روششناسی سیدمرتضی عسکری در نقد تاریخی روایات
محورهای موضوعی : نقد روایات و متون حدیثی با کاربرد روشهای مطالعات تاریخیفاطمه کسرایی 1 , مجید معارف 2 , ملیحه السادات سیدرضادولابی 3
1 - دانشجوی دکتری علوم حدیث، دانشکدۀ اصول دین، تهران، ایران.
2 - استاد گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - استادیار گروه علوم حدیث، دانشکدۀ اصول دین، تهران، ایران.
کلید واژه: تاریخ, نقد متن, اعتبارسنجی, علامه عسکری, نقد درونی و بیرونی, احادیث جعلی,
چکیده مقاله :
مرتضی عسکری (1386-1293ش) که در ایران اغلب با عنوان علامه عسکری شناخته میشود از ناقدان حدیث در دوران معاصر است. وی با رویکرد نقدی به فهم و پاکسازی روایات در عرصههای متعددی مانند سیره، رجال، کلام و علوم قرآنی همت گماشت. بدین منظور از معیارهایی که حدیثپژوهان برای شناخت روایات سره از ناسره تعیین نمودند خاصّه ملاک تاریخ بهره فراوان برد. با تأمل بر آثار وی به دست میآید که روش او ناظر بر نقد سند و متن احادیث به صورت توأمان است. بهطوریکه در نقد بیرونی که با محوریت راوی به آن پرداخته به مؤلفههایی چون بررسی امکان حضور و سماع راوی از نظر تاریخی توجه داشته است، سنجش وثاقت راوی و شخصیتشناسی وی و تمایلات فرقهای از دیگر مواردی است که در نقد روایات به آن دقت نموده است. در نقد بیرونی با محوریت کتاب به بررسی وثاقت مؤلف و نسبت اثر به او، همزمان با تحقیق در صحت و سقم مطالب کتاب و نیز سلامت کتاب از جهت وحدت یا اختلاف نسخ دقت نمود. نقد درونی روایات با استفاده از ملاک تاریخ بررسی توافق روایات با حوادث مسلم تاریخ، توجه به تثبیت متن از جهاتی چون تخلیط یا تقطیعهای عمدی همچنین سنجش متن روایات با سیر تاریخ پیدایش فرق و عقاید گام دیگری است که عسکری در نقد تاریخی روایات پیموده است.
Contemporary thinker Sayyed Mortizā ‘Askari, realizing the dangerous harms that the forged hadiths have inflicted on Islam, tried to understand and purify the narrations in various fields such as Sira, Rijal, theology and Quranic sciences. Among the criteria which the contemporary hadith researchers determine for evaluating hadith authenticity, he benefited greatly from the element of reliable history. Through an analytical study of history and with a clear religious insight into the narrations, he revealed the truths that had been hidden from the eyes of many scholars and responded to many questions posed by orientalists and opponents. Reflecting on his works, it is obtained that his method was based on the isnad and content of hadiths. In his method of external criticism; discovering the degree of honesty and truth-seeking of the historian, restoring the narrator's credibility in addition to studying the chain of narrators, validating the book, were the elements which he considered, and in his way of internal critique; consolidation of the text, ensuring the accuracy of the narration, forming the family of the hadith, recognizing the meaning of the words in the narration and paying attention to the evolution of meanings and sectarian prejudices, were taken into account.
_||_