. از جمله این عوامل میتوان به بسط و گسترش ارتباطات اشاره نمود. از دیگر سو کنش و واکنشهای هدفمند برخی از مقولهها میتواند منجر به ارائه و بهره گیری از الگوی مورد مطالعه گردد که از جمله این عوامل میتوان به چند دسته کلی وضعيت مديريت ريسك، بهبود چارچوب اشتهای ریسک، رویکردهای مناسب ریسک مرتبط در بانک، قوانين و مقررات و نيز انتظارات نظارتي اشاره نمود. بدیهی است برای سیاستگذاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکها میبایست به عواملی همچون بلوغ سازمان و عوامل سازمانی توجه نمود. در گام بعدی نیز میبایست پارامترها و عوامل دیگر مورد توجه ویژه قرار گرفته شود؛ زیرا به نوبه خود از اهمیت بالایی برخوردارند و زمینههای لازم را فراهم کرده تا نتیجتاً دارای یک فرایند اثربخش شود. شایان ذکر است این رخداد از طریق راهبردهای شيوه مديريتي در هدايت و كنترل مقوله محوري نظارت و بازخورد استراتژي ريسك محقق خواهد شد تا در نهایت به نتایج و پیامدهای لازم دست یافته شود. از جمله آن دستاوردها میتوان به پیامدهای تداوم فعالیت و بالندگی سازمانی اشاره نمود. بنابراین کدگذاری انتخابی مرحله اصلی نظریهپردازی داده بنیاد است که بر اساس نتایج کدگذاری باز و محوری به ارائه نظریه میپردازد. کدگذاری انتخابی فرآیند یکپارچه سازی و بهبود و پالایش مقولهها است به این ترتیب که محقق با ایجاد یک آهنگ و چیدمان خاص بین مقولهها آنها را برای ارائه و شکل دهی یک نظریه تنظیم میکند.
در این سطح سعی میشود با کنار هم نهادن مقولهها حول مقوله محوری به منزله مضمون اصلی، یک روایت نظری برای پدیده ارائه شده و ضمن آن، حول این رشته اصلی، بین مفاهیم و مقولهها، ارتباطی نظاممندایجاد شود. نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد که شیوههای مدیریتی و وضعیت ریسک ها میتواند به طور دقیق: صحیح و معتبر فرایند حسابداری مدیریت رفتاری را به نحو مناسبی ارزیابی، سنجش و تعیین سطح کند تا نهایتاً وضعیت عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکها مدیریت شود. نتایج کدگذاری انتخابی منجر به استخراج مدل پیشتهادی گردیده است که با توجه به این توضیحات مدل کدگذاری انتخابی و خلق نظریه به صورت نمودار 1 مي باشد:
نمودار1؛ مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک هاي پذيرفته شده
در بورس براساس پارادايم گرندد تئوري
منبع: یافته های پژوهشگر
|
6- بحث و نتيجه گيري
تحقیق حاضر با هدف تدوين و اعتبارسنجي مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک بانکهای پذیرفته شده در بورس براساس پارادايم گرندد تئوري آغاز شده است. لذا گامهای پژوهش مرحله به مرحله بر اساس روش نظریه پردازی داده بنیاد پیش رفته و در نهایت بر مبنای ادبیات تحقیق و مصاحبههای انجام شده با 15 نفر از خبرگان حوزه مرتبط با موضوع تحقيق، تعداد 100 مفهوم و 13 مقوله احصا شده است که از میان مقولهها، يك مقوله به عنوان مقولۀ مرکزی ظاهر شد تا در کنار 12 مقوله دیگر، اجزای نظریۀ داده بنیاد به دست آمده از پژوهش را تشکیل دهند. مقولۀ مرکزی شناسایی شده در این پژوهش، نظارت و بازخورد استراتژی ريسك بوده است که بقیه مقولهها در رابطۀ با آن معنا پیدا میکنند. مقولهها نیز برای ارائه در مدل تصویری در شش دستۀ شرایط علّی(2 مقوله)، راهبردها(1مقوله)، بستر یا زمینه(1 مقوله)، شرایط مداخله گر(6 مقوله)، پیامدها (2 مقوله) قرار گرفتند. بدين ترتيب:
شرایط علّی: از میان تمامی مقولهها، 2 مقوله «بلوغ سازمانی و عوامل سازمانی»، به منزله مقوله هاي شرايط علي در نظر گرفته شده است که بلوغ سازمانی شامل: نسبت کفایت سرمایه، شاخص NPL، شاخص LCR، نسبت ۱۰۰ تسهیلات گیرنده بزرگ بانک به کل تسهیلات و... به شرح جدول 2 شناسايي و احصاء شده است. علاوه بر آن، عوامل سازمانی شامل: فرایندهای انجام کار، میزان تعهد و پذیرش در هر سازمان در خصوص اشتهای ریسک، دسترسی به پرتفوی مناسب منابع مالی و... به شرح جدول 2 شناسايي و احصاء شده است.
