ساختار- کارگزار در سیاستگذاری دولتهای احمدینژاد و روحانی برای مواجهه با چالشهای هستهای
محورهای موضوعی : سیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق)
جلیل جعفری
1
,
سید فرشید جعفری پابندی
2
*
,
مهدی خوش خطی
3
1 - دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
2 - استادیار، گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
3 - استادیار، گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
کلید واژه: نظریه سیستمها, انرژی هستهای, ساختار سیاسی, سیاست خارجی, ایران, آمریکا, برجام, حسن روحانی, محمود احمدینژاد.,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر درصدد است از چشمانداز نظریه سیستمی دیوید ایستون، عملکرد دو دولت محمود احمدینژاد و حسن روحانی را در قبال انرژی هستهای مورد ارزیابی تطبیقی قرار دهد. سوال اصلی پژوهش این است که، آیا عوامل سیستمی موجب تفاوت رویکرد دولتهای احمدی نژاد و روحانی نسبت به انرژی هستهای شده است ؟ فرض بر آن است که با عنایت به تاثیر سیستمیک داخلی و بینالمللی، و تقدّم ساختار نظام داخلی و بینالمللی بر تصمیمگیرندگان سیاست خارجی، علیرغم تفاوت و اختلاف سیاسی احمدینژاد و روحانی، رویکرد دو رئیس جمهور نسبت به انرژی هستهای تفاوت چندانی نداشته است. روش پژوهش این رساله تبیینی و با بهره گیری از مکانیزم علّی- ساختاری میباشد. نتایج نشان داد، دولت احمدینژاد از همان ابتدا به قطع رابطه و بیتوجهی به قدرتهای بزرگ و بیتفاوتی به تحریمهای اعمالی از سوی سازمان ملل متحد و دولت ایالات متحده آمریکا، سیاستگذاری هستهای خود را در پیش گرفت. اما با به قدرت رسیدن حسن روحانی، هرچند مسیر تعامل با قدرتهایهای بزرگ در ارتباط با انرژی هستهای را در پیش گرفت و در نهایت به توافقی تحت عنوان برجام با قدرتهای بزرگ دست یافت؛ اما در نهایت به همان سیاست و جهتگیری روی آورد که دولت احمدینژاد در پیش گرفته بود. دلیل مشابهت سیاستگذاری هستهای دو دولت با دو دیدگاه سیاسی متفاوت را باید در ساختار نظام بینالملل جستجو کرد. رفتار دولت روحانی در قبال قدرتهای بزرگ، در موضوع انرژی هستهای، بعد از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام، در همان مسیری قرار گرفت که پیشتر توسط دولت احمدینژاد آن مسیر تجربه شده بود. با عنایت به تقدم ساختار بر عاملان سیستم بینالمللی، دیدگاه سیاسی و تعلقات جناحی و حزبی در سیاستگذاری خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران در موضوع انرژی هستهای، تاثیری در سیاستگذاریهای مربوط به این موضوع ندارد و این ساختار سیستم بینالمللی است که تعیینکننده رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مورد انرژی هستهای است.
