ارتقای مفهوم مداخله بشردوستانه در بستر نظریههای روابط بینالملل (با تأکید بر مکتب انگلیسی)
الموضوعات :سید عبدالعلی قوام 1 , رحمان نجفی سیار 2
1 - استاد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی
2 - دانشجوی دکتری روابط حقوق بین الملل دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
الکلمات المفتاحية: مداخله بشردوستانه, واقعگرایی, لیبرالیسم, سازهانگاری, مکتب انگلیسی, مسئولیت حمایت,
ملخص المقالة :
مفهوم مداخله بشردوستانه حاکی از تفوق یافتن اصلِ مترقیعدالت بر اصل کلاسیک حاکمیت کشورها است. طبق این مفهوم، در صورت وقوع جنایتهای فاحش حقوق بشر از سوی حاکمان ستمگر، حق حاکمیت آنها مخدوش شده و بنا به شرایطی، مداخله در امور داخلی آنها تجویز میگردد. بر این اساس، با وقوع جنایتهای گسترده حقوق بشری در سالهای پس از جنگ سرد در رواندا، یوگسلاوی، سومالی و...، جامعه بین المللی نسبت به فرهنگ حقوق بشر متعهد گردید و برای جلوگیری از نسلکشی، شکنجه و تجاوز اساسی به حقوق انسانها مداخلات بشردوستانه را دردستور کار خود قرار داد. در همین راستا، نظریهپردازان مختلف روابط بینالملل نیز تلاشهای نظری متفاوتی را برای درک پیدایی این مداخلات صورت دادند. نظریهپردازان با استفاده از نظریات گوناگون نظیر واقعگرایی، سازهانگاری، لیبرالیسم و... سعی در تبیین مفهومی این پدیده داشتهاند. این مقاله نیز ضمن استفاده از نظریات مذکور، سعی دارد مداخله بشردوستانه و ارتقای آن به اصل مسئولیت حمایترا در چارچوب مکتب انگلیسی و گرایشهای کثرتگرایی و همبستهگرایی آن مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.