مفهوم دروغ در ایران باستان
الموضوعات :
1 - مدرس دانشگاه تهران
الکلمات المفتاحية: دروغ, راستی, اقتدار سیاسی, کتیبة بیستون, داریوش بزرگ,
ملخص المقالة :
در این نوشتار سیر تحول مفهوم دروغ در ایران عصر هخامنشی و چگونگی چفت و بستشدن آن با ساختارهای سیاسی بررسی میشود. تمدن ایرانی نخستین و تنها تمدن عصر پیشامسیحی است که مفهوم دروغ در آن هم طنینی سیاسی دارد و هم به مثابة کلیدواژهای مرکزی در دستگاهی اخلاقی کاربرد یافته است. چرایی این اهمیت یافتن دروغ در دستگاه نظری ایرانیان باستان پرسش مرکزی این نوشتار است. بحث با واکاوی مفهوم دروغ در گاهان و اوستا آغاز و در ادامه، سیر تکامل مفهوم دروغ در متون اوستایی کهن و متأخر وارسی میشود. آنگاه این مفهوم به طور مقایسهای با متون پارسی باستان به جا مانده از شاهنشاهان هخامنشی مقایسه و به ویژه کاربست مفهوم دروغ در کتیبة بیستون تحلیل میشود.
_||_