The present study seeks to conduct a comparative evaluation of the nuclear policies of the Mahmoud Ahmadinejad and Hassan Rouhani administrations from the perspective of David Easton's systems theory. The primary research question is whether systemic factors have led to differences in the approaches of the Ahmadinejad and Rouhani governments toward nuclear energy. The hypothesis posits that considering the systemic impact of domestic and international factors and the primacy of internal and international structural constraints over foreign policy decision-makers, despite the political and ideological differences between Ahmadinejad and Rouhani, the two presidents' approaches to nuclear energy have not significantly diverged. The research method employed in this dissertation is explanatory and utilizes a causal-structural mechanism. The results indicate that the Ahmadinejad administration, from the outset, pursued its nuclear policy by severing relations with major powers and disregarding sanctions imposed by the United Nations and the United States. However, with the rise of Hassan Rouhani to power, although he initially pursued a path of engagement with major powers regarding nuclear energy—ultimately culminating in an agreement known as the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) with world powers—his administration eventually reverted to the same policies and orientations that had been adopted by the Ahmadinejad government. The reason behind
the similarity in nuclear policymaking between the two administrations, despite their distinct political perspectives, lies in the structure of the international system. The behavior of the Rouhani administration toward major powers on the nuclear energy issue, particularly after the U.S. withdrawal from the JCPOA, followed the same trajectory previously experienced by the Ahmadinejad administration. Given the primacy of structure over agents in the international system, political ideologies and partisan affiliations have not significantly influenced the foreign policy decisions of the Islamic Republic of Iran regarding nuclear energy. Instead, the structural constraints of the international system have been the determining factors shaping Iran's foreign policy in this domain.
ازغندی، علیرضا (1394). سیاست خارجی جمهورى اسلامی ایران: چارچوبها و جهتگیرىها. تهران: قومس.
باقری دولتآبادی، علی؛ شفیعی، محسن (1393). از هاشمی تا روحانی، بررسی سیاست خارجی ایران در پرتو نظریه سازهانگارى. تهران: تیسا.
بصیری، محمدعلی؛ قاسمی، مصطفی (١٣9٥). مواضع اتحادیه اروپا و آمریكا در پرونده هستهای ایران. اطلاعات سیاسی اقتصادى، شماره ٢٢٦-٢٢٥، ص١١٩-١٠٤.
خالوزاده، سعید (1385). ارزیابی گفتگوهاى سازنده بین جمهورى اسلامی ایران و اتحادیه اروپا (در نگاهی به سیاست خارجی جمهورى اسلامی ایران). تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی.
خالوزاده، سعید (1391). دیپلماسی تحریم اتحادیه اروپا در برابر برنامه هستهای ایران. پژوهشنامه سیاست بینالملل، شماره ١، ص٦٧-٥٠.
خلیلی، رضا (1393). انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و چشمانداز برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران. مطالعات راهبردى، شماره پیاپی ٦٣، ص١٥٤-١٢١.
خلیلی، رضا (1395). پیامدهای منطقهای و بینالمللی برجام. مطالعات راهبردی، 19(2)، ص131-158.
دارابی، علی؛ احدی، افسانه (1396). رسانه، سیاست خارجی و اجماعسازی در برنامه هستهای ایران: مطالعهای تطبیقی. روابط خارجی، شماره ١، ص٦٧-٣٣.
دارمی، سلیمه (1387). وقایعنگاری تحولات هستهای ایران در سال 1386. در: محمودرضا گلشنپژوه، پرونده هستهاى ایران: روندها و نظرها (٤). تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، ص٤٧-٩.
دریایی، محمدحسن (1394). مذاكرات هستهای برای حصول برنامه جامع اقدام مشترک تا بیانیه سوئیس (لوزان). در: اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی، تاریخچه انرژى هستهاى در ایران و جهان. تهران: وزارت امور خارجه، ص٦١٧-٥٨٧.
دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال (1384). گفتوگوهای هستهای ایران و اروپا: از آغاز تا نشست بروكسل. اطلاعات سیاسی اقتصادى، شماره ٢١٢-٢١١، ص٧١-٥٢.
دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال (١٣٨٨). سیاست خارجی جمهورى اسلامی ایران. تهران: سازمان سمت.
دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال؛ نوری، وحید (١٣٩٠). سیاست خارجی جمهورى اسلامی ایران در دوران اصولگرایی. تهران: دانشگاه امام صادق(ع).
زلفعلی فام، حسین (1394). دیپلماسی اعتدالگرا و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. مطالعات افكار عمومی، شماره ١٥، ص22.
