مبانی و اصول سنجش اسلامیت دانش در حوزهی علوم انسانی بعد از انقلاب اسلامی
الموضوعات :محمد تقی بخرد 1 , محمد کاظم کاوه پیشقدم 2 , محمد علی اخگر 3 , کوروش سرورزاده 4
1 - دانشجوی دکتری گروه جامعه شناسی سیاسی، واحد جهرم، دانشگاه آزاد اسلامی، جهرم، ایران.
2 - دانشیار گروه علوم سیاسی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.(نویسنده مسئول)
3 - استادیار گروه معارف اسلامی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.
4 - استادیار گروه علوم اجتماعی، واحد جهرم ، دانشگاه آزاد اسلامی، جهرم ، ایران.
الکلمات المفتاحية: علوم انسانی اسلامی, اصول و مبانی اسلام, اصول و مبانی علوم انسانی, اسلامیت دانش,
ملخص المقالة :
هر دانشی بر اصولی استوار است که بر همۀ اجزای آن پرتو میافکند. دانش علوم انسانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. این مقاله ضمن معرفی مبانی و اصول حاکم بر علوم انسانی اسلامی ادلۀ اثبات آن را نیز بیان کرده است. این تحقیق با روش تحقیق کتابخانه ای و مراجعه به متون و اسناد صورت پذیرفته که کلیه متون مرتبط در این زمینه مطالعه و بصورت فیش برداری صورت گرفته است. دین اسلام پنج شرط اساسی را ملاک سنجش اسلامیت افراد قرار داده است که محقق به عنوان محور تحقیق و در تطبیقی علمی به کمک آن شروط، اسلامیت دانش را نیز مورد سنجش قرار داده است. اصل وحدتگرایی در پرتو تقدمنداشتن بر خدا و رسول، هدایتطلبی در پرتو اعتقاد به نبوت و آخرتگرایی در پرتو اعتقاد به معاد، عدالتخواهی در پرتو اعتقاد به عدل اسلامی، ولایتپذیری در پرتو اعتقاد به امامت و جریان ولایت الله میتوانند چراغ راه محقق مسلمان باشند که با محک آن در تمامی حوزههای علمی بهویژه علوم انسانی اسلامیت را بسنجند و علوم انسانی را اسلامی و مطهر کنند. این اصول از مبانی معرفتشناسی، هستیشناسی، انسانشناسی و ارزششناسی در علم کلام و فلسفه اسلامی منشأ میگیرند. مراعات این اصول در تمامی رشتههای علوم انسانی شرط اسلامیت آن رشتۀ علمی محسوب میشود؛ درنتیجه شرط اسلامیت یک حقیقت علمی تحقق هر پنج اصل ذکرشده بهطور یکجاست. هریک از اصول مبانی استدلالی قابل دفاعی دارد که میتواند اصالت خود را در داوری اثبات کند.
_||_