بررسی سیر تطور گفتمان حجاب در سپهر سیاست و فرهنگ ایران
محورهای موضوعی : سیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق)
1 - استادیار، گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
الگوی پوشش زنان در تاریخ ایران اشکال، صورتبندی و تطورات گوناگونی را پشت سر نهاده است. تطوراتی که گاه در شکل تغییر و گاه به صورت گسست قابل بررسی است. با این وجود، در اکثر پژوهشهایی که به بررسی الگوی پوشش زنان در تاریخ ایران صورت گرفته تلاش شده است شناخت توصیفی تطورات در گستره زمان با نگرش تاریخنگاری سنتی مورد استفاده قرار گیرد. براین اساس، این پژوهشها، پوشش را به عنوان موضوع شناسای فردی، کانونمند و ذاتی پنداشته و از فهم جامعیت و قرار دادن الگوی پوشش در بطن جریانات اجتماعی باز ماندهاند، در تاریخنگاری جدید که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است، شناخت عناصر اجتماعی جز در بستر گفتمانها و شناخت زمینه، ممکن نیست و تولید و تغییر عناصر به فرآیندهای سیاسی اجتماعی وسیعتری مرتبط است که خود بخشی از آنها هستند. منطبق با این دیدگاه، در ادوار تاریخی ایران اتفاقات مهمی در پس گفتمان حجاب در جامعه به وقوع پیوسته است و نهادها، ساختها و روابط قدرتی شکل گرفته است - از خانواده تا نهادهای اساسی- که محیط اجتماعی و الگوی پوشش را احاطه کردهاند. براین اساس، این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان، با ایجاد پیوند میان الگوی پوشش و گسستها و بافتهای کلان جامعه، فرهنگ و قدرت که همواره در تولید، تغییر و بازتولید ابژههای زندگی اجتماعی موثرند، صورتبندیهای تاریخی- گفتمانی الگوی پوشش زنان را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است.
Patterns of women's dressing in Iran's history have been shaping and evolving differently. The evolution can sometimes be studied in the form of a change and sometimes in a discontinuity. However, in most of the researches that have examined the pattern of women's dressing in Iranian history has been attempted to be used with the traditional historiography approach. Accordingly, these studies have considered the coverage as an individual, focal, and intrinsic identification issue, and it is not clear from the comprehension of comprehensiveness and the inclusion of the pattern of coverage in the context of social flows. In the new historiography used in this research, it is not possible to recognize social elements except in the context of discourses and the understanding of the field, and the production and transformation of elements into more extensive social-political processes that are themselves part of them. According to this view, in the historical era of Iran, significant events have taken place in the context of hijab discourse in society, and institutions, structures and Power relations have been formed - from the family to the basic institutions - that surround the social environment and the pattern of coverage. Accordingly, this paper tries to study the historical-discourse formulation of the cover pattern by establishing a link between the pattern of coverage and the wide discrepancies and contexts of society, culture, and power that constantly affect the production, transformation, and reproduction of the objects of social life.
_||_