تحلیل جامعهشناختی سیاست انبوهسازی مسکن مهر و نقش آن بر کاهش محرومیتهای اجتماعی مورد مطالعه (مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان)
الموضوعات : مطالعات جامعه شناختی شهریفروزان نحاس 1 , مصطفی ازکیا 2 , مهرداد نوابخش 3
1 - دانشجوی دکتری گروه جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استاد گروه علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. (نویسنده مسئول).
3 - استاد گروه جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: نابرابری اقتصادی, واژههای کلیدی: مهر, نابرابری امکانات شهری, نابرابری شاخصهای کیفیت زندگی و فقدان امکانات کالبدی و فضایی,
ملخص المقالة :
مسکن پدیدهای اجتماعی است و انتظام و نوع فضاها و همچنین فرم ظاهری آن از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر میپذیرد و بر آن تأثیر میگذارد. این یکی از موضوعات اصلی سیاستگذاری اجتماعی برای کاهش نابرابری اجتماعی است. هدف از مطالعه حاضر تحلیل جامعهشناختی سیاست انبوهسازی مسکن مهر و نقش آن بر کاهش محرومیتهای اجتماعی مورد مطالعه (مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان) بود. روش تحقیق، گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) و جامعه مورد مطالعه، شامل کلیة شهروندان به همراه خانواده ساکن مسکن مهرشهر هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان بوده است. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند، گلوله برفی و شاخص اشباع نظری نسبت به نمونهگیری از جامعه پژوهش اقدام شد. در پژوهش حاضر با 16 خانوار، سرپرست خانوار ساکن مسکن مهر مصاحبه انجام شد. اطلاعات در این پژوهش بهواسطه مصاحبههای نیمه ساختاریافته جمعآوری شدهاند. به این صورت که با کلیه ساکنین مسکن مهرشهر هشتگرد و شهر لاهیجان شناسایی و بهصورت مجزا (فردی) مصاحبههایی صورت پذیرفت. دادههای جمعآوریشده، کدبندی، مفهومسازی و مقولهبندی شدند. سپس کدگذاری محوری و گزینشی انجام گرفت و بر مبنای مفاهیم و مقوله هستهای نمونههای بعدی برای مصاحبه انتخاب شدند. یافتههای تحقیق براساس مدل پارادیمی پژوهش در پنج محور (شرایط علی، شرایط مداخلهگر و شرایط زمینهای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مشکلات کمی کیفی مسکن مهر، ضعف مکانیابی، مشکلات امنیتی اقتصادی، مشکلات زیستمحیطی رفاهی و مشکلات نهادی مهمترین مشکلات مسکن مهر در محدوده مطالعاتی هستند که جملگی ریشه در مدیریت ضعیف مراحل مختلف اجرای پروژه مسکن مهر دارند و در صورت بیتوجهی به مشکلات شناساییشده در آینده نهچندان دور این مساکن اجتماعی، با چالشهای پیچیدهتر و بحرانیتر مواجه خواهند شد.
_||_
سال چهاردهم ـ شمارهی پنجاه و یک ـ تابستان 1403
صص 39- 1
تحلیل جامعهشناختی سیاست انبوهسازی مسکن مهر و نقش آن بر کاهش محرومیتهای اجتماعی مورد مطالعه (مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان)
فروزان نحاس1، مصطفی ازکیا2، مهرداد نوابخش3
چکیده
مسكن پدیدهای اجتماعي است و انتظام و نوع فضاها و همچنين فرم ظاهري آن از عوامل فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي تأثیر میپذیرد و بر آن تأثیر میگذارد. اين يكي از موضوعات اصلي سیاستگذاری اجتماعي براي كاهش نابرابري اجتماعي است. هدف از مطالعه حاضر تحلیل جامعهشناختی سیاست انبوهسازی مسکن مهر و نقش آن بر کاهش محرومیتهای اجتماعی مورد مطالعه (مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان) بود. روش تحقیق، گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) و جامعه مورد مطالعه، شامل كلية شهروندان به همراه خانواده ساکن مسکن مهرشهر هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان بوده است. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند، گلوله برفی و شاخص اشباع نظري نسبت به نمونهگیری از جامعه پژوهش اقدام شد. در پژوهش حاضر با 16 خانوار، سرپرست خانوار ساکن مسکن مهر مصاحبه انجام شد. اطلاعات در این پژوهش بهواسطه مصاحبههای نیمه ساختاریافته جمعآوری شدهاند. به این صورت که با کلیه ساکنین مسکن مهرشهر هشتگرد و شهر لاهیجان شناسایی و بهصورت مجزا (فردی) مصاحبههایی صورت پذیرفت. دادههای جمعآوریشده، کدبندی، مفهومسازی و مقولهبندی شدند. سپس کدگذاری محوری و گزینشی انجام گرفت و بر مبنای مفاهیم و مقوله هستهای نمونههای بعدی برای مصاحبه انتخاب شدند. یافتههای تحقیق براساس مدل پارادیمی پژوهش در پنج محور (شرایط علی، شرایط مداخلهگر و شرایط زمینهای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مشکلات کمی کیفی مسکن مهر، ضعف مکانیابی، مشکلات امنیتی اقتصادی، مشکلات زیستمحیطی رفاهی و مشکلات نهادی مهمترین مشکلات مسکن مهر در محدوده مطالعاتی هستند که جملگی ریشه در مدیریت ضعیف مراحل مختلف اجرای پروژه مسکن مهر دارند و در صورت بیتوجهی به مشکلات شناساییشده در آینده نهچندان دور این مساکن اجتماعی، با چالشهای پیچیدهتر و بحرانیتر مواجه خواهند شد.
واژههای کلیدی: مهر، نابرابری اقتصادی، نابرابری امکانات شهری، نابرابري شاخصهاي کيفيت زندگي و فقدان امکانات کالبدی و فضایی
بیان مسئله
پس از انقلاب صنعتی، فرایند شهرنشینی در جهان بهطور فزایندهای رشد کرد و به دنبال آن مشکلات فراوانی ازجمله کمبود مسکن را به وجود آورد. درواقع مسکن بهعنوان یکی از پدیدههای واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. ازاینرو در کشورهای مختلف دنیا و ازجمله کشورهای در حال توسعه، سیاستهای متنوعی برای تأمین مسکن ازجمله مسکن اجتماعی بهویژه برای اقشار کمدرآمد ارائه شد. مسکن اجتماعی یا مسکن مهر به نوع خاصی از تأمین مسکن اطلاق میشود که اساساً توسط دولت یا بخشهای محلی و باهدف خانهدار کردن گروههای کمدرآمد طراحی و ساخته میشود (اهری، 1398: 25).
دسترسی به مسکن معیاري از توانایی فرد براي زندگی کردن در یک واحد مسکونی خاص است. تعیین معیاري براي دسترسی به مسکن به دلایل مختلف براي سیاستگذاران محلی اهمیت دارد؛ اولاً: از یک معیار کارآمد از دسترسی به مسکن، اغلب بهعنوان مبناي تخصیص بودجه دولتی براي برنامههای مسکن استفاده میشود؛ ثانیاً: افراد میتوانند از این اقدام براي تصمیمگیری آگاهانه در مورد جایی که زندگی میکنند استفاده کنند (زی4، 2017: 89).
مسکنسازی به شیوه انبوهسازی بعد از جنگ جهانی دوم در جوامع جهانی مطرح شد. جرالد پی دالی5 در مقالهای تحت عنوان مشکلات برنامهریزی در مسکنسازی دولتی بعد از جنگ جهانی دوم در بررسی مقایسهای بین آمریکا و اروپا، به بررسی جایگاه مسکنسازی انبوه پرداخته است و بیان میدارد که: بدیهی است که مفهوم «سرپناه مناسب» به چارچوب فرهنگی افراد بستگی دارد. تعاریف و انتظارات از مکانی به مکانی متفاوتند و در یک محل نیز در طول زمان تغییر میکنند و اهمیت اساسی برنامهریزی اجتماعی با در نظر گرفتن استفادهکنندگان ارتباط دارد (به نقل از اهری، 1398: 50). در جایی دیگر بحث بر سر جایگاه الگوهای مسکنسازی انبوه در بینش توسعه صنعتی و مسکنسازی متناسب با آن مورد بررسی قرار گرفته و گرایش به جهانی شدن از الزامات این رشد مطرح گردیده است. ازاینپس مسکن، تعریف مشخصی داشت و فضای داخلی آن میبایست پاسخگوی نیاز خانوارهای تک فامیلی میبود. بر این اساس اصولاً فضای داخلی مسکن برای یک مصرفکننده استاندارد که رفتار اجتماعی، روانشناسی و قدرت خرید معینی داشت، طراحی شده بود و بعد از این موضوع، بحران الگوی توسعه صنعتی و ترویج اینگونه الگوها شدت یافت (صارم کلامی، 1397: 10). مسکنسازی به شیوه انبوهسازی در کشورها، در سالهای اخیر همواره پیامدهایی داشته است و بنا به دلایل متفاوتی شاهد این پدیده در معماری و شهرسازی بودهایم که میتوان به ایجاد تقاضا و پاسخگویی به نیاز مسکن تحت عناوینی چون پایان یافتن عمر مفید ساختمانها، لزوم جایگزینی ساختمانهای غیرمقاوم و ساخته شده با مصالح نامرغوب، لزوم جایگزینی مسکن مطلوب و سالم، تغییرات الگوی زیست و نوع نگرش به مسکن بهنوعی سرمایهگذاری اقتصادی اشاره داشت. مسکن بهعنوان یکی از نخستین نیازهای انسان در کلیه طرحها و برنامههای معماری، برنامهریزی و طرحریزی شهری، اقتصاد، سیاست و فرهنگ و فناوری جایگاههای خویش را دارد و هر یک از این رشتهها به نحوی به آن میپردازند (نقیزاده، 1396: 90).
مسكن نامناسب و خارج از استاندارد بهطور مستقيم و غيرمستقيم، علاوه بر آثار زيانبار روحي، پيامدهاي اجتماعي، چون بزهكاري، جرم و نقض قوانين و مقررات را به دنبال دارد (پورمحمدي، 1395). امروزه امكانات محدود دولت و افزايش سريع تقاضاي مسكن، اجازه تأمين مسكن براي تمامي افراد جامعه را نمیدهد (اهري و همكاران، 1390: 118). اسكان غیررسمی، پديده نابرابري و فقر اقتصادي و از سويي ناديده انگاري اقشار کمدرآمد در برنامهریزیها بهویژه برنامهریزیهاي كالبدي و مسكن شهري است كه اغلب در حوزههای تمركز ثروت نمودار ميشود (شیخی، 1396: 48). در اين سکونتگاهها علاوه بر فقر با مسائلي از قبيل ازدحام بيش از حد، مسكن، ناهنجاریهای اجتماعي، آب ناسالم، نبود بهداشت كه به شيوع بالاي بیماریهای عفونی بهخصوص در بين كودكان منجر ميشود كه مرگومیر آنان را در پی خواهد داشت (اولاک6، 2011: 360).
