اثربخشی آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده در مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای
محورهای موضوعی : مهارت هاي اجتماعي
1 - كارشناسي ارشد روانشناسي
کلید واژه: نافرمانی مقابلهای, آموزش مدیریت رفتار والدین, خودکارآمدی والدینی, تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده,
چکیده مقاله :
اختالل نافرمانی مقابلهای نوعی اختالل رفتاری است که اغلب در کودکان مشاهده میشود. کودکانی که دچار اختالل نافرمانی مقابلهای هستند مجموعه ای از رفتارهای همراه با خشونت، نافرمانی، لجبازی و خشم در مقابل کسانی که در موضع قدرت قرار دارند را نشان میدهند. این کودکان به شدت نسبت به واکنش دیگران حساس بوده و در مقابل دستورها و درخواستهای دیگران مقاومت میکنند و به بحث و نافرمانی میپردازند. کودکان نافرمان در اجتماعاتی مانند جمع دوستان، هم کالسیها و حتی در سنین باالتر در جامعه شغلی نیز با مشکالت گستردهای مواجه میشوند. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای بود. جامعه آماری شامل کلیۀ مادران دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی دارای نافرمانی مقابلهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی در سال 1398 در شهر اهواز بود. به این منظور تعداد 30 مادر دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای به صورت هدفمند انتخاب شدند، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی )15 نفر( و کنترل )15 نفر( قرار داده شدند. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. برای گردآوری داده ها از ابزارهای پرسشنامه عالئم مرضی کودکان و نوجوانان هاشمی و همکاران )1387 ،)خودکارآمدی والدینی دومکا و همکاران )1996 ،)تنیدگی والدگری آبیدین )1992 )و عملکرد خانواده اپشتاین، بیشاب و لوین )1983 )استفاده شد. آموزش مدیریت رفتار والدین کازدین )2005 )طی 9 جلسه 60 دقیقهای برای گروه آزمایشی اجرا شدو بهگروه کنترل، آموزشی داده نشد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری )مانکووا( و تحلیل کواریانس تک متغیری )آنوا( استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت رفتار والدین بر بهبود خودکارآمدی والدینی، کاهش تنیدگی والدگری و بهبود عملکرد خانواده مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای .)P<0.001( بود اثربخش
Oppositional defiant disorder is a type of behavioral disorder that is often seen in children. Children with oppositional defiant disorder show a set of behaviors associated with violence, disobedience, stubbornness and anger in front of those in a position of power. These children are extremely sensitive to the reactions of others and resist the orders and requests of others and engage in arguments and disobedience. Disobedient children face a wide range of problems in groups such as friends, classmates, and even at an older age in the professional community. Therefore, the purpose of this research was to determine the effectiveness of parenting behavior management training on parenting self-efficacy, parenting stress, and family functioning of mothers of students with confrontational disobedience. The statistical population included all the mothers of elementary school girls & boys with oppositional defiant referred to counseling & psychology centers in 2019. For this purpose, 30 individuals were targeted selected by simple sampling method and they were randomly assigned into two experimental and control group(15 subjects each). The research method was semi-experimental with pre-test and post-test design with control group. For data collection Hashemi & et al children & adolescent morbidity(1387), Domka parents self-efficacy(1996), Abdin parental stress Scale(1992), and Epstein, Bishop & Levin Family functioning Questionnaire(1983) were used.The parental behavior management training was performed for 9 sessions, 60-minute each for the experimental group and control group received none. Then all the groups were post-tested. To analyze data, multivariate analysis of covariance(MANCOVA) and one-way analysis of covariance(ANOVA) were applied as main statistical procedures. The results showed that parental behavior management training was effective on parents self-efficacy, parental stress and family functioning in mothers with oppositional defiant child(P<0.001).
امیری، محسن.؛ موللی، گیتا.؛ نسائیان، عباس.؛ حجازی، مسعود. و اسدی گندمانی، رقیه. )1396 .)تأثیر آموزش مدیریت رفتار به مادران بر
عالئم اختالل و رفتارهای پرخاشگرانه کودکان با اختالل نافرمانی مقابلهای. مجله توانبخشی. 18( 2 :)84-97
بیرامی، منصور و حسن زاده، ثریا )1396 .)پیش بینی نشانههای اخـتالل نافرمانی مقابـله ای (ODD (بر اساس سبکهای فرزندپروری.
فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی، 12(48 ،)2204-197.
تترونتن، مریم؛ محمدی، اکبر و سهرابی، رقیه )1396 .)تاثیر آموزش مدیریت والدین بر سبک های فرزند پروری و عملکرد خانواده مادران
دارای کودکان بیش فعالی، ششمین کنگره انجمن روانشناسی ایران، تهران، انجمن روانشناسی ایران
دهقان منشادی، سیدمسعود. )1395 .)اثربخشی اموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر خودکارامدی ولدگری و مشکالت رفتاری کودکان
در زنان سرپرست خانوار شهر یزد. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه لرستان
رضایی، فاطمه.؛ غضنفری، فیروزه. و رضائیان، مهدی. )1396 .)اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت بر استرس و خودکارآمدی والدگری
مادران و مشکالت رفتاری دانشآموزان کمتوان ذهنی. مجله دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه. 5( 1: )7-16
شعاعی، لیال و خیرالهی، ماریا )1402 .)نقش استرس والدگری و نشخوار فکری در پیش بینی کیفیت زندگی مادران کودکان کم توان ذهنی
شهر اهواز. نشریه پژوهش های نوین در آموزش و پرورش، 4(3 ،)94-86.
شعاعی، لیال )1395 .)مقایسه عملکرد خانواده مادران دارای کودک دیرآموز و عادی، اولین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در حوزه
علوم تربیتی و روانشناسی و مطالعات اجتماعی ایران، قم، دبیرخانه دائمی کنفرانس
کبیری، آرزو و کالنتری، مهرداد )1397 .)بررسی اثربخشی آموزش گروهی فرزندپروری مثبت بر تنیدگی والدینی و روابط مادر- کودک در
مادران کودکان مبتال به شبادراری. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 19(2 ،)124-115.
کریمی ثانی، پرویز و طاهری، نوید )1402 .)تاثیر آموزش مهارت های مدیریت هیجان از طریق بازی درمانی بر اختالل نافرمانی مقابله ای
دانش آموزان. مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی )مرکز توسعه آموزشهای نوین ایران(، 9(2 ،)855-842.
