تأثیر مدیریت زنجیره تأمین پایدار بر اثربخشی سازمانی: نقش میانجی مدیریت کیفیت جامع
الموضوعات : Management and Sustanable Development
علیرضا شیشه بری
1
,
امیدعلی شجاعی
2
1 - دکتری مدیریت اجرایی، شرکت سیم و کابل ستاره، یزد، ایران
2 - کارشناسی ارشد، گروه برق الکترونیک، شرکت سیم و کابل ستاره، یزد، ایران
الکلمات المفتاحية: اثربخشی سازمانی, مدیریت کیفیت جامع, مدیریت زنجیره تأمین,
ملخص المقالة :
هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش میانجی مدیریت کیفیت جامع در تأثیر مدیریت زنجیره تأمین بر اثربخشی سازمانی در کارکنان شرکت سیم و کابل ستاره یزد بود. این پژوهش از سری مطالعات همبستگی بود که با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی انجام شد. با توجه به کوچک بودن جامعه آماری مورد نظر، از روش کل شمار برای نمونههای پژوهش استفاده شد و تمامی ۹۰ نفر کارمند این شرکت بهعنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادههای این پژوهش، پرسشنامه مدیریت زنجیره تأمین پایدار لین و همکاران (2014)، پرسشنامه مدیریت کیفیت جامع اسپینوال (۲۰۱۵) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی بر اساس مدل کارکردهای چهارگانه پارسونز استفاده شد. از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مدیریت زنجیرهی تأمین میتواند بهصورت مستقیم بر اثربخشی و مدیریت کیفیت جامع کارکنان تأثیرگذار باشد. همچنین، نتایج آزمون سوبل (۱۸/۹) نقش میانجیگری مدیریت کیفیت جامع را تأیید کرد. نتیجهی آزمون VAF به این معنی بود که متغیر مدیریت کیفیت جامع میتواند به میزان ۴۲/۰از تأثیرات مدیریت زنجیره تأمین بر اثربخشی سازمانی را تبیین نماید. با توجه به این نتیجه به مدیران شرکت سیم و کابل ستاره یزد پیشنهاد میشود با ایجاد استراتژیهایی در مدیریت زنجیره تأمین بر مدیریت کیفیت جامع تأثیرگذاشته تا در نهایت بتوانند اثربخشی سازمانی کارکنان خود را افزایش دهند.
