بررسی زمینههای کاربست «تشبیه، کنایه و استعاره» در ترسیم انسان آرمانی در شاهنامۀ فردوسی (با رویکرد به شخصیت کیخسرو)
محورهای موضوعی : ادبیات فارسی
کلید واژه: استعاره, شاهنامه, فردوسی, تشبیه, کنایه, انسان آرمانی, کیخسرو,
چکیده مقاله :
چکیده انسان آرمانی برآیند خواسته و آمال نوع بشر است. انسانها از این بابت که همواره فزونیطلب و کمالگرا هستند، تلاشی ستودنی برای خلق بشری کامل و جامع در زمینههای جسمانی و معنوی انجام دادهاند. نمود این تلاشها در گسترۀ ادبیات به روشنی دیده میشود. شاهنامۀ فردوسی به عنوان اثری حماسی و ملی، ابعاد گوناگون انسان آرمانی را شرح داده و با آفرینش شخصیتهایی برجسته همچون: رستم، کیخسرو، سیاوش، زال و ...، ضمن آنکه در بهبود و تقویت هویت خدشهدار شدۀ ایرانیان، گامی مهم برداشته، در تحقق خواستۀ عمومی بشریت و ارایۀ الگوهای انسانی، مؤثر عمل کرده است. در انجام این مهم، استفاده از ظرفیتهای تشبیه، کنایه و استعاره بسیار نقش داشته است. از اینرو، در مقالۀ حاضر، با شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، کارکرد این صورتهای خیالی در آفرینش و پرورش شخصیت کیخسرو کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که فردوسی از این طریق، بر باورپذیری و عینیتنمایی کیخسرو در نگاه مخاطبان افزوده و ویژگیهای آرمانی او را بهتر منعکس کرده است. تشبیهات مرتبط با کیخسرو با استفاده از مظاهر طبیعت و حیوانات تنومند اثرگذارتر شده است. کنایههای مرتبط با این شخصیت نیز، عمدتاً زودیاب و سادهفهم هستند. در بحث استعاره نیز، بیشتر از نوع مصرحه استفاده شده است.
_||_