تحلیل گونهشناسی روایی در دو داستان «پرنده فقط یک پرنده بود» و «هر دو روی یک سکّه»
محورهای موضوعی : ادبیات فارسی
کلید واژه: ژرار ژنت, روایت متنگرای ناهمسان, پایه ادراکی روانی, پایه زمانی, identical activist narration, un-identical text-oriented narration, Gé, rard Genette, mental-perceptual basis, time basis, روایت کنشگر همسان,
چکیده مقاله :
گونه شناسی به عنوان طبقه بندی بر مبنای شاخص های صوری یا کارکردیِ قابل ثبت، قادر است ابتدا به بررسی راوی و عمل روایت، سپس تحلیل انواع کنشگران، گونه های کنشی و در نهایت به بررسی مخاطب بپردازد. نوشتار حاضر با روش تحقیق کتابخانه ای و به صورت تحلیلی، ابتدا به معرفی گونه شناسی روایی و مؤلفه های مورد بررسی در آن می پردازد؛ سپس تحلیلی گونه شناختی بر مبنای دو پایه ادراکی ـ روانی با شاخصه های پرسپکتیو روایی، عمق پرسپکتیو روایی و وجه روایی، و پایه زمانی با شاخصه های زمان عمل روایت، نظم و دیرش زمانی بر روی دو داستان کوتاه پرنده فقط یک پرنده بود و هر دو روی یک سکّه از مجموعه داستان نیمه تاریک ماه اثر هوشنگ گلشیری را ارایه می دهد. سپس استنتاج می شود که گونهشناسی روایی، روشی نوین و کاربردی در نقد ساختاری برای تحلیل ادبیات داستانی نوین میباشد.
Typology, as a sort of classification based on recordable formal or functional indicators, is able to analyze the narrator and the narrative action, to analyze the different kinds of activists, types of the actions, and finally, to analyze the audience (reader). Using an analytical library research method, the present paper first presents the narrative typology and examines its components; then, it presents a typological analysis based on mental-perceptual bases with such characteristics as the narrative perspective, the depth of narrative perspective, and the narrative mood as well as such time-based characteristics as the time of the narrative act, the order and the duration of time on the two stories of “The Bird Was Only a Bird” and “Both Sides of a Coin” from the story collection “The Dark Side of the Moon” by Hooshang Golshiri. It is then deduced that narrative typology is an innovative and functional method to analyze the modern fiction in structural criticism.
_||_