سیاست خارجی قدرتهای نوظهور نسبت به آمریکا؛ همراهی یا موازنه گری؟ (مطالعه ی موردی: بریکس)
الموضوعات : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیسیداحمد فاطمی نژاد 1 , سمانه شفیعزاده برمی 2 , فاطمه دانشور محمدزادگان 3
1 - هیأت علمی- دانشگاه فردوسی مشهد
2 - کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران
3 - کارشناس ارشد روابط بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد
الکلمات المفتاحية: آمریکا, چندجانبه گرایی, واژگان کلیدی: بریکس, موازنه ی نرم, یک جانبهگرایی,
ملخص المقالة :
چکیده بریکس به عنوان مجموعهای از قدرتهای نوظهور، تجلی سیاست تجدیدنظرطلبانه نسبت به یک جانبهگرایی آمریکا در روابط بینالملل است. آن ها با تقویت قابلیتهای اقتصادی، سیاسی و جمعیتی خود میتوانند قطب های اصلی ساختار چندقطبی جهان در آینده باشند. در این میان، تلاش این گروه برای ایجاد نظام چندجانبه، رویهای معمول در نظام بینالملل اما بر پایهی مقدورات فعلی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خارجی بریکس نسبت به رویه یک جانبهگرایی آمریکا در نظام بینالملل چگونه است؟ و در پاسخ این فرضیه مطرح میشود که بریکس نوعی سیاست تجدیدنظرطلبانه مبتنی بر موازنه یگری نرم را در مقابل رویه یک جانبهگرایی آمریکا در پیش گرفته است. در آزمون این فرضیه، از رهیافت موازنه ی نرم استفاده میشود که از رهگذر دو متغیر اختلاف قدرت و وابستگی اقتصادی به این پژوهش کمک میکند. در این جستار ضمن توضیح چرایی و چگونگی موازنه ی نرم بریکس با یک جانبهگرایی آمریکا، به چالشهای پیشروی این گروه میپردازیم. یافتههای پژوهش حاکی از تلاش غیرمستقیم بریکس برای تقویت رویه چندجانبهگرایی در نظام بینالملل است.