شرایط میانجی یا مداخله ای(شرایط عام): از میان دیگر مقولهها، شش مقوله « رویکردهای مناسب ریسک، بهبود چارچوب اشتهای ریسک، وضعيت ريسك، ریسکهای مرتبط در بانک، قوانین و مقررات؛ انتظارات نظارتی » به منزله شرایط مداخله گر در نظر گرفته شده است که راهبرد عمل و تعامل را محدود و يا تسهيل مي نمايند. در اين ميان:
1. مقوله ریسکهای مرتبط در بانک مشتمل بر مفهومهای ریسکها مربوط به محیط اقتصادی، محیط اجتماعی، محیط سیاسی، تحریمها، رکود اقتصادی، تعیین دستوری نرخ بهره بوده است.
2. مقوله قوانین و مقررات مشتمل بر مفهومهای تعیین دستوری سود بانکی، نوسانات نرخ ارز، میزان رونق اقتصادی، تولید ناخالص ملی، و... به شرح جدول 2 شناسايي و احصاء شده است.
3. مقوله انتظارات نظارتی مشتمل بر مفهومهای تعامل با سامانه چک و تعهدات بانک مرکزی به منظور اخذ سوابق چک برگشتی و تسهیلات و تعهدات مشتریان، درک ظرفیت ریسک سازمان قبل از شکل دادن استراتژی و تنظیم اشتهای ریسک و... به شرح جدول 2 شناسايي و احصاء شده است.
4. مقوله بهبود چارچوب اشتهای ریسک مشتمل بر مفهومهای فرهنگ حاکمیت شرکتی، وجود بسترهای اطلاعاتی، رشد منابع، داشتن برنامه استراتژیک، مشخص کردن اهداف اصلی و فرعی سازمان، مشخص کردن ریسک اهداف اصلی و فرعی سازمان، شناخت روشهای محاسبه ریسک بوده است.
5. مقوله وضعیت ریسک شامل: وضعیت ریسک موجود، وضعیت ریسک قابل قبول، اهمیت برای سرمایه، مدیریت سازمان توسط مدیریت ارشد ، هزینههای ناشی از ریسک میباشد.
6. مقوله رویکردهای مناسب ریسک شامل: رویکرد ریسک پذیر بودن هیئت مدیره، رویکرد ریسک گریز بودن هیئت مدیره، برنامههای خود بانکها، قوانین و مقررات بانک مرکزی در خصوص ریسکها و ریسک عدم وصول مطالبات مي شود.
نتايج اين تحقيق كيفي در اين بخش با نتايج پژوهش هاي قره خانی(1396)، صادقی و صادقی(1395)، میو و همکاران20(2022) و ماره (2019) مبني بر اينكه برخورداري و ارائه چارچوب اشتهای ریسک بعنوان ابزاری برای تعیین حدود تحمل ریسک حائز اهميت بوده و مانع از ورشكستگي شركت ها و موسسات مالي مي گردد؛ همخوان بوده و به لحاظ تجربي به تقويت آن مي پردازد. علاوه بر آن، نتايج تحقيق حاضر با يافته ها و نتايج تحقيق سليماني(1399) مبني بر نقش موثر هيأت مديره در اهداف بیانیهی اشتهای ریسک و حدود تحمل اشتهای ریسک همخواني دارد و به لحاظ تجربي به تقويت آن مي پردازد. بنابراين همانگونه كه راهنمای 73 ISO در سال 2009 اشاره میکند نوع نگرش به ریسک از سوي مدیریت و هیئت مدیره سازمان، سایر ذینفعان داخلی و خارجی بر تمایل و ميزان تحمل ریسک و در پيش گرفتن استراتژي هاي لازم و نيز چارچوب و بیانیههای اشتهای ریسک تاثير گذار مي باشد.