اثربخشی آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده در مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای
مرجان پل1
چکیده
اختلال نافرمانی مقابلهای نوعی اختلال رفتاری است که اغلب در کودکان مشاهده میشود. کودکانی که دچار اختلال نافرمانی مقابلهای هستند مجموعه ای از رفتارهای همراه با خشونت، نافرمانی، لجبازی و خشم در مقابل کسانی که در موضع قدرت قرار دارند را نشان میدهند. این کودکان به شدت نسبت به واکنش دیگران حساس بوده و در مقابل دستورها و درخواستهای دیگران مقاومت میکنند و به بحث و نافرمانی میپردازند. کودکان نافرمان در اجتماعاتی مانند جمع دوستان، هم کلاسیها و حتی در سنین بالاتر در جامعه شغلی نیز با مشکلات گستردهای مواجه میشوند. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای بود. جامعه آماری شامل کلیۀ مادران دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی دارای نافرمانی مقابلهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی در سال 1398 در شهر اهواز بود. به اين منظور تعداد 30 مادر دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای به صورت هدفمند انتخاب شدند، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. براي گردآوري داده ها از ابزارهای پرسشنامه علائم مرضی کودکان و نوجوانان هاشمی و همکاران (1387)، خودکارآمدی والدینی دومکا و همکاران (1996)، تنيدگي والدگری آبيدين (1992) و عملکرد خانواده اپشتاین، بیشاب و لوین (1983) استفاده شد. آموزش مدیریت رفتار والدین کازدین (2005) طی 9 جلسه 60 دقیقهای براي گروه آزمايشی اجرا شد و به گروه كنترل، آموزشی داده نشد. برای تحليل دادهها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکووا) و تحلیل کواریانس تک متغیری (آنوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت رفتار والدین بر بهبود خودکارآمدی والدینی، کاهش تنیدگی والدگری و بهبود عملکرد خانواده مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای اثربخش بود (0.001P<).
کلیدواژهها: نافرمانی مقابلهای، آموزش مدیریت رفتار والدین، خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده
دوره کودکی، از مهمترین مراحل زندگی به شمار میرود که در آن شخصیت فرد شکل میگیرد. اغلب ناسازگاریها و اختلالات رفتاری در نوجوانی و بزرگسالی، از بی توجهی به مسائل و مشکلات عاطفی-رفتاری دوران کودکی و عدم هدایت روند تحول و تکامل کودک ناشی میشود (وایت، زیمپل و کامر2، 2020). اغلب کودکان به ویژه در نوجوانی یک دورة منفیگرایی و نافرمانی خفیف را پشت سر میگذارند و بیشتر والدین از خصومت یا جر و بحثهاي گاه و بیگاه فرزندانشان شاکی هستند. کودکان و نوجوانان داراي اختلال نافرمانی مقابلهاي3، الگوي رفتاري منفی، خصمانه و نافرمان نشان میدهند، که به مشکلات خانوادگی یا تحصیلی مهمی منجر میشود. این اختلال از نافرمانی و لجبازي معمولی در کودکی و نوجوانی خیلی شدیدتر است (اریکاس4، 2009). اختلال نافرمانی مقابلهای نوعی اختلال رفتاری است که اغلب در کودکان مشاهده میشود. کودکانی که دچار اختلال نافرمانی مقابلهای هستند مجموعه ای از رفتارهای همراه با خشونت، نافرمانی، لجبازی و خشم در مقابل کسانی که در موضع قدرت قرار دارند را نشان میدهند. این کودکان به شدت نسبت به واکنش دیگران حساس بوده و در مقابل دستورها و درخواستهای دیگران مقاومت میکنند و به بحث و نافرمانی میپردازند. کودکان نافرمان در اجتماعاتی مانند جمع دوستان، هم کلاسیها و حتی در سنین بالاتر در جامعه شغلی نیز با مشکلات گستردهای مواجه میشوند (هاوز5 و همکاران، 2023). کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال بارها از کوره در می روند، جر و بحث میکنند، از انجام دادن آنچه به آنها گفته شده خودداري میکنند، عمداً دیگران را میرنجانند، زودرنج، دلخور، ستیزهجو، مغرور و حق به جانب هستند. به جاي این که خودشان را علت مشکلاتشان بدانند، دیگران را سرزنش کرده، یا اصرار دارند که آنها قربانی شرایط هستند و بیشتر با والدینشان مقابله میکنند، تا با غریبهها. اکثراً در همۀ زمینهها دچار مشکل هستند. رفتار آنها در عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعیشان به گونهاي اختلال ایجاد میکند که احترام معلمان، دوستی همسالانشان را از دست میدهند و این شکستها باعث میشود که احساس بیکفایتی و افسردگی کنند (لین6 و همکاران، 2022).
بعضی از رفتارهاي توأم با اختلال نافرمانی مقابلهاي، ممکن است در کودکانی که در دورة انتقال هستند یا کسانی که تحت استرساند و یا دچار یک بحران شدهاند، مشاهده شود. این موضوع باعث میشود که گاهی اوقات تشخیص نشانههاي رفتاري اختلال نافرمانی مقابلهاي از رفتارهاي قابل قبول مربوط به استرس، دشوار باشد (بیرامی و حسن زاده، 1396). از بعد تحولی، رفتار مقابلهاي و منفیکارانه در اوایل کودکی را میتوان طبیعی شمرد. مطالعات همهگیرشناسی، صفات منفیکارانه را در جمعیت غیر کلینیکی در کودکان دبستان به میزان 16 تا 22 درصد گزارش نموده اند. طبق DSM-5 میزان شیوع این اختلال بین 2 تا 16 درصد است. اختلال نافرمانی مقابلهاي معمولاً تا 8 سالگی آشکار میشود، هرچند ممکن است در 3 سالگی شروع شود، اما بعد از نوجوانی دیگر آغاز نمیگردد. این اختلال قبل از بلوغ در پسرها شایعتر از دخترها است، اما پس از بلوغ به احتمال زیاد نسبت جنسی آن برابر میشود (مایرز7، 2008). به نظر بعضی از محققان، دختران بیشتر در معرض تشخیص اختلال نافرمانی مقابلهاي هستند، حال آن که پسران بیشتر تشخیص اختلال سلوك دریافت میکنند (لین و همکاران، 2022).
