هکارهایی جهت ارتقاء کیفیت اثر متقابل انسان و محیط بر یکدیگر با رویکرد روان شناسی محیطی
الموضوعات : فصلنامه تحقیقات روانشناختیمحمدرضا نصیرسلامی 1 , سارا سوهانگیر 2
1 - دکتری معماری، استادیار و عضو هیأت علمی گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، واحد تهران – مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشجوی دکتری تخصصی معماری دانشکده هنر و معماری دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکز
الکلمات المفتاحية: فضا, انسان, ادراک, محیط, روانشناسی محیط,
ملخص المقالة :
این مقاله نوشتاری پیرامون ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت اثر متقابل انسان و محیط بر یکدیگر است. انسان همواره تعاملی تنگاتنگ با محیط پیرامون خود داشته و خود نیز نقش موثری در شکلدهی به آن ایفا کرده است. بشرِ امروز با رشد زندگی شهری و وابستگی بشر به زندگی ماشینی، از درکِ احساس و عواطف محیط پیرامون و آسایش حاصل از کیفیتهای موجود در محیط طبیعی دور شده است. همین امر منجر به بروز مشکلات عدیدهای شده است که در راستای برطرف نمودن این مسائل، دانشهای نوینی مانند روانشناسی محیطی و روانشناسی احساس و ادراک در جوار علوم انسانشناسی، جامعهشناسی و دیگر دانشهای مشابه مطرح شدهاند. محوریت بحث این دانشها بر نحوه ادراک انسان از محیط و ارتقاء کیفیت این ادراک است. ادراک انسان از محیط از محوریترین مقولات در روانشناسی محیطی است. ادراک محیطی، فرآیندی است که از طریق آن انسان دادههای لازم را بر اساس نیازش از محیط پیرامون خود برمیگزیند. لذا ادراک فرآیندی است هدفمند و به فرهنگ، نگرش و ارزش حاکم بر تفکر ادراککننده بستگی دارد. همانطورکه عوامل طبیعی مثل رودخانه حریم دارند، انسان نیز بهعنوان بخشی از طبیعت باید حریم خاص خود را داشته باشد. نتایج ناشی از عدمرعایت حریمها، باعث ایجاد اوضاع نابسامانی میشود که در ارتباط میان انسان امروز با محیط اطرافش بهوجود آمده است. اولین عامل تأثیرگذار در پیشرفت صنعت و متعاقب آن تخریب محیط زیست، انقلابصنعتی است که آغاز آن با اختراع ماشین بخار بوده است. نتیجه توسعه، استفاده بیشتر، بهرهکشی و استثمار است. مقصود این جُستار، تغییر نگرش انسان و عمیقترکردن نگاه او نسبت به محیط اطرافش است. انسان بخشی از محیط و طبیعت پیرامونش است و از طریق شناختِ هر چه بیشتر انسان و محیط اطرافش میتوان پیوند ایجادشده میان آنها را مستحکمتر کرد. در رابطه میان انسان و محیط، حفظ حریم هر یک از آنها در ارتباط با یکدیگر مهم است. هدف از این نوشتار ایجاد حساسیتی در انسانها و بهطورخاص در معمارها بهمنظور محفوظداشتن انواع محیطها در نگاه خود (حافظه زنده و حافظه تاریخی) و خلق معماری و محیطی جدید است بهگونهای که قابلیت پیوندزدن عناصر مختلف را بهیکدیگر داشته باشد. این حساسیتها در اثر شناخت محیط و تدوین نتایج این شناختها بهدست میآیند که پس از آن غربالکردن این نتایج در ذهن اتفاق افتاده و پس از همه اینها سنتز بهدست آمده و ما را به شناخت مفهوم نزدیکتر میکند. بدینمعنا که میبایست حساسیت انسانها نسبت به محیط اطرافشان بیشتر شود. این حساسیت و تنش باید در فضا عمق پیدا کند تا بتواند نگاه جدیدی را ارائه دهد. در این نوشتار پس از بررسی مفهوم ادراک و شناخت علم روانشناسی محیطی، به بررسی جایگاه ادراک در این علم پرداخته شده و در نهایت راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت اثر متقابل انسان و محیط بر یکدیگر با رویکرد روانشناسی محیطی ارائه میشود. باید توجه داشت که تمامی این راهکارها برآمده از نگاهی متفاوت و عمیقتر به محیط اطراف انسانهاست که در این راستا نمونههایی از کار دانشجویان نیز ارائه میشود.