بررسی عملکرد جاذبهای طبیعی خاک اره و سبوس برنج اصلاح شده درتصفیه محلولهای آبی آلوده به کروم شش ظرفیتی
محورهای موضوعی : برگرفته از پایان نامهزهرا عامری 1 , مهران هودجی 2 , مجید رجایی 3 , میترا عطاآبادی 4
1 - گروه علوم خاک (شیمی خاک و حاصلخیزی)، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
2 - گروه علوم خاک (شیمی و حاصلخیزی خاک) ، واحد اصفهان (خوراسگان) ، دانشگاه آزاد اسلامی ، اصفهان ، ایران.
3 - گروه تحقیقات آب و خاک، مرکز تحقیقات و آموزش منابع طبیعی و کشاورزی فارس، شیراز، ایران.
4 - گروه علوم خاک (شیمی و حاصلخیزی خاک) ، واحد اصفهان (خوراسگان) ، دانشگاه آزاد اسلامی ، اصفهان ، ایران.
کلید واژه: جاذبهای طبیعی اصلاح شده, کروم شش ظرفیتی, ایزوترم جذب و سینتیک, محلولهای آبی آلوده,
چکیده مقاله :
چکیده مقدمه: این مطالعه برای ارزیابی جذب یونهای کروم شش ظرفیتی از محلولهای آبی توسط جاذبهای طبیعی ارزان قیمت سبوس برنج و خاکاره اصلاح شده به صورت اسیدی، بازی و بیوچارشده طراحی شده است. در این مطالعه، اثرات pH، وزن جاذب، غلظت اولیه و زمان تماس در جذب کروم مورد بررسی قرار گرفته است. روش: برای تعیین میزان کروم، روش رنگ سنجی بااستفاده از معرف دی فنیل کربازید و دستگاه اسپکتروفتومتر UV-VIS در طول موج 540 نانومتر به کار گرفته شد. همچنین تجزیه و تحلیل خصوصیات جاذبهای اصلاح شده به کمک میکروسکوپ الکترونی روبشی و طیف سنجی مادون قرمز انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بیشترین راندمان جذب کروم در pH برابر با 2، زمان تماس 100 دقیقه، غلظت کروم50 میلی گرم در لیتر و جاذب 2 گرم در لیتر به ترتیب در خاکاره اسیدی 96.73٪، خاکاره بیوچاری 95.60٪، سبوس برنج اسیدی94.50٪، سبوس برنج بیوچاری 94.27٪، خاکاره بازی 92.36٪ و در سبوس برنج بازی 88.60٪ بودند. سینتیک جذب نیز با معادلات شبه مرتبه دوم مطابقت داشت. همچنین، معادله ایزوترم فروندلیچ به طور مناسب دادههای جذب تعادل را توضیح داد. نتیجه گیری: مقایسه تصاویر SEM جاذبها در قبل و بعد از جذب کروم، حاکی از آن بود که ناپیوستگی، تخلل و بینظمی و تخریب سطوح جاذبها بواسطه جذب کروم شش ظرفیتی پدیدار شدند. نتایج همچنین نشان دادند که خاکاره و سبوس برنج اصلاح شده اسیدی، بازی و بیوچارشده ظرفیت چشمگیری در پاکسازی نمونههای محلول حاوی کروم شش ظرفیتی دارند.
Abstract Introduction: This study investigated the possibility and efficiency of absorbing Cr (VI) ions from the polluted water by employing the chemically modified natural adsorbents of sawdust and rice bran. For each adsorbent three chemical modifications were considered (i.e., acid, biochar and alkali) and the impacts of various adsorbents’ pH values, dosages, concentrations and contact times were studied. Methods: The colorimetric method using UV/VIS spectrophotometer was used for Cr determination. Moreover, for analyzing the characteristics of the modified adsorbents, the “Scanning Electron Microscope” and “Fourier-Transform Infrared Spectroscopy” were utilized. Findings: It was found that the acid sawdust and rice bran had functioned better than the other chemical modifications. In fact, the highest efficiency of Cr (IV) adsorption from the polluted aqueous solutions occurred at pH 2, contact-time of 100 minutes, Cr concentration of 50 mg/L and adsorbent dosage of 2 g/L by acid sawdust (96.73%), biochar sawdust (95.60%), acid rice bran (94.50%), biochar rice bran (94.27%), alkali sawdust (92.36%) and alkali rice bran (88.6%), respectively. The adsorption kinetics was agreeably suited to the equations of pseudo second order while the Freundlich isotherm equation was also suitably expounded the study’s findings. The findings depicted that the acid and biochar sawdust and rice bran better than the alkali ones, performed remarkably in the remediation of the wastewater. This would result in the wastewater treatment and its reuse for industrial, agricultural and environmental purposes.