رابطه ادراک تعاملات اجتماعی و سبک های شناختی یادگیری با تفکر انتقادی در دانش آموزان دختر دبیرستانی
محورهای موضوعی : روانشناسي اجتماعيرضوان همایی 1 , فخرالسادات فاطمی اردستانی 2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
2 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
کلید واژه: سبک های شناختی یادگیری, تفکر انتقادی. دانش آموزان دختر, ادراک تعاملات اجتماعی,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک تعاملات اجتماعی و سبک های شناختی یادگیری با تفکر انتقادی در دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر اهواز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور، نمونه تحقیق شامل 250 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی بودند که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. آزمودنیها توسط پرسشنامه تعاملات اجتماعی گلاس (1994)، پرسشنامه سبکهای شناختی یادگیری کلب (1985) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه خطی استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین ادراک تعاملات اجتماعی در زمینه افکار مثبت (35/0)، با تفکر انتقادی رابطه مثبت و معنیدار و بین سبک شناختی یادگیری مشاهده تاملی (16/0) با تفکر انتقادی رابطه منفی و معنی دار وجود داشت. ولی ادراک تعاملات اجتماعی در زمینه افکار منفی (08/0-) و سبک های شناختی یادگیری تجربه عینی (05/0)، مفهوم سازی انتزاعی (07/0) و آزمایشگری فعال (06/0) با تفکر انتقادی رابطه معنی دار نداشتند. همچنین نتایج رگرسیون نشان دادکه بین متغیرهای پیشبین افکار منفی (به صورت معکوس) و افکار مثبت با تفکر انتقادی رابطه چندگانه وجود داشت و 16 درصد از واریانس تفکر انتقادی را تبیین کردند. همچنین نتایج نشان داد که افکار مثبت و افکار منفی به ترتیب قویترین پیشبینی کنندههای تفکر انتقادی بودند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که افزایش ادراک تعاملات اجتماعی در زمینه افکار مثبت و منفی در ارتقای تفکر انتقادی کمک مینماید.
The aim of the present study was to investigate the relationship between of perception of social interactions and learning cognitive styles to critical thinking in female high school students in Ahvaz. The study was from descriptive and correlational type. A sample including 250 female high school students were selected. Subjects were tested by the Gela’s Patterns of Social Interaction Inventory (1994), the Kolb Cognitive Learning Style Inventory (1985) and the RickettsCritical Thinking Inventory (2003). To analyze data of the Pearson correlation and multiple linear regression were used as statistical methods. The results of Pearson correlation showed that there were significant and positive correlations between of perception of social interactions including positive thoughts to critical thinking (0/35) and there was a significant and negative correlation between learning cognitive styles of reflective observation with critical thinking (0/16). But, perception of social interactions in the field of negative thoughts (-0/08), and learning cognitive styles of concrete experience (0/05), abstract conceptualization (0/07), and active experimentation (0/06) had not significant correlation with critical thinking. Regression analysis showed that negative thoughts (reversely), positive thoughts, had multiple relationships to critical thinking and explained 16% of the variance of critical thinking. Also, results showed that positive thoughts and negative thoughts (reversely) were the strongest predictors of critical thinking respectively (P<0.05). So, finding indicate that increasing the perception of social interactions in the field of positive and negative thoughts in promoting critical thinking.
_||_