کنایه عنصری معنی آفرین در خسرو و شیرین فردوسی و نظامی
محورهای موضوعی : ادبیات فارسیبرات محمدی 1 , پروین فیض الله زاده خویی 2
1 - دانشگاه آزاد ارومیه
2 - دانشگاه آزاد اسلامی
کلید واژه: Khosrow and Shirin, Ferdowsi, Nezami, irony,
چکیده مقاله :
صور بلاغی از عناصر مهم معناسازی هستند که علاوه بر کارکردهای زبانی در پیآیند معنا تأثیر شگرفی دارند. فردوسی و نظامی چنان بافتی استوار از لفظ و معنی در هم تنیدهاند که از یک سوی در غنای زبانی و از سوی دیگر در تقویت معنی بسیار دارای اهمیّت است. کنایه یکی از صورتهای بیان پوشیده و اسلوب هنری گفتار است و معمولاً در شعر شاعران از بسامد بالایی برخوردار است که سخن و شعر نظامی و فردوسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. هدف از نگارش این مقاله بررسی تطبیقی کنایه در خسرو و شیرین فردوسی و نظامی است. روش تحقیق به صورت توصیفی – کمی است. نتایج نشان میدهد که تعداد کنایات در خسرو و شیرین نظامی به مراتب بیشتر از کنایات خسرو و شیرین فردوسی است. کنایه از فعل و مصدر در کار نظامی بیشتر است و فردوسی بیشتر از کنایات اسم و صفت بهره گرفته است. بازتاب و بسامد کنایههای رمز، تلویح و تعریض در هر دو اثر کم است. در خسرو و شیرین نظامی این گونه کنایهها تا حدودی به کارگرفته شده ولی در بیان فردوسی اثری از آنها یافت نشد.
Rhetorical forms are important elements of semantics that, in addition to linguistic functions, have a tremendous effect on the outcome of meaning. Ferdowsi and Nezami are so intertwined with word and meaning that on the one hand in linguistic richness and on the other hand reinforcement of meaning is very important. Irony is one of the forms of expression and artistic style of speech and usually has a high frequency in the poetry of poets, and military and Ferdowsi speech and poetry are no exception to this rule. The purpose of writing this article is a comparative study of irony in Khosrow and Shirin Ferdowsi and Nezami. The research method is descriptive-quantitative. The results showed that the number of allusions in Khosrow and Shirin Nezami is far more than the allusions of Khosrow and Shirin Ferdowsi. The irony is more than the verb in the military work and Ferdowsi has used the irony of the name and adjective more in this. The reflection and frequency of cryptic allusions, implication and elaboration are low in both works, its percentage is very low in Khosrow and Shirin Nezami, but no frequency was found in Khosrow and Shirin Ferdowsi.
_||_