سیاستگذاری توام عرضه و تقاضا محور منابع آب با استفاده از مدیریت پارامترهای فشار (مطالعه موردی: حوضه آبریز خزر)
محورهای موضوعی : برگرفته از پایان نامهامیر هدایتی اقمشهدی 1 , امیر انصاری 2 , آزاده کاظمی 3
1 - استادیار گروه محیط زیست، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اراک، استان مرکزی، ایران./پژوهشگر گروه توسعه پایدار چشم انداز، موسسه علوم زمین و جغرافیا، دانشگاه Martin Luther ، Halle-Wittenberg، آلمان.
2 - استادیار گروه محیط زیست، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اراک، استان مرکزی، ایران.
3 - پژوهشگر گروه توسعه پایدار چشم انداز، موسسه علوم زمین و جغرافیا، دانشگاه Martin Luther ، Halle-Wittenberg، آلمان.
کلید واژه: سیاستگذاری, مدیریت فشار, مدل DPSIR, FANP, حوضه آبریز خزر,
چکیده مقاله :
چکیده
مقدمه: در حال حاضر یکی از عمدهترین مشکلات مدیریت منابع آب در ایران،این است که جایگاه فعلی و آینده منابع آب در رشد و توسعه کشور بخوبی مشخص نیست. حوضه خزر یکی از شش حوضه آبریز اصلی کشورمان میباشد که طی سالهای گذشته بدلیل رشد جمعیت، مصرفگرایی، افزایش تقاضا و غیره، وضعیت منابع آب آن در معرض فشارهای زیادی قرار گرفته است. لذا در این مقاله سعی شده است با شناسایی و مدیریت عوامل فشار طبیعی و غیرطبیعی تاثیرگذار بر سیاست توام عرضه و تقاضا محور، بهعنوان سیاست کارا و موثر مدیریت منابع آب در حوضه آبریز خزر، در این حوضه گام برداشته شود.
روش: در این راستا سعی شده است ابتدا عوامل فشار بر منابع آب شناسایی شده، سپس این عوامل اولیتبندی گردند و در نهایت نوع سیستم مدیریت منابع آب مناسب برای آنها مشخص شود. به همینمنظور در شروع کار به کمک مدل DPSIR، وضعیت منابع آب در حوضه آبریز خزر تجزیه و تحلیل شده است و سپس پارامترهای فشار در این حوضه در دو دسته انسانی و غیر انسانی (با هشت زیرمعیار) و به کمک نظرات 36 متخصص در زمینه محیطزیست و منابع آب و با استفاده از روش فازی ای ان پی(FANP)، اولویتبندی گردیدهاند.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که در حوضه آبریز خزر پارامتر انسانی با امتیاز 807/0 نسبت به پارامتر غیرانسانی از اهمیت بیشتری برخوردار است. از بین زیرمعیارها نیز پارامتر مصرف آب کشاورزی با 243/0 امتیاز و سدسازی با 039/0 امتیاز بیشترین و کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: همزمان با رشد و افزایش جمعیت، تغییرات اقلیمی، افزایش مصرفگرایی و صنعتی شدن، و غیره در حوضه آبریز خزر نیاز به مدیریت منابع آب نیز در این حوضه افزایش مییابد، اما با روند موجود در حال حاضر در آیندهای نزدیک منابع آبی کشورمان بشدت تهدید شده و حیات اجتماعی و اقتصادی منطقه نیز به خطر میافتد. دلیل اصلی وقوع چنین شرایطی در زمینه مدیریت منابع آب در کشور، نبود سیاست اصولی و مبتنی بر پایداری در زمینه منابع آب در کشورمان میباشد که تعیین کننده جایگاه فعلی و آینده کشورمان در زمینه مدیریت منابع آب شیرین در کشور باشد. یکی از اقدامات اساسی و مبرمی که در حال حاضر باید در زمینه مدیریت منابع آب شیرین باید در کشورمان صورت پذیرد بحث تغییر پارادایم مدیریت منابع آب کشورمان میباشد. بهمنظور اصلاح سیاست مصرف آب بخش کشاورزی، بدلیل اهمیت استراتژیک و اقتصادی و اجتماعیای که در کشورمان وجود دارد، نیازمند برنامهای تقریب بلند مدت با منابع مالی زیاد میباشد.
Abstract
Introduction: Water conflict is a major challenge that, if left unmanaged, will become a security issue. Although tensions over water have increased, conflicts over shared water resources are more likely to happen. The study aimed to investigate water conflict and its management strategies among farmers.
Methods: The descriptive-survey research method was used. The data-gathering tool was the questionnaire, which its validity was verified through face validity. The study population included farmers who used shared water wells to provide water for agriculture (N=478). Using Cochran's formula, the sample size was 214 farmers who were selected by the simple random sampling method. Data were analyzed using SPSS software.
Findings: The results showed that “drought” and “increasing number of farmers”, with an average score of 3.56 and 3.45, respectively on a scale of 1 to 5, are considered as the main causes of agricultural water conflict. From the farmers’ view, the priority for reducing water conflicts was the participation of farmers in managing water wells and negotiating with farmers around the water. On a scale of 13 to 65 with an average of 38.51, the perceived agricultural water conflict was at the medium level. By increasing farm distance from the well, area of agricultural rental land, and annual income from non-agricultural activities, the perception of agricultural water conflict increased. However, by increasing owned agricultural land area and agricultural income, the perception of agricultural water conflict decreased. The main strategy used by farmers to manage agricultural water conflict was “control”, in which coercion and force are used to manage conflict. The “problem-solving” and “avoidance” strategies were the second and third priorities, respectively.
References