سیاستگذاری مولفههای سرزندگی در مدیریت فضای مابین ساختمان-های بلندمرتبه در راستای سیاستهای توسعه پایدار: شهرک گلستان سمنان
محورهای موضوعی : شهرسازیامیرحسین تکمیل 1 , مهدی توکلی کازرونی 2 , مهسا قانع 3 , سعید قانع 4
1 - دانشجوی دکتری شهرسازی، دانشگاه تهران، پردیس بین الملل کیش
2 - استادیارگروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز، شیراز، ایران
3 - دانشجوی دکتری شهرسازی، دانشگاه تهران، پردیس بین الملل کیش
4 - استادیار گروه مدیریت، واحد مسجدسلیمان، دانشگاه آزاد اسلامی، مسجدسلیمان، ایران
کلید واژه: بلندمرتبهسازی, سیاستگذاری سرزندگی, توسعه پایدار, روش ساختاری-تفسیری, شهرک گلستان سمنان,
چکیده مقاله :
ساختمانهای بلندمرتبه و بهطور مشخص بلندمرتبهسازی همواره مورد توجه بسیاری از معماران، طراحان و برنامهریزان شهری بوده است؛ بطوریکه سیاستگذاریهای مربوط به استفاده از روش-های بلندمرتبهسازی، به تدریج افزون بر کاربریهای اقتصادی، کاربریهای مسکونی را نیز در بر-گرفت و به مناطق پیرامونی شهرها گسترش یافت. اما آنچه اغلب نادیده گرفته میشود، فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه است. بی توجهی به این فضاها منجر به کاهش کیفیت زندگی خواهد شد. بنابراین سعی بر آن است تا با بهرهمندی از مولفههای سرزندگی بتوان به مدیریت این فضاها کمک کرد. از سوی دیگر با توجه به اینکه امروزه سیاستهای شهری در راستای اهداف و اصول توسعه پایدار هستند، این پژوهش بر آن است تا به تحلیل و بررسی مدیریت فضای مابین ساختمانهای بلندمرتبه با بهرهمندی از سیاستگذاری مولفههای سرزندگی در راستای توسعه پایدار بپردازد. در این راستا با بررسی مطالعات نظری 18 متغیر در پنج بعد دسترسی، کالبدی و کاربری، زیستمحیطی، تاسیسات و تجهیزات شهری و بعد اجتماعی تدوین گردیده است. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده گردید که توسط 18 متخصص تکمیل شده است. جهت تحلیل پرسشنامهها از روش ساختاری-تفسیری با کمک نرم افزار میک مک استفاده شد. در این روش متغیرها در چهار گروه متغیرهای دو وجهی (هدف و ریسک)، مستقل، تاثیرگذار و تاثیرپذیر تبیین میشوند. نتایج پژوهش نشان میدهد متغیرهای امنیت، روشنایی عملکردی، دسترسی به پارک، مبلمان شهری و فضای سبز بیشترین تاثیرگذاری و متغیرهای متغیرهای خوانایی و ایمنی به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری را دارند.
High-rise buildings and specifically high-rise construction have always been the focus of many designers, and urban planners. The widespread Usage policies of high-rise construction methods gradually included residential uses in addition to economic uses (industrial, office and commercial) and spread to the surrounding areas of cities. But what is often ignored are the spaces between high-rise buildings. Neglecting these spaces will lead to a decrease in the quality of life. Therefore, an attempt is made to help the management of these spaces by benefiting from the livability components. On the other hand, considering that today's urban policies are in line with the goals and principles of sustainable development, this research analyzes and examines the management of the space between high-rise buildings by benefiting from the politicisation of livability components in line with sustainable development. In this regard, theoretical studies of 18 variables in five dimensions, including access, physical and user, environmental, urban facilities and equipment, and social dimensions, have been compiled. A questionnaire was used to collect the data. Questionnaires were completed by 18 experts. The analysis of the questionnaires was done using the structural-interpretive method with the help of MicMac software. The structural-interpretive method is a method in which the relationships between variables are analyzed, especially in extensive systems with multiple dimensions. In this method, the variables are explained in five groups: relay variables (stake and target), influent, regulating, depending, and independent. The variables of access to the park, lack of air pollution, and pleasant smell have been identified as influent variables in the system. Relay variables (stakes), including security, functional lighting, and green space, were determined. Relay variables (target) are expressions of urban furniture, recreational use, and social interactions. Readability was also identified as an influential variable in the system. The variables of access to parking, access to public transportation, lack of noise pollution, public toilets, and safety were explained as independent variables in the system. Also, the variables of open theater, flooring, and lack of solid waste contamination have been identified as regulatory variables. Identifying the nature of variables in these five groups helps architects, designers, and urban planners choose policies related to the space between tall buildings. Thus, the results of the research show that the variables of security, functional lighting, access to the park, urban furniture, and green space have the most influence, and the variables of readability and safety have the least influence, respectively.
25
سیاستگذاری مولفههای سرزندگی در مدیریت فضای مابین ساختمانهای بلندمرتبه در راستای سیاستهای توسعه پایدار: شهرک گلستان سمنان
چکیده:
ساختمانهای بلندمرتبه و بهطور مشخص بلندمرتبهسازی همواره مورد توجه بسیاری از معماران، طراحان و برنامهریزان شهری بوده است؛ بطوریکه سیاستگذاریهای مربوط به استفاده از روشهای بلندمرتبهسازی، به تدریج افزون بر کاربریهای اقتصادی، کاربریهای مسکونی را نیز در برگرفت و به مناطق پیرامونی شهرها گسترش یافت. اما آنچه اغلب نادیده گرفته میشود، فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه است. بی توجهی به این فضاها منجر به کاهش کیفیت زندگی خواهد شد. بنابراین سعی بر آن است تا با بهرهمندی از مولفههای سرزندگی بتوان به مدیریت این فضاها کمک کرد. از سوی دیگر با توجه به اینکه امروزه سیاستهای شهری در راستای اهداف و اصول توسعه پایدار هستند، این پژوهش بر آن است تا به تحلیل و بررسی مدیریت فضای مابین ساختمانهای بلندمرتبه با بهرهمندی از سیاستگذاری مولفههای سرزندگی در راستای توسعه پایدار بپردازد. در این راستا با بررسی مطالعات نظری 18 متغیر در پنج بعد دسترسی، کالبدی و کاربری، زیستمحیطی، تاسیسات و تجهیزات شهری و بعد اجتماعی تدوین گردیده است. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده گردید که توسط 18 متخصص تکمیل شده است. جهت تحلیل پرسشنامهها از روش ساختاری-تفسیری با کمک نرم افزار میک مک استفاده شد. در این روش متغیرها در چهار گروه متغیرهای دو وجهی (هدف و ریسک)، مستقل، تاثیرگذار و تاثیرپذیر تبیین میشوند. نتایج پژوهش نشان میدهد متغیرهای امنیت، روشنایی عملکردی، دسترسی به پارک، مبلمان شهری و فضای سبز بیشترین تاثیرگذاری و متغیرهای متغیرهای خوانایی و ایمنی به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری را دارند.
کلید واژه ها: بلندمرتبهسازی، سیاستگذاری سرزندگی، توسعه پایدار،روش ساختاری-تفسیری، شهرک گلستان سمنان
مقدمه
امروزه نگاه به فضاهای عمومی بعنوان یک ضرورت اساسی در سیاستگذاریها و برنامههای توسعهشهری حکایت از بازتولید این فضاها در تقویت وجه فرهنگی/ اجتماعی شهر دارد. فضاهای عمومی امکان ایجاد ارتباط با دیگران، تبادل نظر، لذت بردن و گذراندن اوقات فراغت را فراهم میآورند (Dietrich and Kengye, 2016: 685-696). این فضاها محل تعاملات پیچیده بین ذینفعان متعددی هستند که تصمیمات و فعالیتهای آنها بر کیفیت مکانها تأثیر میگذارد (Zamanifard et al., 2018: 155-165). اهمیت توجه به فضاهای عمومی تا بدان جاست که در برخی مطالعات بر سرزندگی فضاهای عمومی تاکید بسیار شده است (Mushtaha et al., 2020: 872-889).