ازاینرو، افرادی که در این مناطق زندگی میکنند، بهدلیل بیقدرتی، انزوا، بیپولی، بیسوادی و ناآگاهی نمیتوانند زیر بار مشکلات رهایی یابند و هر روز مشکلی به مشکلاتشان افزوده میشود و مانند باتلاقی در تلۀ فقر و محرومیت فرو میروند (میرحسینی و همکاران، 1399: 9). گرچه مسئلۀ فقر و محرومیت یک مسئلۀ جهانی تلقی میشود، باید در نظر داشت این امر در این مناطق دامنه و وسعت بیشتری دارد و ساکنان را با آسیبهای جدی مواجه کرده است. رشد جمعیت شهرنشین ایران بسیار بیشتر از میانگین جهانی و همچنین متوسط جهانی در کشورهای درحالتوسعه است. درواقع، بخشی از این رشد در این سالها رشد جمعیت حاشیهنشین شهری بوده است (ملتفت و بهمنی، 1400: 70). محرومیت اجتماعی به معنی کاهش یا جلوگیری از تعاملات معمولی فرد و جامعه نیست (هادی اسکندری، معتمدی و فرخی، 1395: 6)، محرومیت اجتماعی به معنی فقدان نسبی پاداشهای جامعه مانند حیثیت، قدرت، منزلت اجتماعی، فرصتهای مشارکت در فعالیتها و سازمانها مختلف و... است که میتواند با محرومیت اقتصادی همراه باشد (غفاری و تاجالدین، 1384: 44). محرومیت اجتماعی عبارت است از احساس افراد مبنی بر وجود اختلاف میان توقعات و خواستههایی که مردم خود را مستحق آن با شرایط زندگی میدانند. محرومیت اجتماعی موجب بروز نارضایتی در افراد میشود و نارضایتی محرکی کلی برای اقدام علیه منبع محرومیت است (سام دلبری، 1382: 4). پارسونز در نظریۀ خود که چهار عامل کنترلی را منافع اقتصادی، قدرت، تشویق و وجدان فردی معرفی میکند و میگوید وقتیکه در اثر تغییرات این ابزار طوری به هم ریخته شود که برخی افراد کمتر برخوردار از آنها شوند و احساس محرومیت کنند خود را پایبند به ارزشهای جامعه نخواهند دانست؛ ازاین رو شکاف ارزشها به وجود خواهد آمد (معیدفر، 1383: 23)؛ به عبارتی این نبود پایبندی به ارزشها میتواند در زمینۀ خانوادگی نمود کند. بهطورکلی محرومیت اجتماعی فرایند گسست و جدایی از شرایط عمومی و خصوصی به علت محرومیت مادی و توزیع نامناسب منابع اجتماعی است (فیتزپتریک، 1381: 183). نظریۀ محرومیت یکی دیگر از نظریههایی که تبیینکنندۀ زندگی افراد است و شامل مجموعهای از عوامل فقر، ضعف جسمانی، آسیبپذیری، انزوا و بیقدرتی درهمتنیده است. این پدیده بهعنوان، دور باطل فقر، بیماری فقر، تلۀ محرومیت و فقر توصیف میشود (چمبرز7، 1989؛ ترجمه ازکیا، 1387: 67) محرومیت اجتماعی، موقعیتی است که در آن افرادی که دچار فقر هستند، خارج از کنترل آنهاست، تله به چرخه تبدیل میشود و شروع به تقویت خود میکند (راغفر و همکاران، ۱۳۹۱: 145). نکتهای که درباره روندهای مهاجرت به این مناطق در ایران حائز اهمیت است اینکه برمبنای نتایج سرشماری اخیر (۱۳۹۵) از تعداد کل ۱۲۳۴ شهر کشور، ۵۳۸ شهر روستاها واقع در حریم شهر هستند که معادل ۴۳ درصد کل شهرهای ایران است. تعداد کل روستاهای ایران ۳۷۷۶۹ پاره است که حدود ۴ هزار عدد از آنها در حریم شهرهای کشور واقع هستند. این عدد معادل ۱۱ درصد از کل روستاهای کشور است که حدود ۱۷ درصد کل جمعیت روستای کشور و شامل ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از جمعیت روستایی کشور است. این چهار هزار روستا با فرض درنظرگرفتن الگوی کنونی سکونت در ایران در سالها و دهههای آینده به مناطق حاشیهای شهری تبدیل خواهند شد (بهمنی و همکاران، 1398). بررسی جنبههای اجتماعی، روانی و رفتاری زندگی افراد در این مساکن مسئلهای است که حتی باوجود حل شدن مشکل جغرافیا و معماری خاص زندگی نسلهای بعدی، به قوت خود باقی میماند (رشیدی آل هاشم و سلیمانی، 1400: 15) بنابراین فهم فرآیندهایی که بهموجب آنها کنشگران بهتنهایی و یا در تعامل با کنشگران حیات اجتماعی بینفردی و جمعی خویش را بازآفرینی میکنند، سهم مهمی در شناخت فرهنگ مدنی و ظرفیتهای توسعۀ اجتماعی و فرهنگی هر جامعه دارد (وصالی و قاسمینژاد، 1398: 104) از آنجایی که دسترسیهای محدود در این مساکن، الگوی جدیدی از نابرابریهای اجتماعی را ایجاد کرده است، تمرکز بر ادارۀ این مساکن بسیار مهم تلقیمیشود (آناکر8، 2015: 11).
در طول تاریخ کشور ما، طرح مسکن اجتماعی به ابعاد، گستردگی و جدیت مسکن مهر وجود نداشته است و این موضوع و تبعات آن به لحاظ همهگیری از مهمترین مسائل اجتماعی کشور به شمار میروند. از سوی دیگر به نظر میرسد این طرح که با هدف کاهش نابرابری اقشار اجتماعی تدوین و اجراشده است؛ با دستاوردها و پیامدهای خاص خود، حوزه جدیدی در کاربردی کردن جامعهشناسی خواهد گشود. از سوی دیگر پیوند سه حوزه، یعنی 1- حوزه سیاستگذاری اجتماعی (تحقیق در مورد ابعاد مسکن اجتماعی که مهمترین ابزار کاهش نابرابری اقشار اجتماعی است و آزمون موفقیت این برنامه)، 2- حوزه آسیبشناسی اجتماعی (آزمون این فرض که آیا سیاست مسکن اجتماعی صرفنظر از آثاری که بر زندگی ساکنین میگذارد پیامدهایی مانند افزایش جرم دارد) و 3- حوزه جامعهشناسی قشرها و نابرابری اجتماعی (تفکیک اجتماعی بر بازتولید نابرابری اجتماعی) در پژوهش تازگی و اهمیت دارد. لذا قلمرو مفهومی پژوهش، تلفیقی میانرشتهای، کاربردی و در جهت گشایش چشمانداز دیالکتیکی در بررسیهای جامعهشناسی شهری است. در مسکن مهر به نیازهای جانبی ازجمله نیاز آموزشی، اداری و انتظامی، تجاری و خدماتی، ورزشی، درمانی، فرهنگی، پارک و فضای سبز، مذهبی، تجهیزات شهری، تأسیسات شهری، حملونقل و انبارداری، تفریح و گردشگری و نیازهای نظارتی نیازهای عاطفی، نیازهای نمادین و نشانهای، نیازهای ارتباطی و نیازهای فراغتی که در کنار مسکن بهعنوان سرپناه و جای خواب و استراحتگاه ضروری است و باید موردتوجه و برنامهریزی دولتها باشد؛ کمتر پرداخته شده است. یکی از پیامدهای این سیاست «مهندسی زدگی» و جداکردن قیمت مسکن اجتماعی از عوامل اقتصادی چون «قیمت زمین و نیروی کار و قوانین عرضه و تقاضا» و در پی آن انتخاب زمینهای ارزانقیمت و دور از مرکز شهرها، در برنامهریزی صورتهای مختلف مسکن اجتماعی، به «تفکیک جمعیتی» طبقات اجتماعی انجامیده است. این فرایند در بلندمدت، نابرابری طبقاتی را به شکل گسترده و با سرعت بالا برساخت میکند. از سوی دیگر عامل آسیبهای اجتماعی فراوان خواهد شد. لذا بر آن است که در جهت تحقق اهداف توجه به اهمیت اجتماع و نیازهای اجتماعی آدمیان، نگاه انسانی به افراد نیازمند مسکن و توجه به ادراک احترام و منزلت اجتماعی ساکنان، خروج برنامهریزان مسکن از آسیب تراکم فروشی، توجه به نیاز تعامل در محلات، ایجاد زمینه مهارتآموزی اقشار پایین جامعه و پیشبینی فضاهای کار، چارهجویی برای اجتماع زدایی تهیدستان، دخالت دادن مردم در طرح و نقشه مسکن و مشارکتی کردن طراحی و معنابخشی به کالبد بیروح مسکن اجتماعی بهعنوان جزء جداییناپذیر زندگی خانوادهها، توجه به ایجاد و تقویت شبکههای همکاری، افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی، لحاظ کردن تداوم تاریخی و هویتی اجتماع محلی و ملی و تنوع اقلیمی و فرهنگی ایرانی- اسلامی در طراحی و ساخت مساکن اجتماعی و ...» گام بردارد.
این پژوهش با توجه به موارد ذکر شده درصدد انجام تحقیقی در مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان است. شهر جديد هشتگرد در بخش غربي استان تهران و در شهرستان ساوجبلاغ واقع شده است كه بر پرجمعیتترین و پرجاذبهترین محور دسترسي تهران قرار گرفته و بدين ترتيب میتواند جذبکننده بخشي از مهاجران كشور و شهر تهران به منطقه تهران باشد. بر اساس سناريوي پیشبینی شده تا سال 1375 بين 30 تا 38 هزار نفر، سال 1385 بين 102 تا 143 هزار نفر و تا سال 1395 بين 230 تا 350 هزار نفر در هشتگرد سكونت خواهند داشت. براي مکانیابی شهرهاي جديد، عوامل و پارامترهاي محيطي در زمینههای فيزيكي و بيولوژيكي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بهعنوان معيارهاي اصلي بايد مورد نظر قرار گيرند با توجه به مدل اكولوژيكي توسعه شهري، روستايي و صنعتي در اين شهر به بسياري از معيارهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي شامل زیرساختها و پتانسیلهای آلودگي محيطي توجه لازم نشده است در نخستين مطالعات مربوط به امکانسنجی ايجاد و احداث شهر جديد هشتگرد كه در سالهای (72-69) با دوره زماني بیستساله انجام گرديد پیشبینیشده كه شهر جديد امكان و توان تراكم ساختمان و جمعيت در سطح بالاتر از متوسط شهرهاي موجود كشور را دارا باشد و ساير عناصر توسعه شهري مانند مترو، ارتباطات، اشتغال، عرضه زمين آمادهسازی شده و نيز ساير امكانات و اوانهای بالقوه موجود در شهر جديد هشتگرد توان جمعیتپذیری آن را با ارقام بالايي نشان میدهد با توجه به اين مسئله كه بيشترين جمعيت را زوجهای جوان و جمعيت میانسال تشكيل میدهند. اين تفاوتها بهخوبی اين واقعيت را آشكار میسازد كه ساختار سني سكنه شهر جديد بيشتر شامل گروه میانسال است كه در آستانه تشكيل زندگي و خانواده جديد هستند و يا بهتازگی اين مرحله را پشت سر گذاشته و به رده میانسالي و بالاتر رسیدهاند در طرحهاي مربوط به شهر جديد تأكيد بر اين امر بوده كه ساكنين جديد جزء يا قسمتي از ساكنان فعلي شهرهاي كرج و تهران و بهویژه كاركنان و شاغلان جديد مراكز اقتصادي اطراف محورهاي كرج به قزوين و تهران هستند كه به علت گراني مسكن و مسائل و معضلات شهرنشيني در بافتهاي كهنه و فرسوده شهرهاي مذكور، سكونت در شهر جديد را پذيرا و اكثريت قابل توجهي از ساكنان، كارگران بخشهای صنعتي و كارمندان بخشهای خدماتي میباشند كه بهطور عمده در گروه اقشار حقوقبگیر با درآمد متوسط قرار میگیرند و از طريق تسهيلات و امكانات دولتي و کمکهای كارفرمايي در مراكز بخشهای خصوصي گرايش به اسكان در شهر جديد خواهند داشت. لازم به ذكر است براي جذب جمعيت به اين شهر دو عامل میتوانست تأثيرگذار باشد: 1- ارائه مسكن ارزانقیمت 2- ارائه اشتغال مناسب و متنوع، كه متأسفانه هیچیک از اين دو تحقق نيافت. در سالهای نخست تنها زمين آنهم تحت شرايطي (در ابعاد نسبتاً بزرگ 600-250 متر مربع) به تعاونیهای مسكن ارائه شد كه به دلايل متعدد همه اين زمینها به مسكن تبديل نشدند. از طرفي اشتغال وسيع نيز نه در بخش صنايع (به دليل محدوديت نوع صنايع در هشتگرد، صنايع غير آلوده) و نه در بخش خدمات (به دليل نبود جمعيت كافي رسيدن به آستانههای لازم براي ارائه خدمات) هیچیک ايجاد نشد. باآنکه ناحيه صنعتي هشتگرد قبل از ناحيه مسكوني طراحي گرديد و ساختوساز آن شروع شد؛ اما بهطور كلي شاغلان زيادي را جذب نكرد. در قسمت خدمات نيز كه در شهر شکلگرفته است اشتغال گستردهای به وجود نيامد بهخصوص دلايل مختلف فعالیتهای اشتغالزا مانند مراكز بزرگ آموزشي (دانشگاهها) و مراكز خدماتي و تفريحي هنوز جذب شهر نشدهاند.
