برساخت فهم و تجربه سرآمدان از فرایند مشارکت در برنامههای بنیاد ملی نخبگان (مشارکتکنندگان: استعدادهای برتر تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان)
الموضوعات : علوم اجتماعیعلی روحانی 1 , مسعود سرپاک 2 , مهناز جوکاری 3
1 - استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه یزد، ایران.
2 - عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد، واحد تهران جنوب، تهران، ایران.
3 - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، ایران.
الکلمات المفتاحية: مدل پارادایمی, استعدادهای برتر, برنامههای بنیاد, نظریۀ زمینهای, نظریۀ کوچکمقیاس,
ملخص المقالة :
سرآمدان و نخبگان در هر جامعه و در هر دورة تاریخی، نقشی تعیینکننده در مناسبات اداری، فرهنگی، علمی و اجتماعی داشتهاند. امروزه نقش آنها برجستهتر و پر رنگتر شده است. زیرا جوامع بر اساس نیروی انسانی ماهر، متخصص و نخبه اداره میشوند و بهرهوری آنها همبستگی مستقیم و مثبتی با قدرت و دانش نخبگان و متخصصین آن دارد. به همین منظور، هر جامعهای سیاستهایی برای شناسایی، جذب و حمایت از آنها تصویب میکند. در کشور ایران نیز برنامههایی برای جذب و نگهداری آنها، از طریق بنیاد ملی نخبگان و دیگر سازمانهای مربوطه تهیه شده است تا فرار نخبگان را به قرار نخبگان تبدیل کنند؛ اما شواهد گویای آن است که این برنامهها کارایی لازم را نداشتهاند و مهاجرت نخبگان در سالهای اخیر، سرعت بیشتری گرفته است. به همین دلیل، باتوجهبه فقدان پژوهشهای دقیق دراینزمینه و عدم ارزیابی و بررسی کیفی این موضوع، هدف تحقیق حاضر بررسی تجربه و فهم استعدادهای برتر تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان از مشارکت در برنامهها و فهم آنان از عملکرد آن برنامهها، در قالب روششناسی کیفی و با استفاده از نظریۀ زمینهای است. در این مسیر، با استفاده از مصاحبههای عمیق و نمونهگیری هدفمند و نظری، جمعآوری و تحلیل دادهها به شیوۀ کدگذاری باز و محوری و گزینشی انجام شد. یافتههای تحقیق درمجموع، 141 مفهوم، 21 مقولة فرعی، 7 مقولة اصلی و یک مقولة هسته است. این نتایج، در قالب جدول مفاهیم، مقولههای فرعی، اصلی و هسته ارایه شدهاند. بهطورکلی، تجربه و فهم استعدادهای برتر از مشارکت و ارزیابی از برنامههای بنیاد ملی نخبگان، تجربه و فهمی ایدئولوژیگرا و کمکارکرد بوده است. به عبارت دیگر، هر چند اکثر آنان مشارکت فعالی در برنامههای بنیاد داشتهاند اما آنها با برنامههایی کمکارکرد و ایدئولوژیگرا مواجه شدند. آنها در مقابل آن، برنامههایی پیشنهاد دادند اما آن برنامهها نیز به دلایل مختلفی به سرانجام نرسید و موجب دلسردی و ناامیدی آنها گشت. پیامد این فرایند، گذار استعدادهای برتر از بنیاد ملی نخبگان بوده است. در مرحلۀ بعد، مدل پارادایمی تحقیق بر اساس شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، استراتژیها و پیامدها، حول پدیدۀ مرکزی ارایه گشت. درنهایت، در قسمت بحث و نتیجهگیری تحقیق، طرحوارۀ نظری یا نظریۀ کوچکمقیاس، از این فرایند ارایه شد.
_||_