در این راستا یکی از فضاهای عمومی که اغلب نادیده گرفته میشود فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه است. مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است عمده توجه معماران، طراحان و سیاستمداران معطوف به ساختمانهای بلندمرتبه است (Ye et al., 2020: 26-33; Al-Kodmany, 2012: 255-269; Pal et al., 2021: 1-27; Behzadipour et al., 2021: 163-151) و کمتر توجهی به فضای میان آنها میشود. بیتوجهی به این فضاها منجر به کاهش کیفیت زندگی شهروندان خواهد شد. این در حالیست که بسیاری از مطالعات نشان میدهد بهرهمندی از سیاستهای سرزندگی منجر به ارتقا کیفیت زندگی خواهد شد.
از سوی دیگر مبحث سرزندگی و پایداری به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با یکدیگر دارند، بعنوان یکی از چالشهای بزرگ جهانی قرن شناخته شده است (del Mar Martínez-Bravo et al., 2019: 651-660). این دو مفهوم مهمترین و نهاییترین هدفی هستند که زندگی شهری به دنبال آن است (Wey and Huang, 2018: 9-27). از اینرو با توجه به اینکه امروزه توجه طراحان، برنامه ریزان و سیاستمداران شهری به اهداف و سیاستهای توسعه پایدار است؛ در پژوهش حاضر سعی بر آن است که سیاستگذاری مولفههای سرزندگی در راستای اهداف توسعه پایدار تبیین گردد.
نهایتا با توجه به توضیحات فوق می توان گفت پرداختن به موضوع سرزندگی در فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه از جمله مسائل مهم شهری می باشد که متاسفانه علیرغم اهمیت زیاد آن، بدان توجهی نمیگردد؛ بهگونهایی که در اکثر شهرهای کشورمان این فضاها بدون تمهیدات طراحی شده اند. شهرک گلستان نمونهایی از این دست فضاها است. شهرک گلستان واقع در شهر سمنان شهرک جدیدالحداثی است که با داشتن ساختمانهای بلندمرتبه و فضاهای رها شده پتانسیل مطالعه را دارد. لذا در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا به بررسی متغیرهای سرزندگی در مدیریت فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه با رویکرد توسعه پایدار در شهرک گلستان سمنان پرداخته شود.
در راستای تبیین مساله تحقیق، در پژوهش حاضر از روش ساختاری-تفسیری با رویکرد آیندهپژوهی با کمک نرم افزار میکمک1 استفاده شده است. نرمافزار میکمک، برای انجام تحلیل ساختاری در مطالعات آینده پژوهی کاربرد زیادی دارد. در این روش علاوه بر رتبهبندی متغیرها، میزان اثرگذاری و اثرپذیری متغیرها به صورت مستقیم و غیرمستقیم نیز مشخص میگردد. این در حالیاست که در سایر روشها تنها به رتبهبندی متغیرها پرداخته میشود. از این رو یکی از نوآوریهای پژوهش حاضر شناسایی ماهیت متغیرها از نظر میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری به صورت مستقیم و غیرمستقیم میباشد. این امر سیاستمدارن را در سیاستگذاری شهری یاری میرساند.
نهایتا با توجه به توضیحات فوق در پژوهش حاضر با هدف اصلی تحلیل و بررسی سیاستگذاریهای سرزندگی جهت مدیریت فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه مبتنی بر رویکرد توسعه پایدار در شهرک گلستان سمنان سعی شده به سوالات زیر پاسخ داده شود: متغیرهای سرزندگی همسو با اهداف و سیاستگذاری توسعه پایدار در فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه کدامند؟ تاثیرگذاری این متغیرها در شهرک گلستان تا چه میزان است؟
پیشینه نظری
فضای مابین ساختمانهای بلندمرتبه بعنوان نمونهایی از فضاهای عمومی شهری
ساخت بناهای بلندمرتبه از بدو پیدایش تمدن بشری تا به امروز همواره مورد توجه بسیاری بوده است. بطوریکه اکثر ساختمانهای بلند دنیا در ابتدا بهمنظور بهرهگیری بهتر از اراضی مراکز شهری در شهرهای بزرگ کشورهای توسعه یافته مورد استفاده قرار گرفتند. پس از چند دهه شهرهای بزرگ کشورهای در حال رشد نیز به تقلید از آنها و نیز بر حسب ضرورت، از ساختمانهای بلندمرتبه استفاده میکردند (Behzadipour et al., 2021: 163-151). استفاده فراگیر از روشهای بلندمرتبهسازی، به تدریج افزون بر کاربریهای اقتصادی (مانند کاربریهای صنعتی، اداری و تجاری) کاربریهای مسکونی را نیز در برگرفت و به مناطق پیرامونی شهرها گسترش یافت (Anabestani et al., 2015: 1-24).
متاسفانه امروزه علیرغم توجه زیاد به ساختمانهای بلندمرتبه، اجرای پروژههای ساختمانهایبلند که مستلزم جبران فضاهای باز اطراف آنها جهت عبور نوروهوا بوده، کمتر مورد توجه بوده است. اجرای این گونه پروژهها اغلب فاقد اصول کافی طراحی شهری و رهنمودهای طراحی معماری بوده و در نتیجه محیطهای شهری نامطلوبی را ایجاد کرده است که نارضایتی مردم را از ساختمانهای بلندمرتبه به دنبال دارد (Al-Kodmany, 2012: 255-269). در این زمینه فورد2 نیز توجه خود را به فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه معطوف کرده و کتابی نیز به همین نام نوشته است. به نظر او فضاهای بین ساختمانها به طرز شگفتانگیزی یکپارچه و متصل بهنظر میرسد. از اینرو میتوان گفت فضاهای بین ساختمانها نتیجه دل مشغولی او به رابطه ساختمانها با یکدیگر و چگونگی سازماندهی دسترسی و مرزهای آنها به مناطق اطراف است. بنابر نظر وی این فضاها در بررسی چگونگی تبدیل فضاها به مکان، خوانندگان را دعوت میکند تا فضاهایی را که هر روز با آنها مواجه میشوند و اغلب آنها را بدیهی میدانند، دوباره ببینند (Ford, 2000: 3).
باتوجه به توضیحات فوق و اهمیت توجه به فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه بعنوان فضاهای عمومی شهری، میتوان گفت علی رغم اهمیت فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه طراحی آن اغلب نادیده گرفته میشود که این امر منجر به کاهش سرزندگی و امنیت در فضاها میگردد. لذا توجه به آن لازم و ضروری بنظر میرسد. از این رو در ادامه ابتدا به معرفی سرزندگی و سپس به نقش متغیرهای سرزندگی در فضاهای شهری جهت ارتقا کیفیت زندگی با رویکرد توسعه پایدار پرداخته خواهد شد تا بتوان از سیاستگذاریهای سرزندگی جهت ارتقا کیفیت زندگی در فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه بهره جست.
دیدگاههای مختلف در خصوص سرزندگی
سرزندگی، علیرغم تکرار آن در ادبیات آموزشی و حرفهای، واژهای مبهم است که توسط گروههای مختلف بهطور متفاوتی به کار میرود. با اینحال، توجه روزافزون دانشگاهیان و متخصصان که درگیر مسائل سرزندگی هستند، نیاز به درک روشنی از سرزندگی به طور کلی، و سرزندگی شهری بهطور خاص را آشکار کرده است. از این رو در ادامه به بررسی دیدگاههای مختلف مفهوم سرزندگی پرداخته میشود.
سرزندگی یک مفهوم جامع و کلی بدون تعریف دقیق یا توافق جهانی است (Saitluanga, 2014: 541-559) و توسط گروههای مختلف تعاریف متفاوتی مطرح شده است. منشأ سرزندگی شهری سابقه طولانی دارد. در غرب، اندیشه سرزندگی را میتوان در یونان باستان جستجو کرد، جایی که فیلسوفان اغلب در خصوص روابط بین فعالیتهای انسانی و تأثیرات آن بر طبیعت میاندیشیدند (Omuta, 1988: 417-440). مفهوم سرزندگی در شهرسازی با کتاب مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا نوشته جین جیکوبز آغاز شد. پیشنهاد او ایجاد شهرهای مناسب، قابل سکونت و سرززنده برای سکونت انسانها بود (Jacobs, 2016: 32). بنا بر برخی مطالعات دیگر جنبش شهرهای سرزنده در دهه 1980-1990 در امریکا آغاز شد و از آنجا گسترش پیدا کرد (Hamraie, 2020: 407-430). سازمان بهداشت جهانی3 نیز مفهوم "سرزندگی" را در سال 1961 ارائه کرد که باید حداقل چهار شرط اساسی را داشته باشد: ایمنی، سلامتی، راحتی و آسایش (Liu et al., 2017: 99-107). همچنین سرزندگی در ایالات متحده مخفف «کیفیت زندگی» و «بهزیستی» تعریف شده است، اما بریتانیا، معنای دقیقتری را از سرزندگی ارائه میدهد که به پاکیزگی، ایمنی و وجود گیاهان در محیط محلی مربوط میشود (Ahmed et al., 2019: 165-182).