همانگونه که گفته شد یکی دیگر از مناطق مورد بررسی در این تحقیق، مسکن مهرشهر لاهیجان در استان گیلان است. لاهیجان از قدیمیترین شهرهای گیلان است. مرکز شهرستان لاهیجان، بزرگترین شهر شرق استان گیلان و نود و پنجمین شهر پرجمعیت ایران است. لاهیجان یکی از شهرهای گیلک نشین است و مردمان آن به زبان گیلکی سخن میگویند. این شهر در ناحیه کوهپایهای قرار دارد و تپهماهورهای آن را بوتههای چای پوشانده است. لاهیجان در شرق سفیدرود و در ارتفاع ۴ متری قرار دارد. این شهر در سال ۲۰۱۷ با ۱۰۱٬۰۷۳ نفر جمعیت، سومین شهر پرجمعیت گیلان پس از رشت و انزلی است. همچنین لاهیجان زمانی شهر اصلی و مرکز اداری (دارالملک) کل ایالت بود. از دانشگاههای این شهر میتوان به دانشگاه آزاد اسلامی، دانشکده فنی و مهندسی رجایی. موسسه آموزش عالی دیلمان و اندیشمند اشاره نمود. استان گيلان، یکي از استانهای شمالي ایران است. این استان، داراي مرز بینالمللی از طریق آستارا با جمهوري آذربایجان دارد و از شمال به دریاي خزر و کشور آذربایجان، از غرب به استان اردبيل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود. مساحت این استان 1272/2 کيلومترمربع و طبق سرشماري ۱۳۹7، جمعيت آن 2530696 نفر است. گيلان دهمين استان پرجمعيت و بيست و هشتمین استان وسيع ایران است. تراکم جمعيت این استان با ۱۷۷ نفر در هر کيلومترمربع جایگاه سوم را در ایران دارد. طرح مسکن مهرشهر لاهیجان در استان گیلان در قالبهای اجاره 99 ساله، اجارهداری، خود مالکین و تعاونی در دست اجراست. مرحله آمادهسازی مسکن مهر گیلان از ماه آبان سال 1387 در بلوار لاکان آغاز شد که درمجموع 1800 واحد مسکونی ساخته شد که تاکنون 680 واحد مسکونی به اتمام رسیده و خانوارها در آن ساکن شدهاند. دلیل استفاده از این نمونه نقاط ضعف و قوت نمونههای مورد مطالعه است؛ که مسکن مهر به دلیل هشتگرد دارای نقاط شعف بسیاری از قبیل نداشتن زیرساختهای لازم چون آب، سیستم فاضلاب، گاز و …؛ کمبود پارک، فضای سبز، مدرسه، فرهنگسرا، مجتمع تجاری و …؛ و دلیل استفاده از مسکن مهر رشت دارا بودن نقاط قوت این پروژه از قبیل رضایت ساکنین از خدمات ارائهشده بهداشتی، آموزشی و فرهنگی؛ رضایت کامل شهروندان ساکن از کیفیت فضایی و اجتماعی این پروژه.
امروزه در بیشتر کشورهای جهان، علت شکست بسیاری از سیاستهای مسکن گروههای کمدرآمد را توجه بیش از حد به جنبههای کمّی آن دانستهاند. در این راستا تلاش برای پژوهشهای جامعنگر، از مهمترین فعالیتهای مربوط به حوزة مسکن گروههای کمدرآمد محسوب میشود؛ پژوهشهایی که در طی آن عوامل محیطی و اجتماعی بهطور همزمان با عوامل اقتصادی در نظر گرفته میشوند؛ بنابراین آنگونه که تجربیات جهانی نیز نشان میدهد، برای خلق جوامع پایدار، تنها لازم نیست خانههای بیشتری ایجاد شود، بلکه در نظر گرفتن فضاها و امکاناتی همچون مشاغل، فروشگاهها و خدمات، حملونقل و فضاهای سبز نیز از لازمههای مسکن به شمار میروند؛ ازاینرو یکی دیگر از اهداف این پژوهش، سنجش قابلیت مسکن مهر برای ارائة مسکنی کارا و نیز ارزیابی کیفیت سکونت گروههای کمدرآمد از نظر شاخصهای پایداری است؛ در این راستا مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان برای مطالعة موردی انتخاب شده است؛ زیرا امروزه یکی از مهمترین مشکلات این شهر، مسئلة قیمت زمین و مسکن و در پی آن، وجود تعداد زیادی افراد بدون مسکن است که عمدة آنها در طبقة گروههای کمدرآمد جای میگیرند.
پیشینه پژوهش
در این قسمت تحقیقات انجام شده در رابطه با مفهوم تحلیل جامعهشناختی سیاست انبوهسازی مسکن مهر و نقش آن بر کاهش محرومیتهای اجتماعی مورد مطالعه (مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان) در جهان و پژوهشهای مرتبط در ایران را مرور خواهیم کرد. رویکرد و عناصر خاص هر پژوهش مورد تأکید قرار خواهد گرفت و بر نقاط قوت و ضعف آنها تأکید خواهیم داشت. از مهمترین پژوهشهایی که در زمینۀ انبوهسازی مسکن مهر و تأثیر آن بر کاهش نابرابری اجتماعی انجام گرفته است.
احمدی و جلیلی (1399) تحقیقی تحت عنوان فراتحلیل طرح مسکن مهر در ایران را مورد مطالعه قرار دادند. این پژوهش با روش فراتحلیل انجام گرفته است. در ابتدا 20 مقاله که در دهه اخیر در حوزه اجتماعی مسکن مهر و با روش پیمایش انجام گرفتهاند انتخاب شدند و از نظر مفاهیم کلیدی، نظریات مورد استفاده، روش پژوهش، جامعه و نمونه آماری و نتایج تحقیق بررسی شدهاند و در انتها با روش فراتحلیل نتیجهای کلی گرفته شده است. یافتههای پژوهشهای مورد بررسی نیز نشان میدهد که بهطورکلی رضایتمندی از مسکن مهر در وضعیت متوسطی قرار دارد.
پیشینه داخلی
پورحیدر توچاهی و پوراش منان طالمی (1399) تحقیقی تحت عنوان تأثیر مسکن حداقل بر محرمیت (نمونه موردی مسکن مهر رشت) را مورد بررسی قرار دادند. روش تحقیق بهکاررفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی کمی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانهای و میدانی است و نرمافزار مورد استفاده برای تحلیل Spss است. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه است. نمود معمارانه شاخصهای عرصهبندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسلهمراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درونگرایی و قلمروپایی در مسکن حداقل خلاصه میشود. یافتهها نشان میدهد، مرز فضایی مهمترین مؤلفه اثرگذار بر محرمیت فضاهای مسکونی است.
پولادوند، عالمی و بابایی فرد (1399) پژوهشی تحت عنوان بررسی پایداری اجتماعی در مجتمعهای مسکونی (نمونه موردی مسکن مهر کاشان) را به اتمام رساندند. در پژوهش حاضر سعی در بررسی معیارها و شاخصهای پایداری اجتماعی در مجتمعهای مسکونی خواهد داشت. در ابتدا با بررسی منابع کتابخانهای به شناخت پایداری اجتماعی پرداخته شده و سپس معیارهای پایداری اجتماعی بررسی شده است و در انتها با توجه به این معیارها و تهیه پرسشنامه و سؤال از ساکنین مجتمع نمونه موردی موردنظر یعنی ساکنین آپارتمانهای مسکن مهر کاشان ازلحاظ پایداری اجتماعی سنجیده شده است؛ که نتایج حاکی از آن بود که این مجتمع از لحاظ پایداری اجتماعی در وضعیت خوبی نیست.
زنگنه شهرکی و همکاران (1399) پژوهشی تحت عنوان چالشهای انبوهسازی مسکن، ارزیابی نقاط ضعف مسکن مهر در مقیاس ملی را مورد مطالعه قرار دادند. این تحقیق ازنظر هدف جزء تحقیقات کاربری و ازنظر روش جزء تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. جمعآوری دادهها بهصورت اسنادی– پیمایشی بوده است. در بخش اسنادی با مطالعه ادبیات تحقیق، ابعاد و شاخصهای مرتبط با تحقیق استخراج شدهاند. در بخش پیمایشی نیز ابعاد و شاخصهای استخراج شده از مطالعه ادبیات تحقیق به همراه شاخصهای مدنظر کارشناسان و متخصصان، بهصورت پرسشنامه در بین ۴۵ نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن و بهخصوص طرح مسکن مهر، توزیع شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که ۶ شاخص (کالبدی، نهادی- مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، حقوقی و مکانیابی) بهعنوان مهمترین نقاط ضعف این پروژه انتخاب شدهاند. در این بین بعد اجتماعی- فرهنگی با اهمیت ۰.۲۵۵، بعد کالبدی با ۰.۲۴۴ و بعد حقوقی با ۰.۲۴۳ به ترتیب مهمترین نقاط ضعف و بعد از آنها ابعاد نهادی- مدیریتی با ۰.۲۳۳، بعد مکانیابی با ضریب ۰.۲۳۷ قرار دارند و در انتها نیز بعد اقتصادی با اهمیت ۰.۱۶۰ داشتهاند.
شیران (1399) پژوهشی تحت عنوان بررسی نقاط قوت و ضعف مسکن مهر را مورد بررسی قرار داد. مسئله حمایت از مساکن در نظامهای مختلف دنیا متفاوت بوده و هر کشوری با توجه به سیاستهای اجرایی آن به نحوی سعی در برطرف کردن این نیاز مهم و اساسی که ارتباط مهمی با شرایط روح و روانی و درنتیجه شادابی جامعه دارد، اقدام به ایجاد مسکن نموده مانند اعطای کمکهای مالی، نوسازی شهری، ارتقای کیفیت سکونتی، ایجاد مسکن ارزانقیمت و در ایران نیز طرحهای همچون مسکن اجتماعی و مسکن مهر اجرا شده است که با توجه به اصل 31 و 41 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قانون چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تأمین مسکن مناسب برای اقشار کمدرآمد یا اقشار با درآمد ثابت مانند کارگران و کارمندان یکی از اهداف جمهوری اسلامی ایران بوده... درواقع دولت در راستای پاسخگویی به نیاز مردم به تأمین مسکن، طرح مسکن مهر را مطرح کرد و متعهد شد با اجرای این طرح سالانه یک و نیم میلیون واحد مسکونی در سطح کشور بسازد، این طرح که در حقیقت شامل اجاره بلندمدت زمین جهت احداث مسکن است.
میرمیران و سمیاری (1399) پژوهشی تحت عنوان ارزیابی آسیبهای امنیت اجتماعی مسکن مهر با روش تحلیل مسیر (مورد پژوهی: شهر جدید پردیس) را مورد ارزیابی قرار دادند. پژوهش حاضر بر این فرض استوار است که بین آسیبهای اجتماعی و مؤلفههای تفکیک و جداییگزینی اجتماعی، گم نامی و خلأ هنجاری، تعارض فرهنگی، کاهش سرمایههای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد روش پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل 40 هزار نفر ساکنان مسکن مهرشهر جدید پردیس بود که از این جامعه که با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد، 400 پرسشنامه بهصورت تصادفی انتخاب شدند. درنهایت تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Spss و روش تحلیل مسیر یا path analysis که روش آماری کاربرد ضرایب بتای استاندارد رگرسیون چندمتغیرى در مدلهای ساختاری است، انجام گردیده است. نتایچ پژوهش نشان میدهد که مؤلفههای پژوهش 90% از متغیر اصلی تحقیق را تبیین میکنند. در الگوی بهدستآمده، تعارض فرهنگی با ضریب اهمیت 1.478 و تفکیک و جدایی گزینی اجتماعی با ضریب اهمیت 1.428 بالاترین تأثیر بر متغیر اصلی پژوهش یعنی آسیبهای اجتماعی دارد. گمنامی و خلأ هنجاری نیز کمترین تأثیر را دارد.
پیشینه خارجی
چو9 (2020) پژوهشی با عنوان رضایتمندی مسکونی در میان خانوارهای تک مادر کمدرآمد: مورد امکانات رفاهی مسکونی در کره جنوبی را انجام داد. این مطالعه یک مطالعه میدانی با روش ترکیبی است. دادههای بهدستآمده از طریق پرسشنامه ساختاریافته، 233 مادر مجرد کمدرآمد را در 23 مرکز رفاهی مسکونی در سراسر کره جنوبی ارزیابی میکند که با مشاهدات مرکز و مصاحبه با کارکنان مسکن از 16 مرکز تکمیلشده است. نتایج نشان میدهد که رضایتمندی مسکونی یک ساختار چندبعدی با ویژگیهای روانشناختی غالب بود. پیشبینیهای قابل توجهی نیز ازجمله ویژگیهای محیطی فیزیکی و اجتماعی-فضایی، مانند نوع برنامه، مدیریت و خدمات و فضای شخصی است. بررسی حیاتی کیفیت فیزیکی و اجتماعی فضایی مسکن عمومی یارانهای کوتاهمدت برای خانوارهای تک مادر کمدرآمد در کره جنوبی، دانش فعلی را در این زمینه به زمینههای مختلف اجتماعی-جمعیتی و فرهنگی گسترش میدهد.