شرایط زمینه ای(شرایط خاص): از میان دیگر مقولهها، مقوله «بسط و گسترش ارتباطات » به منزله بستر در نظر گرفته شده که در آن راهبردهای کنش و واکنش صورت میپذیرد. اين مقوله اصلي خود مشتمل بر مقوله هاي فرعي سامانه اعتبارسنجی داخلی، سامانه ذینفع واحد و اشخاص مرتبط، سامانه وثایق و تضمینات، سامانه مدیریت داراییها و بدهیها (منابع و معارف، وضعیت فعلی، قوانین و مقررات، ساختار سازمانی، ساختار کنترل داخلی، کمیتههای تصمیمگیری، اهداف و استراتژیهای بانک است.
پدیده یا مقوله محوری مقوله: نظارت و بازخورد استراتژی ريسك نیز به عنوان مقوله محوري تلقی میشود، زیرا این مقوله به معنای رویداد و واقعه اصلی است که مجموعه ای از کنش ها و یا واکنش ها برای اداره کردن آن هدایت می شوند و یا مجموعه ای از کنش ها به آن مربوط می شوند. مقوله نظارت و بازخورد استراتژی ريسك مشتمل بر مفهومهای مسئولیت پذیری بالای مدیریت ارشد در مورد اشتهای ریسک، خود ارزیابی ریسک و کنترل، نظارت بر ریسک بانک در چارچوب اشتهای ریسک، وجود نهادهای نظارتی، وجود بیانیههای کیفی و معیارهای درست ریسک، تقویت زیرساخت فناوری اطلاعات و داده بوده است.
راهبرد عمل و تعامل: از میان تمامی مقولهها، مقوله «شیوههای مدیریتی »، به منزله راهبرد عمل در نظر گرفته شده است. زیرا این مقولهها به عنوان کنش و واکنشهای هدفمندی هستند که بواسطه هدايت و نظارت و بازخورد استراتژی ريسك منجر به ارائه و بهره گیری از یک الگوی«ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکها» میشود. شیوههای مدیریتی شامل: شیوه مدیریتی در بانکها، ساختار تصمیمگیری در بانکها، استقلال بانکها در تصمیمگیریها مستقلتر از عوامل خارجی، استقلال بانکها دربرنامهریزیها،مستقلتر از عوامل خارجی، تعیین اشتهای ریسک، تعیین ریسکپذیری در شاخصهای اصلی ریسک بانک میباشد.
بنابراين، همانگونه كه کوزو در بيانيه خود مطرح مي كند، در تدوین مجموعه مدیریت ریسک یکپارچه زماني ارزش ناشی از فعالیتهای شرکت حداکثر میشود، که مدیریت مجموعهای از استراتژیها را برای ایجاد توازن مطلوب بین بازده و ریسکهای مرتبط بکار برده و به منظور دستیابی به اهداف، منابع سازمان را به طور موثر و کارآمد بکار گیرد. نتايج تحقيق حاضر در اين بخش با يافته ها و نتايج تحقيق یاری و همکاران(1400)، خسرویانی و حیدرپور (1401)، چن، پودولسکی و ویراراگاوان (۲۰۱۵)، رحمان، نیئلسن، خان و انکاما (۲۰۲۰)، ونگ، ژئو و چنگ(۲۰۱۳)، بیکر و وارگلر (۲۰۰۲) و برینک و همکاران(2018)، مبني بر نقش موثر مديريت و شيوه هاي مديريتي در نظارت و بازخورد ريسك ها و استراتژي ها و برنامه هاي مرتبط با آن همخواني دارد و به لحاظ تجربي به تقويت آن مي پردازد.
پيامدها: دو مقوله «تداوم فعالیت و بالندگی سازمانی» نیز به منزله نتایج و پیامدهای حاصل از پياده سازي راهبرد عمل یک الگوی «ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانکها» در نظر گرفته شده اند، زیرا این مقولهها نتایج حاصل از راهبرد و کنش و واکنشها هستند. بدين ترتيب:
مقوله تداوم فعالیت مشتمل بر مفهومهای بهبود فرایند مدیریت ریسک در بانکها، برنامهریزیهای اشتهای تک تک ریسکها، تعیین بازارها، نیاز به ارتباط میان واحدها و... به شرح جدول 2 شناسايي و احصاء شده است.
مقوله بالندگی سازمانی مشتمل بر مقوله هاي فرعي فاکتورهای محیطی، پایداری درآمدها، پایداری سود، ثبات در عملکرد، افزایش رتبه اعتباری بانک و... به شرح جدول 2 شناسايي و احصاء شده است.