بنا بر مطالعات دیگر میتوان گفت سرزندگی به دیدگاههای متفاوت در خصوص کیفیت زندگی در محیط زندگی انسانها اشاره دارد (Yurui et al., 2020: 1-12; Liu et al., 2017: 99-107; Saitluanga, 2014: 541-559) و منجر به ارتقا کیفیت زندگی میشود (Shamsuddin et al., 2012: 167-178). به بیانی دیگر سرزندگی به کیفیت زندگی، استاندارد زندگی با رفاه عمومی یک جمعیت در یک محله، منطقه یا شهر خاص اشاره دارد. در برخی منابع سرزندگی بعنوان مجموع عواملی است که به کیفیت زندگی جامعه (شکوفایی اقتصادی، برابری و ثبات اجتماعی، فرصتهای آموزشی، امکانات تفریحی و فرهنگی و غیره) میافزاید (Okulicz-Kozaryn and Valente, 2019: 197-220).
در برخی مطالعات دیگر نیز آمده: سرزندگی تابع مرتبط با رفتار از تعامل بین ویژگیهای محیطی و ویژگیهای شخصی در محیط شهری است. «سرزندگی» به معنای تنوع فعالیتها در حوزه عمومی و تعدیل فضاهای شهری در چارچوب مبانی رفتاری است (Ahmed et al., 2019: 165-182). از سوی دیگر برخی از محققان، سرزندگی را به عنوان کیفیت (عینی) زندگی، رفاه، سطح زندگی یا قابلیت سکونت تعریف میکنند (Okulicz-Kozaryn and Valente, 2019: 197-220). برخی نیز معتقدند سرزندگی امری است ذهنی و با عباراتی همچون تصور، ادراک و حس تعلق و نشاط در ارتباط است (Ahmed et al., 2019: 165-182). تعریف دیگر برای سرزندگی، کیفیت مکان و مترادفهای آن است. مطابق با نظر برتون (2014)سرزندگی به معنای کیفیت محیطی یا کیفیت شهری است، که بعنوان «ویژگیهای فیزیکی جامعه، نحوه برنامهریزی، طراحی، توسعه و نگهداری آن» تعریف میشود (Okulicz-Kozaryn and Valente, 2019: 197-220).
علاوه بر مفاهیم گفته شده در خصوص سرزندگی، میتوان به نظریهپردازانی همچون یانگل، اپلیارد، جان لنگ، لینچ و مونتگومری اشاره کرد که درخصوص مفهوم سرزندگی صاحبنظر هستند. به طور مثال یانگل در مطالعات خود بیشتر به بحث مسائل اجتماعی پرداخته است، بطوریکه فضایی را سرزنده میداند که مردم به جای عبور، از آن برای درنگ کردن و ملاقات انتخاب میکنند. از معیارهای سرزندگی از نظر او می توان به جبهههای فعال جلویی ساختمانها، ارتباط مناسب بین فعالیتهای داخل و خارج ساختمانها، رعایت مقیاس انسانی فضاها و همچنین توجه به کیفیت طراحی اشاره کرد (Khusandam and Salvatian, 2019: 1-14). اپلیارد نیز یکی از اولین استفادهکنندگان از اصطلاح سرزندگی برای کاربرد در زمینههای فضایی خاص بود که نشان داد ویژگیهای فیزیکی خاص میتواند باعث سرزندگی مکان گردد (Hedayat Nejad Kashi et al., 2018: 75-107).
مونتگومری سرزندگی را در کنار تنوع از اجزای اصلی سازنده فعالیت در یک فضا برشمرده و سرزندگی را به تعداد افراد در طی تمام روز و شب، استفاده از خدمات، تعدد رخدادهای فرهنگی و مراسم طی سال، حضور فعالیتهای زندگی در خیابان و به طور کلی احساس زنده بودن مکان وابسته میداند (Khusandam and Salvatian, 2019: 1-14). لینچ نیز سرزندگی را به عنوان یکی از ابعاد عملکردی طراحی شهری مشخص کرد و آن را به عنوان معیاری توصیف کرد که از عملکردها، الزامات بیولوژیکی و ظرفیتهای انسانی پشتیبانی میکند. از دیدگاه وی سرزندگی میزان موفقیت اجتماعی فضای شهری را نشان میدهد (Hedayat Nejad Kashi et al., 2018: 75-107).
نهایتا با توجه به توضیحات فوق می توان گفت در مطالعات مختلف به متغیرهای سرزندگی اشاره شده است، متغیرهای مربوط به سرزندگی در مقیاسهای مختلف شناسایی شدهاند اما در هیچ کدام به موضوع سرزندگی در فضای میان ساختمانهای بلند مرتبه اشاره نشده است. از این رو با مطالعه دقیق مقالات در حوزه سرزندگی سعی گردید متغیرهایی استخراج گردد که متناسب با موضوع پژوهش حاضر باشند. همچنین با توجه به محدودیت پژوهش حاضر در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود و جمعبندی کامل متغیرها در جدول یک قابل مشاهده میباشد:
زانلا4 و همکاران در مطالعهایی به نام ارزیابی سرزندگی شهرها با ادغام رفاه انسان و اثرات زیست محیطی به متغیرهایی همچون تئاترروباز، فضای سبز، فقدان آلودگی هوا و امنیت اشاره کردند (726-695: 2015). ژان5 و همکاران به ارزیابی عوامل تعیین کننده رضایت از سرزندگی در چین پرداختهاند. آنها برای تحلیل عوامل تعیین کننده میزان رضایت از سرزندگی از متغیرهای دسترسی مناسب به ایستگاههای حملونقل عمومی، در دسترس بودن پارکینگ، فقدان آلودگی مواد زائد جامد و امنیت استفاده کردند (101-92: 2018). در مطالعه ایی مشابه زال نژاد6 و همکاران تأثیر اصول شهر سرزنده بر بهبود سطح رضایت شهروندان منطقه 4 تهران را بررسی کردند. در این راستا آنها متغیرهای دسترسی مناسب به ایستگاههای حملونقل عمومی، کاربریهای تفریحی، فضای سبز، فقدان آلودگی هوا، امنیت و تعاملات اجتماعی را جهت سنجش سرزندگی مورد بررسی قرار دادند (183-171: 2019). السای7 و همکاران نیز متغیرهای دردسترس بودن پارکینگ، کاربریهای تفریحی، ایمنی، فقدان آلودگی صوتی، روشنایی در شب، امنیت و تعاملات اجتماعی را جهت ارزیابی سرزندگی خیابانهای مسکونی در مصر را مورد آزمون و بررسی قرار دادند (755-745: 2019). سایر متغیرها نیز در جدول شماره یک جمعآوری شده است.