ایهم10 و همکاران (2019) تحقیقی تحت عنوان تأثیر سیاست دولت در تحویل مسکن در نیجریه: مطالعه موردی برنامه مسکن کمدرآمد بندر هارکورت را انجام دادند. از روش پیمایشی برای جمعآوری دادهها از 44 پاسخدهنده از طریق استفاده از پرسشنامه استفاده شد که با ابزار آماری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که بودجه ناکافی ارتباط نزدیکی با سایر عوامل مرتبط با امور مالی دارد که بهعنوان موانعی برای دسترسی به مسکن عمومی توسط گروه کمدرآمد که کارمندان غیردولتی هستند مشخص شده است. عواملی از قبیل نرخ بهره بالا، درآمد سرانه پایین، عدم امنیت درآمد، کمبود وثیقه و هزینه بالای خانههای عمومی. این مطالعه ایجاد یک بازار رهنی ثانویه مناسب، بهبود ثبت و تخصیص زمین، برنامههای دلسوزانه نوسازی شهری، طراحی خانههای صرفهجویی در هزینه در میان دیگران را نشان میدهد.
کوتایان11 و همکاران (2018) پژوهشی تحت عنوان سیاست مسکن ارزانقیمت: مشکلات و چالشهای گروههای با درآمد متوسط را مورد بررسی قرار دادند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. دادهها از 50 پاسخدهنده با استفاده از «پرسشنامه مسائل مسکن» جمعآوری شد. سپس دادههای جمع شده مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. از آمار توصیفی برای تفسیر این مسائل استفاده شد. نتایج نشان داد که سه مسئله اصلی مسکن که گروهها با درآمد متوسط با آن روبرو هستند، قیمت مسکن، وام مسکن و سیاستهای مسکن است.
گوآ12 و همکاران (2018) پژوهشی تحت عنوان بررسی کیفیت زندگی در هنگکنگ: درک اهمیت محیط مسکن و نیازهای ساکنان از بخشهای مختلف مسکن را مورد ارزیابی قرار دادند. این پژوهش از روش مصاحبه استفاده نمود. نتایج نشان داد از بین چهار حوزه کیفیت جهانی WHO (بهداشت جسمی، بهداشت روانشناختی، روابط اجتماعی و محیط زیست)، جنبههای مسکونی مهمترین عامل برای کیفیت کلی زندگی در بخش مسکن اجارهای عمومی است که افراد کمدرآمد در آن زندگی میکنند. این تحقیق همچنین نشان داد که گروههای مختلف مردم نیازهای متفاوتی به محیط مسکن خود دارند: گروه کمدرآمد به مکان و حریم خصوصی بهتری نیاز دارند درحالیکه گروههای متوسط و پردرآمد به کیفیت معماری بهتری نیاز دارند.
آنچه در مطالعات و یافتههای پژوهشهای پیشین در محرومیتهای اجتماعی مسکن مهر مورد مطالعه انعکاس یافته است؛ حاکی از آن است که برنامهریزی نامناسب مسکن، مشکلات فراوانی برای شهرهای ما ارمغان داشته است. آنچه مسلم است؛ اهمیت خاص و گستره عظیم مسکن اجتماعی در ایران و جهان، پژوهشگران حوزههای مختلف علمی را برانگیخته و در این زمینه تلاشهای علمی فراوان انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر به جد کوشید که مهمترین پژوهشها در این زمینه را گردآوری کرده و در طول و در امتداد یافتههای آن بهمثابه کوه عظیم اطلاعات و معرفت علمی حرکت کند. آنچه مسلم است در بیشتر پژوهشها، مسکن اجتماعی، همواره بهعنوان راه درمان و عملیترین و در دسترسترین راه برای اسکان قشر پایین جامعه، توصیه شده است و نگاه آسیبشناختی کمتر موردتوجه بوده است. از سوی دیگر پژوهشها موازی، بیشتر رویکرد مهندسی و توسعهای داشتهاند.
روششناسی پژوهش
پژوهش مزبور با استفاده از روش کیفی نظریه زمینهای انجام گرفته است (این روش یک روش پژوهشی استقرایی و اکتشافی است که به پژوهشگران در حوزههای موضوعی گوناگون امکان میدهد تا به جای اتکا به تئوریهای موجود، خود به تدوین تئوری اقدام کند)(داناییفرد و دیگران، 1386: 15-14). این روش به پژوهشگر امکان میدهد تا عوض اتکا به نظریههای موجود و از پیش تدوینشده خود به تدوین نظریهها و گزارهها براساس دادههای واقعی اقدام کند (ازکیا و همکاران، 1396: 250). تکنیکهای جمعآوری دادهها شامل روشهای اسنادی و کتابخانهای، مشاهده مستقیم، یادداشت نویسی، ضبط دادهها و استفاده از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته بوده است. دلیل استفاده از روش کیفی در مطالعه حاضر همانا کسب شناخت عمیقتر و جامعتر از موضوع مورد مطالعه بوده است.
جامعۀ آماری پژوهش پیش رو كلية شهروندان شهر هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان كه بر اساس سرشماري نفوس و مسكن سال 1395 مركز آمار ايران برابر با 1621263 نفر است، هستند. معیار اولیه در این پژوهش ساکن مسکن مهر در شهر هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان بوده است؛ اما بر مبنای دادهها و برحسب نیاز، شاخصهای دیگری نیز مدنظر قرار گرفتند. برای اینکه طیف متنوعی از افراد مورد مصاحبه قرار گیرند تنوع افراد از نظر میزان تحصیلات، شغل، محل سکونت قبلی، تعداد اعضای خانواده، هزینه ماهانه خانوار و ... لحاظ گردیدند. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند، گلوله برفی و شاخص اشباع نظري نسبت به نمونهگیری از جامعه پژوهش اقدام میشود. به این منظور، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، از کلیه گروههای اجتماعی در این دو منطقه از ساکنین مسکن مهرشهر هشتگرد و شهر لاهیجان شناسایی و مورد مصاحبه قرار میگیرند و در روش گلوله برفی از افرادي که مورد مصاحبه قرار میگیرند خواسته میشود سایر افرادي را که در وضعیت مشابهی هستند و میتوانند اطلاعات بیشتري ارائه بدهند، معرفی کنند و از آنها نیز مصاحبه به عمل خواهد آمد. این کار تا زمانی که محقق دریابد که اطلاعات دریافتی تکراري است و به اطلاعات بیشتري نخواهد رسید ادامه پیدا خواهد کرد که اصطلاحاً در تحقیقات کیفی به آن شاخص اشباع نظري گفته میشود (مایکوت و مورهوس13، 1994: 57). اشباع نظری نیز زمانی حاصل میشود که دادههای اضافی، کمکی به تکمیل و مشخص کردن یک مقوله نظری نکرده و نمونه از آن پس مشابه به نظر میرسند و به تکراری شدن مصاحبهها گردیده است و مفاهیم و مقولات جدیدی در آنها وجود ندارد، تعداد مصاحبهها را کافی میداند و به اشباع نظری میرسد (اوکتای14، 2012: 25).
در پژوهش حاضر جهت گردآوري اطلاعات از ابزار مصاحبه باز ساختار نیافته، صاحبنظران و اهل فن استفاده میشود. با توجه به اینکه پژوهشگر این پژوهش نیز بنا به ماهیت شغلی خود به نحوي با موضوع تحقیق درگیر است همراه با مصاحبه باز از مشاهده آزاد و مشاهده مشارکتی براي گردآوري اطلاعات استفاده کرد، بدیهی است استفاده از اسناد و مدارك موجود در رابطه با موضوع تحقیق در این حیطه قرار گرفت. همچنین انجام مطالعات میدانی در شهر جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان طی دو سفر دوماهه و نیز حضور مستمر در سلسله نشستهای «مسکن مهر» انجمن جامعهشناسی منجر به افزایش حساسیت نظری پژوهشگر شد. در روش مصاحبه نمیتوان از قبل مشخص کرد که چه تعداد افراد بایستی در مطالعه ما انتخاب شوند تا پدیده مورد علاقه در مطالعه کیفی بهطور کامل شناسایی شود. بهطور ایدهآل ما به جمعآوری اطلاعات تا زمانی ادامه میدهیم که به نقطه اشباع15 برسیم؛ جایی که دادههای جدیداً جمعآوری شده با دادههایی که قبلاً جمعآوری کردهایم تفاوتی ندارد و مثل هم شدهاند. بهعبارتدیگر وقتیکه ما به یک نقطه بازده نزولی16 از تلاشهایمان برای جمعآوری دادهها رسیدیم میتوانیم بهطور مستدل مطمئن شویم که یک مطالعه کامل را انجام دادهایم. لینکلن و گوبا17 اظهار میکنند که در یک مطالعه که با دقت هدایت شده است و در آن انتخاب نمونه بهصورت تکاملی و تعاقبی بوده است، میتوان با حدود 12 شرکتکننده به نقطه اشباع رسید و احتمالاً این تعداد بیشتر از 20 نخواهد شد (مایکوت و مورهوس، 1994: 63)؛ بنابراین در تحقیق کنونی تعداد نمونههای انتخاب شده برابر 25 نفر است. از این تعداد 16 خانوار، سرپرست خانوار ساکن مسکن مهر مصاحبه هستند. به این صورت که پس از انجام هر مصاحبه، متن آن پیاده شد و نکات برجستۀ آن نتبرداری شد. پیاده کردن هر مصاحبه بهطور میانگین بین 1 تا 2 ساعت زمان گرفت. سعی شد در پیادهسازی تا جای ممکن از زبان و ادبیات مصاحبهشونده استفاده شود تا مصداقها ملموستر جلوه نماید. پس از پیاده کردن مصاحبهها و دادهها، از روشها و استراتژیهای کدگذاری با هدف مقولهبندی استفاده شد و هر مصاحبه جداگانه کدگذاری گردید و کدهای بهدستآمده در مصاحبههای بعدی مورد تأکید و توجه پژوهشگر قرار میگرفت. کدگذاریهای انجام شده بهصورت «رفت و برگشتی» (به تعبیر استراوس) پس از انجام هریک از مصاحبههای دیگر تکمیل گردید. دادههای جمعآوریشده، کدبندی، مفهومسازی و مقولهبندی شدند. سپس کدگذاری محوری و گزینشی انجام گرفت و بر مبنای مفاهیم و مقولهی هستهای نمونههای بعدی برای مصاحبه انتخاب شدند. پس از اینکه اشباع نظری در مورد مفاهیم و مقولت حاصل شد، مدل پارادایمی ارتباط بین مقولت ترسیم گردید (براون و کلارک18، 2006: 78).
