خوانشی پدیدارشناسانه از داستان کیخسرو
الموضوعات : Mythoفهیمه خراسانی 1 , حسین علی قبادی 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
2 - استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیتمدرس
الکلمات المفتاحية: شاهنامه, ادموند هوسول, پدیدارشناسی, تقلیل پدیدارشناسانه, کیخسرو,
ملخص المقالة :
جستوجوی جاودانگی یکی از مهمترین درونمایههای متنهای اسطورهای است. قهرمان اسطورهبه دنبال دستیابی به جاودانگی است و برای رسیدن به این هدف، هستی خود را قربانی میکندوازخواستههاینفسانیخودمیگذردو این درستمانندکاری استکهکیخسرودرشاهنامهانجاممیدهد. این مقاله برآن است که با روش توصیفی–تحلیلیبر پایه نظریه تقلیل پدیدارشناسانه ادموند هوسِرل، به بازخوانی مسأله بازگشت به اصل در داستان کیخسرو بپردازد. هوسرل معتقد است برای درک واقعی وجود چیزی، باید بیواسطه در مقابل پدیدار آن چیز قرار گرفت و به درکی شهودی از آن رسید. وی برای فهم این امر، نظریه تقلیل را پیشنهاد میکند؛یعنیبرای درک یک پدیده باید تمامپیشداوریهاوادراکاتخودرادربارهآنپدیده به کناری نهاد و تنها به حقیقت وجودی آن اندیشید. کیخسرو نیز مانند قهرمانان اسطورهایتمام حجابهایبیرونیودورنیرابهکناریمیگذارندتابیواسطهباحقیقتروبهروشود.