شرایط بوجود آمده، بر جنبههای مختلف زندگی والدین این کودکان به خصوص مادران آنها تأثیر بسزایی دارد. از جمله خودکارآمدي والدیني8 در آنها با اختلال مواجهه میشود. خودکارآمدي والدیني به ارزيابي مراقب نسبت به تواناييهاي خود، در نقش مراقب گفته ميشود و اشاره به باورها يا قضاوتهاي يك والد از توانمنديهايش جهت نظم دهي و اجراي يك سري از تكاليف مربوط به والدگري با كودك را دارد. همچنين علاوه بر تأثيري كه بر نحوه تعامل مادر و كودك دارد، شيوه انضباطي مادر، باور مادر در مورد روشهاي والدگري و حتي حساسيت و پاسخگويي او را نيز پيش بيني مي کند. بنابراين مادراني كه در نقش والدگري خود احساس کارآمدی ميکنند، روابطي گرم و منظم با كودكان خود دارند و برعكس مادراني كه احساس ناکارآمدی ميکنند در رابطه خود با کودکانشان دچار مشكل هستند (کریمی ثانی و طاهری، 1402). از آنجایی که نرخ شیوع اختلال نافرمانی مقابلهای در طي سه دهه گذشته به گونه فزایندهاي افزایش یافته است، بنابراین چالشي نظیر بزرگ كردن یک كودك مبتلا به این ناتواني مواجه شوند (گوسزتایلا و جلیتا9، 2015). بزرگ كردن كودكِ با اختلال نافرمانی مقابلهای یک تجربه استرسزا است و یکي از انواع استرسهایی كه مادران این كودكان تجربه ميكنند، تنیدگی والدگری10 است (هارپر11 و همکاران، 2013). والدگری (فرزندپروري) كودك مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای با چالشهاي منحصر به فردي همراه است (مارتینز12 و همکاران، 2013) و با بهداشت رواني پایین و اختلال عاطفي مادران همبستگي دارد (شعاعی و خیراللهی، 1402).
به طور کلی، سطوح بالاي استرس اين والدين باعث ميشود که گرايش بيشتري به استفاده از شيوههاي انعطاف ناپذير، تهديدآميز و پرخاشگرانه والدگري و تمايل کمتر به شرکت در برنامههاي درماني داشته باشند و در تصميم گيري درباره مناسبترين راهبردهاي درماني براي کودک با شکست مواجه شوند (کین13 و همکاران، 2010). از این رو، کارکرد خانواده14 کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابلهای نیز با اخلال مواجهه خواهد شد. محیط خانواده اولین محیطی است که الگوهای جسمی، عاطفی و شخصیتی فرد در آن پی ریزی میشود و نقش مهمی در تأمین بهداشت روانی فرد دارد. به طور کلی، جو حاکم بر خانواده زمینهساز بسیاری از مسائل افراد در تمامی مراحل زندگی است و کارکرد خانواده تحت تأثیر عوامل متعددی است. آنچه در درون خانواده اتفاق میافتد و چگونگی عملکرد آن میتواند یک عامل کلیدی در ایجاد انعطافپذیری و کاهش خطرات و کاهش خطرات فعلی و آینده مرتبط با رویدادهای ناگوار و شرایط نامناسب باشد (متیوس15 و همکاران، 2014).
با توجه به تأثیر منفی نافرمانی مقابلهای کودکان بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده مادران و تأثیر مستقیم آن با پرخاشگری در کودکان و نوجوانان و از سویی دیگر افزایش فشار از سوی والدین و سیستمهای آموزشی، تاکنون شیوههای مختلفی از مداخله های روانشناختی رشد یافته اند که از آن جمله میتوان به رویکرد آموزش مدیریت رفتار والدین16 اشاره کرد (کارن17 و همکاران، 2018). آموزش رفتاري والدين كه بر اصول يادگيري اجتماعي مبتني است به آنها ميآموزد كه با شناخت پيشآمدها و پيامدهاي رفتارهاي نامناسب فرزندان خود، مشخص كردن آنها، شيوه نظارت بر اين رفتارها، ناديده انگاشتن عمدي و برنامه ريزي شده، محروميت موقت و ديگر فنون غيرجسماني و بدون تنبيه بدني، رفتارهاي فرزندان خود را تغيير دهند، رفتارهاي مناسب را به وسيله توجه كردن، تشويق كلامي و جايزه تقويت كنند تا به رفتارهاي دلخواه دست يابند (چرونيس18 و همکاران، 2004). اسچلینگ19 (2017) در پژوهش خود با عنوان «بهبود رابطه والد وکودک و کاهش مشکلات رفتاری» از آموزش والدین با تلفیقی از شیوههای رفتاری و دیگر روشهای روانشناختی استفاده کرد. محققان دریافتند ارائه چنین آموزشهایی مشکلات رفتاری کودکان را کاهش میدهد و از سوی دیگر سبب ایجاد نگرش مثبت بیشتر والدین درباره کودکانشان میشود. در مطالعهای دیگر ماساکانت20 (2016) نشان داد که آموزش روشهای مدیریت رفتار به والدین سبب بهبود شیوههای فرزندپروری، کاهش استرس فرزندپروری و کاهش مشکلات رفتاری کودکان میشود. گرینو21 و همکاران (2017) نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که شرکت در این برنامه سبب کاهش نمره کلی رفتارهای برونیسازی و بهبود شیوههای تربیتی والدین شرکتکننده در این پژوهش میشود. امیری و همکاران (1396) به بررسی تأثیر آموزش مدیریت رفتار به مادران بر علائم اختلال و رفتارهای پرخاشگرانه کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش روشهای مدیریت رفتار به مادران کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و همچنین علائم نافرمانی و تضادورزی این کودکان تأثیرگذار بوده است و ارائه این آموزش توانسته است در بهبود رابطه والد وکودک و در نتیجه کاهش مشکلات رفتاری این کودکان تأثیرگذار باشد.