یافتههای تحقیق
جدول 1- مشخصات مشارکتکنندگان
ردیف | جنسیت | تحصیلات | شغل | گروه سنی | تعداد اعضای خانوار | ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﺧﺎﻧﻮار | محل سکونت |
1 | زن | لیسانس | خانهدار | 30-39 سال | 2 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | فاز جدید هشتگرد |
2 | مرد | لیسانس | ﺑﻴﻜﺎر | 18-29 سال | 4 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | فاز جدید هشتگرد |
3 | زن | راهنمایی | ﺑﻴﻜﺎر | 30-39 سال | بیشتر از 4 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | فاز جدید هشتگرد |
4 | زن | لیسانس | شاغل | 30-39 سال | 3 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | فاز جدید هشتگرد |
5 | مرد | دیپلم | شاغل | 40-49 سال | 4 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | فاز جدید هشتگرد |
6 | زن | لیسانس | شاغل | 30-39 سال | 4 نفر | 1000000- 751 هزار تومان | فاز جدید هشتگرد |
7 | مرد | دیپلم | بازنشسته | 40-49 سال | 4 نفر | 1000000- 751 هزار تومان | فاز جدید هشتگرد |
8 | مرد | راهنمایی | بازنشسته | 40-49 سال | 4 نفر | 1000000- 751 هزار تومان | فاز جدید هشتگرد |
9 | زن | راهنمایی | خانهدار | 40-49 سال | بیشتر از 4 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | شهر لاهیجان |
10 | مرد | دیپلم | شاغل | 30-39 سال | 4 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | شهر لاهیجان |
11 | زن | لیسانس | شاغل | 30-39 سال | 3 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | شهر لاهیجان |
12 | زن | لیسانس | بیکار | 18-29 سال | 4 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | شهر لاهیجان |
13 | زن | لیسانس | شاغل | 30-39 سال | 2 نفر | 1000000- 751 هزار تومان | شهر لاهیجان |
14 | زن | دیپلم | خانهدار | 30-39 سال | 3 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | شهر لاهیجان |
15 | زن | لیسانس | خانهدار | 30-39 سال | 4 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | شهر لاهیجان |
16 | زن | راهنمایی | خانهدار | 40-49 سال | 4 نفر | ﺑﺎﻻى ١٠٠٠٠٠٠ ﺗﻮﻣﺎن | شهر لاهیجان |
مفاهیم و مقولات
نتایج حاصل از کدگذاری باز، محوری و انتخابي
بر اساس پژوهش انجام شده، از خلال بررسی مصاحبهها و دیگر مشاهدات در مرحله کدگذاری ابتدا 105 مفهوم استخراج شد که در بررسی دقیقتر در 66 مقوله فرعی و 33 مقوله اصلی دستهبندی شد. در بررسی جامعهشناختی مسکن مهر از دیدگاه ساکنین مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان، به رویکرد و الگوی پارادایمی در قالب «محرومیت اجتماعی» بهدست آمد. مراحل بعدی پژوهش و بررسی عمیقتر موضوعات و مقولات، نشان داد که پدیدههای قبلی خود بخشی از پدیدههای عمدهتر و بزرگتری هستند. در ادامه الگوهای پارادایمی بر اساس بررسیهای انجام شده، ارائه میشود.
الگوی پارادایمی: محرومیت اجتماعی
مصاحبههای انجام شده با مشارکتکنندگان پژوهش در ساکنین مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان، نشاندهندهی محرومیت ساکنین این مناطق در ابعاد مختلف زندگی شهری و بهخصوص بعد اجتماعی است. مسکن فقط یک ساختار نیست، نهادی است که برای مجموعة پیچیدهای از اهداف ایجاد میشود. هدف اصلی مسکن، ایجاد محیطی سازگار و منطبق بر روش زندگی و ویژگیهای اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی آن است (پوردیهیمی،1390: 280)، بهبیاندیگر علاوه بر تأمین نیازهای شخصی و اقتصادی، باید نیازهای کیفی، اجتماعی و کالبدی فرد را نیز برآورده کند. ازاینرو، دسترسی گروههای کمدرآمد به امکانات و خدمات از زمینههای توانمندسازی آنان و ایجاد شرایط مساعد رفاه اقتصادی و اجتماعی برای بهرهمندی و افزایش توان بهرهگیری از فرصتهای آموزشی، بهداشتی و مانند اینها در جهت رشد سرمایة انسانی است. برخوردار نبودن از مسکن و خدمات آن موجب محرومیت از مواهب اجتماعی و اقتصادی دیگر، مانند آموزش، بهداشت و مهارت مناسب میشود (پیمان، 1386: 15). در بررسی اشتراکات و تفاوتهای بین ساکنین دو منطقه باید اشاره کرد که ساکنین هر دو منطقه به عوامل نابرابری اقتصادی، نابرابري شاخصهاي کيفيت زندگي و تراکم قشر ضعیف و کمدرآمد، اشاره کردهاند؛ اما ساکنین مسکن مهر فاز جدید هشتگرد عواملی مانند تضاد با فرهنگ عمومی کلانشهرها، مهاجرپذیری و آسیبپذیری اجتماعی را در بروز وضعیت موجود، بسیار زیاد دخیل دانستهاند. در اتخاذ راهبردها، مردم هر دو منطقه با دور نگهداشتن خانواده و فرزندان از محیطهای آسیبزا در شهرک، تشکیل بازارهای هفتگی و بازار شب توسط ساکنین و گوشهگیری و منزوی شدن، سعی در بهبود شرایط موجود دارند، اما در برخی مناطق مسکن مهر فاز جدید هشتگرد، فروش مواد مخدر توسط عده معدودی از اهالی باعث ناراحتی ساکنین شهرک شده است.
در این بخش کدگذاری باز و محوری مرتبط با پدیده محرومیت اجتماعی در قالب جداول 2 و 3 الگوی پارادایمی پدیده «محرومیت اجتماعی»، ارائه شده است.
جدول 2. کدگذاری باز مرحله دوم: چگونگی تبدیل مفاهیم به مقولههای فرعی
مفاهیم | مقولههای فرعی | مفاهیم | مقولههای فرعی |
---|---|---|---|
وﺿﻌﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدى ﺿﻌﻴف | نابرابری اقتصادی | محرومیت از خدمات و امکانات شهری | نابرابری توزیع امکانات شهری |
اعتیاد | فقر | فقدان امکانات آموزشی | نابرابری توزیع امکانات شهری |
سطح ضعیف درآمد و رفاه | نابرابری اقتصادی | فقدان ﻓﺮﻫﻨﮓ آپارتماننشینی و شهرنشینی | تضاد با فرهنگ عمومی کلانشهرها |
تراکم قشر ضعیف و کمدرآمد | تراکم قشر ضعیف و کمدرآمد | فقدان امکانات ورزﺷﻲ، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﻫﻨﺮى و آﻣﻮزﺷﻲ | نابرابری توزیع خدمات فرهنگی |
ﻋﺪم وﺟﻮد ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ | نابرابری توزیع امکانات شهری | سطح پایین کیفیت زندگی | نابرابری سطح کیفیت زندگی |
آسیبپذیری اجتماعی | آسیبپذیری اجتماعی | مراقبت فرزندان | مراقبت و نگهداری از فرزندان |
دستفروشی و مشاغل خانگی | دستفروشی و مشاغل خانگی | دور نگهداشتن خانواده و فرزندان از محیطهای آسیبزا در شهرک | دور نگهداشتن خانواده و فرزندان از محیطهای آسیبزا در شهرک |
مهاجرپذیری | مهاجرپذیری | جرم و بزهکاری | جرم و بزهکاری |
عدم دسترسی به سرانه فرهنگی - اجتماعی | نابرابری توزیع خدمات فرهنگی | عدم تمکن مالی | نابرابری اقتصادی |
تعداد مفاهیم: 27، تعداد مقوله فرعی: 18
در جدول 2، فرآیند تبدیل مفاهیم به مقولههای فرعی انجام پذیرفت. در این مرحله مفاهیمی که وجه اشتراک بیشتری داشتند، یک مقوله کلیتری را تشکیل دادند.
جدول 3. مرحله سوم: استخراج مقولههای محوری و تکراری و پایه و تعیین نوع مقوله برای مدل پارادایمی یا کدگذاری محوری
مقولههای محوری | نوع مقوله |
نابرابری اقتصادی | علی |
نابرابری توزیع امکانات شهری | علی |
نابرابري شاخصهاي کيفيت زندگي | علی |
مهاجرپذیری | مداخلهگر |
تراکم قشر ضعیف و کمدرآمد | زمینهای |
فقر | زمینهای |
آسیبپذیری اجتماعی | زمینهای |
تضاد با فرهنگ عمومی کلانشهرها | مداخلهگر |
مراقبت و نگهداری از فرزندان | راهبرد |
دور نگهداشتن خانواده و فرزندان از محیطهای آسیبزا در شهرک | راهبرد |
دستفروشی و مشاغل خانگی | راهبرد |
در جدول 3- استخراج مقولههای محوری و تکراری و پایه و تعیین نوع مقوله برای مدل پارادایمی یا کدگذاری محوری انجام پذیرفت، شرایط علی شامل نابرابری اقتصادی، نابرابری توزیع امکانات شهری و نابرابري شاخصهاي کيفيت زندگي است، شرایط مداخلهگر، دربرگیرندهی عامل مهاجرپذیری و عامل تضاد با فرهنگ عمومی کلانشهرها است. شرایط زمینهای، شامل تراکم قشر ضعیف و کمدرآمد، فقر و آسیبپذیری اجتماعی است؛ و راهبردها شامل مراقبت و نگهداری از فرزندان، دور نگهداشتن خانواده و فرزندان از محیطهای آسیبزا در شهرک و دستفروشی و مشاغل خانگی است.
1- نابرابری اقتصادی
از اصلیترین و مهمترین دلایل برای احساس محرومیت اجتماعی در بین ساکنین مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان است. کدهای بسیاری در متن مصاحبهها نشاندهنده نابرابری اقتصادی در بین ساکنین است. آنها به مسئله عدم تمکن مالی اشاره کردهاند: «در ﻣﺴﻜﻦ ﻣﻬﺮ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎى ﺑﻲﺑﻀﺎﻋﺖ و کمتوان ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻧﻮاﺣﻲ دﻳﮕﺮ اﺳﺖ». همچنین موضوع وﺿﻌﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدى نامطلوب از دیگر مسائل مطرح شده است:
وﺿﻌﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدى اﻏﻠﺐ ﺧﺎﻧﻮارﻫﺎ در ﺣﺪ ﺿﻌﻴﻒ است، دستفروشها در ﻣﺤﻞ وﺟﻮد دارﻧﺪ (1، زن 47 ساله، لیسانس).
درﺻﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﺳﺎﻛﻨﻴﻦ ﻣﺴﻜﻦ ﻣﻬﺮ وﺿﻌﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدى ﺿﻌﻴﻔﻲ دارﻧﺪ و اﺣﺘﻴﺎﺟﺎت زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮد را بهسختی تأمین ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ (2، مرد 29 ساله، لیسانس).
موضوع دیگری که در زمینه نابرابری اقتصادی توسط مصاحبهشوندگان به آن اشاره شده است، سطح ضعیف درآمد و رفاه است: «ﺳﻄﺢ درآﻣﺪ و رﻓﺎه اﻏﻠﺐ خانوادهها ﭘﺎﻳﻴﻦ اﺳﺖ (2، مرد 29 ساله، لیسانس).»
2- نابرابری توزیع امکانات شهری
احساس نابرابری توزیع امکانات شهری حاکی از عدم برابری در توزیع امکانات شهری مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان با سایر مناطق است. مصاحبهشوندگان به موضوع ﻋﺪم وﺟﻮد ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ اشاره کردهاند:
ﻋﺪم وﺟﻮد ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺤﻴﻄﻲ در ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻨﺎﻃﻖ دﻳﺪه ﻣﻲﺷﻮد و ﺷﻬﺮدارى ﻛﻤﺘﺮ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺷﻬﺮك رﺳﻴﺪﮔﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ. مضمونهای فقدان امکانات آموزشی «از ﻟﺤﺎظ اﻣﻜﺎﻧﺎت آﻣﻮزﺷﻲ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ آﻣﻮزﺷﮕﺎه زﺑﺎن و دﺑﺴﺘﺎن اﺑﺘﺪاﻳﻲ در ﺷﻬﺮك وﺟﻮد دارد (1، زن 47 ساله، لیسانس).»
و ﻓﺎﻗﺪ اﻣﻜﺎﻧﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻫﻨﺮى، ﺗﻔﺮﻳﺤﻲ و ورزﺷﻲ است (1، زن 47 ساله، لیسانس).
ﺗﻌﺪاد ایستگاههای ﺗﺎﻛﺴﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﺤﺪود اﺳﺖ در اﻏﻠﺐ ﻣﻨﺎﻃﻖ وﺟﻮد ﻧﺪارد، وﺟﻮد درﻣﺎﻧﮕﺎه در ﺷﻬﺮك ﻣﺴﻜﻦ ﻣﻬﺮ ﺑﺴﻴﺎر ﺿﺮورى اﺳﺖ (2، مرد 29 ساله، لیسانس). در متن مصاحبهها مشاهده شد.
درواقع عدم دسترسی کافی به عوامل تأمین نیازهای زیست جمعی و شهری، هریک گونهای از فقر و نابرابری شهری را رقم خواهد زد و آثار و پیامدهای سوئی هم بر خانوار و هم محیط اجتماعی هم در سکونتگاهها و هم زیستگاههای بزرگ و کوچک مرتبط با آن در کوتاه و بلندمدت خواهد داشت و بخش بزرگی از این آثار، غیرقابل جبران خواهد بود.