جدول شماره 1، شناسایی ابعاد و متغیرهای سرزندگی
ابعاد | شناسه | متغیر | منابع |
دسترسی |
X1 | دسترسی مناسب به ایستگاههای حملونقل عمومی | Wang et al., 2019; Alderton et al., 2019; Zhan et al., 2018; Baig et al., 2019; Kovacs-Györi et al., 2019; Paul, 2020; Zalnejad et al., 2019 |
X2 | دسترسی به پارک | Saitluanga, 2014; Alderton et al., 2019; Baig et al., 2019 | |
X3 | در دسترس بودن پارکینگ | Zhan et al., 2018; Paul, 2020; Elsawy et al., 2019 | |
کالبدی و کاربری |
X4 | کاربری های تفریحی و استراحت مثل زمین برای دوچرخه سواری، پیاده روی، اسکیت سواری و ... | Smeds et al., 2020; Saitluanga, 2014; Paul, 2020; Afryan et al., 2019; Zalnejad et al., 2019; Elsawy et al., 2019 |
X5 | تئاتر روباز بعنوان فضایی برای برگزاری جلسات و برنامه ها | Zanella et al., 2015; Baig et al., 2019 | |
X6 | خوانایی | Miles, 2004; Kovacs-Györi et al., 2019 | |
X7 | ایمنی (عدم وجود دست انداز، شیب مناسب و ...) | Miller et al., 2013; Saitluanga, 2014; Paul, 2020; Elsawy et al., 2019; Mouratidis and Yiannakou, 2022 | |
زیست محیطی | X8 | فضای سبز | Zanella et al., 2015; Saitluanga, 2014; Afryan et al., 2019; Zalnejad et al., 2019; Elsawy et al., 2019; Mouratidis and Yiannakou, 2022 |
X9 | فقدان آلودگی هوا | Saitluanga, 2014; Zanella et al., 2015; Miller et al., 2013; Saitluanga, 2014; Zalnejad et al., 2019; Elsawy et al., 2019 | |
X10 | فقدان آلودگی صوتی | Saitluanga, 2014; Miller et al., 2013; Saitluanga, 2014; Elsawy et al., 2019; Mouratidis and Yiannakou, 2022 | |
X11 | بوي مطبوع | Jaszczak et al., 2020 | |
X12 | فقدان آلودگی مواد زائد جامد | Zhan et al., 2018; Baig et al., 2019 | |
تاسیسات و تجهیزات شهری | X13 | روشنایی عملکردی (نماي شب) | Yurui et al., 2020; Baig et al., 2019; Elsawy et al., 2019 |
X14 | کف سازی | Yurui et al., 2020 | |
X15 | مبلمان شهري | Yurui et al., 2020; Kovacs-Györi et al., 2019 | |
X16 | توالت عمومی | Yurui et al., 2020; Paul, 2020 | |
اجتماعی | X17 | امنیت | Zanella et al., 2015; Miller et al., 2013; Zhan et al., 2018; Baig et al., 2019; Kovacs-Györi et al., 2019; Paul, 2020; Zalnejad et al., 2019; Elsawy et al., 2019 |
X18 | تعاملات اجتماعي | Yurui et al., 2020; Zalnejad et al., 2019; Elsawy et al., 2019 |
ارتباط سیاستگذاری مولفههای سرزندگی و فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه
مدیریت فضای بین ساختمانهای بلندمرتبه یکی از جنبههای مهم برنامهریزی شهری و به طور کلی شهرسازی است که میتواند بر سرزندگی فضاهای عمومی تأثیرگذار باشد. این در حالیست که هیچ سیاستگذاری خاصی برای رسیدگی به این موضوع وجود ندارد. به طوریکه تاکنون به سیاستگذاری مولفههای سرزندگی در فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه توجهی نشده است. عمده سیاستگذاریها مربوط به سرزندگی در فضاهای عمومی باز همچون میادین و خیابانها و یا در مقیاسهای بزرگتر همچون سرزندگی در محلهها، مناطق و شهرها بوده است. از اینرو پژوهش در خصوص سیاستگذاری مولفههای سرزندگی در فضاهای عمومی میتواند بینشی در مورد نحوه مدیریت فضای بین ساختمانهای بلندمرتبه ارائه دهد. با توجه به اینکه به تاکنون به طور مستقیم در خصوص فضای مابین ساختمانهای بلندمرتبه و سیاستگذاریهای سرزندگی مطالعهای نشده، در ادامه به چندین یافته از مطالعات اخیر که به طور غیر مستقیم به نقش و تاثیر سرزندگی اشاره شده است، پرداخته میشود:
به طور کلی مطالعات حاکی از آن است که فضاهای عمومی منجر به تشویق فعالیتهای متنوع انسانی شده و زیر بنای سرزندگی هستند (Zhang et al., 2022). بنابراین باید به شاخصهایی همچون دسترسی به فضاهای عمومی، برخورداری از امکانات اطراف، وجود دسترسی به حملونقل عمومی توجه کرد. از سوی دیگر از آنجایی که کیفیت فضاهای باز نسبت به عوامل دسترسی تأثیر بسزایی در تعداد بازدیدکنندگان دارد (Zhang et al., 2023)، ضروری است که فضای بین ساختمانهای بلندمرتبه به گونهای طراحی شود که کیفیت بالایی داشته باشد و برای بازدیدکنندگان جذاب باشد.
این امر میتواند با جانمایی کاربریهای تفریحی همچون طراحی فضا برای اسکیت سواری، دوچرخهسواری و پیادهروی (Smeds et al., 2020; Saitluanga, 2014; Paul, 2020; Afryan et al., 2019; Zalnejad et al., 2019; Elsawy et al., 2019)، ایجاد نور و روشنایی (Yurui et al., 2020; Baig et al., 2019; Elsawy et al., 2019)، ایجاد مبلمان مناسب (Yurui et al., 2020; Kovacs-Györi et al., 2019)، ایجاد ایمنی (Miller et al., 2013; Saitluanga, 2014; Paul, 2020; Elsawy et al., 2019; Mouratidis and Yiannakou, 2022) و ایجاد فضاهایی برای برگزاری جلسات محقق شود.
با توجه به توضیحات فوق در ادامه به اهمیت توجه به سرزندگی و پایداری در سیاستهای شهری پرداخته میشود.
اهمیت توجه به سرزندگی و پایداری در سیاستهای شهری
سرزندگی و پایداری به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با یکدیگر دارند، بعنوان یکی از چالشهای بزرگ جهانی قرن حاضر شناخته شدهاست (del Mar Martínez-Bravo et al., 2019: 651-660). مطالعه سرزندگی شهر نیاز به چشم انداز جامع دارد که همزمان عوامل گوناگون اما بهم پیوسته در حوزههای مختلف اقتصادی، محیط طبیعی و انسجام اجتماعی را مورد توجه قرار دهد (Martínez-Bravo et al., 2019: 651-660). از اینرو موضوع سرزندگی بعنوان یکی از مولفههای مهم مزیت رقابتی شناخته میشود (Zanella et al., 2015: 695-726). شهرهای سرزنده اغلب قابل پیادهروی هستند، در مقیاس انسانی طراحی شده اند و ترکیبی از گروه های اقتصادی اجتماعی دارند (Al-Thani et al., 2019: 1-25). در کنار این روندها، سرزندگی به یک پارامتر حیاتی و مهمتر از توسعه پایدار شهری تبدیل شده است (Liu et al., 2017: 99-107).
"سرزندگی" و "پایداری" از مفاهیم مشهور برنامهریزی شهری و گفتمان عمومی هستند (Gough, 2015: 145-160). این دو مفهوم مهمترین و نهاییترین هدفی هستند که زندگی شهری به دنبال آن است (Wey and Huang, 2018: 9-27). همچنین، در برخی مطالعات نشان داده شده سرزندگی بخشی از مفهوم پایداری است و بعنوان هدف و تئوری توسعه پایدار شهری عمل میکند. بهعبارت دیگر شهر سرزندگی چهره دیگر شهر پایدار است، زیرا دارای هدف اصلی است: یعنی دستیابی به توسعه نهایی با کمترین مصرف منابع و تأثیرات زیست محیطی برای اطمینان از رفاه انسان و زمین (Yassin, 2019: 251-259; Tang and Lee, 2016: 1-28).
از آنجایی که پایداری و سرزندگی نقش بسزایی در ارتقا کیفیت زندگی شهروندان دارد، برنامهریزی شهری تاکید ویژهای بر این دو مفهوم دارد (Wey and Huang, 2018: 9-27; Fu et al., 2019: 1-11). لذا برنامههای توسعه پایدار کشورها بهترتیب به برنامهریزی، طراحی، تحقق و ارتقا مداوم پایداری و سرزندگی شهرها و محله ها در مقیاسهای متوسط و خرد میپردازند (Al-Thani et al., 2019: 1-25). از سوی دیگر باید اشاره داشت، با وجود ارتباط نزدیک پایداری و سرزندگی این دو مفهوم دارای تفاوتهایی نیز هستند که در ادامه به تفاوتهای این دو مفهوم پرداخته میشود:
بنا بر برخی مطالعات پایداری مفهوم ایدهآلگراتری نسبت به سرزندگی است (Al-Thani et al., 2019: 1-25; Tomalty and Mallach, 2015: 51-70). پایداری مفهوم دست نیافتنی تلقی میشود که درک آن از نظر تئوری دشوار است، عملیاتی شدن و اجرای آن حتی دشوارتر است و بیشتر به سطح جهانی اشاره دارد (Gough, 2015: 145-160). همچنین پایداری بعنوان متعادل کننده اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی شناخته میشود. اما سرزندگی به زیرمجموعه اهداف پایداری گفته میشود که بهطور مستقیم بر اعضای جامعه تاثیر گذار است. دامنه سرزندگی نسبت به پایداری محدودتر است و بیشتر در مقیاس محلی سنجیده میشود (Stanislav and Chin, 2019: 1-11). سرزندگی مربوط به شرایط موجود در حال حاضر یک مکان برای دستیابی به اثرات فوری در تأمین نیازهای شهری جامعه ساکن است (Al-Thani et al., 2019: 1-25). سرزندگی و پایداری در زمینه و مفهوم نیز متفاوت است. سرزندگی یک مفهوم سیال دارد که بسته به ارزشها و زمینههای جامعه تغییر میکند، در حالیکه پایداری ثابت است و مجموعهای از اهداف بلند مدت را بر اساس سه بعد فرصت اقتصادی، کیفیت محیط و برابری اجتماعی دنبال میکند (Stanislav and Chin, 2019: 1-11).