با توجه به بررسی پیشینۀ پژوهشی، تاکنون تحقیقی با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده در مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای صورت نگرفته و پژوهش حاضر، برای نخستینبار به بررسی این مسئله پرداخته است؛ بنابراین، با توجه به مباحث پژوهشی و خلأ پژوهشی موجود در این زمینه، پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده در مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای اثربخش است؟
روش
روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن از یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، شامل کلیۀ مادران دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی دارای نافرمانی مقابلهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی در سال 1398 در شهر اهواز بود. در پژوهش حاضر، روش نمونهگیری به شیوه هدفمند انجام شد. به این ترتیب که از بین دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی در شهر اهواز، دانشآموزانی که با نظر روانشناس و توسط پرسشنامه مربوطه، دارای اختلال نافرمانی مقابلهای تشخیص داده شدند، انتخاب شدند و در مرحله بعد به مادران آنها پرسشنامههای خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده داده شد. مادرانی که ملاک های ورود به پژوهش را از قبیل گرفتن یک انحراف استاندارد نمره پایینتر از میانگین در پرسشنامههای خودکارآمدی والدینی و کارکرد خانواده و یک انحراف استاندارد نمره بالاتر از میانگین در پرسشنامه تنیدگی والدگری کسب نمودند و مصرف داروی همزمان به جهت اختلال دیگری نداشتند، و همچنین، ملاک خروج شامل غیبت بیش از یک جلسه در دوره آموزشی را نداشتند، تشکیل دادند. به این ترتیب تعداد 30 نفر از مادران واجد شرایط، به روش هدفمند، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروههای آزمایش آموزش مدیریت رفتار والدینی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند.
ابزار
-پرسشنامه نافرمانی مقابلهای: به منظور سنجش نافرمانی مقابلهای از پرسشنامه علائم مرضی کودکان و نوجوانان هاشمی و همکاران (1387) استفاده شد. این آزمون دارای 8 ماده و به صورت خودگزارشی می باشد. سؤالات این آزمون پنج گزینهای می باشد و هر ماده این پرسشنامه بر اساس مقیاس لیکرت پنج درجهای به صورت خیلی کم: صفر؛ کم: 1؛ تا حدودی: 2؛ زیاد: 3؛ خیلی زاد: 4 نمره گذاری میشود. بنابراین نمره کل فرد میتواند بین صفر تا 32 باشد که نمره 16 نقطه برش پرسشنامه می باشد که نمرات بیشتر از آن نشان دهنده نافرمانی مقابلهای بالا و نمرات کمتر از آن نشان دهنده نافرمانی مقابلهای پایین است. ضريب پايايي پرسشنامه نافرمانی مقابلهای طی پژوهش هاشمی و همکاران (1387) برای کل مقیاس 93/0 بدست آمده است. در پژوهش حاضر، برای تعیین پایایی پرسشنامۀ نافرمانی مقابلهای از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر 0.85 به دست آمده است.
-پرسشنامه خودکارآمدی والديني: پرسشنامه خودکارآمدی والديني توسط دومکا و همکاران (1996) براي ارزيابي سطوح كلي خودکارآمدی والديني توسعه داده شده است. اين آزمون كارايي و نااميدي والدين را هنگام مواجهه با موقعيتهاي كودك، توانايي حل تعارضات والد كودك و تلاش و مقاومت شان را در والدگري ارزيابي ميکند. آزمون داراي 10 گویه و در مقیاس ليکرت هفت درجه اي است که پنج گويه يعني گويه هاي 1، 3، 5، 6 و 8 به صورت معكوس و بقيه به صورت مستقيم نمره داده ميشوند. نمره بالا در اين آزمون خودکارآمدی بالا و نمره پايين خودکارآمدی پايين را نشان ميدهد. اين محققان همخواني دروني اين مقياس را در مادران انگليسي زبان كه سطح اقتصادي متوسطي داشتند با ضريب آلفاي كرونباخ 0.7 گزارش كرده اند (طالعی، طهماسیان و وفایی، 2012). در پژوهش حاضر، برای تعیین پایایی پرسشنامه خودکارآمدی والديني از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر 0.83 به دست آمده است.
-پرسشنامه تنيدگي والدگری: پرسشنامه تنيدگي والدگری (PSI)، توسط آبيدين (1992) ساخته شده و پرسشنامه اي است كه براساس آن ميتوان اهميت تنيدگي در نظام والدين-كودك را ارزشيابي كرد. اين پرسشنامه بر اين اصل مبتني است كه تنيدگي والدين ميتواند از پاره اي ويژگي هاي كودك، برخي خصيصه هاي والدين و يا موقعيتهاي متنوعي كه با ايفاي نقش والديني به طور مستقيم مرتبط هستند ناشي شود. در پژوهش حاضر از فرم 36 سوالی استرس والدگری استفاده شده است. شيوه نمره گذاري نيز به روش ليكرت برحسب پاسخهاي 1 تا 5 (از كاملاً موافقم تا كاملاً مخالفم) است. ضريب قابليت اعتبار و اعتماد همساني دروني از طريق محاسبه آلفاي كرونباخ براي كل مقياس در يك گروه 248 نفري از مادران هنگ كنگي 0.93 بدست آمد. اعتبار تفكيكي ابزار 0.93 و دامنه ضريب اعتبار هم زمان ابزار با 5 ابزار تنيدگي مختلف ديگر 0.38 و 0.66 بوده است (تام چان و وونگ، 1994؛ به نقل از دادستان، 1385). آبيدين (1991؛ به نقل از دادستان، 1385) در يك گروه از مادران آمريكايي ضريب قابليت اعتماد همساني دروني اين پرسش نامه را براي كل پرسش نامه 0.93 بدست آورد. در پژوهش شعاعی و خیراللهی (1402) پایایی پرسشنامه تنيدگي والدگری با استفاده از روش آلفای کرونباخ 83/0 گزارش شد. در پژوهش حاضر، برای تعیین پایایی پرسشنامه تنيدگي والدگری از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر 0.84 به دست آمده است.
-پرسشنامه عملکرد خانواده مک ماستر22 (FAD): پرسشنامه عملکرد خانواده مک ماستر یک پرسشنامه 53 سؤالی است که برای سنجیدن عملکرد خانواده بر مبنای الگوی مک مستر تدوین شده است. این ابزار در سال 1983 توسط اپشتاین و همکاران با هدف توصیف ویژگیهای سازمانی و ساختاری خانواده تهیه شده است که توانایی خانواده را در سازش با حوزه وظایف خانوادگی با یک مقیاس خود گزارش دهی، مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد. این پرسشنامه دارای هفت خرده مقیاس با عناوین ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار ميباشد (ساعتچی، کامکاری و عسگریان، 1389). آزمودنی با خواندن هر عبارت، میزان هماهنگی خصوصیات توصیف شده با خانواده خود را روی مقیاس چهار طبقه ای لیکرت و به صورت کاملاً موافقم (4)، موافقم (3)، مخالفم (2) و کاملاً مخالفم (1)، مشخص مینماید. نمره کل پرسشنامه در طیف 53 تا 212 قرار دارد. امینی (1379) در پژوهش خود پایایی نسخه 41 سؤالی FAD را 92/0 برآورد کرد. در پژوهش حاضر، برای تعیین پایایی پرسشنامه عملکرد خانواده از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر 0.86 به دست آمده است.