3- نابرابري شاخصهاي کيفيت زندگي
کیفیت زندگی یک فرد میزان برخورداری او را نشان میدهد، البته نه فقط به چیزهایی که به آنها دستیافته است، بلکه تمام گزینههایی که شخص فرصت انتخاب آنها دارد. مصاحبهشوندگان به کیفیت پایین زندگی در مسکن مهر اشاره مینمایند:
خانوادههاى ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ زﻳﺎدى دارد و ﺑﻌﻀﺎً ﺑﺮاى تأمین ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎى زﻧﺪﮔﻲ و درﻣﺎن ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﺧﻴﺮﻳﻦ دارﻧﺪ (2، مرد 29 ساله، لیسانس).
در مصاحبه دیگری، مشارکتکننده به نبود حداقل امکانات لازم برای زندگی اشاره مینماید:
در واحدهایی زندگی میکنند که امکاناتی مانند کابینت و آبگرمن در آن وجود ندارد (16، زن 50 ساله، راهنمایی).
بررسی عوامل زمینهای
1- تراکم قشر ضعیف و کمدرآمد
در بررسی عوامل زمینهای، تقریباً اغلب مصاحبهشوندگان به این مهم اشاره داشتند که تراکم قشر ضعیف و کمدرآمد بستر و زمینه بهوجود آمدن شرایط و وضعیت موجود در مسکن مهر است. بهعنوان مثال یکی از مصاحبهشوندگان به وجود دهکهای ضعیف اشاره مینماید:
اﺧﺘﻼف ﻃﺒﻘﺎﺗﻲ ﭼﻨﺪان ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻧﻤﻲآﻳﺪ. اﻏﻠﺐ اﻓﺮاد ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ و ﻣﺮﻓﻪ ﻛﻪ درﺻﺪ ﺑﺴﻴﺎرﻛﻤﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺳﺎﻛﻨﻴﻦ داﺋﻢ اﻳﻦ ﻣﺤﻞ نیستند و اﻏﻠﺐ ﺳﺎﻛﻦ ﺗﻬﺮان و ﺷﻬﺮاى هستند (1، زن 47 ساله، لیسانس).
در مصاحبه دیگری مسئله ازدیاد خانوادههای کمتوان بیان میشود:
ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎى ﺑﻲﺑﻀﺎﻋﺖ و کمتوان زیادی در ﻣﺴﻜﻦ ﻣﻬﺮ وجود دارد (3، زن 45 ساله، دیپلم).
بر اساس مصاحبههای انجام شده، نرخ فقر نیز در این مناطق بالاست و خانوادههاي بیبضاعت شهرهای اطراف عمدتاً در این مناطق زیست میکنند که خود معلول عواملی مانند ارزان بودن نرخ مسکن (اگرچه بیکیفیت) در این مناطق و نیز عواملی مانند مهاجرت، بیکاري، بیسوادي و ... است. تجمع اقشار کمدرآمد همواره با خود ترس از تراکم جرم و بزهکاری خاص طبقات پایین را به همراه دارد. تجربه کشورهای مختلف خصوصاً در حوزه مسکن اجتماعی نشاندهنده فقدان کنترل اجتماعی غیررسمی و کارایی جمعی ساکنین برای کنترل محیط زندگی آنهاست.
2- آسیبپذیری اجتماعی
موضوع دیگری که در بحث عوامل زمینهای باید به آن اشاره نمود مسئله آسیبپذیر بودن ساکنین مسکن مهر است. مصاحبهشوندگان به عدم غنیسازی اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺟﻮاﻧﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن اشاره میکنند:
ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻋﺪم غنیسازی اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺟﻮاﻧﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن در ﻣﻌﺮض آﺳﻴﺐﻫﺎى اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ از ﻗﺒﻴﻞ اﻋﺘﻴﺎد، ﺳﺮﻗﺖ، اﻧﺤﺮاﻓﺎت ﺟﻨﺴﻲ، ﺑﻴﻜﺎرى، ﻓﻘﺮ و ... (2، مرد 29 ساله، لیسانس).
این وضعیت باعث میشود که افراد ساکن در این مناطق انگیزه بیشتري براي ارتکاب جرم داشته باشند، در این زمینه یکی دیگر از مشارکتکنندگان عنوان میکند:
افرادي که داراي فقر اقتصادي و اجتماعی هستند و نیز احساس محرومیت اجتماعی میکنند اگر امکانات و وسایل موجود را براي دستیابی به اهداف مطلوب جامعه (مانند برخورداري اقتصادي) کافی و کارا نبینند، به استفاده از روشهاي کجروانه و آسیبزا گرایش پیدا میکنند (4، زن 45 ساله، لیسانس).
بررسی عوامل مداخلهگر
1- تضاد با فرهنگ عمومی کلانشهرها
تقریباً تمامی مصاحبهشوندگان از تضاد ساکنین با فرهنگ عمومی کلانشهرها سخن گفتند و کدهاي زیادي بر این موضوع دلالت داشتند. آنها تفاوت فرهنگی را بیشتر در سبک زندگی میدانستند و بهطور مشخص از فقدان ﻓﺮﻫﻨﮓ آپارتماننشینی و شهرنشینی، نام بردند:
ﺑﺮﺧﻲ ﺳﺎﻛﻨﻴﻦ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ اﻳﻨﻜﻪ از روﺳﺘﺎﻫﺎ ﻣﻬﺎﺟﺮت کردهاند ﭼﻨﺪان ﻧﻈﺎﻓﺖ را رﻋﺎﻳﺖ ﻧﻤﻲﻛﻨﻨﺪ و ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ آپارتماننشینی و شهرنشینی آﺷﻨﺎ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ (2، مرد 29 ساله، لیسانس).
فرهنگ شهری را میتوان متشکل از ارزشهای گروهی معین و هنجارهایی دانست که از آن پیروی میکنند و کالایی مادی پدید میآورند. فرهنگ با زندگی شهری بالیده و راه تکاملی پیموده است. متأسفانه فرهنگ شهرنشینی پایین ازجمله مواردی است که ساکنین شهرکهای مسکن مهر به آن اشاره مینمایند:
با توجه به اینکه در مسکن مهر اقشار مختلف با فرهنگهای مختلف وجود دارد کمی آسیبهای اجتماعی بیشتر است که این باز برمیگردد به تربیت خانوادگی و ریشهای (15، زن 39 ساله، لیسانس).
یکی دیگر از ساکنین در مورد نداشتن فرهنگ آپارتماننشینی، تجربه خود را اینگونه عنوان میکند:
سروصدای کودکان در راهپلهها و نداشتن فرهنگ آپارتماننشینی از معضلات مسکن مهر است (11، زن 36 ساله، لیسانس).
2- مهاجرپذیری
یکی دیگر از عواملی که شهروندان مسکن مهر در ارتباط با عوامل مداخلهگر به آن اشاره نمودهاند این است که بهدلایل متعدد افراد مختلف برای سکونت به این شهرک مهاجرت کردهاند:
اﻏﻠﺐ ﺳﺎﻛﻨﻴﻦ اﻳﻦ ﺷﻬﺮك از ﺷﻬﺮﻫﺎى دﻳﮕﺮ ﺑﺮاى ﻛﺎر ﻣﻬﺎﺟﺮت ﻛﺮدهاﻧﺪ (1، زن 47 ساله، لیسانس).
ایجاد شهرکهای مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان، باعث مهاجرت کارگران و اتباع کشورهای مختلف به این شهرکها و طبیعتاً استقرار آنها در شهرهای همجوار شده است. یکی از ساکنین تجربه خود را اینگونه بیان میکند:
در مسکن مهر خیلی از افراد مهاجرانی هستند که از کشورها و شهرهای مختلف آمدند (10، مرد 37 ساله، دیپلم).
راهبردها
استراتژی دور نگهداشتن خانواده و فرزندان از محیطهای آسیبزا در شهرک
در صحبتهای بعضی از مصاحبهشوندگان این موارد اظهار میشد که برای در امان ماندن از این شرایط خانواده و فرزندان خود را از محیطهای آسیبزا در شهرک دور نگه دارند:
تا جایی که میشد سعی میکردم که همسر و فرزندانم را از فضاهای خطرناک و ناسالم دور نگه دارم (2، مرد 29 ساله، لیسانس).
در مصاحبه دیگری مصاحبهشونده به وجود حیوانات و بهخصوص سگهای ولگرد اشاره مینماید که از حضور فرزندان خود در این محیطها جلوگیری میکند:
بهدلیل وجود زباله، در برخی نقاط شهرک سگهای ولگرد تجمع مینمایند که به این خاطر از حضور فرزندم در این محلها جلوگیری میکنم (4، زن 45 ساله، لیسانس).
استراتژی تشکیل بازارهای هفتگی و بازار شب توسط ساکنین
شهروندان مسکن مهر بهدلیل عدم وجود امکانات و زیرساختهای کافی و نبود فرصتهای شغلی مناسب در شهرک و یا در اطراف شهرک، اقدام به برپایی بازارهای هفتگی و بازار شب مینمایند تا بدینصورت مشکل اشتغال و درآمدزایی خود را تا حدی برطرف نمایند. مصاحبهشوندگان در این زمینه به دستفروشی اشاره مینمایند:
دستفروشی و خریدوفروش وسایل در منزل برای کمک به مخارج بودن زیاد است (13، زن 35 ساله، لیسانس).
و در مصاحبه دیگری به بازارهای هفتگی:
دستفروشی در روزهای چهارشنبه برگزار میشود و تا نیمهشب طول میکشد (8، مرد 55 ساله، راهنمایی) اشاره میکنند.
استراتژی گوشهگیری و منزوی شدن شهروندان
بهدلیل وجود شرایط نامناسب محیطی و اجتماعی در شهرک، برخی شهروندان اقدام به گوشهگیری مینمایند و از تعامل اجتماعی و برقراری روابط اجتماعی با سایر شهروندان خودداری مینمایند. یکی از مشارکتکنندگان بیان میکند که:
متأسفانه بهدلیل وضع موجود خودم و خانوادهام از حضور در محیط شهرک خودداری میکنیم، حتی برای حضور در پارک و محیطهای فرهنگی مانند مسجد، نیز خودداری مینماییم (7، مرد 57 ساله، دیپلم).
استراتژی فروش مواد مخدر
بعضی از ساکنین شهرک وضعیت اقتصادی خوبی ندارند و بعضی از خانوادهها برای درآمدزایی تن به هر کاری میدهند:
چه زن و چه مرد، بعضی هم از طریق فروش مواد و نادرست کسب درآمد میکنند (15، زن 44 ساله، لیسانس).
به دلیل وضعیت مالی ضعیف خانوادهها و نبودن فرصتهای شغلی کافی برای اقشار مختلف جامعه در مسکن مهر بسیاری از افراد و بهخصوص جوانان اقدام به فروش مواد مخدر مینمایند:
برخی از افراد و بهخصوص جوانان برای تأمین هزینههای زندگی اقدام به فروش مواد مخدر مینمایند (5، مرد 51 ساله، دیپلم).
