مقایسه نیازهای فرهنگی و هنری شهروندان ساکن پهنههای شمالی، جنوبی و غربی شهر تهران
محورهای موضوعی : مطالعات مدیریت شهری
1 - ندارد
کلید واژه: نیازسنجی, نیازهای فرهنگی و هنری, شهروندان, پهنه های شهری, تهران,
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف پژوهش: نیازهای فرهنگی و هنری از نوع معنایی، متعالی، نمادین و کیفی است که از طریق فعالیتها و برنامههای فرهنگی و هنری قابل رفع بوده و معمولاً در حوزههای نگرش، ذوق، جهتدهی، فرح بخشی و مهارت مطرح است. در این پژوهش نیازهای فرهنگی و هنری شهروندان ساکن حوزههای شمالی، جنوبی و غربی شهر تهران در عرصههای آموزش هنری و غیر هنری، نمایش و تئاتر، جشنواره، فیلم، کانونهای فرهنگی و هنری، همایشها و سمینارها، مشاورهها و نشستها، کتاب و کتاب خوانی و نشریات مورد سنجش قرارگرفته و به مقایسه گذاشته شده است. روش پژوهش: این پژوهش از بعد هدف کاربردی بوده و با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامه توأم با مصاحبه اقدام به گردآوری اطلاعات کرده است. جامعه آماری پژوهش مردان و زنان 15 سال به بالای ساکن پهنههای شمالی، جنوبی و غربی شهر تهران بر اساس اعلام مرکز آمار ایران و سرشماری سال 1385 است و حجم نمونه با بهره برداری از فرمول کوکران 960 نفر تعیین گردید. یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که نیازهای فرهنگی و هنری شهروندان مورد بررسی در هر یک از عرصههای فرهنگی و هنری با محل سکونت آنان در پهنههای شمالی، جنوبی و غربی شهر تهران تفاوت و رابطه ای معنادار دارد و بدین ترتیب امکان اولویتبندی نیازهای فرهنگی و هنری شهروندان فراهم آمد. نتیجهگیری: دادههای مقایسهای حاکی از آن است که تفاوت معنادار بین شهروندان ساکن حوزههای شمالی، جنوبی و غربی شهر تهران در عرصه نیازهای فرهنگی و هنری بر اساس تفاوت عامل فضایی بین حوزههای شهری قابل تبیین و تفسیر است. به بیان دیگر واگرایی فضایی در حوزههای شهری مورد بررسی در کم و کیف تفاوت علایق و نیازهای فرهنگی و هنری شهروندان ساکن تأثیرگذار است
Introduction and Aim: Cultural and artistical needs are meaningful, exalted, symbolic and qualitative, which are able to satisfy through cultural and artistical planning and activities. It is usually considered in attituds, talents, giving direction, exhilaration and skills’ areas. This research is to determine and compare the cultural and artistical needs of citizens live in north, south and west of Tehran in different categories such as artistic and non-artistic training, show and play, festivals,films,cultural and artistic clubs, seminars, consultation’ book readings and publications. Methods: This is an Applied research which has gathered information through questionnaire and interviews. Statistical society consist of men and women over who live in south, North and west areas of Tehran. According to Cochran formula, sample size is determined 960 persons. Result: The cultural and artistical needs of citizens who were in this study, proved that their residence in North, south and west areas has relation with cultural and artistic aspects and it also differs. Therefore, these needs could be ordered with priorities. Conclusion: Comparitive datas indicates significant differential between citizens who live in south, north and west areas of Tehran. About their cultural and artistical needs, it would be explain by Spatial factor, in other word, spatial variance in these areas is able to affect on quantity and quality of talent variations and citizen’s cultural and artistical needs.