4- جلسات آموزش مدیریت رفتار والدین: در پژوهش حاضر، جلسههای آموزش مدیریت رفتار والدین به مادران دانش آموزان در زمانهای 60 دقیقهای و به صورت دو جلسه در هفته انجام شد.
جدول 1. خلاصه جلسات آموزش مدیریت رفتار والدین
جلسه | محتوا |
جلسه اول | ارزیابی وضعیت اختلال سلوک و برقراری ارتباط با والدین و توضیح اهداف جلسات |
جلسه دوم | آموزش انضباط اثربخش هدف: آموزش وضع مقررات و شیوههای انضباطی فن: آموزش تقویت مثبت و منفی و فن بیتوجهی |
جلسه سوم | آموزش کنترل القایی هدف: جلب همکاری و پیشگیری از تعارض با کودک فن: آموزش استدلالی و منطقی رفتارهای مطلوب به والدین |
جلسه چهارم
| آموزش ایجاد انتظارات هدف: ایجاد انتظارات متناسب با سن برای والدین فن: شناخت و بازسازی باورهای والدین در ارتباط با انتظارات |
جلسه پنجم | قرارداد وابستگی هدف: کاهش اختلالهای رفتاری کودک فن: استفاده از فن قرارداد وابستگی با کودک در طی چند مرحله با بستن قراردادهای وابستگی در حضور کودک و والدین |
جلسه های ششم و هفتم | بازسازی شناختی هدف: شناخت و درمان باورهای غیرمنطقی و ناکارآمد والدین در ارتباط با خود و فرزندان فن: بازسازی شناختی مبتنی بر طرح پیشنهادی رابین و فاستر (1984) |
جلسه های هشتم و نهم | آموزش مهارتهای ارتباطی و ارزیابی کلی جلسات هدف: اصلاح سبک های ارتباطی والدین با کودکان و رفع اشکالات فن: آموزش سبک پاسخدهی کلامی کارآمد و مهارت گوش دادن فعال |
بعد از اتمام جلسات، از گروههای آزمایشی و کنترل در شرایط یکسان پسآزمون به عمل آمد. پس از اتمام مرحله پسآزمون، جلسات آموزشی برای شرکت کنندگان گروه کنترل نیز به صورت خلاصه انجام شد. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از تحليل کواريانس يک متغيري (آنوا) در نرمافزار كامپيوتري SPSS-25 انجام شد.
یافته ها
در ادامه، میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش آورده شده است.
جدول 2. یافتههای توصیفی مربوط به متغيرهای خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده در گروه آزمایشی و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون
متغیر
| شاخص های آماری
| گروه آزمایش | گروه کنترل | ||
میانگین | انحراف معیار | میانگین | انحراف معیار | ||
خودکارآمدی والدینی | پیش آزمون | 31.86 | 3.62 | 32.53 | 2.94 |
پس آزمون | 42.00 | 5.83 | 32.00 | 3.35 | |
تنیدگی والدگری | پیش آزمون | 125.53 | 9.21 | 123.60 | 8.10 |
پس آزمون | 102.86 | 14.24 | 123.20 | 8.67 | |
عملکرد خانواده | پیش آزمون | 124.33 | 3.55 | 123.00 | 3.48 |
پس آزمون | 136.13 | 10.37 | 123.93 | 4.31 |
با توجه به جدول 2، میانگین متغیرهای پژوهش در گروه آزمایشی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییر یافته است؛ اما در گروه کنترل، تغییرات محسوسی مشاهده نمی شود. بنابراین، به منظور بررسی معناداری تفاوتها بین دو گروه از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. قبل از اجرای تحليل کوواریانس، پیش فرضهای آن بررسی شدند. در ابتدا از نبود دادههای پرت تأثیرگذار در متغیرهای پژوهش، باتوجه به شاخصهای کجی و کشیدگی اطمینان کسب شد (در حالت کلی چنانچه چولگی و کشیدگی در بازه (۲ ، ۲-) نباشند دادهها از توزیع نرمال برخوردار نیستند). همچنین، برای بررسی مفروضه همگنی واریانسها (جهت یکسان بودن واریانسهای دو گروه آزمایش و کنترل) از آزمون لوین استفاده شد که در متغیر خودکارآمدی والدینی (041/0F= و 365/0p=)، متغیر تنیدگی والدگری (239/1F= و 458/0p=) و متغیر عملکرد خانواده (192/1F= و 698/0p=)؛ نتایج آزمون باکس (570/0p=، 800/0F= و 254/5Box’s=) به دست آمد. همچنین، به منظور بررسی مفروضه همگنی شیب خط رگرسیون در متغیر خودکارآمدی والدینی (435/0F= و 652/0p=)، متغیر تنیدگی والدگری (849/0F= و 441/0p=) و متغیر عملکرد خانواده (061/1F= و 362/0p=) به دست آمد. باتوجه به نتایج، میتوان از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده کرد. در ادامه برای مقایسه گروههای آزمایشی و کنترل بر اساس نمرههای پس آزمونها، پس از کنترل اثر پیشآزمون ها، جهت تعیین تأثیر مداخله آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شده است، نتایج مرحله پس آزمون در جدول 3 آمده است.
جدول 3. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری در متن مانوا روی نمرههای پس آزمون خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده
متغیر | مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورات | F | سطح معني داري | مجذور اتا |
خودکارآمدی والدینی | 718.108 | 1 | 718.108 | 47.363 | 0.0001 | 0.655 |
تنیدگی والدگری | 3658.573 | 1 | 3658.573 | 31.610 | 0.0001 | 0.558 |
عملکرد خانواده | 746.425 | 1 | 746.425 | 18.363 | 0.0001 | 0.423 |
همانطور که در جدول 3 مشاهده میگردد، مقدار F تحلیل کواریانس تک متغیری برای متغیر خودکارآمدی والدینی 47.363 به دست آمد که در سطح 01/0>P معنی دار است، بنابراین، فرضیه 1 پژوهش تأیید شد و میتوان گفت آموزش مدیریت رفتار والدین موجب بهبود خودکارآمدی والدینی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است. همچنین، مقدار F تحلیل کواریانس تک متغیری برای متغیر تنیدگی والدگری 31.610 به دست آمد که در سطح 01/0>P معنی دار است، بنابراین، فرضیه 2 پژوهش تأیید شد و میتوان گفت آموزش مدیریت رفتار والدین موجب کاهش تنیدگی والدگری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است. همچنین، مقدار F تحلیل کواریانس تک متغیری برای متغیر عملکرد خانواده 18.363 به دست آمد که در سطح 01/0>P معنی دار است، بنابراین، فرضیه 3 پژوهش تأیید شد و میتوان گفت آموزش مدیریت رفتار والدین موجب بهبود عملکرد خانواده در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است.