پیامدها
در مواجهه با پدیده محرومیت اجتماعی در بین ساکنین مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان، ساکنین راهبردهای متفاوت و متعددی اتخاذ کردند که پیامد این راهبردها مورد بررسی قرار میگیرد. برخی از ساکنین با توجه به وضعیت نامناسب مسکن مهر از نظر محیط اجتماعی خانواده و فرزندان خود را از محیطهای آسیبزا در شهرک دور نگه میداشتند که این راهبرد موجب جلوگیری از آسیبهای اجتماعی میشود. با عنایت به راهبرد دوم خانوادهها مبتنی بر تشکیل بازارهای هفتگی و بازار شب، این مهم باعث اشتغالزایی برای ساکنین میگردد. گوشهگیری و منزوی شدن شهروندان از دیگر راهبردهای ساکنین مسکن مهر فاز جدید هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان در مواجهه با پدیده محرومیت اجتماعی بود که این نوع راهبرد موجب بروز و تشدید اختلالات روانی برای ساکنین نظیر افسردگی، استرس و ... میشود. درنهایت تعداد معدودی از ساکنین با توجه به شرایط موجود اقدام به فروش مواد مخدر مینمایند که این مسئله موجب بروز اعتیاد، فقر و فحشا میشود
درنهایت با توجه به مطالب بیان شده، مدل نهایی تحقیق، طبق شکل 1- ارائه میشود:
شکل 1، مدل نهایی تحقیق
نتیجهگیری و پیشنهادها
در مطالعة حاضر برای ارزیابی شاخصهای مسکن مهر، ابتدا ابعاد چهارگانة اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- زیربنایی و زیستمحیطی مشخّص شدند، سپس براساس این ابعاد، شاخصهایی در زمینة مسکن مطلوب در نظر گرفته شد. پس از توزیع و جمعآوری پرسشنامههای تهیّه شده، میزان مطابقت مسکن مهرشهر هشتگرد و لاهیجان با شاخصهای کیفی مسکن مناسب ارزیابی شد. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل اطّلاعات، بیانگر آن بوده است که هیچکدام از شاخصهای ابعاد چهارگانه، وضعیّت مطلوبی نداشتهاند و در مقایسه با شاخصهای مسکن مناسب، دارای کیفیت بسیار پایینی بوده است. در بعد اقتصادی، عدم تناسب امنیت و هزینة صرف شده با مسکن خریداری شده و در زمینة ابعاد اجتماعی- فرهنگی، نبود امنیّت کافی، عدم عملکرد مطلوب مسکن مهر برای حفظ روابط همسایگی و همچنین از لحاظ ابعاد کالبدی- زیرساختی که بیشترین نارضایتی نیز مربوط به همین بعد بوده است، مشکلاتی از قبیل عدم اختصاص طبقة همکف به پارکینگ، استفاده از مصالح نامرغوب در معماری داخلی و خارجی واحدهای مسکونی، نامناسب بودن نوع مصالح و شیوة معماری برای حفظ حریم خانوادهها، مکانیابی غیراصولی و حاشیهای شدن مسکن مهر، عدم دسترسی مناسب به انواع کاربریها، یکنواختی شیوة معماری کل واحدهای مسکونی و مصالح استفاده شده در نمای بیرونی، وجود داشته است. در زمینة شاخصهای مربوط به بعد زیستمحیطی، عدم دسترسی به فضای سبز و مکان اوقات فراغت، فضای سبز محدود و آلودگیهای ناشی از زباله ازجمله مسائل این بعد مسکن مهر بوده است.
این یافتهها در خصوص در آزمون نابرابری امنیت اجتماعی بر گرایش به آسیبهای اجتماعی در مسکن مهر؛ بیانگر تأثیر معناداری نابرابری امنیت اجتماعی بر گرایش به آسیبهای اجتماعی در مسکن مهر است. براساس یافتهها میتوان گفت نابرابری امنیت اجتماعی بر گرایش به آسیبهای اجتماعی ساکنین مسکن مهر بیشتر از غیر ساکنان مؤثر بوده است. این یافته با تحقیقات بابایی و قربان پور (2004: 50) و حاتمی نژاد و همکاران (2003: 79) تطبیق دارد. بر طبق تحقیقات انجام شده و پایه نظری مطرح شده متغیرهای فضایی همچون تراکم جمعیتی بالا، فشردگی فضا ازجمله مواردی است که مسکن مهر مورد مطالعه به چشم میخورد و این موجب احساس نابرابری امنیتی میشود.
در مورد متغیرهایی مانند اعتیاد، تراکم قشر ضعیف و کمدرآمد، جرم و بزهکاری، بیکاری و دستفروشی و مشاغل خانگی در مسکن مهر؛ تأثیر معناداری مشاهده شد. این یافته با تحقیقات بابایی و قربانپور (2015: 50) و محمودی (2014: 47) تطبیق دارد. نتایج این تحقیقات نشاندهنده دسترسی پایین و ناعادلانه به امکانات در سطح مسکن مهر است. این امر بیانگر عدم برنامهریزی صحیح برای تأمین امکانات مختلف آموزشی، بهداشتی، رفاهی و... در سطح مسکن مهر است، عدم دسترسی بهینه به کاربریهای موردنیاز (تجاری، درمانی و ...) هم ازجمله عوامل مورد تطبیق یافته حاضر با تحقیقات ذکرشده است.
یافتهها نشان میدهد، بین نابرابری سرمایه اجتماعی و گرایش به آسیبهای اجتماعی مسکن مهر تأثیر معناداری وجود دارد. بوردیو در نظریه معروف ابعاد سرمایه، جایگاه و مسیر فرد، گروه یا نهاد در فضای اجتماعی را وابسته به برخورداری از سرمایه اجتماعی، فرهنگی و نمادین و تغییرات در حجم و ترکیب این چهار نوع سرمایه در طول زمان میداند. این یافته با تحقیقات کلانتری و حسینی زاده (1396: 42) تطبیق دارد. با استناد به پایه نظری، وضعیت سکونت در مسکن مهر وضعیتی تلقی شده است که محرومیت اجتماعی را برای ساکنانش به لحاظ ترد و تفکیک قشری به بازتولید نابرابری در سرمایههای اجتماعی دامن میزند. همچنین از نظر او سرمایه اجتماعی وابسته به سرمایه اقتصادی است و سودمندی آن در افزایش سرمایه اقتصادی است. بوردیو چهار نوع سرمایه فوقالذکر را قابل تبدیل به یکدیگر میداند، به این دلیل افراد و گروهها پیوسته در تلاشند تا بهوسیله راهبردهای باز تبدیل، یک نوع از سرمایه را به نوع دیگر تبدیل کنند و از این طریق جایگاه خود را در فضای اجتماعی حفظ کرده یا بهبود بخشند. لذا یافتهها نشانگر آن است که تفکیک اجتماعی حاصل از فضای شهری مسکن مهر، در کاهش سرمایهها مؤثر بوده و هزینههای اجتماعی را برای دولتها و سیاستمداران افزایش خواهد داد و لذا کاهش سرمایهها بر گرایش به آسیبها و انحرافات اجتماعی مؤثر خواهد بود. براساس یافتهها میتوان گفت نابرابری سرمایههای اجتماعی بر گرایش به آسیبهای اجتماعی ساکنین مسکن مهر بیشتر از غیر ساکنین مؤثر واقع شده است.
در مورد متغیرهایی مانند دور نگهداشتن خانواده و فرزندان از محیطهای آسیبزا در شهرک، وﺿﻌﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدى نامطلوب، سطح پایین کیفیت زندگی، مراقبت از فرزندان و سطح ضعیف درآمد و رفاه در مسکن مهر میتوان گفت که این عوامل بر گرایش به آسیبهای اجتماعی مسکن مهر را تبیین میکند. بر اساس یافتهها میتوان گفت نابرابری این عوامل در ساکنین مسکن مهر بیشتر از غیر ساکنین تأثیر دارد. این یافتهها با یافتههای جعفرزاده (2016: 23) تطبیق دارد.
بهعلاوه آسیبهای عدم اشتغال، مهاجرپذیری و فقدان ﻓﺮﻫﻨﮓ آﭘﺎرﺗﻤﺎنﻧﺸﻴﻨﻲ و ﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﻲ سکونت باعث افزایش نابرابریهای اجتماعی در مسکن مهر شده است. این یافته با یافتههای جهانی (2016) و بهمنی (2015: 29) تطبیق دارد. پارک و برگس (1358: 12) در تبیین انحرافات و آسیبهای اجتماعی بر متغیرهایی که با پدیده شهرنشینی ارتباط داشت تمرکز کردند. برخی از این متغیرهایی که انحرافات را در فضای شهری دامن میزنند عبارت بودند از: زبان، قومیت، مهاجرت، حوزههای سکونتگاهی و تراکم جمعیت. با استناد بر یافتههای تحقیقاتی فوق و همسو نظریه مذکور، مسکن مهر با داشتن شاخصهای تراکم جمعیتی بالا، تفکیک و جدایی گزینی و دامن زدن به مهاجرت افراد و از جهت جامعهشناختی تعارض فرهنگی، گمنامی و خلأ هنجاری (آنومی)، در معرض خطر بالای آسیبهای شهری قرار دارد. همچنین در نظریه بومشناختی انحراف، پارک (1995: 205) بر این باور بود که نواحی شهری از انگیزهها و غرایز ساکنان ممانعت میکند و باعث انحرافات اجتماعی میشود. بر اساس نظریه برگس (2001: 29) نیز که الگوی نوع آرمانی نام دارد، جامعه صنعتی کلانشهر از 5 منطقه سکونتگاهی (منطقه تجاری–مرکزی، منطقه انتقالی، منطقه سکونتگاهی کارگران، منطقه سکونتگاهی طبقه متوسط و منطقه با کمترین جرم) به شکل دوایر متحدالمرکز از مرکز به پیرامون است.
درنهایت با توجه به یافتههای پژوهش مسکن و شهرسازی (2014) میتوان گفت که اگر روندی که توسعه ساختوسازهای پروژههای مسکن مهر طی میکند ادامه یابد، کماکان توجهی به تأمین خدمات و سایر مایحتاج و نیازهای مردم در یک محیط مسکونی نشود و صرفاً واحد مسکونی تولید شود، مجموعههای وسیع ساخته شده، تقریباً خالی از سکنه میشود و تنها اقشار اجتماعی خاصی بنا به اجبار و گونهای موقتی ساکن میشوند و انصراف فزاینده متقاضیان به وجود خواهد آمد تأخیر در ایجاد زیرساختهای ضروری و تأسیسات زیرساختهای ضروری (خدمات فرهنگی ایران آب، برق، مخابرات حملونقل و غیره) و تأسیسات روساختی (خدمات فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، فضایی، امنیتی و انتظامی) زمینه تبدیل زندگی در مجموعهها را بهنوعی آلونکنشینی فراهم خواهد آورد که این مورد همسو با فقر شهری پیامدهای گسترده اجتماعی فرهنگی و حتی سیاسی را سبب خواهد شد. در آخر پروژه مسکن مهر با مشکلات متعددی روبروست. محدودیت مالی در سرمایهگذاری و مکانیابی پروژهها باعث شده است تا عملاً این پروژه با عدم تقاضای کافی روبرو باشد. این وضعیت باعث بروز مشکلات متعددی برای مسئولان دولتی و بخش خصوصی دخیل در ساخت پروژه شده است که نهایتاً برای جذب جمعیت به شیوههای مختلف متوسل شده است؛ اما آنچه بهطور مشخص در اینجا موردتوجه است، وضعیت و شرایط زندگی برای افرادی است که برای کوتاهمدت در واحدهای ساخته شده ساکن خواهد شد. همچنین براساس رویکرد محرومیت اجتماعی، نابرابری اجتماعی زمانی اتفاق میافتد که افراد و گروهها یک جامعه قادر به مشارکت کامل در اجتماعی که در آن زندگی میکنند نباشند. نتیجهاینکه درآمد، تواناییها و سایر مشخصههای افراد فقیر، بهطور غیرقابل تصوری از استانداردهای جامعه و نیز گروهی که به آن تعلق دارند فاصله میگیرد. براین اساس فقر، یک ساختار اجتماعی است و اغلب بهعنوان مشخصهای برای گروههای خاص همچون زنان، کهنسالان و معلولین شناخته میشوند. مهمترین ویژگی این رویکرد این است که تنها بر پیامدهای ناشی از نابرابری اجتماعی تمرکز نمیکنند بلکه بر فرایندی که منجر به آن میشود را نیز مورد توجه قرار میدهد. برخی از نظریهپردازان، فقر را ناتوانی در مشارکت اجتماعی میدانند و فضای مفهومی فقر را با استفاده از مفهوم «طرد اجتماعی» موردبحث قرار دادهاند. در این دیدگاه طرد اجتماعی زمانی رخ میدهد که افراد جامعه قادر به مشارکت در اجتماع نباشند؛ و درجایی اتفاق میافتد که افراد و گروهها بهطور غیرارادی از فرصت مشارکت در امور اجتماعی محروم میشوند.
اینک میتوان گفت که در سیاست مسکن مهر، صرفاً به جنبههای اقتصادی و کمّی مسکن توجه شده و این عامل زمینة کاهش کارایی و پذیرش مسکن مهر را از دیدگاه ساکنان فراهم آورده است؛ در این راستا یکی از دغدغههای اصلی ساکنان مسکن مهر هشتگرد و شهر لاهیجان در استان گیلان، عدم دسترسی به کاربریهای خدماتی مانند مراکز خرید روزانه است؛ بنابراین استقرار این مراکز در مجتمعهای مسکونی مهر نقش بسزایی در برآورده کردن نیازهاي ساکنان دارد. در عینحال نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان پایداری در ابعاد دسترسی، کیفی، فرهنگی، اجتماعی - فرهنگی، اکولوژیکی، امنیت اجتماعی و ایمنی در سطح پایینی است؛ به همین دلیل تلاش برای بهبود وضعیت چنین شاخصهایی، میتواند به اثربخشی این سیاست و حل مشکلات اینگونه مساکن کمک کند. پيشنهاد میشود پژوهشگران بهمنظور غناي بيشتر اين تحقيق، پژوهش مستقلي بهمنظور بررسي شكايات متقاضيان مسكن مهر و روابط علي و معلولي بين شكايات و رضايتمندي استخراج نمايند. همچنین پيشنهاد میشود براي افزايش اثربخشي اين پژوهش و همچنين برطرف نمودن طرحهاي ملي آتي در خصوص مساکن اجتماعي، تحقيق ديگري در خصوص نحوه شنيدن صداي مشتريان (متقاضيان) و نحوه اثرگذاري اين نظرها در تدوين استراتژیهای مربوطه به انجام برسد.