با توجه به توضیحات فوق میتوان اشاره داشت سرزندگی و توسعه پایدار علاوه بر تمایزاتشان دارای وجه اشتراکات بسیار زیادی هستند. شهروندان با ادغام سرزندگی و اصول پایداری کیفیت زندگی بهتری را تجربه خواهند کرد. همچنین از آنجایی که سرزندگی به ارتقا کیفیت زندگی در ساعات مختلف شبانه روز میپردازد، میتوان با شناسایی مولفههای آن و تطبیق آن با اصول پایداری منجر به ارتقا کیفیت زندگی در ابعاد مختلف اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شد.
روش شناسی
روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و در آن رابطه علی و معلولی بررسی می شود. رابطه بین متغیرها از نوع علی است. در این پژوهش از دیدگاه متخصصین در حوزه شهری استفاده شده است. جهت انتخاب گروه متخصصین از روش نمونهگیری هدفمند استفاده گردید. معیارهای انتخاب خبرگان، تسلط نظری، تجـربه عملی، تمایل و توانایی مشارکت در پژوهش و دسترسی است. با بررسی مطالعات و مقالاتی که از مدل ساختاری-تفسیری بهره جستند مشخص شد تعداد متخصصین معمولا بین 14 تا 20 نفر میباشد. در نهایت 18 نفر از خبرگان و متخصصینی که در محدوده مورد مطالعه زندگی میکردند و یا با این محدوده آشنایی کامل داشتند منطبق بر معیارهای ذکر شده انتخاب گردید.
تحلیل ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میک مک8
روش ساختاری-تفسیری روشی است که در آن، روابط میان متغیرها به ویژه در سیستمهای گسترده با ابعاد متعدد تحلیل میشود. این روش یکی از پرکاربردترین روشها در آینده پژوهشی می باشد. در این روش، متغیرهای موثر بر سیستم در ماتریس N*N قرار میگیرند و براساس دیدگاه متخصین، در طیفی از صفر تا سه ارزشگذاری میشوند. جدولها و نمودارها که خروجی نرمافزار هستند، در درک ابعاد، روابط سیستم و چگونگی عمل آن در آینده بسیار تاثیرگذارند (Ranjbarnia et al., 2017: 891-905). در این راستا متغیرهای پژوهش منطبق بر مطالعات نظری و کتابخانهایی در پنج بعد شناسایی شدهاند (جدول شماره یک).
بررسی محدوده پژوهش
بستر پژوهش مورد مطالعه شهرک گلستان در شهر سمنان با اقلیم گرم و خشک میباشد (شکل یک). این شهرک در شمال شرقی شهر سمنان واقع شده و جز ساختوسازهای جدید محسوب میشود. در این محدوده ساختمانهای بلندمرتبهایی احداث شدهاند که در پژوهش حاضر به بررسی مجتمع پارک واقع در شهرک گلستان پرداخته میشود (شکل دو). مجتمع بلندمرتبه پارک توسط چهار معبر اصلی: شمال خیابان طبیعت و بلوار نگارستان، جنوب: بلوار گلستان، بلوار بهارستان و میدان شقایق محصور شده است. از مزیتهای این محدوده همجواری آن با پارک گلستان میباشد. در قسمت شمال شرقی این محدوده زمینهای بایری وجود دارد که در طرح جامع کاربریهای آموزشی، اداری، انتظامی، درمانی و ورزشی در نظر گرفته شده است.
بررسیهای میدانی صورت گرفته نشان میدهد تنها بر معماری داخلی بناها توجه شده و فضای میان ساختمانها بدون طراحی رها شده اند؛ و صرفا به طراحی فضای سبز بسنده شده است. این امر علاوه بر کاهش سرزندگی منجر به کاهش تعاملات اجتماعی و همچنین کاهش امنیت در این محدوده شده است. وجود زمینهای خالی از سکنه در قسمت شمال شرقی مجموعه نیز منجر به کاهش تردد ساکنین گردیده است. لذا با توجه به توضیحات فوق توجه و تمرکز به فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه در این محدوده لازم و ضروری بنظر میرسد.
شکل 1. معرفی محدوده مورد مطالعه
شکل 2. فضای مابین ساختمانهای بلندمرتبه شهرک گلستان سمنان
یافتههای پژوهش
همانطور که مطرح شد مطابق با مطالعات صورت گرفته 19 متغیر جهت سنجش سرزندگی در پنج بعد دسترسی، کالبدی، زیستمحیطی، تاسیسات و تجهیزات شهری و اجتماعی شناسایی شدهاند و با نرمافزار میکمک مورد تحلیل قرار گرفتند (جدول شماره یک).
نتایج بیانگر آن است که تعداد تکرار 2 بار و درجه پرشدگی 74.60% است که نشان میدهد عوامل انتخاب شده تاثیر زیادی بر هم گذاشتهاند. ماتریس این پژوهش بر اساس متغیرهای آماری با دو بار چرخش از مطلوبیت و بهینهگی 100% برخوردار بوده که حاکی از روایی بالای پرسشنامه و پاسخهای آن است (جدول شماره دو).
جدول شماره 2، تحلیل اولیه دادههای ماتریس اثرات متقاطع، منبع: نرم افزار میکمک
متغیر | اندازه ماتریس | تعداد تکرار | تعداد صفر | تعداد یک | تعداد دو | تعداد سه | مجموع | درجه پرشدگی |
مقدار | 18 | 2 | 67 | 52 | 56 | 149 | 257 | 32%/79 |
تبیین پراکنش متغیرها
پراكنش متغیرها در صفحه پراكندگی، حاكی از میزان پایداری و یا ناپایداری سیستم است. در سیستمهای پایدار پراکنش متغیرها به صورت L انگلیسی است؛ به این معنا که تعدادی از متغیرهای شناساییی شده دارای تاثیرگذاری و تاثیرپذیری بالایی میباشند. در سیستمهای ناپایدار متغیرها به صورت قطری در صفحه پراکنش قرار میگیرند و در اکثر موارد حالت بینابینی از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری را نشان میدهند. همانطور که در شکل دو نشان داده شده در پژوهش حاضر پراکنش متغیرها ناپایدار است. در سیستمهای ناپایدار متغیرهای تأثیرگذار (ناحیه یک)، دو وجهی (ناحیه دو)، تنظیمی (ناحیه پنج)، تأثیرپذیر (ناحیه سه) و مستقل (ناحیه چهار) قابل مشاهده است.
شکل 2، پراکنش متغیرها در پلان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری مستقیم برگرفته از نرم افزار میکمک
گونه شناسی متغیرها در نرم افزار میک مک
محل قرار گرفتن متغیرها در خروجی نرم افزار میکمک بر اساس تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متغیرها میباشد. در این راستا میتوان گفت متغیرها در پنج گروه متغیرهای تاثیرگذار (ناحیه یک)، متغیرهای دو وجهی (شامل متغیرهای هدف و متغیرهای ریسک) در ناحیه دو، متغیرهای تاثیرپذیر (ناحیه سه)، متغیرهای مستقل (ناحیه چهار) و نهایتا متغیرهای تنظیمی در ناحیه پنج جانمایی میشوند. در جدول شماره سه وضعیت هر یک از متغیرها نمایش داده شده است.