بحث و نتیجه گیری
هدف از انجام این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده در مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای بود. نتایج نشان داد، آموزش مدیریت رفتار والدین بر خودکارآمدی والدینی در دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای اثربخش است و میتوان گفت آموزش مدیریت رفتار والدین موجب بهبود خودکارآمدی والدینی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است. این یافته با نتایج پژوهشهای رضایی و همکاران (1396) و دهقان منشادی (1395) همخوان است. در تبیین این یافته ميتوان گفت، حمایتهای اجتماعی که از طریق پسخوراند مثبت اعضای گروه در جلسات آموزش مدیریت رفتار والدین فراهم شد، در خودکارآمدی والدینی تأثیر مطلوبی دارد. به اعتقاد بندورا، روابط اجتماعی زیاد و نزدیک از طریق تأثیر غیرمستقیم مانند الگوگیری (یادگیری روشهای والدگری رایج با مشاهده رفتار والدگری صحیح در دوستان و خویشاوندان کارآمد) و نیز از طریق تأثیر مستقیم (مانند مورد تشویق قرار گرفتن) بر خودکارآمدی مادران تأثیر میگذارد. از طرف دیگر، از طریق آموزش مادران در جهت ارتقاء تحول دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای، ميتوان دستیابی به حس شایستگی اجتماعی و خویشتنداری را در والدین هموار ساخت. در این راستا احتمال میرود خودکارآمدی والدینی افزایش یابد. خودكارآمدي والدين به معناي اعتقاد والدين نسبت به تواناييهايشان براي نفوذ در محيط است. والدين به منظور احساس خودکارآمدي نيازمند دانش و اطلاعات در زمينه روش هاي مؤثر مراقبت و آموزش کودک هستند. برنامه آموزش مدیریت رفتار والدین ضمن افزايش اعتماد به نفس در مادران عملکرد مادر و کودک را تحت تأثير قرار داد و موجب افزايش احساس خودكارآمدي مادران گرديد. آموزش مدیریت رفتار والدین از طريق تقويت رفتارهاي مثبت دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای به وسيله مادر و الگوسازي والدگري مناسب باعث افزايش خوداثرمندي والديني و کاهش احساس درماندگي، افسردگي و استرس ميشود و از اين طريق خستگي و اضطراب والدين تعديل و تخفيف مييابد. آموزش مدیریت رفتار والدین به مادران فرزندان دارای نافرمانی مقابلهای، موجب ايجاد تغيير در نگرش، باورها و افکار مادران نسبت به فرزندان دارای نافرمانی مقابلهای شد و ادراکات و واکنشهاي آنان را تصحيح کرد. در نتيجه ارتباط مطلوبتري را ميان مادران و فرزندان ايجاد نمود و خودکارآمدي والدين را ارتقا بخشيد. همچنين زمينه کاهش استرس فرزندپروري مادران را فراهم نمود.
همچنین، آموزش مدیریت رفتار والدین بر تنیدگی والدگری در مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای اثربخش است. این یافته با نتایج یافتههای کبیری و کلانتری (1397)، رضایی و همکاران (1396) همخوان است. در تبیین این یافته ميتوان گفت، بسياري از مادران فرزندان دارای نافرمانی مقابلهای، خود را به خاطر مشكلات رفتاري کودک مقصر دانسته و يا برعكس اعتقاد دارند كه فرزندانشان به صورت ارادي راهي را براي اذيت و آزار آنها انتخاب كردهاند (ماتیلد و همکاران، 2015). به طور کلی، حضور فرزندان دارای نافرمانی مقابلهای، اعضای خانواده به خصوص والدین را با مشکلات زیادی مواجه ميکند. با ارائه اطلاعات درباره نیازهای گوناگون والدین این فرزندان، چگونگی رابطه والد- کودک، و مهارت های والدگری ميتواند در راستای کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی کودک، کاهش تنیدگی والدگری و ارتقای کیفیت رابطه مادر-کودک مؤثر باشد (شعاعی و خیراللهی، 1402). بنابراین احتمال میرود که آموزش مدیریت رفتار والدین، تأثیر مطلوبی بر تعامل والد-کودک فرزندان دارای نافرمانی مقابلهای داشته باشد. لذا مادران با آموزش مدیریت رفتار والدین از طريق فراهم آوردن اطلاعات مناسب درباره شرايط کودک و نحوه رفتار با او، سازگاري خود را بهبود بخشيدند و توانستند شرايط فرزندان خود را بپذيرند و بر اساس اطلاعات دريافتي از آموزش مدیریت رفتار والدین در شناسايي و رفع مشکلات رفتاري فرزندان خود نقش مؤثرتري داشته باشند (رضایی و همکاران، 1396). اثر آموزش مدیریت رفتار والدین، بهبود قابل ملاحظهاي در كاركرد والد- كودك ايجاد نمود که در نتيجه به كاهش تعارضات و تنيدگي در قلمرو والدين منجر گرديد. همچنين ميزان استرس والدگري كاهش و اعتماد به نفس والدگري افزايش يافت.
