تبیین مقایسه ای اصول ،هدفهاوروشهای تربیتی مولوی وهایدگر
محورهای موضوعی : روانشناسی و مشاورهجواد طاهری 1 , نورالدین قاضی 2 , فاطمه رحمنی 3
1 - استادیار ادبیات فارسی، گروهادبیات فارسی، دانشگاه آزاد واحد ابهر، ابهر، زنجان.
2 - استادیار ادبیات فارسی، گروه ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد واحد ابهر، ابهر، زنجان
3 - دانش آموخته دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان
کلید واژه: مولوی وهایدگر, تعلیم وتربیت, اصول تربیت, هدفهای تربیتی, روشهای تربیتی,
چکیده مقاله :
چکیدههدفاصلیاینمقاله تبیینمقایسه اصول،هدفهاوروشهای تربیتیجلال الدینمحمد بلخیبه عنوان برجسته ترین نماینده ی عرفان و مارتین هایدگربهعنوان یکی از شخصیت های بزرگ وجنجالی تفکر فلسفی قرن بیستماست.اینتحقیق ازنوعتحلیلی-توصیفیواستنتاجنظریاستکهبرگرفته از)مطالعهاسنادی(کتابخانهایمیباشد.در تحقیق حاضر اکثر یافته ها و نتایج با استناد بهمتون و منابع اصلی اخذ شده و سعی شده است از آراء محققانی که به موضوعمقالهمرتبط هستند نیزاستفاده شود.در اینپژوهشجهت استنتاج نتایج از روشهای تحلیل مفاهیم و متن استفاده شده است.مولویدر مثنوی،بیشتر به اخلاق و تربیت نظر دارد ومثل یکشیخ تربیتمیکوشد که خواننده رااز خود بیرون آورد و از او چیز تازهای بسازدوهایدگردر زمینه تربیتی فهم و تبیین شرایط وجودی را1.استادیار ادبیات فارسی، گروهادبیات فارسی، دانشگاه آزاد واحد ابهر، ابهر، زنجان.2.استادیار ادبیات فارسی، گروه ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد واحد ابهر، ابهر، زنجان.3.دانش آموخته دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان82/تبیینمقایسهای اصول ،هدفهاوروشهای تربیتی مولویوهایدگرمهم ترین هدف تعلیم و تربیت قرار می دهد ووظیفه اصلی متربی را رساندن فراگیر به فهم می داند.حالبا توجه بهاین کهاشتراکاتو افتراقات زیادی بیناهداف تربیتی هایدگرو مولویوجود دارد،آشناییبااهداف،اصولوروشهایتربیتیدردودیدگاه ومقایسهآنهابایکدیگرامری ضروری استو این امر ازآنرویکهمیتواندباعثایجادشناختو آگاهی،بروزروحیهنقادینسبتبهخطمشیهاوبرنامهریزیهایآموزشیشودمطلوبومفیداست.مهمترین نتیجه ای که می توان از اینپژوهش گرفت این است که، اصول تربیتی همیشه پایدار و فروع آن تابع زمان است و معرفت عرفانیمولوی و هستی شناسی و معرفت به آن در نظر هایدگر و به تبع آن تربیت در آثار آنان توانسته اصولواحدی عرضه نماید.باتوجهبهاینموضوعمهموناظربههدفاینپژوهشپیشنهادمیشودپژوهشیباعنوانبررسی تطبیقی رابطه وجودی انسان با عالم از دیدگاه هایدگر ومولوی انجامگیرد.