گذار به موازنه گری هیبریدی در سیاست خارجی چین در قبال ایالات متحده
الموضوعات :
1 - عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آیت الله العظمی بروجردی
الکلمات المفتاحية: موازنه گری هیبریدی, جنگ هیبریدی, چین, ایالات متحده, شرق آسیا,
ملخص المقالة :
چین را می توان مهم ترین قدرت بزرگی تلقی کرد که در دوران پس از جنگ سرد و به ویژه در دو دهه اخیر چالش اساسی برای جایگاه ایالات متحده ایجاد نموده است. رشد قابل توجه اقتصادی چین و مبدل شدن به دومین اقتصاد بزرگ جهان، پیشرفت قابل توجه در حوزه نظامی و فضایی و بسط نفوذ در مناطق مختلف دنیا سبب تقویت چشم انداز گسترش این چالش شده است. ایالات متحده در راستای راهبرد کلان موازنه گری از دور از یک سو، تلاش داشته تا بخشی از مسئولیت مهار چین را به دولت هایی که دارای تمایل و توان برای مهار چین احاله نماید و از سوی دیگر، اقدام به موازنه گری مستقیم می کند. موازنه گری مستقیم ایالات متحده در قالب نوعی جنگ هیبریدی است. پیچیدگی و چندبعدی بودن رهیافت ایالات متحده در این جنگ هیبریدی سبب شده پاسخ چین به این جنگ دارای ابعاد چندگانه ای باشد که می توان آن را قالب رهیافت موازنه گری هیبریدی مفصل بندی کرد. از این منظر پرسش اصلی این پژوهش مطرح میگردد که راهبرد چین برای مقابله با جنگ هیبریدی ایالات متحده چیست؟ در پاسخ، نوشتار حاضر بر این ادعاست که پاسخ چین به جنگ هیبریدی ایالات متحده مبتنی بر موازنه گری هیبریدی است که در سه بعد موازنه گری سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی صورت می پذیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.