همچنین، آموزش مدیریت رفتار والدین بر عملکرد خانواده در مادران دانشآموزان دارای نافرمانی مقابلهای اثربخش است. این یافته با نتایج یافته تترونتن و همکاران (1396) همخوان است. در تبیین این یافته ميتوان گفت، محيط خانواده نخستين محيطي است که توانمندي هاي جسمي، عاطفي و شخصيتي فرد در آن پيريزي ميشود و نقشي مهم در تعالي و پيشرفت فرد دارد. مطابق نظر سازمان جهاني بهداشت، کسب دانش در زمينه مدیریت رفتار والدینی و تمرين آنها، افراد را قادر ميسازد تا ارزشها، نگرشها و دانستنيهاي خود را به توانمنديها تبديل کنند و اين توانمنديهاست که علاوه بر ترغيب افراد به داشتن انگيزه مثبت و رفتار سالم، بر ادراك آنها از کفايت خود و اعتماد به نفسشان اثر گذاشته و موجب ارتقاي سطح سلامت روان و پيشگيري از مشكلات بهداشتي ميشود (شعاعی، 1395). نتايج پژوهشها نشان داده است که تجارب خانوادگي، فضاي فرهنگي و تربيتي خانه و معيارها و ارزشهايي که پدران و مادران در خانه برقرار ميکنند تأثيري ژرف بر ارتقاي توانمنديهاي فرزندان در طول دوره نوجواني و بعد از آن دارد و ارتباط هاي خانوادگي ساير جنبههاي زندگي نوجوان مانند موفقيت تحصيلي را تحت تاثير قرار ميدهد. از سوي ديگر، مسائل و مشكلات خانواده ميتواند به رفتارهای مقابلهای و حتی شكست در تحصيل و تعليم و تربيت فرزندان منجر شود به طوری که دانشآموزان با جو خانوادگي ناکارآمد از نظر رفتاری و عملكرد تحصيلي وضعيت بدي دارند. در واقع، میزان موفقيت دانشآموزان در دستيابي به اهداف آموزش از قبل تعيين شده را ميتوان به منزله پيشرفت تحصيلي تعريف کرد که نميتوان اين مسئله را بدون توجه به کارکرد خانواده مورد بررسي قرار داد و جهت افزايش و بهبود کيفيت و کميت آن برنامهريزي کرد. بنابر آنچه گفته شد و با در نظر گرفتن روابط والد - فرزندي و شناخت آن به منزله يكي از مهمترين و تاثيرگذارترين روابطي که افراد ميتوانند تجربه کنند و نيز به منزله عاملي مؤثر و مداخلهگر در کيفيت عملكردهاي تحصيلي فرزندان، والدين ميتوانند با کسب دانش در زمينه مدیریت رفتار والدینی و انتقال آن به فرزندان خود، ضمن تأثير مثبت در رشد و شخصيت آنان، کارکرد خانواده و عملكرد تحصيلي فرزندان را بهبود بخشند و از مشکلات رفتاری بعدی در آنها جلوگیری کنند (تترونتن و همکاران، 1396).
هر پژوهش با محدودیتهایی مواجه است. از آنجایی که این پژوهش بر روی مادران دانشآموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای در شهر اهواز انجام شده است، لذا در تعمیم نتایج به سایر شهرها با فرهنگهای متفاوت، باید جانب احتیاط را رعایت کرد. پژوهش به نقش عوامل فرهنگی بر متغیرهاي مورد نظر نپرداخته است، زیرا عامل فرهنگ بر ادراك خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری و عملکرد خانواده اثر میگذارد. عدم وجود مرحله پیگیری از محدودیتهای پژوهش حاضر بود. از دیگر محدودیتهای این تحقیق وجود تفاوتهای فردی و خانوادگی آزمودنیها و تفاوت در سطح نگرش و آگاهی آنان در خصوص متغیرهای مورد مطالعه پژوهش بود. پیشنهاد ميشود پژوهش های آتی بر سایر کودکان با نیازهای ویژه و با دامنه سنی متفاوت انجام پذیرد. پیشنهاد ميشود در پژوهش های آتی زمان لازم برای مرحله پیگیری در نظر گرفته شود. در پژوهش های آینده ترکیب متغیرهای پژوهش حاضر بر روی پدران فرزندان دارای رفتارهای مقابلهای اجرا گردد. و همچنین، پیشنهاد ميشود برای رفع محدودیت جغرافیایی تحقیقی در سایر شهر و جوامع دیگر انجام شود تا تعمیم پذیری نتایج افزایش پیدا کند. پیشنهاد ميشود برنامههای مداخلهای شناختی و شناختی-رفتاری دیگر با الگوهای متفاوت خانواده محور و مدرسه محور طراحی و اجرا گردد.
منابع
امیری، محسن.؛ موللی، گیتا.؛ نسائیان، عباس.؛ حجازی، مسعود. و اسدی گندمانی، رقیه. (1396). تأثیر آموزش مدیریت رفتار به مادران بر علائم اختلال و رفتارهای پرخاشگرانه کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای. مجله توانبخشی. ۱۸ (2) :۸۴-۹۷
بیرامی، منصور و حسن زاده، ثریا (1396). پیش بینی نشانههای اخـتلال نافرمانی مقابـله ای (ODD) بر اساس سبکهای فرزندپروری. فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی، 12(48)، 2204-197.
تترونتن، مریم؛ محمدی، اکبر و سهرابی، رقیه (۱۳۹۶). تاثیر آموزش مدیریت والدین بر سبک های فرزند پروری و عملکرد خانواده مادران دارای کودکان بیش فعالی، ششمین کنگره انجمن روانشناسی ایران، تهران، انجمن روانشناسی ایران
دهقان منشادی، سیدمسعود. (1395). اثربخشی اموزش مهارت های فرزندپروری مثبت بر خودکارامدی ولدگری و مشکلات رفتاری کودکان در زنان سرپرست خانوار شهر یزد. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه لرستان
رضایی، فاطمه.؛ غضنفری، فیروزه. و رضائیان، مهدی. (1396). اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت بر استرس و خودکارآمدی والدگری مادران و مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوان ذهنی. مجله دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه. ۵ (۱) :۷-۱۶
شعاعی، لیلا و خیرالهی، ماریا (1402). نقش استرس والدگری و نشخوار فکری در پیش بینی کیفیت زندگی مادران کودکان کم توان ذهنی شهر اهواز. نشریه پژوهش های نوین در آموزش و پرورش، 4(3)، 94-86.
شعاعی، لیلا (۱۳۹۵). مقایسه عملکرد خانواده مادران دارای کودک دیرآموز و عادی، اولین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در حوزه علوم تربیتی و روانشناسی و مطالعات اجتماعی ایران، قم، دبیرخانه دائمی کنفرانس
کبیری، آرزو و کلانتری، مهرداد (1397). بررسی اثربخشی آموزش گروهی فرزندپروری مثبت بر تنیدگی والدینی و روابط مادر- کودک در مادران کودکان مبتلا به شبادراری. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 19(2)، 124-115.