با توجه به آنکه مدل پیشنهادی در این تحقیق دربردارنده سطوح تحلیل مختلفی بوده است، از اینرو سعی گردیده تا پیشنهادهای کاربردی مشخصی به شرح ذيل ارائه گردد:
1. بر مبنای مقولهها و مفاهیم مدل پیشنهادی توصیه میشود در غالب یک طرح مبسوط و جامع، تلاش شود تا الزامات سیاستها و همچنین ماموریت و رسالت اشتهای ریسک در بانکها در مرکز توجه قرار گیرد و تاکید خاصی بر روی آنها صورت پذیرد. علاوه بر آن پیشنهاد میشود که بستری مناسب تعبیه شود تا سیاستها و قوانین حمایتی بانکها در حوزه ارائه اشتهای ریسک در بانکها در وضعیت مناسبی اتخاذ شوند. فلذا میتوان در چنین وضعیتی انتظار داشت که از اشتهای ریسک در بانکها به طور بهینه و اثربخش استفاده شده و از مزایای آن بهره برداری نمود.
2. همچنین توصیه میشود به طور کاملا تخصصی و برنامه ریزی شده بر روی زير ساختهاي ارائه اشتهای ریسک در بانکها و پتانسيلهاي موجود و همچنین تکنولوژیهای موجود در حوزه مربوطه به صورت توامان سرمایه گذاری لازم صورت پذیرد.
3. تغییر و تحولات در عرصه فناوریهای نوین متعدد از جمله اشتهای ریسک در بانکها که سالهای اخیر رخ داده است، بسیاری از بانکها را تحت تاثیر قرار داده است. نهادهای فعال در این عرصه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، لذا پیشنهاد میگردد با برنامه ریزیهای عملیاتی تدابیری در جهت همسو نمودن یا هم افزایی این نهادها اتخاذ گردد.
4. نتایج حاصله موید آن است که شیوههای مدیریتی و وضعیت ریسک به عنوان یکی از کلیدیترین عوامل، نقش بسیار اثرگذاری در استقرار و پیاده سازی موفق اشتهای ریسک در بانکها دارند. لذا پیشنهاد میگردد در سطوح بالای سازمانی نهادهای فعال مربوطه به این عوامل توجه بیشتری صورت پذیرد و مقید به استفاده از اشتهای ریسک در بانکها باشند.
5. در نهايت پیشنهاد میشود مدیران بانکهای فعال در عرصه اشتهای ریسک در بانکها همه تلاش خود را بکار بندند تا با استفاده از نیروی انسانی اثربخش، سیاستها و برنامهها، تدوین استراتژی محتوا؛ تمرکز ویژه روی اشتهای ریسک؛ در فرایند بانک داری داشته باشند تا دستاوردهای اثربخش تری کسب کنند.
فهرست منابع
منابع فارسی:
استراوس، آنسلم و کوربین، جولیت، 1990. مبانی پژوهش کیفی( فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای)، مترجم: ابراهیم افشار(1397)، تهران، نشر نی، چاپ هفتم.
ابراهیمی، عباس، رخیده، محمد رضا، و خمشآیا، احمد، 1397. مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر مدیریت تداوم کسبوکار در شرکتهای کوچک و متوسط. دوماهنامه بررسیهای بازرگانی، 17(97)، صص. 114-130.
احمدپور، علیرضا، 13۹7. رابطه بین کارایی ریسک اعتباری و تغییر بهرهوری در بانکهای ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
حسینی، سیدرضا، آذین فر، کاوه، داداشی، ایمان، و رضا، فلاح، 1401. تأثیر مدیریت ریسک بر رابطه بین استراتژی گرایش به بازار و استراتژی گرایش به کارآفرینی با ریسک شرکت. پژوهش های حسابدار ی مالی و حسابرسی، 14(56)، صص. 137-160.
خسرویانی، مهدی و فرزانه حیدرپور، 1401. مدل سازی جهت پیش بینی ریسک نقدینگی بانکهای دولتی ایران با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و شاخص های حسابداری. پژوهش های حسابدار ی مالی و حسابرسی، 14(55)، صص. 163-180.
خموشی، غلامرضا، 1396. بررسی رابطه ی میان كنترل ريسك هاي مالي و مديريت ريسك اعتباري در موسسات مالي و اعتباري (مطالعه موردي: بانك ملت). علوم اقتصادي، 6 (18)، صص. 113-137.
دمیرچی،نعیمه، 13۹۶. مديريت ريسك اعتباري با به كارگيري مدل هاي سوآپ نكول اعتباري. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه فردوسی مشهد.
