فراتحلیل اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر مؤلفههای عملکرد تحصیلی
محورهای موضوعی : روانشناسي اجتماعيزهرا صمدی 1 , زهرا گلی زاده 2 , لیلا میرزایی 3
1 - روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان، تبریز ، ایران
2 - روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهید مدنی تبریز، تبریز، ایران
3 - روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت، مرودشت: ایران
کلید واژه: تنظیم هیجان, عملکرد تحصیلی, تأثیرات انگیزشی و برنامه ریزی, خودکارآمدی, تأثیرات هیجانی,
چکیده مقاله :
عملکرد تحصیلی یک متغیر چند بعدی است که از عوامل متعددی تأثیر میپذیرد. یکی از مهمترین این عوامل، راهبردهای تنطیم هیجان است. وجود پژوهشهای متعدد در این حوزه لزوم انجام یک فراتحلیل یا پژوهش ترکیبی را مورد تأکید قرار می-دهد. هدف فراتحلیل حاضر دستیابی به نتیجهای کلی و قضاوتی صحیح درباره میزان اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر مؤلفههای عملکرد تحصیلی یعنی خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، تأثیرات انگیزشی و برنامهریزی (مؤلفههای عملکرد تحصیلی فام و تیلور، 1991) است. این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر آموزشهای تنظیم هیجان را مشخص میکند. جامعه مورد نظر، همه پژوهشهای انجام گرفته از سال 1380 تاکنون است که تأثیر راهبردهای تنظیم هیجان را بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان با شاخصهای مختلف سنجیدهاند و در پایگاههای اطلاعاتی شامل پایگاه مجلات تخصصی نور (Noormags)، بانک اطلاعات نشریات ایران (Magiran)، پایگاه علمی جهاد دانشگاهی(SID) و مرکز اسناد و مدارک علمی ایران (Irandoc) قابل دسترساند. پس از ارزیابی پژوهشها براساس معیارهای ورود و خروج، 41 پژوهش از میان 55 پژوهش انتخاب و با نرمافزارهای CMA2و SPSS با استفاده از شاخصg هجز و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند. با انجام تحلیل حساسیت به منظور حذف مطالعات دارای سوگیری انتشار، 12 اندازه اثر نامتقارن، از مجموع 98 اندازه اثر به دست آمده، حذف و مقادیر اندازه اثر ترکیبی برای 86 اندازه اثر باقیمانده در مدلهای ثابت و تصادفی محاسبه شد. این مقدار در مدلهای ثابت و تصادفی به ترتیب 655/0 و 605/0 به دست آمد که معنادار بود. این نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر مؤلفههای عملکرد تحصیلی مؤثر است. براساس ملاک کوهن، میزان این تأثیر در هر چهار مؤلفه عملکرد تحصیلی متوسط است و از این میان اندازه اثر مربوط به خودکارآمدی بیشترین مقدار (684/0) و برنامهریزی کمترین مقدار (386/0) را داراست. همچنین نتایج تحلیل واریانس حاکی از وجود تفاوت معنادار میان مؤلفههای خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، تأثیرات انگیزشی و برنامهریزی است. به نظر میرسد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان میتواند به عنوان روشی مناسب برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان استفاده شود.
Academic performance is a multidimensional variable that is affected by several factors. One of the most important factors is emotion regulation strategies. The existence of numerous researches in this field makes it necessary to conduct a meta-analysis or research. The aim of the present meta-analysis is to reach a general conclusion and a correct judgment about the effectiveness of teaching emotion regulation strategies on the components of academic performance, including self-efficacy, emotional effects, motivational effects and planning (components of academic performance Pham and Taylor, 1999). This research determines the effect size of emotion regulation training by the meta-analysis technique and integrating the results of various researches. The target population is all the researches that have been conducted from 2001 to 2022 and have measured the effect of emotion regulation strategies on the academic performance of students with different indicators and are available in databases. After evaluating the studies based on the inclusion and exclusion criteria, 41 studies from 55 studies were selected and analyzed with CMA2 and SPSS software using Hedgesʹs g index and one-way analysis of variance. By performing sensitivity analysis in order to exclude studies with publication bias, 12 asymmetric effect sizes were removed from the total of 98 effect sizes obtained. the combined effect size values for the remaining 86 effect sizes in fixed and random models were calculated as 0/655 and 0/605, respectively that was meaningful. These results showed that teaching emotion regulation strategies is effective on the components of academic performance.According to Cohen's criteria, the amount of this effect size is moderate in all four components. And among these, the effect size related to self-efficacy has the highest value (0/684) and planning has the lowest value (0.386). Also, the results of the analysis of variance indicate a significant difference between the components. It seems that teaching emotion regulation strategies can be used as a suitable method to improve students' academic performance.
_||_