کریمی ثانی، پرویز و طاهری، نوید (1402). تاثیر آموزش مهارت های مدیریت هیجان از طریق بازی درمانی بر اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان. مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی (مرکز توسعه آموزشهای نوین ایران)، 9(2)، 855-842.
Chronis, A. H., Chacho, A., Fabiano, G. A., & Pelham, W. E. (2004). Enhancement to the Behavioral Parent Training Paradigm for Families of children with بیش فعالی: Review and future direction. Clinical Child and Family Psychology Review, 7(2), 1-27.
Ericas P. (2009). Parent management training for reducing and aggressive behavior in preschools. Science Direct, 7: 295-305.
Gosztyła, T., & Gelleta, K. (2015). Marital quality and religiousness of couples parenting children with autism. Polish Journal of Applied Psychology, 13 (3), 41–52
Greeno EJ, Uretsky MC, Lee BR, Moore JE, Barth RP, Shaw TV. (2017). Replication of the KEEP foster and kinship parent training program for youth with externalizing behaviors. Children and Youth Services Review, 61, 75–82.
Harper, F. W., Peterson, A. M., Uphold, H., Albrecht, T. L., Taub, J. W., Orom, H., ... & Penner, L. A. (2013). Longitudinal study of parent caregiving self‐efficacy and parent stress reactions with pediatric cancer treatment procedures. Psycho‐Oncology, 22(7), 1658-1664.
Hawes, D. J., Gardner, F., Dadds, M. R., Frick, P. J., Kimonis, E. R., Burke, J. D., & Fairchild, G. (2023). Oppositional defiant disorder. Nature Reviews Disease Primers, 9(1), 31.
Karen, Bearss.; T. Lindsey Burrell.; Saankari A. Challa.; Valentina Postorino.; Scott E. Gillespie.; Courtney Crooks. & Lawrence Scahill. (2018). Feasibility of Parent Training via Telehealth for Children with Autism Spectrum Disorder and Disruptive Behavior: A Demonstration Pilot. Journal of Autism and Developmental Disorders, 48(4), 1020–1030
KeenD, Couzens A, Muspratt S, Rodger S. (2010). The effects of a parentfocused intervention for children with a recent diagnosis of autism spectrum disorder on parenting stress and competence. Res Autism Spectr Disord, 4(2): 229–241.
Lin, X., He, T., Heath, M., Chi, P., & Hinshaw, S. (2022). A systematic review of multiple family factors associated with oppositional defiant disorder. International journal of environmental research and public health, 19(17), 10866.
Maaskant AM, van Rooij FB, Overbeek GJ, Oort FJ, Hermanns JMA. (2016). Parent training in foster families with children with behavior problems: Follow-up results from a randomized controlled trial. Children and Youth Services Review, 70:84–94.
Martins, C. D., Walker, S. P., & Fouché, P. (2013). Fathering a Child with Autism Spectrum Disorder: An Interpretative Phenomenological Analysis. Indo-Pacific Journal of Phenomenology, 13(1), 1-19
Matthews JS, Marulis LM, Williford AP. (2014). Gender processes in school functioning and the mediating role of cognitive self-regulation. J Appl Dev Psychol, 35(3), 128-37.
Myers K. (2008). Understandingthe influences of parenting a child with oppositional Defiant Disorder on the Marital Relationship. Desertions of Doctor of psychology, the liberty university.
Schilling S, French B, Berkowitz SJ, Dougherty SL, Scribano PV, Wood JN. (2017). Child–Adult relationship enhancement in primary care (PriCARE): A randomized trial of a parent taining for child behavior problems. Academic Pediatrics, 17(1), 53–60.
White, E., Zippel, J., & Kumar, S. (2020). The effect of equine-assisted therapies onbehavioural, psychological and physical symptoms for children with attention deficit/hyperactivity disorder: A systematic review. Complementary therapies in clinical practice, 39, 101101.
The Effectiveness of Parental Behavior Management Training on Parents Self-Efficacy, Parental Stress and Family Functioning in Mothers of Students with Oppositional Defiant
Marjan Pol23
Abstract
Oppositional defiant disorder is a type of behavioral disorder that is often seen in children. Children with oppositional defiant disorder show a set of behaviors associated with violence, disobedience, stubbornness and anger in front of those in a position of power. These children are extremely sensitive to the reactions of others and resist the orders and requests of others and engage in arguments and disobedience. Disobedient children face a wide range of problems in groups such as friends, classmates, and even at an older age in the professional community. Therefore, the purpose of this research was to determine the effectiveness of parenting behavior management training on parenting self-efficacy, parenting stress, and family functioning of mothers of students with confrontational disobedience. The statistical population included all the mothers of elementary school girls & boys with oppositional defiant referred to counseling & psychology centers in 2019. For this purpose, 30 individuals were targeted selected by simple sampling method and they were randomly assigned into two experimental and control group(15 subjects each). The research method was semi-experimental with pre-test and post-test design with control group. For data collection Hashemi & et al children & adolescent morbidity(1387), Domka parents self-efficacy(1996), Abdin parental stress Scale(1992), and Epstein, Bishop & Levin Family functioning Questionnaire(1983) were used.The parental behavior management training was performed for 9 sessions, 60-minute each for the experimental group and control group received none. Then all the groups were post-tested. To analyze data, multivariate analysis of covariance(MANCOVA) and one-way analysis of covariance(ANOVA) were applied as main statistical procedures. The results showed that parental behavior management training was effective on parents self-efficacy, parental stress and family functioning in mothers with oppositional defiant child(P<0.001).
Keywords: oppositional defiant, parental behavior management training, parents self-efficacy, parental Stress & family functioning
[1] . کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد بهبهان، دانشگاه آزاد اسلامی، بهبهان، ایران )نویسنده مسئول، (Marmar.pol.2012@gmail.com
[2] . White, Zippel & Kumar
[3] . Oppositional Defiant Disorder
[4] . Ericas
[5] . Hawes
[6] . Lin
[7] . Myers
[8] . parents self-efficacy
[9] . Gosztyła, & Gelleta
[10] . parental stress
[11] . Harper
[12] . Martins
[13] . Keen
[14] . family function
[15] . Matthews
[16] . parental behavior management training
[17] . Karen
[18] . Chronis
[19] . Schilling
[20] . Maaskant
[21] . Greeno
[22] . family assessment device
[23] . Master of General Psychology, Department of Psychology, Behbahan Branch, Islamic Azad University, Behbahan, Iran (corresponding author, Marmar.pol.2012@gmail.com)