رضایی، فرزین؛ فیروزوعلیزاده؛ اکرم؛ نورمحمدی، الهام، (1399)، رابطه توانایی مدیریت با اجزاء مدیریت ریسک یکپارچه. پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، 12 (48)، صص. 41-23
زرین،سامان، (139۵). بررسي عوامل موثر بر ريسك سیستماتیک اشخاص حقوقي موسسات مالی و اعتباری (مطالعه موردي : شعب موسسه مالی و اعتباری قوامین، شهر تهران). پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی.
سعادت جوی، مهران، (13۹۴). تاثير متغيرهاي كلان اقتصادي (نرخ ارز و تورم) بر روي ريسك سیستماتیک مشتريان حقوقي بانك ملی ایران. پژوهش هاي مديريت، دوره 21(86)، صص. 1-10.
سلیمانی،زهرا،(1399). بررسی تطبیقی چارچوب بیانیه اشتهای ریسک در صنعت بانکداری و بانکهای ایرانی. دانشگاه خاتم، دانشکده مدیریت و مالی.
صادقی خوانساری، محمد و صادقی خوانساری، امیر،1395.معرفی بیانیه اشتهای ریسک برای موسسات مالی و اعتباری با تاکید بر ریسک های بازار و عملیاتی. سومین همایش ملی حسابداری، مدیریت و اقتصاد ایران، بندرگز.
عارف منش، زهره، رامشه، منیژه، و شکوهی، حامد، 1401. رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی و عملکرد شرکت با نقش مزیت رقابتی و سواد مالی. پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی، 14(54)، صص. 79-100.
علیزاد اصل، فرهاد، 13۹7. بررسی ارتباط نظريه تحليل بقا و مديريت ريسك اعتباري دريافت كنندگان تسهيلات (مطالعه موردي : بانك ملت). پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
فخارزاده، احسان، 1395. بررسی ارتباط بین سود قابل پیش بینی سهام و ریسک شرکت در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی. واحد اسلامشهر.
قره خانی، محسن، 1396. ارائه چارچوب اشتهای ریسک بعنوان ابزاری برای تعیین حدود تحمل ریسک موسسات بیمه. انجمن حرفه ای صنعت بیمه.
قره خانی، محسن و نصیری، فاطمه، 1394. نقش اشتهای ریسک در پیاده سازی مدیریت ریسک سازمان. دوازدهمین کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع، تهران.
قره خانی، محسن و نصیری، فاطمه، 1394. تعیین حدود مجاز ریسک در مدیریت ریسک شرکت های بیمه. بیست و دومین همایش ملی و هشتمین همایش بین المللی بیمه و توسعه، تهران.
قره خانی، محسن و نصیری، فاطمه، 1394. ارائه چارچوب اشتهای ریسک بعنوان ابزاری برای تعیین حدود تحمل ریسک موسسات بیمه. سیزدهمین کنفرانس مدیریت، بخش علمی- پژوهشی.
کاویانی، میثم، 1396. مروری بر مفهوم ریسک سرایت در حوزه بانکها. روزنامه جهان اقتصاد، 29/06/1396.
یاری، فاطمه، مهرآذین، علیرضا، یاریفرد، رضا، و مسیح آبادی، ابوالقاسم، 1400. اشتهای ریسک، ریسک تداوم فعالیت ، توانایی و پاسخگویی مدیریت. حسابداری و منافع اجتماعی، 11(2)، صص. 1-20.
Akdag, S., İskenderoglu, Ö., & Alola, A. A. (2020). The volatility spillover effects among risk appetite indexes: insight from the VIX and the rise. Letters in Spatial and Resource Sciences, 13(1), 49-65.
Baker, M. and Wurgler, J. (2002). Market Timing and Capital Structure, Journal of Finance, Vol. 57, pp. 1-32.
Bekaert, G., Engstrom, E. C., & Xu, N. R. (2022). The time variation in risk appetite and uncertainty. Management Science, 68(6), 3975-4004.
Brink, A. G., Gouldman, A., & Victoravich, L. M. (2018). The effects of organizational risk appetite and social pressure on aggressive financial reporting behavior. Behavioral Research in Accounting, 30(2), 23-36.
Chen, Y., Podolski, E. J., & Veeraraghavan, M. (2015). Does managerial ability facilitate corporate innovative success? Journal of empirical finance, 34, pp.313-326.
De Zwart, F. (2022). Risk Culture, Risk Appetite and Risk Appetite Statements. In The Key Code and Advanced Handbook for the Governance and Supervision of Banks in Australia (pp. 1063-1094).
