رمزپردازی غار در فرهنگ ملل و یار غار در غزلهای مولوی
الموضوعات :
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا
الکلمات المفتاحية: نماد, مولانا, نقد روانشناختی, فرامن, یار غار,
ملخص المقالة :
مطالعة روانشناسانه غزلهای مولانا نشان میدهد که بیشتر غزلهایی که حاصل شور و جذبه و هیجان عاطفی است، حاوی نوعی خودشناسی و درک و بیان درست و عمیق از خودآگاه و ناخودآگاه شخصی و جمعی مولاناست. تجربة دیدار با فرامن که مولوی بنا بر عقاید عرفانی خود، او را با جبرییل، حق، انسان کامل و معشوق یکی میگیرد، در وجود شمس تبریز ظهور مییابد و شمس، یار غارِ مولانا در دیوان کبیر است که تجسمی از ضمیر ناخودآگاه و فرامن شخصی وی است.روش مطالعه در مقالة حاضر نقد روانشناختی است. نگارنده میکوشد تا با طرح مسأله فرامن (Superego) که یکی از کهنالگوهای روانشناسی یونگ است، به بررسی یکی از کهنالگوهای گسترده در دیوان بپردازد. در این مسیر رمز غار در ادب فارسی و فرهنگ جهانی نیز بررسی شده است.
_||_