نقش واسطهای راهبردهای نظمدهی شناختیهیجان در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی
الموضوعات :
محمدعلی بشارت
1
(استاد دانشگاه تهران)
الکلمات المفتاحية: شناخت, دلبستگی, هیجان, راهبرد مقابله,
ملخص المقالة :
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثر واسطهای راهبردهای نظم‎دهی شناختی هیجان در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی بود. 256 زن و مرد تهرانی (115 مرد، 141 زن) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکتکنندگان در پژوهش خواسته شد سیاهه دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1384، 2011)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS؛ بگبی، پارکر و تیلور، 1994) و پرسشنامه نظم‎دهی شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) را تکمیل کنند. نتایج نشان دادند بین سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی رابطة منفی معنادار و بین سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی رابطة مثبت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند دو دسته راهبردهای سازش‎یافته و سازش‎نایافته نظم‎دهی شناختی هیجان در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی تاثیر واسطهای دارند. سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن از طریق راهبردهای سازش‎یافته و سازش‎نایافته نظم‎دهی شناختی هیجان در دو جهت متضاد تغییرات مربوط به ناگویی هیجانی را پیش‎بینی میکنند. بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت تاثیر واسطهای راهبردهای نظم‎دهی شناختی هیجان در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی جزیی است.