جدول شماره 3، وضعیت متغیرها براساس خروجی نرم افزار میکمک
گونه شناسی متغیرها |
متغیرهای شناسایی شده | بعد |
همسو با سایر پژوهشها |
مغایر با سایر پژوهشها | |||||
دسترسی عمومی | کالبدی و کاربری | زیست محیطی | تاسیسات و تجهیزات شهری | اجتماعی | |||||
متغیرهای تاثیرگذار | دسترسی به پارک |
|
|
|
|
| Saitluanga, 2014; Alderton et al., 2019; Zhan et al., 2018; Baig et al., 2019 |
- | |
فقدان آلودگی هوا |
|
|
|
|
| ||||
بوی مطبوع |
|
|
|
|
| ||||
متغیرهای دو وجهی | ریسک | امنیت |
|
|
|
|
|
تا کنون مطالعه ایی در این خصوص صورت نگرفته است
| |
روشنایی عملکردی |
|
|
|
|
| ||||
فضای سبز |
|
|
|
|
| ||||
هدف | مبلمان شهری |
|
|
|
|
| |||
کاربری تفریحی |
|
|
|
|
| ||||
تعاملات اجتماعی |
|
|
|
|
| ||||
متغیرهای تاثیرپذیر | خوانایی |
|
|
|
|
| تا کنون مطالعه ایی در این خصوص صورت نگرفته است | ||
متغیرهای مستقل | دسترسی به پارکینگ |
|
|
|
|
|
- | Saitluanga, 2014; Alderton et al., 2019 | |
دسترسی به ایستگاه حمل و نقل عمومی |
|
|
|
|
| ||||
فقدان آلودگی صوتی |
|
|
|
|
| ||||
توالت عمومی |
|
|
|
|
| ||||
ایمنی |
|
|
| / |
| ||||
متغیرهای تنظیمی | تئاتر روباز |
| / | / | / |
| تا کنون مطالعه ایی در این خصوص صورت نگرفته است
| ||
کف سازی |
|
|
|
|
| ||||
فقدان آلودگی مواد جامد |
|
|
|
|
|
طبقهبندی متغیرها بر اساس میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری
یکی از ویژگیهای بهرهمندی از تحلیل ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میکمک رتبهبندی متغیرها بر اساس اثرگذاری و اثرپذیری متغیرها نسبت به یکدیگر به صورت مستقیم و غیرمستقیم است که در شکل سه نمایش داده شده است. به طور مثال همانطور که در شکل سه (الف) نشان داده شده متغیر امنیت (X17) دارای بیشترین اثرگذاری به صورت مستقیم و غیرمستقیم میباشد. متغیر روشنایی عملکردی (X13) نیز در رتبهبندی اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم در رتبههای مشابهی قرار گرفته است. اما متغیر دسترسی به پارک (X2) در رتبه سوم اثرگذاری به صورت مستقیم و رتبه چهارم اثرگذاری غیرمستقیم قرار گرفته است. همچنین متغيرهاي دسترسی به پارکینگ (X3) و خوانایی (X6) دارای کمترین میزان اثرگذاری به صورت مستقيم و غيرمستقيم را دارند. برای سایر متغیرها نیز این مقایسه مشهود است.
مطابق با شکل سه (ب) متغیرهای تعاملات اجتماعی (X18) و امنیت (X17) بهترتیب بیشترین میزان اثرپذیری به صورت مستقیم و غیرمستقیم را دارا هستند. متغیر دسترسی به پارکینگ (X3) نیز کمترین میزان اثرپذیری به صورت مستقیم و غیر مستقیم را دارد. رتبه بنديها و مقايسه ميان اثرگذاري و اثرپذیری به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم معماران، طراحان و برنامهریزان شهری را جهت اخذ سیاستهای اجرایی در خصوص تحققپذیری سرزندگی در فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه رهنمود میسازد.
شکل 3الف. طبقهبندی متغیرها بر اساس میزان اثرگذاری آنها به صورت مستقیم و غیر مستقیم و 3ب. طبقهبندی متغیرها بر اساس میزان اثرپذیری آنها به صورت مستقیم و غیر مستقیم
همچنین با توجه به اعداد پرسشنامهایی که توسط متخصصین به صورت ماتریس تکمیل شده است (صفر، یک، دو و سه)، نرم افزار میکمک رابطه آنها را محاسبه کرده و برای هر متغیر یک امتیاز عددی در نظر میگیرد. لازم به ذکر است با توجه به اینکه برای محاسبه میزان اثرگذاریهای غیرمستقیم، نرم افزار، ماتریس را چندبار به توان میرساند، جمع اثرگذاری و اثرپذیری غیرمستقیم اعداد چندرقمی خواهد شد که مقایسه آنها بسیار سخت و دشوار است. لذا در نرم افزار اعداد در مقیاس ده هزار ارائه می گردد (جدول شماره چهار). نهایتا بر اساس امتیاز داده شده میزان اثرگذاری و اثرپذیری متغیرها به صورت مستقیم و غیرمستقیم رتبهبندی می گردد.
به طور مثال متغیرهای امنیت (X17) با 734 امتیاز، روشنایی عملکردی (X13) با 685 امتیاز دسترسی به پارک (X2) با 668 امتیاز بیشترین میزان اثرگذاری به صورت مستقیم را دارند. این یافته همسو با برخی از مطالعات خارجی است (Zanella et al., 2015: 695-726; Saitluanga, 2014: 541-559; Alderton et al., 2019; Yurui et al., 2020: 1-12).
متغیرهای خوانایی (X6) با 326 و دسترسی به پارکینگ (X3) با 358 امتیاز به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری مستقیم را دارند. این یافته مغایر با برخی مطالعات در این زمینه است (Zhan et al., 2018; Kovacs-Györi et al., 2019; Paul, 2020; Elsawy et al., 2019). همچنین متغیرهای تعاملات اجتماعی (X18) (783)، امنیت (X17) (766) و مبلمان شهری (X15) (750) به ترتیب بیشترین میزان اثرپذیری به صورت مستقیم و متغیرهای دسترسی به پارکینگ (X3) (358) و ایمنی (X7) (375) به ترتیب کمترین میزان اثرپذیری را دارا میباشند. اثرگذاری و اثرپذیری غیرمستقیم نیز به همین ترتیب در جدول چهار قابل مشاهده است.
جدول شماره 4، امتیاز اثر گذاري و اثر پذيري متغیرها به صورت مستقیم و غیر مستقیم
Rank | Label | Direct influence | Label | Direct dependence | Label | Indirect influence | Label | Indirect dependence |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
1 | X17 | 734 | X18 | 783 | X17 | 708 | X18 | 760 |
2 | X13 | 685 | X17 | 766 | X13 | 665 | X17 | 751 |
3 | X2 | 668 | X15 | 750 | X15 | 656 | X15 | 741 |
4 | X15 | 668 | X4 | 652 | X2 | 649 | X4 | 669 |
5 | X8 | 636 | X13 | 652 | X8 | 633 | X13 | 656 |
6 | X4 | 570 | X8 | 636 | X9 | 579 | X5 | 653 |
7 | X9 | 570 | X5 | 619 | X18 | 572 | X6 | 638 |
8 | X18 | 570 | X6 | 619 | X4 | 572 | X8 | 629 |
9 | X5 | 554 | X14 | 554 | X5 | 555 | X14 | 580 |
10 | X11 | 554 | X12 | 538 | X11 | 554 | X12 | 549 |
11 | X14 | 554 | X9 | 522 | X12 | 551 | X9 | 502 |
12 | X12 | 538 | X11 | 473 | X14 | 541 | X16 | 495 |
13 | X10 | 522 | X16 | 473 | X10 | 538 | X11 | 454 |
14 | X1 | 505 | X10 | 456 | X1 | 513 | X10 | 442 |
15 | X7 | 489 | X1 | 391 | X16 | 503 | X7 | 399 |
16 | X16 | 489 | X2 | 375 | X7 | 482 | X1 | 368 |
17 | X3 | 358 | X7 | 375 | X3 | 371 | X2 | 359 |
18 | X6 | 326 | X3 | 358 | X6 | 350 | X3 | 348 |
نتیجهگیری و پیشنهادات
فضاهای عمومی شهری مهمترین بخشهای شهر را تشکیل میدهند و مکانهایی برای برخوردها و کنشهای متقابل میان افراد هستند. در این راستا یکی از فضاهای عمومی مهم شهری که اغلب مورد غفلت واقع میشود، فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه است. عدم توجه کافی به فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه منجر به کاهش کیفیت زندگی در اینگونه فضاها میشود. از سوی دیگر با توجه به اینکه امروزه بسیاری از سیاستهای شهری همسو با اهداف و سیاستهای توسعه پایدار میباشد، پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی مولفههای سرزندگی در مدیریت فضاهای میان ساختمانهای بلندمرتبه با رویکرد توسعه پایدار در شهرک گلستان سمنان به مطالعه درآمده است.
