تبیین ارتباط مهم ترین معیارهای برنامه ریزی فضایی و هویت شهری در محلات جدید و تاریخی با روش مدل رگرسیون چندگانه (نمونه موردی: محلات تاریخی و جدید شهر قزوین)
الموضوعات :مهسا کریمی 1 , منوچهر طبیبیان 2 , مسعود الهی 3
1 - گروه شهرسازی،واحد قزوین،دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین،ایران
2 - استاد گروه طراحی و برنامه ریزی شهری ،دانشکده هنرهای زیبا،دانشگاه تهران،تهران،ایران
3 - گروه شهرسازی،واحد قزوین،دانشگاه آزاد اسلامی،قزوین،ایران
الکلمات المفتاحية: ", برنامه ریزی فضایی", هویت فضایی", محلات تاریخی", محلات جدید", , ", قزوین",
ملخص المقالة :
مقدمه: در دهههای اخیر برنامهریزی فضایی با هدف اصلی مدیریت خردمندانه فضا در شکل دادن به کالبد و معنا دهی به مکانها، توجه محققان را به خود جلب نموده است. مولفههای این نوع برنامهریزی میتواند نقش اثرگذاری در تغییر نگرش شهروندان به محل زندگی خود داشته باشد. بنابرین منطقی به نظر می-رسد که از ابزارهای این نوع برنامهریزی در ارتقای هویت محلات استفاده گردد.هدف پژوهش: هدف اساسی ارزیابی نقش برنامهریزی فضایی در تقویت هویت شهری میباشد و با بررسی ارتباط بین مهمترین معیارهای برنامهریزی فضایی به عنوان متغیر مستقل و هویت شهری به عنوان متغیر وابسته دنبال میگردد.روششناسی تحقیق: پژوهش حاضر روشی توصیفی- تحلیلی دارد. ابتدا با تحلیل محتوا تعداد ۷۶ مولفه شناسایی و سپس با روش دلفی پرسشنامه خبرگان تهیه و در سه دور رفت و برگشت شد. در نهایت ۲۱ مولفه باقی ماند که برای تهیه پرسشنامه شهروندان در محلات تاریخی و جدید استفاده گردید. ارزیابی این مؤلفهها با پرسشنامه منضم به طیفهای پنجگانة لیکرت از نمونه آماری به تعداد ۳۶۴ نفر در محلات تاریخی و ۳۵۱ نفر در محلات جدید توزیع شد. تحلیل دادهها با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS انجام گرفت. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محلههای ملک آباد قزوین به عنوان نمونهای از بافت تاریخی و ملاصدرا به عنوان نمونهای از بافت جدید محدوده جغرافیایی این تحقیق هستند که به ترتیب ۵/۲۳ و ۵/۵۱ هکتار مساحت و ۴۱۵۶ و ۷۲۵۴ نفر جمعیت دارند. یافتهها و بحث: از بین مولفههای شناسایی شده تعداد ۲۱ مولفه (معیار) در پنچ گروه مدیریتی، فضایی-کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست-محیطی به عنوان متغیرهای مستقل در نهایت انتخاب گردید. متغیر وابسته نیز هویت شهری بوده است. برای مولفههای تحقیق به ترتیب ۲۱، ۱۲، ۱۶، ۱۵ و ۱۲ زیر معیار شناسایی شد. مشخص گردید که ارتباط مستقیمی بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق وجود دارد. همچنین در بافت جدید رابطه بین برنامهریزی کالبدی و احساس هویت محلی و رابطه بین برنامهریزی اجتماعی-فرهنگی با احساس هویت محلی قویتر از بافت قدیم میباشد. نتایج :در بافت تاریخی مشکلاتی از جمله عدم توجه به ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی که نقش اساسی در هویت شهری ایفا میکنند، وجود دارد. برنامهریزی فضایی در محلات جدید که از پیش برای آن اندیشیده شده هم نتوانسته است باعث ایجاد هویت شهری شود و ساکنان با مشکلات اجتماعی، هویتی و فرهنگی روبهرو هستند. برای بهبود وضعیت هویت محلات قزوین لازم است با اراده مدیران شهری و مشارکت شهروندان راهکارها و پیشنهادات مطرح شده مورد توجه قرار گیرد.
_||_