قاعده توسل به زور در روابط بینالملل
محورهای موضوعی : سیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق)عباس فولادی 1 , مریم مرادی 2 , محسن دیانت 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه حقوق، واحد قشم، دانشگاه آزاد اسلامی، قشم، ایران
2 - دانشیار، گروه حقوق بینالملل عمومی، واحد قشم، دانشگاه آزاد اسلامی، قشم، ایران
3 - دانشیار، گروه علوم سیاسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
کلید واژه: قاعده توسل به زور, شورای امنیت, حقوق بینالملل, تجاوز, روابط بینالملل, روابط خارجی.,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر بررسی قاعده توسل به زور از دیدگاه روابط بینالملل است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که توسل به زور توسط هر کشوری بر علیه کشور دیگر، از منظر اسناد بینالمللی ازجمله منشور سازمان ملل محکوم است. هیچ کشوری مجاز به استفاده از زور در روابط بینالمللی نیست. یک کشور زمانی میتواند از زور استفاده نماید که مورد تجاوز واقع شده باشد و در مقام دفاع از خود متوسل به زور شود. مداخله بشردوستانه و توسل به زور تنها در صورتی میتواند مجاز تلقی شود که شورای امنیت سازمان ملل متحد نقض سیستماتیک و گسترده حقوق بشر را تشخیص دهد و آن را مغایر با صلح و امنیت بینالمللی بداند که آن را به طور جدی تهدید میکند. توسل به زوری که شامل تهدید به زور و یا استفاده از زور بدون مجوز رسمی شورای امنیت باشد، نقض صریح منشور سازمان ملل محسوب میگردد. اصل توسل به زور در روابط بینالملل در صورت نقض حاکمیت یا حقوق بشر توسط یکی از اعضای سازمان ملل باید با حساسیت خاصی توسط سازمان ملل بکار گرفته شود، تا موجب نقض حاکمیت و توسل یکجانبه استفاده از قدرت توسط کشورهای قویتر تلقی نشود.
The purpose of the present study is to review the principle of resorting to force from the view of international relations. The research method is descriptive-analytic and the results showed that resorting to force by any country against another one is condemned from the view of international documents including the United Nations Charter. No country is allowed to use force in international relations unless it is attacked and wants to defend itself by resorting to force. Peaceful intervention and resorting to force is permitted only if the Security Council of the United Nation detects a systematic and extensive fault in human rights which is threatening and against international peace and security. Resorting to force which involves threatening or using force without the official permission of the Security Council is regarded as a definite violation of the United Nations Charter. In case of violation of national sovereignty or human rights by any of the United Nations members, the principle of resorting to force in international relations should be applied with special care so that it won’t be regarded as a violation and unilateral application of force by more powerful countries.
جاوید، احسان (1393). مشروعیت اعمال تحریمهای اقتصادی یکجانبه در حقوق بینالملل؛ ضامن اجرای حقوق بینالملل یا ابزار سیاست ملی؟ حقوق و سیاست، 10(22).
جلالی، محمود؛ رضائی، مسعود (1397). جنگ سایبری و توسعه حقوق بینالملل منع توسل به زور. مطالعات حقوق عمومی، 84(3).
داداندیش، پروین (1391). تحولات لیبی و دکترین مسئولیت حمایت. راهبرد، 21(62)، ص161-192.
رستمینژاد، امید (1393). بررسی نقش مکاتب فلسفی حقوق بینالملل در شکلگیری قواعد آمره بینالمللی با تأکید بر اصل منع توسل به زور. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
سادات میدانی، سید حسین (1390). بررسی صلاحیت قانونگذاری شورای امنیت با تأکید بر تصمیمات شورا پس از جنگ سرد. پایاننامه کارشناسی ارشد. رشته حقوق بینالملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران.
سازمان ملل متحد (1382). سازمان ملل متحد در دنیای امروز. ترجمه علی ایثاری کثمایی. تهران: نشر آبارون.
ضیایی بیگدلی، محمدرضا (1395). حقوق معاهدات بینالملل. نشر گنج دانش، چاپ پنجم.
قادری، سید محمدهادی؛ قرباننیا، ناصر (1392). دکترین مسئولیت حمایت و تلاش برای مقابله با فجایع انسانی. روابط خارجی، 5(1)، ص192-234.
قاسمی، علی، چهاربخش، ویکتور بارین (1390). تهدید به زور و حقوق بینالملل. پژوهش حقوق، 14(36).
کرابی، سید علی (1392). رابطه اصل منع توسل به زور و دکترین مسئولیت حمایت در حقوق بینالملل با تاکید بر بحران سوریه. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه سمنان.
متقی، ابراهیم (1387). بررسی الگو و فرایند تقابلگرایی آمریکا علیه ایران در سالهای (2008-1979). راهبرد، شماره 47.
مختاری، مجید (1387). یكجانبهگرایی آمریكا در نظام بینالملل. نگاه، 3(27).
ممتاز، جمشید؛ صابری انصاری، بهزاد (1391). تأثیر رویه بعدی دولتها بر اصل منع تهدید و توسل به زور. راهبرد، 21(63).
میوهبان، میلاد (1397). نقض مقررات حقوق بشر به واسطه استفاده از سلاحهای کشتارجمعی. قانون، 2(5).
هانتینگون، ساموئل (1386). سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی. ترجمه محسن ثلاثی. تهران: نشر علم.
یاقوتی، محمدمهدی (1390). استثنائات حقوقی ممنوعیت توسل به زور در روابط بینالملل. سیاست خارجی، 25(4)، ص132-113.
Gray, C. (2002). From Unity to Polarization: International Law and the Use of Force Against Iraq. EJIL, No.3.
Iwanek, G. (2009). The Responsibility to Protect/Ending Mass Atrocity crimes once and for All. Brookings Institution, Washangton D.C.
Malone, D. (2005). The UN Security Council From the cold war to the 21st century. Lynne Rienner.
Martin, E.A. & Law, J. (2006). A Dictionary of Law. Oxford: Oxford University Press.
Miller, B. (2010). Democracy Promotion: Offensive Liberalism Versus the Rest of IR Theory. Journal of International Studies, 38(3).
Nye, J. (17 July2006). Transformation is hard. Eurasia new sletter.
Roberis, A. (2003). Humanitarian War: Military Intervention and Human Right. International Affairs, 69(3).
Sadurska, R. (1988). Threats of Force. American Journal of International Law, No.82.