نقد و بررسی ادله عقلی وجوب دعوت به تشیع
محورهای موضوعی : کاوش های عقلی"مصطفی خدادادنژاد 1 , روح اله خدادادی 2
1 - استادیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز،اهواز،ایران
2 - استادیار و عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی،دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز،اهواز،ایران
کلید واژه: ولایت اهل بیت, دعوت به تشیع, قلع ماده فساد, اصول مذهب, هدایت اهل خلاف, حُسن عدل,
چکیده مقاله :
دعوت غیر شیعیان به مذهب تشیع به عنوان یکی از وظایفی که در ذهن عموم شیعیان مرتکز است، حکمی از احکام شرعی تکلیفی را داراست. روایات وارد شده در مسئله جواز یا عدم جواز دعوت به تشیع دو دسته هستند. بیشتر این روایات نهی از دعوت به تشیع دارند. اما با غض نظر از روایات موجود در این باب، آیا می توان استدلال عقلی برای اثبات وجوب دعوت به تشیع اقامه نمود؟ هدف از این پژوهش نقد و بررسی وجوه عقلی متصور برای اثبات وجوب دعوت به تشیع است. محقق در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی وجوه عقلی قابل طرح برای اثبات وجوب دعوت به تشیع را مورد کنکاش قرار داده است. از تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که دعوت به تشیع مصداق قلع ماده فساد است؛ و قلع ماده فساد عقلاً حسن است و این حُسن عقلی ملازمه دارد با وجوب شرعی. سایر وجوه قابل طرح در این مسئله مورد مناقشه قرار گرفتند.
Inviting non-Shiites to the Shiite religion as one of the duties that is concentrated in the minds of the general Shiites, has a ruling from the obligatory Shari'a rulings. There are two types of narrations on the issue of permissibility or non-permissibility of calling to Shiism. Most of these narrations forbid calling to Shiism. But regardless of the narrations in this chapter, is it possible to make a rational argument to prove the necessity of calling to Shiism? The purpose of this research is to criticize and examine the intellectual grounds for proving the necessity of calling to Shiism. In this article, the researcher has explored the rational aspects that can be proposed to prove the necessity of calling to Shiism with a descriptive-analytical method. From the analysis of the data, it was concluded that calling to Shiism is an example of corruption; And tin, the material of corruption, is intellectually good, and this intellectual good is connected with the Islamic obligation. Other issues that can be raised in this issue were disputed.