از اینرو متغیرهای سرزندگی از مطالعات نظری استخراج گردید که در پنج بعد تبیین شد: بعد دسترسی: دسترسی مناسب به ایستگاههای حملونقل عمومی، دسترسی به پارک، در دسترس بودن پارکینگ؛ بعد کالبدی و کاربری: کاربریهای تفریحی و استراحت مثل زمین برای دوچرخهسواری، پیادهروی، اسکیتسواری و ...، تئاتر روباز بعنوان فضایی برای برگزاری جلسات و برنامهها، خوانایی و ایمنی (عدم وجود دستانداز و شیب مناسب)؛ بعد زیستمحیطی: فضای سبز، فقدان آلودگی هوا، فقدان آلودگی صوتی، بوي مطبوع و فقدان آلودگی مواد زائد جامد؛ بعد تاسیسات و تجهیزات شهری: روشنایی عملکردی (نماي شب)، کفسازی، مبلمان شهري و توالت عمومی؛ بعد اجتماعی: امنیت و تعاملات اجتماعی.
در گام بعدی با توجه به نوآوری پژوهش و تحلیل سیاستگذاری متغیرهای سرزندگی سعی گردید علاوه بر شناسایی متغیرها، میزان اثرگذاری و اثرپذیری آنها از یکدیگر به صورت مستقیم و غیرمستقیم تبیین گردد. نتایج استخراج شده از نرمافزار میکمک نشان میدهد:
- به ترتیب متغیرهای امنیت، روشنایی عملکردی، دسترسی به پارک، مبلمان شهری و فضای سبز بیشترین تاثیرگذاری به صورت مستقیم را در ایجاد سرزندگی دارند.
- متغیرهای تعاملات اجتماعی، امنیت، مبلمان شهری، کاربریهای تفریحی و استراحت و روشنایی عملکردی بیشترین تاثیرپذیری به صورت مستقیم را دارند.
- متغیرهای خوانایی و در دسترس بودن پارکینگ به ترتیب کمترین میزان اثرگذاری به صورت مستقیم را دارند.
- متغیرهای خوانایی و ایمنی نیز کمترین میزان اثرپذیری به صورت مستقیم را در خلق سرزندگی در میان ساختمانهای بلند مرتبه دارند.
- متغیرهای امنیت، روشنایی عملکردی، مبلمان شهری، دسترسی به پارک، و فضای سبز بیشترین میزان اثرگذاری به صورت غیرمستقیم را دارند.
- متغیرهای تعاملات اجتماعی، امنیت، مبلمان شهری، کاربریهای تفریحی و روشنایی عملکردی نیز بیشترین تاثیرپذیری به صورت غیرمستقیم را دارند.
همچنین لازم به ذکر است که با توجه به رویکرد پژوهش حاضر متغیرهای سرزندگی برآمده از مطالعات نظری، همگی در راستای اهداف و سیاستهای توسعه پایدار می باشند. نهایتا با توجه به سهم این پژوهش در دانش طراحی شهری، این مقاله سعی دارد یافتههای جدیدی را در مورد تبیین اثرگذاری و اثرپذیری متغیرها به صورت مستقیم و غیرمستقیم اضافه کند. پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی به تبیین نقش فرهنگ و شرایط اقلیمی بر میزان اثرگذاری متغیرها مطالعات تطبیقی صورت گیرد.
پیشنهادات
بر اساس توضیحات بیان شده، برخی از سیاستگذاریهای بالقوه که می تواند در مدیریت فضای بین ساختمان های بلند اجرا شود به شرح زیر میباشد:
- ایجاد تجهیزات نور و روشنایی: بهرهمندی از تجهیزات نور و روشنایی عملکردی در شب جهت افزایش امنیت و زیبایی بصری.
- ایجاد کاربریهای تفریحی و استراحت: جانمایی کاربریهای تفریحی و استراحت همچون طراحی فضا برای ورزشهای گوناگون مانند اسکیتسورای، دوچرخهسواری، پیادهروی و ... ،طراحی فضا برای برگذاری جلسات در فضای میان ساختمانهای بلندمرتبه.
- ایجاد مبلمان شهری: استفاده از گونههای متنوع مبلمان جهت تعاملات اجتماعی، گفتوگو، برگزرای جلسات در فضای میان ساختمانهای بلند مرتبه.
- ترویج فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در فضای مابین ساختمانها، ایجاد فضاهایی برای تعامل و ارتباط افراد، تشویق به مشارکت و شرکت در فعالیتهای مشترک جامعه.
- ایجاد فضاهای سبز: احداث باغها و فضاهای سبز در فضای مابین ساختمانها به منظور بهبود کیفیت هوای منطقه، جذب دیاکسید کربن، کاهش اثرات جزئیات حرارتی و بهبود زیبایی و آرامش بصری فضاها.
- ارتقای امنیت فضای مابین: اتخاذ سیاستها و اقداماتی برای افزایش امنیت در فضای مابین ساختمانها، از جمله نصب دوربینهای مداربسته، تأمین نورپردازی مناسب و ایجاد سیستمهای اطلاعرسانی و هشداردهی در مواقع ضروری.
- طراحی فضاهای باز و عمومی: ایجاد فضاهای باز مناسب، پارکها، باغها و میدانها به منظور فراهم کردن فضاهایی برای تفریح، استراحت و تعامل اجتماعی ساکنان و کاربران.
منابع
Afryan, R., & Roychansyah, M. S. (2019). Livability Level As A Guideline Of Arrangement Of Suprapto Road City Walk Corridor In Bengkulu City. Journal of Architectural Research and Design Studies, 3(1), 24-37.
Ahmed, N. O., El-Halafawy, A. M., & Amin, A. M. (2019). A critical review of urban livability. European Journal of Sustainable Development, 8(1), 165-182.
Anabestani, Aliakbar, Javanshir, Mahdi, & Anabestani, Zahra. (2015). Adaptive Comparson of Multi-Criteria Decision-Making Methids in Optimal Locating of Tall Builfings (Case study: Region 9 Mashhad Municipality). JOURNAL OF SPATIAL PLANNING, 5(3 (18)), 1-24. SID. (In persian)
Al-Thani, S. K., Amato, A., Koç, M., & Al-Ghamdi, S. G. (2019). Urban sustainability and livability: an analysis of Doha’s urban-form and possible mitigation strategies. Sustainability, 11(3), 786.
Al-Kodmany, K. (2012). Guidelines for tall buildings development. International Journal of High-Rise Buildings, 1(4), 255-269.
Kovacs-Györi, A., Cabrera-Barona, P., Resch, B., Mehaffy, M., & Blaschke, T. (2019). Assessing and representing livability through the analysis of residential preference. Sustainability, 11(18), 4934.
Behzadipour, Hamed. Daudpur, Venus. Zabihi, Hossein. (1400). Analyzing the relationship between high-rise buildings and citizens' environmental perception using the spatial arrangement method, case study: District 22 of Tehran. ArmanShahr architecture and urban planning. No. 37. pp. 163-151. (In persian)
Baig, F., Rana, I. A., & Talpur, M. A. H. (2019). Determining factors influencing residents’ satisfaction regarding urban livability in Pakistan. International Journal of Community well-being, 2, 91-110.
Del Mar Martínez-Bravo, M., Martínez-del-Río, J., & Antolín-López, R. (2019). Trade-offs among urban sustainability, pollution and livability in European cities. Journal of Cleaner Production, 224, 651-660.
Dietrich, U., & Kengyel, N. (2016). What makes a public open space liveable? WIT Transactions on Ecology and the Environment, 204, 685-696.
Elsawy, A. A., Ayad, H. M., & Saadallah, D. (2019). Assessing livability of residential streets–case study: el-Attarin, Alexandria, Egypt. Alexandria Engineering Journal, 58(2), 745-755.
Fu, B., Yu, D., & Zhang, Y. (2019). The livable urban landscape: GIS and remote sensing extracted land use assessment for urban livability in Changchun Proper, China. Land Use Policy, 87, 104048.
Ford, L., & Ford, L. R. (2000). The spaces between buildings. JHU Press.
Gough, M. Z. (2015). Reconciling livability and sustainability: Conceptual and practical implications for planning. Journal of Planning Education and Research, 35(2), 145-160.
Hamraie, A. (2020). Alterlivability: Speculative Design Fiction and the Urban Good Life in Starhawk’s Fifth Sacred Thing and City of Refuge. Environmental Humanities, 12(2), 407-430.