زهرانی، مصطفی (1383). انتخاب مجدد بوش و جمهوری اسلامی ایران. سیاست خارجی، شماره پیاپی ٧١، ص٥٢٢- ٤٤٧.
سخنان روحانی با اعضای کابینه (24/04/1394). قابل دسترس در : http://www.president.ir
صالحی، علی اكبر (1394). جلیلی فكر میكرد برای اهداف خاصی راه مذاكره با آمریكا را باز كردهایم. دیپلمات، شماره ٣، ص٢٣-٢٤.
عباسی، مجید (١391). چالشهاى سیاست خارجی جمهورى اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در دوره پس از ١١ سپتامبر. تهران: دانشگاه امام صادق(ص).
عیوضی، محمدرحیم؛ نوازنی، علی (1393). بررسی مقایسهای سیاست خارجی دولت احمدینژاد و روحانی در مواجهه با سازمان ملل متحد. مطالعات دفاعی استراتژیك، شماره ٥٨، ص٧٤-٣٩.
غیور، رامین؛ جعفری، هانیه (1395). قدرت نرم و توافق هستهای ایران با كشورهای ١+٥. سیاست بینالملل، شماره ٢، ص٨٦-١١٨.
فلاحی، سارا (1386). بررسی مقایسهای دیپلماسی هستهای دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و محمود احمدینژاد: تا پایان قطعنامه ١٧٤٧ شورای امنیت. پژوهشنامه علوم سیاسی، شماره ٦، ص٨٦-٥٣.
قهرمانپور، رحمن (1395). سیاست خارجی و دیپلماسی هستهاى ایران. تهران: انتشارات تیسا.
گلشن پژوه محمودرضا (1383). پذیرش پروتكل الحاقی توسط ایران. در: پرونده هستهاى ایران: روندها و نظرها. تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، ص٦٩١-١٦٥.
گلشنپژوه، محمودرضا (1384). از آغاز فعالیت تأسیسات اصفهان تا بیستم مرداد ماه. در: پرونده هستهاى ایران(٢): روندها و نظرها. تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، ص٩٤-8٣.
مرد پشت پرده مذاكرات محرمانه ایران و آمریكا كیست؟/ تهران- واشنگتن از ماهها پیش مشغول مذاكرات سرّی بودند. پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (٤/٩/١٣٩٢). قابل دسترس در: https://www.entekhab.ir
موسویان، سید حسین (1394). روایت بحران هستهاى ایران: ناگفتههاى یك دیپلمات. ترجمه رحمن قهرمانپور. تهران: تیسا.
Buzan, B. (1984). Peace, Power, and Security:Contending Concepts in the Study of International the Relations. Journal of Peace Research, 21(2).
Duncombe, C. (2016). Representation, Recognition and Foreign Policy in the Iran-US Relationship. European Journal of International Relations, 22(3), p. 645-622.
Heinonen, O. (2014). The Iranian Nuclear Programme Practical Parameters for a Credible LongTerm Agreement. Henry Jackson Society.
Kamrava, M. (2008). The United States and Iran: A Dangerous but Contained Rivalary. Policy Brief, no. 9.
Kelly, R. (2013). The Nuclear Agreement with Iran. Norwegian institute of international Affair. URL= https://nupi.brage.unit.no/nupi-xmlui/bitstream/handle/11250/284736/Kelly+article.pdf?sequence=3
Kessler, G. (2007). The Confidant: Condoleezza Rice and the Creation of the Bush Legacy. London: Macmillan.
Mahapatra, Ch. (2016). US–Iran Nuclear Deal: Cohorts and Challenger. Contemporary Review of the Middle East, 3(1), p. 36-46.
Sterio, M. (2016). President Obama's Legacy: The Iran Nuclear Agreement? Case Western Reserve. Journal of International Law, 48(1), p. 82-69.
Vishwanathan, A. (2016). Iranian Nuclear Agreement: Understanding the Nonproliferation Paradigm. https://doi.org/10.1177/2347798916632321