Dorofee, A. J. (2018). Continuous risk management guidebook. Pittsburg: Software Engineering Institute, Carnegie Mellon University.
Fatou, M., Neamțu, I., & van Wijnbergen, S. (2022). Risk-Taking, Competition and Uncertainty: Do Contingent Convertible (CoCo) Bonds Increase the Risk Appetite of Banks?.
Fettahoğlu, S. (2019). Relationship Between Credit Default Swap Premium and Risk Appetite According to Types of Investors: Evidence From Turkish Stock Exchange. Journal of Accounting & Finance, (84).
Gong, X., Yu, C., & Min, L. (2021). A cloud theory-based multi-objective portfolio selection model with variable risk appetite. Expert Systems with Applications, 176, 114911.
Lawson,B.P.,Muriel,L.,&Sanders,P.R.(2017).Asurveyonfirms'implementationofCOSO's2013 Internal Control–Integrated Framework. Research in accounting regulation, 29(1), pp.30-43.
Li, Z., Ying, Q., Chen, Y., & Zhang, X. (2022). Managerial risk appetite and asymmetry cost behavior: evidence from China. Accounting & Finance, 60(5), 4651-4692.
Mare, S. (2019). Principles for an operational risk appetite framework for a bank: a South African perspective (Doctoral dissertation).
Mio, C., Agostini, M., & Panfilo, S. (2022). Bank risk appetite communication and risk taking: the key role of integrated reports. Risk analysis, 42(3), 634-652.
Rahman, M. T., Nielsen, R., Khan, M. A., & Ankamah-Yeboah, I. (2020). Impact of management practices and managerial ability on the financial performance of aquaculture farms in Bangladesh. Aquaculture Economics & Management, 24(1), pp.79-101.
Schätter, Frank, et al. (2019), “A decision support methodology for a disaster-caused business continuity management.” Decision Support Systems, 118, pp.10-20.
Ullah, S., Mufti, N. A., Qaiser Saleem, M., Hussain, A., Lodhi, R. N., & Asad, R. (2022). Identification of Factors Affecting Risk Appetite of Organizations in Selection of Mega Construction Projects. Buildings, 12(1), 2.
Designing and Validating the Structural Model of Factors Affecting Risk Appetite Based on the Grounded Theory Paradigm
Milad Nikkhah21
Mahdi Beshkooh22
Hosein Kazemi23
Abstract
The present study aims to design and validate a structural model for factors affecting risk appetite in accepted banks in the stock exchange based on the grounded theory paradigm. In this regard, the research data were collected through semi-structured interviews with 15 experts in the field of accounting. The experts were selected using snowball sampling (in the first step) and theoretical sampling (in the second step). The collected data were analyzed and resulted in 100 concepts and 13 categories reaching theoretical saturation. The qualitative findings of this research, according to the elements of the Strauss and Corbin's grounded theory paradigm (1990), revealed that causal conditions include organizational factors and organizational maturity. Contextual conditions encompass the expansion and extension of communications. Intervening conditions involve risk management status, improvement of risk appetite framework, appropriate risk approaches, relevant risks in the bank, laws and regulations, as well as supervisory expectations. The central phenomenon or core concept includes risk strategy supervision and feedback, and action/interaction strategies consist of managerial methods. Consequences involve organizational growth and sustainability. To validate the constructed model and research findings, two assessment methods were used: communicative assessment and discriminative (diagnostic) assessment. For reliability assessment, repeatability and transferability were employed.
Key words: Risk Management, Risk Appetite, Grounded Theory Paradigm.
[1] گروه حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران. miladnikkhah19@gmail.com
[2] گروه حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران. (نویسنده مسئول) beshkooh@gmail.com
[3] گروه حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران. kazemiho@yahoo.com
[4] Ullah
[5] . Risk Appetite
[6] de Zwart
[7] - DOROFEE
[8] . Risk Teloranc
[9] . Enterprise Risk Management
[10] . Enterprise Risk Management
[11] Bekaert
[12] - Mio et al
[13] - Fatou et al
[14] - Akdag et al
[15] - Mare
[16] - Fettahoğlu et al
[17] - Brink et al
[18] - Grounded theory
[19] Corbin & Straus
[20] - Mio et al
[21] Department of Accounting, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran. miladnikkhah19@gmail.com
[22] Department of Accounting, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran, (Corresponding Author). beshkooh@gmail.com
[23] Department of Accounting, Qazvin Branch, Islamic Azad University, Qazvin, Iran. kazemiho@yahoo.com