Hedayat Nejad Kashi, Seyed Mostafi, Hadiani, Zohra, Hajinejad, Ali, and Asgari, Ali. (2018). Interdisciplinary conceptual urban vitality (study of principles, dimensions and indicators). Urban structure and function studies, 6(20), 75-107. (In persian)
Jacobs, J. (2016). The death and life of great American cities. Vintage.
Jaszczak, A., Kristianova, K., Wasilewska, O., & Dunisijevic-Bojovic, D. (2020). Concepts of" Biophilia" and" Livability" in the context of social perception of public space in cities. Przestrzeń i Forma, (42), 133-146.
Khusandam, Maryam, and Salvatian, Seyedah Mamek. (2019). Explanation of effective factors in enhancing citizens' sense of vitality in cultural buildings (case study: Rasht city). Architecture, 3(14), 1-14. (In persian)
Pal, S., Raj, R., & Anbukumar, S. (2021). Comparative study of wind induced mutual interference effects on square and fish-plan shape tall buildings. Sādhanā, 46(2), 1-27.
Liu, J., Nijkamp, P., Huang, X., & Lin, D. (2017). Urban livability and tourism development in China: Analysis of sustainable development by means of spatial panel data. Habitat international, 68, 99-107.
Miles, M. (2004). Legibility and liveability: a critique. Perspectivas Urbanas/Urban Perspectives. 2004, núm. 5.
Miller, H. J., Witlox, F., & Tribby, C. P. (2013). Developing context-sensitive livability indicators for transportation planning: a measurement framework. Journal of Transport Geography, 26, 51-64.
Mouratidis, K., & Yiannakou, A. (2022). What makes cities livable? Determinants of neighborhood satisfaction and neighborhood happiness in different contexts. Land use policy, 112, 105855.
Mushtaha, E., Alsyouf, I., Al Labadi, L., Hamad, R., Khatib, N., & Al Mutawa, M. (2020). Application of AHP and a mathematical index to estimate livability in tourist districts: The case of Al Qasba in Sharjah. Frontiers of Architectural Research, 9(4), 872-889.
Omuta, G. E. (1988). The quality of urban life and the perception of livability: A case study of neighbourhoods in Benin City, Nigeria. Social Indicators Research, 20(4), 417-440.
Okulicz-Kozaryn, A., & Valente, R. R. (2019). Livability and subjective well-being across European cities. Applied Research in Quality of Life, 14(1), 197-220.
Paul, A. (2020). Developing a methodology for assessing livability potential: An evidence from a metropolitan urban agglomeration (MUA) in Kolkata, India. Habitat International, 105, 102263.
Ranjbarnia, Behzad, Raushi, Shahrivar, and Pourmohammadi, Mohammadreza. (2017). Analysis of factors affecting sustainable urban development with an emphasis on the digital divide, using the Mick McFuzzy method (case study: Tabriz 2018). Human Geography Research (Geographic Research), 50(4), 891-905. (In persian)
Saitluanga, B. L. (2014). Spatial pattern of urban livability in Himalayan Region: A case of Aizawl City, India. Social indicators research, 117(2), 541-559.
Seidin, S., and Aqli Moghadam, K. (2014). The effect of high-rise development on the flexibility of the environment and its sustainability. Armanshahr architecture and urban planning, -(15), 235-243. (In persian)
Shamsuddin, S., Hassan, N. R. A., & Bilyamin, S. F. I. (2012). Walkable environment in increasing the liveability of a city. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 50, 167-178.
Stanislav, A., & Chin, J. T. (2019). Evaluating livability and perceived values of sustainable neighborhood design: New Urbanism and original urban suburbs. Sustainable cities and society, 47, 101517.
Tang, H. T., & Lee, Y. M. (2016). The making of sustainable urban development: a synthesis framework. Sustainability, 8(5), 492.
Tomalty, R., & Mallach, A. (2015). Differences in Livability and Sustainability. In America’s Urban Future (pp. 51-70). Island Press, Washington, DC.
Wang, Y., Deng, Q., & Ji, S. (2017). Applying Third Place Theory in Mobile Social Media Research: The Physical-Virtual Integration. In CONF-IRM (p. 4).
Wey, W. M., & Huang, J. Y. (2018). Urban sustainable transportation planning strategies for livable City's quality of life. Habitat International, 82, 9-27.
Yassin, H. H. (2019). Livable city: An approach to pedestrianization through tactical urbanism. Alexandria Engineering Journal, 58(1), 251-259.
Ye, Y., Wang, Z., Dong, N., & Zhou, X. (2020). Tall Buildings’ Lower Public Spaces: Impact on Health and Behavior. CTBUH J, 1, 26-33.
Yurui, L., Luyin, Q., Qianyi, W., & Karácsonyi, D. (2020). Towards the evaluation of rural livability in China: Theoretical framework and empirical case study. Habitat International, 105, 102241.
Zamanifard, H., Alizadeh, T., & Bosman, C. (2018). Towards a framework of public space governance. Cities, 78, 155-165.
Zanella, A., Camanho, A. S., & Dias, T. G. (2015). The assessment of cities’ livability integrating human wellbeing and environmental impact. Annals of Operations Research, 226(1), 695-726.
Zhan, D., Kwan, M. P., Zhang, W., Fan, J., Yu, J., & Dang, Y. (2018). Assessment and determinants of satisfaction with urban livability in China. Cities, 79, 92-101.
Zhang, F., Liu, Q., & Zhou, X. (2022). Vitality evaluation of public spaces in historical and cultural blocks based on multi-source data, a case study of Suzhou Changmen. Sustainability, 14(21), 14040.
Zhang, D., Ling, G. H. T., Misnan, S. H. B., & Fang, M. (2023). A Systematic Review of Factors Influencing the Vitality of Public Open Spaces: A Novel Perspective Using Social–Ecological Model (SEM). Sustainability, 15(6), 5235.
Zalnejad, K., Hossein, S. F., & Alipour, Y. (2019). The Impact of Livable City’s Principles on Improving Satisfaction Level of Citizens; Case Study: District 4 of Region 4 of Tehran Municipality. Armanshahr Architecture & Urban Development, 12(28), 171-183.
Politicization of livability components in managing the space between high-rise buildings with sustainable development policies approach: Golestan Semnan
Abstract:
High-rise buildings and specifically high-rise construction have always been the focus of many architects, designers, and urban planners. The widespread Usage policies of high-rise construction methods gradually included residential uses in addition to economic uses (such as industrial, office, and commercial uses) and spread to the surrounding areas of cities. But what is often ignored are the spaces between high-rise buildings. Neglecting these spaces will lead to a decrease in the quality of life. Therefore, an attempt is made to help the management of these spaces by benefiting from the livability components. On the other hand, considering that today's urban policies are in line with the goals and principles of sustainable development, this research analyzes and examines the management of the space between high-rise buildings by benefiting from the politicisation of livability components in line with sustainable development. In this regard, theoretical studies of 18 variables in five dimensions, including access, physical and user, environmental, urban facilities and equipment, and social dimensions, have been compiled. A questionnaire was used to collect the data. Questionnaires were completed by 18 experts. The analysis of the questionnaires was done using the structural-interpretive method with the help of MicMac software. The structural-interpretive method is a method in which the relationships between variables are analyzed, especially in extensive systems with multiple dimensions. In this method, the variables are explained in five groups: relay variables (stake and target), influent, regulating, depending, and independent. The variables of access to the park, lack of air pollution, and pleasant smell have been identified as influent variables in the system. Relay variables (stakes), including security, functional lighting, and green space, were determined. Relay variables (target) are expressions of urban furniture, recreational use, and social interactions. Readability was also identified as an influential variable in the system. The variables of access to parking, access to public transportation, lack of noise pollution, public toilets, and safety were explained as independent variables in the system. Also, the variables of open theater, flooring, and lack of solid waste contamination have been identified as regulatory variables. Identifying the nature of variables in these five groups helps architects, designers, and urban planners choose policies related to the space between tall buildings. Thus, the results of the research show that the variables of security, functional lighting, access to the park, urban furniture, and green space have the most influence, and the variables of readability and safety have the least influence, respectively.
Keywords High-rise building, Politicization of livability, sustainable development, structural-interpretive method, Golestan Semnan settlement
[1] MICMAC
[2] Ford
[3] WHO
[4] Zanella
[5] Zhan
[6] Zalnejad
[7] Elsawy
[8] MICMAC