تحلیل تقابل گفتمان های حاکم بر نقاشی دیواری پسا انقلاب در شهر تهران(1397-1357)
الموضوعات : علوم اجتماعیعلی مباشرزادگان 1 , زهرا قاسمی 2 , ملیحه شیانی 3
1 - دانشجوی دکتری.گروه جامعه شناسی سیاسی.واحد تهران مرکز ی
2 - استادیار گروه علوم اجتماعی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران،ایران
3 - گروه برنامه ریزی اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: "گفتمان", "نقاشی های دیواری", "رسمی و غیر رسمی", "سیاست هنر", "انقلاب اسلامی ایران",
ملخص المقالة :
بدون اغراق، پدیده ی انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر عرصه ی زیستی جامعه ایرانی بوده است. نقاشی دیواری به عنوان نقطه ی جوش امر سیاسی با سپهرعمومی در بزنگاه انقلاب رشد و گسترش یافت. این دوران همچون نقطه ی عطفی در تاریخ سیاسی ایران است که شناخت آن می تواند کلید فهم چگونگی شکل گیری جریان های معاصر سیاسی و اجتماعی باشد. پژوهشگر، به جهت مناسبت موضوع و قابلیت فوق العاده ی نظریه ی گفتمان لاکلا و موفه در تحلیل امور و پدیده های سیاسی – اجتماعی این نظریه را به عنوان چارچوب نظری و روشی خود برگزیده است و نوآوری چنین پژوهشی نیز همین است که با بهره جستن از این نظریه و با مبنا قرار دادن آثار نقاشی دیواری در درون بستر و زمینه ی ظهورشان به مثابه متن هایی که محصولاتی گفتمانی اند، درصدد پاسخگویی به این مسأله بوده است که چگونه گفتمان های سیاسی انقلاب به گفتمان تثبیت گر جنگ متحول و سپس بنا بر هر دوره ی زمامداری دال های گوناگونی به دال مرکزی انقلاب افزوده یا از آن کاسته شده است.در این راستا چگونگی نمود تحولات سیاسی - اجتماعی دوران انقلاب و پسا انقلاب در نقاشی های دیواری دست مایه ی این پژوهش قرار گرفته است. با بررسی و تحلیل دال های مرکزی در چهل سال استقرار جمهوری اسلامی این موضوع آشکار شد که گفتمان انقلاب در طی گذار به گفتمان جنگ و سپس انتقال به دوران تثبیت تحت تأثیر عوامل سیاسی- اجتماعی و جابجایی روابط قدرت با تحولات بنیادینی در شیوه ی بازنمایاندن جهان مواجه بوده است.تاثیر قدرت به عنوان کانون روند تقابل و تعاملات سیاسی منجر به شکل گیری دو حوزه نقاشی دیواری گوناگون شد که بر اساس قطب سازی و غیریت اصول گفتمانی خود را شکل و توسعه دادند.
_||_