علل توسعه نیافتگی ایران (بر اساس تحلیل محتوا آثار منتشر شده در این زمینه)
الموضوعات :اسدالله نقدی 1 , محمد جواد حصاری 2
1 - دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا
2 - کارشناس ارشد جامعه شناسی
الکلمات المفتاحية: توسعه, ایران, فراتحلیل, موانع توسعه,
ملخص المقالة :
آگاهی نسبت به عقب ماندگی در ایران سابقه دیرینه ای دارد.مروری کوتاه بر تاریخ پر فراز و نشیب ایران،خصوصا طی 150 سال اخیر گویای تلاشهای خستگی ناپذیر مصلحانی چون عباس میرزا ،امیرکبیر،قائم مقام،مصدق و دیگرانی است که برای اعتلای ایران و پیشرفت و توسعه یافتگی آن از هیچ کوششی دریغ نکردند.این تحقیق در پی ان ایت تا علل عقب ماندگی ایران را از طریق روش فراتحلیل برخی از آثار منتشر شده در این زمینه مورد جستجو و کنکاش قرار دهد.بنابراین سوال اساسی در این تحقیق این خواهد بود که از دیدگاه جامعه شناسان و نظریه پردازان مورد بررسی ،چه عوامل جامعه شناختی در عقب ماندگی ایران و عدم پیشرفت و توسعه نیافتگی آن نقش داشته اند؟چارچوب نظری تحقیق بر مبنای نظریات نوسازی،نظریه وابستگی و نظریه نظام جهانی تعیین و در پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.ضمن تشریح آثار فوق ارتباط توسعه نیافتگی ایران با این نظریات یررسی شدند.با روش فرا تحلیل،آثار منتشر شده در زمینه توسعه نیافتگی ایران بررسی شده است.این امر از طدیق بررسی اسنادی آثار انجام گرفته است. این آثار بر مبنای معیارهایی چون بعد زمانی،جغرافیایی و موضوعی و ...انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد که تا زمانی که ایرانیان خود آمادگی پذیرش نفوذ خارجی و استعمار را نداشتند ،این عامل به تنهایی نمی توانست مانعی برای توسعه در ایران باشد.از میان عوامل خارجی که بررسی شده اند می توان به امپریالیسم،استعمار،ایجاد زمینه برای فرار مغزها و انتقال تکنولوژی اشاره کرد.موانع سیاسی و به ویژه استبداد تاریخی و آمادگی ایرانیان در پذیرش استبداد حائز رتبه نخست در میان عوامل متعددی بوده است که در این آثار به آنها اشاره شده است.کتابهایی که مسائل اجتماعی و نقش این مسائل را در توسعه نیافتگی ایران مدنظر داشته اند:به دو مورد بیشتر اشاره داشته اند:یکی نقش چندپارگی ها و گسست های اجتماعی و دیگری نقش نابرابریهای اجتماعی در عقب ماندگی ایران.