تأثیرات امام محمد غزالی بر آراء مولوی و ملاصدرا در زمینة کمال انسان
الموضوعات : نامه الهیاتسهیله عاصمی 1 , سید حسین سجادی 2 , عبدالرضا جمالزاده 3
1 - دانشجو دکترا، گروه فلسفه اسلامی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران.
2 - استادیار، گروه فلسفه اسلامی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران (نویسنده مسئول)
3 - دانشیار، گروه فلسفه اسلامی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران.
الکلمات المفتاحية: مولوی, غزالی, ملاصدرا, فیض کاشانی, کمال انسان,
ملخص المقالة :
انسان در مقام اشرف مخلوقات خلقتی هدفمند دارد و باید در مسیر زندگی به درجهی کمال دست یابد تا شایستهی مقام اصلی خود گردد. این امر مهم، اندیشمندان را به این فکر واداشته تا راه رسیدن انسان به کمال را به شیوههایی متعدد ابراز کنند. ابو حامد محمد غزالی به عنوان شخصیتی متفکر و اندیشمند با نگارش آثار متعدد، نظرات ارزشمندی را در مورد کمال بیان کردهاند. هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیرات دیدگاه امام محمد غزالی در زمینه کمال انسان بر اندیشمندان متأخر خود به روش تحلیلی-توصیفی است. از دیدگاه ایشان کمال نهایی انسان در استیلا یافتن بر نفس و در نتیجه رسیدن به قرب الهی است. او برای کسب این مرتبه مراحلی را ذکر کرده است. این مراحل با یافتن راهنما (حاملان پیام الهی) و پیروی از دین آغاز و با کسب علم و معرفت تقویت میشود. سپس با دوری از رذائل و کسب فضائل این امر قابل دستیابی می شود. غزالی در زمینه کمال نسبت به متقدمین خود تحولات متعددی را ایجاد کرده است که اساس آن در میزان بهره مندی از دین بوده است. ایشان تأثیرات خود را در حوزه های مختلف فلسفه، کلام و عرفان گذاشته است که نشان از حوزه وسیع تأثیرات خود دارد. تأثیراتی چون برگردان بیشتر توجهات به دین، عقل گرایی اعتدالی، پیوست طریقت و شریعت و ... . از جمله این اندیشمندان که بیشترین تأثیرات را از ایشان گرفته اند ملاصدرا، فیض کاشانی، سنایی و مولوی است.
_||_