منابع
- احمدی، ناهید و جلیلی، فاطمه. (1399). فراتحلیل طرح مسکن مهر در ایران. چهارمین کنفرانس بینالمللی علوم انسانی، اجتماعی و سبک زندگی.
- اهری، زهرا. (1398). تجربه مسکن اجتماعی در کشورهای دیگر، جنبههای قابل بررسی در شرایط ایران. مجموعه مقالات سمینار سیاستهای توسعه مسکن در ایران، وزارت مسکن و شهرسازی، جلد ۱.
- اهری، زهرا و حبیبی، سیدمحسن. (1390). مسکن حداقل. چاپ دوم. وزارت مسکن و شهرسازی. انتشارات تحقیقات ساختمان و مسکن.
- بهمنی، سجاد؛ همتی، رضا؛ ملتفت، حسین و ایزدی جیران، اصغر. (۱۳۹۸). سهم فرایند شکلگیری تجربۀ حاشیهنشینی براساس نظریۀ دادهبنیاد: مورد مطالعه محلههای ملاشیه و تل برمی خوزستان. توسعۀ اجتماعی، 14 (2)، ۱۵۸-۱۲۷.
- پورحیدر توچاهی، مریم و پوراش منان طالمی، محمدمهدی. (1399). تأثیر مسکن حداقل بر محرمیت (نمونه موردی مسکن مهر رشت). نشریه معماری شناسی، شماره 15.
- پوردیهیمی، شهرام. (1390). «فرهنگ و مسکن»، فصلنامة مسکن و محیط روستا، دورة 30، شمارة 134، تهران.
- پورمحمدی، محمدرضا. (1379). برنامهریزی مسکن، چاپ اول، تهران: انتشارات سمت.
- پورمحمدی، محمدرضا. (1395). کاربری اراضی شهری، تهران: انتشارات سمت.
- پولادوند، علیرضا؛ عالمی، بابک و باباییفرد، اسداله.(1399). بررسی پایداری اجتماعی در مجتمعهای مسکونی (نمونه موردی مسکن مهر کاشان). نخستین همایش ملی مسکن پایدار، 19(1): 550-569.
- چمبرز، رابرت. (۱۳8۷). توسعۀ روستایی: اولویتبخشی به فقرا. ترجمۀ مصطفی ازکیا، تهران: دانشگاه تهران.
- داناییفرد، حسن؛ الوانی، سیدمهدی و آذر، عادل. (1386). روششناسی پژوهش کمی در مدیریت: رویکردی جامع. انتشارات صفار، اشراقی.
- راغفر، حسین؛ کردبچه، حمید و پاکنیت، مرضیه. (۱۳۹۱). تلههای فقر در اقتصاد متکی به منابع طبیعی ایران. پژوهشنامۀ اقتصادی، 12 (45)، 143-171.
- رشیدی آلهاشم، رکنالدین و سلیمانی، مجید. (1400). بررسی رفتارهای حاشیهنشینها. مطالعات علوم اجتماعی ایران، 9 (4)، 1-18.
- زنگنه شهرکی، سعید؛ فرهادی خواه، حسین؛ حیدری، اصغر؛ فتوحی مهربانی، باقر؛ عباسی فلاح، وحید؛ فرهادی، ابراهیم و ابدالی، یعقوب.(1399). چالشهای انبوهسازی مسکن، ارزیابی نقاط ضعف مسکن مهر در مقیاس ملی. مطالعات ساختار و کارکرد شهری، شماره 24: 129- 154.
- سام دلیری، کاظم. (1382). سنجش محرومیت نسبی در نظریه تدرابرت گر. فصلنامه مطالعات راهبردی، 22(1)، 829-813.
- شیران، حسنیه.(1399). بررسی نقاط قوت وضعف مسکن مهر. هشتمین کنفرانس ملی شهرسازی، معماری، عمران و محیط زیست، 8(3): 120-134.
- غفاری، غلامرضا و تاجالدین، محمدباقر. (1384). شناسایی مؤلفههای محرومیت اجتماعی. فصلنامۀ علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، 5(17)، 56-33.
- فیتزپتریک، فیتس. (1990). نظریۀ رفاه، سیاست اجتماعی چیست؟ (ترجمه: هرمز همایونپور، 1381). تهران. نشر گام نو.
- کلانتری، عبدالحسین و حسینیزاده آرانی، سید سعید.(1396). روابط اجتماعی در جامعۀ شهری: بررسی عوامل اجتماعی و روانی مؤثر بر احساس تنهایی (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی). جامعهشناسی کاربردی، 26 (4)، 25-44.
- محمدی، جمال؛ عبدلی، اصغر و فتحی بیرانوند، محمد.(1391). بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستانهای استان لرستان به تفکیک بخشهای مسکن و خدمات رفاهی- زیربنایی، کشاورزی. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، سال دوازدهم، شماره ۲۵. صص ۱۵۰ـ ۱۲۷.
- معیدفر، سعيد. (1383). تمایز جنسی روستاییان در کار، فراعت، فعالیت و مصرف کالاهای فرهنگی. جامعهشناسی ایران، 5(2)، 200-179.
- ملتفت، حسین و بهمنی، سجاد. (۱۴۰۰). ارائۀ مدل پارادایمی مهاجرت به محلات حاشیهنشین کوی علوی و حصیرآباد اهواز: مطالعۀ کیفی با روش نظریۀ داده بنیاد. مطالعات اجتماعی ایران، 15 (2)، 72-92.
- میرحسینی، زهرا؛ بوربور، زهرا؛ صمصامی، مرضیه؛ احمدی، نیره؛ اختری، زینب. (۱۳۹۹). چالشهای زندگی روزمرۀ زنان حاشیهنشین شهر تهران: مطالعۀ کیفی. مطالعات راهبردی زنان، 22 (89)، 7-36.
- میرمیران، نیلوفرسادات و سمیاری، علی. (1399). ارزیابی آسیبهای امنیت اجتماعی مسکن مهر با روش تحلیل مسیر (مورد پژوهی: شهر جدید پردیس). پنجمین کنفرانس بینالمللی پژوهش در علوم و مهندسی و دومین کنگره بینالمللی عمران، معماری و شهرسازی آسیا.
- نقیزاده، محمد.(1396). شهر اسلامی از اندیشه تا ظهور، سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی، تهران، چاپ اول.
- وصالی، سعید و قاسمینژاد، ابوذر. (۱۳۹۸). مطالعۀ دادهبنیاد حاشیهنشینی و توسعۀ اجتماعی: شناسایی شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای تحققنیافتگی توسعۀ اجتماعی دربین حاشیهنشینان پاکدشت. فصلنامۀ توسعۀ اجتماعی، 14 (2)، 93-126.
- هادی، سعیده؛ اسکندری، حسین؛ معتمدی، عبدالله و فرخی، نورعلی. (1395). مدل ساختاری پیشبینی تعهد زناشویی براساس سبکهای دلبستگی و متغیرهای میانجی خودکنترلی و طرحوارههای ناسازگار اولیه (در افراد دارای روابط فرازناشویی عاطفی). فصلنامه فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، 7(218)، 16-1.
- Anacker, K. B. (2015). The new American suburb: poverty, race and the economic crisis. farnham, Ashgate publishing: Ltd.
- Babaee, M., & Ghorbanpour, M. (2012). Dimensions of Mass Crime Police. Quarterly Journal of Criminal Investigation, 2 (3), 33-55. (in Persian).
- Bahmani, U. (2013). Mehr housing policy assessment in providing housingfor low-income urban groups. Undergraduate Master’s thesis, Tarbiat Modares University, Tehran. (in Persian).
- Bourdieu, P (1992). An Invitation to Reflexive Sociology. Chicago and London: Univ of Chicago Press. p. 97.
- Braun, V; Clarke, V. (2006). Using thematic analysis in psychology. Qualitative Research in Psychology, 3: 77-101.
- Chambers, R (1989) Vulnerability and how the poor cope. In: IDS Bull, 20(2), 1–7.
- Cho, M. (2020). “Residential Satisfaction among Low-Income Single-Mother Households: The Case of Residential Welfare Facilities in South Korea.” Archnet-IJAR: International Journal of Architectural Research 14(3):359–78. doi: 10.1108/ARCH-09-2019-0218.
- Ge, J., & Kazunori, H.,(2016). Research on Residential Lifestyles in Japanese Cities From the Viewpoints of Residential Preference, Residential Choice and Residential Satisfaction, Landscape and Urban Planning, Vol. 78, No. 3, PP. 165–178.
- Gou, Z., Xie, X., Lu, Y., & Khoshbakht, M. (2018). Quality of Life (QoL) survey in Hong Kong: Understanding the importance of housing environment and needs of residents from different housing sectors. International journal of environmental research and public health, 15(2), 219.
- Hataminejad, H. Mansoori, B., Current, M. (2014). Explaining the role of urban spaces in preventing crime and creating security. Quarterly Sepehr, 22 (87), 76-68. (in Persian)
- Iheme, J., Effiong, J. & Ekung, S. (2019). "The Effect of Government Policy on Housing Delivery in Nigeria: A Case Study of Port Harcourt Low Income Housing Programme," Journal of International Letters of Social and Humanistic Sciences, vol. 61, pp. 87-98.
- Jafarzadeh, M. (2015). Investigating the incidence of crime in the houses of the Mehr province of Alborz province. Master’s dissertation unpublished, Payame Noor University, Alborz. (in Persian)
- Kurappannans, A. & Sivam, A. (2019), Sustainable Development & Sustainable Housing. European Network for Housing Research Conference, Vol. 28, pp: 57-72.
- Lenski, G. (1966) Power and privilege: A theory of social stratification; New York: McGraw-Hill.
- Mahmoudi, M. (2016). Evaluating the Desirability of Mehr HousingProjects from the Point of View of Urban Planning Case Study of Mehr Housing Mehr, Sahand New Town. Master’s dissertation unpublished, Tabriz University, Tabriz. (in Persian).
- Maykut, P; Morehouse, R. (1994). Beginning qualitative research: A Philosophic and practical guide. London: The Falmer Press.
- Oktay, JS.(2012). Grounded theory. Oxford New York: Oxford University Press.
- Olack, B. (2011). Nutritional Status of Under-five Children Living in an Informal Urban Settlement in Nairobi, Kenya, ISSN 1606-0997,$5.00+0.20,Kenya. Medical Research Institute, NUTR, Aug, 29 (4), 357-363.
- Parkin, M, (1987). Domestic monetary institutions and deficits. In J. M. Buchananet (Eds), Deficits, Basil Blackwell
- Qutayan, S., Ariffin, A., & Raji, F. (2015). Affordable Housing Policy: Issue and challenges Among Middle-income groups. International Journal of Social Science and Humanity.6 (6): 433-43.
- Sheykhi , M (2016). Urban Management and Unplanned Settlements in Tehran Metropolitian Area, Modiriatshahri quarterly, No 7,pp: 47–61.
- Zi, CAI. (2017). Analyzing Measurements of Housing Affordability, A thesis for the degree of Master of Urban Planning, University of Washington.
COPYRIGHTS © 2023 by the authors. Licensee Advances in Sociological Urban Studies Journal. This article is an open access article distributed under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution 4.0 International (CC BY 4.0) (http://creativecommons.org/licenses/by/4.0/).
|
[1] دانشجوی دکتری گروه جامعهشناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
forozanpadideh@gmail.com
[2] استاد گروه علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. (نویسنده مسئول). mostafa_azkia@yahoo.com
[3] استاد گروه جامعهشناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
تاریخ وصول 14/10/1402 تاریخ پذیرش 23/1/1403
[4] Zi
[5] Gerald P. Daly
[6] Olack
[7] Chambers, R
[8] Anacker
[9] Cho
[10] Iheme
[11] Qutayan, Ariffin & Raji
[12] Gou
[13] Maykut & Morehouse
[14] Oktay
[15] saturation
[16] diminishing returns
[17] Lincoln & Guba
[18] Braun & Clarke