تبیین و ارزیابی وضعیت پایداری شهرهای آینده و نمادهای اسلامی (با استفاده از نظریه گراندد تئوری )
الموضوعات : فصلنامه آینده پژوهی شهریمسعود صفایی پور 1 , هوشنگ مرادی 2
1 - استاد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، گروه جغرافیا، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
2 - دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، گروه جغرافیا، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
الکلمات المفتاحية: پایداری, ایران, گراندد تئوری, شهرهای آینده, نمادهای اسلامی,
ملخص المقالة :
در دین اسلام؛ شهر، انسان و قواعد اسلامی کنار هم قرار میگیرند و در اینجاست که قرآن مواردی که برای زندگی جمعی انسان لازم است بیان میکند. پس مفهوم شهر اسلامی مطرح میشود و در قرآن برای شهر اسلامی مؤلفهها و ویژگیهایی بیانشده است. برای دستیابی به یک شهر دارای نمادهای مطلوب، لازم است الگویی متناسب با ویژگیهای آن فرهنگ و مٌلهم از آموزه های دینی شکل گیرد. این پژوهش ازنظر ماهیت توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی می باشد و داده ها و اطلاعات آن با استفاده از روش کتابخانه ای و مصاحبۀ عمیق بهدستآمدهاند. روش مورد استفاده در این پژوهش، گراندد تئوری یا نظریۀ زمینه ای است. جامعۀ آماری این تحقیق با توجه به قلمرو موضوعی آن، شامل 18 نفر از افراد آگاه و متخصص در حوزۀ جغرافیا و برنامهریزی شهری، جامعهشناسی و شهرسازی است که به شیوۀ نمونه گیری هدفمند انتخابشدهاند. مصاحبه با جامعۀ هدف تا زمان رسیدن به حد اشباع ادامه یافت. برای تجزیهوتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون محتوا استفاده گردید. هدف از انجام این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت پایداری شهرهای آینده متناسب با نمادهای اسلامی و معرفی ساختار و ویژگیهای معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی است. مقوله و شاخصهای تأثیرگذار بر پایداری شهرهای آینده و نمادهای اسلامی از دیدگاه صاحبنظران عبارتاند از: در شاخصهای اجتماعی (احساس هویت، امنیت، و اصل عدالت و...)، در مؤلفههای اقتصادی (محلههای خوداتکا، مسکن مناسب و آرام و همچنین استطاعت مالی شهروندان و...)، در ابعاد کالبدی (کاربریهای ترکیبی و پیاده محوری) و مؤلفههای مهم و کلیدی در پایداری شهرهای اسلامی از دیدگاه زیستمحیطی (همزیستی با طبیعت و سازگاری با اقلیم)، از دیدگاه پاسخگویان استخراج شده است. بررسیها نشان میدهد که عناصر کلیدی در شهرهای ایرانی و نمادهای اسلامی در فراموشی هویت بومی در طراحی نمادهای شهری و ضعف در نظام برنامهریزی شهری میباشد که الگوها متناسب بافرهنگ بومی نیست و ناسازگار با فرهنگ غنی ایران است. یافته ها نشان می دهد طراحی فضاهای شهری و نوع معماری بناهای یک شهر تأثیر بهسزایی در زیست پذیری و حیات شهری دارد. کالبد بیجان فضاها با حضور شهروندان جان میگیرد و تعلق خاطر آنان موجب رونق و حفظ فضاهای شهری میشود.
_||_