ارتقاء فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعه یافته
محورهای موضوعی :
کلید واژه: فرهنگ ایمنی, مناطق کمتر توسعهیافته, مدیریت ایمنی, عوامل مؤثر, ارزیابی ریسک,
چکیده مقاله :
فرهنگ ایمنی به عنوان یک عامل کلیدی در کاهش حوادث و دستیابی به توسعه پایدار شناخته میشود، اما ارتقای آن در مناطق کمتر توسعهیافته با چالشهای منحصر به فردی روبرو است. این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی عوامل بنیادین مؤثر بر ارتقای فرهنگ ایمنی در این مناطق انجام شد. این مطالعه توصیفی-پیمایشی در دو مرحله اجرا گردید. ابتدا، با مرور نظاممند ادبیات، ۲۲ عامل بالقوه در چهار بعد اصلی (مدیریتی، نیروی انسانی، فردی و آموزشی) استخراج شد. سپس، پرسشنامهای محققساخته بر مبنای این عوامل تدوین و میان ۱۶۹ نفر از خبرگان و متخصصان حوزه ایمنی و بهداشت شغلی (HSE) توزیع گردید. دادههای حاصل با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای استنباطی (تی تکنمونهای و دوجملهای) در نرمافزار SPSS تحلیل شد تا اهمیت هر یک از عوامل مورد سنجش قرار گیرد. نتایج تحلیل استنباطی نشان داد که تمامی ۲۲ عامل شناساییشده از دیدگاه خبرگان، از اهمیت آماری معناداری در ارتقای فرهنگ ایمنی برخوردار هستند (P < 0.05). عواملی نظیر «تعهدات مدیریت ارشد»، «عوامل روانشناختی و نگرشها به ایمنی» و «توسعه قوانین و مقررات»، بالاترین سطح از اهمیت درکشده را به خود اختصاص دادند. یافتههای این پژوهش مؤید آن است که بهبود فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعهیافته مستلزم یک رویکرد جامع، یکپارچه و چندبعدی است و اقدامات جزیرهای و تکبعدی اثربخشی لازم را نخواهند داشت. چارچوب اعتبارسنجیشده در این پژوهش، یک مبنای علمی و کاربردی برای سیاستگذاران و مدیران فراهم میآورد تا بتوانند با تمرکز بر مجموعهای از عوامل کلیدی، استراتژیهای مؤثر و کارآمدی را برای ایجاد محیطهای کاری و اجتماعی ایمنتر طراحی و اجرا نمایند.
Safety culture is recognized as a key factor in reducing accidents and achieving sustainable development, yet its enhancement in less-developed regions (LDRs) faces unique challenges. This study aimed to identify and validate the fundamental factors that influence the promotion of safety culture within these specific contexts. This descriptive-survey study was conducted in two phases. Initially, through a systematic literature review, 22 potential factors were extracted and categorized into four primary dimensions: managerial, human resources, individual, and educational. Subsequently, a researcher-developed questionnaire based on these factors was distributed among 169 experts and specialists in the field of Health, Safety, and Environment (HSE). The collected data were analyzed using SPSS software through descriptive statistics and inferential tests (One-Sample T-test and Binomial Test) to assess the significance of each factor. The findings of the inferential analysis indicated that all 22 identified factors are of statistically significant importance in promoting safety culture from the experts' perspective (P < 0.05). Factors such as "senior management commitment," "psychological factors and attitudes toward safety," and "development of laws and regulations" were assigned the highest levels of perceived importance. The results of this research confirm that improving safety culture in less-developed regions requires a comprehensive, integrated, and multi-dimensional approach, as isolated and single-faceted interventions are unlikely to be effective. The validated framework in this study provides a scientific and practical foundation for policymakers and managers to design and implement effective and efficient strategies by focusing on a set of key factors to create safer work and social environments.
منابع
1. ابوطالبی اصفهانی، م.، و حیدرآبادی زاده، ن. (۱۳۹۴). ساختاری برای مفهوم فرهنگ ایمنی ترافیک در توسعه پایدار. کنفرانس بینالمللی توسعه پایدار و عمران شهری، تهران.
2. تهرانی، وحید زین العابدین.، رضایی فر، امید.، الهکی، مجید.، و خسروی، یحیی. (۱۳۹۸). بررسی تاثیر هزینه سرمایهگذاری ایمنی بر فرهنگ ایمنی در پروژههای صنعت ساخت-مطالعه موردی پروژههای ساخت نیروگاهی. سلامت کار ایران، ۱۶(۶)، ۹۱-۱۰۱.
3. سپهر، پروین.، و نعیمی اصابیان، نیره. (۱۳۹۷). ارزیابی تاثیر آموزشهای ایمنی در ارتقاء فرهنگ ایمنی در بین کارگران یکی از صنایع فلزی مطالعه موردی. مجله تحقیقات سلامت در جامعه، ۴(۴)، ۱۳-۲۱.
4. ماهپور، علیرضا.، و گودرزینیک، محمد. (۱۳۹۸). اولویتبندی عوامل موثر بر فرهنگ ایمنی رانندگان وسایل حمل و نقل مواد شیمیایی خطرناک. پژوهشنامه حمل و نقل، ۱۶(۱)، ۴۳-۵۰.
5. میرحسینی، س. (۱۴۰۰). عوامل انسانی و فرهنگ ایمنی: فرصتها و چالشها در محیط بندر. مطالعات مدیریت و حسابداری، (۳)، ۱۶۵-۱۸۷.
6. یوسفیان، مهزاد.، عینی، ساناز.، امینی، کیوان.، ارشادی فرد، سولماز.، غیبتی، فرهاد.، و اسدی، حسین. (۱۴۰۲). وضعیت فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستانهای ایران: مرور نظاممند. پایش، ۲۲(۲)، ۱۲۹-۱۳۸.
7. Adjekum, D. K., & Tous, M. F. (2020). Assessing the relationship between organizational management factors and a resilient safety culture in a collegiate aviation program with Safety Management Systems (SMS). Safety Science, 131, 104909.
8. Ahn, J., Joo Min, B., & Lee, S. (2022). Graded approach to determine the frequency and difficulty of safety culture attributes: The F-D matrix. Nuclear Engineering and Technology, 54(6), 2067-2076.
9. Andrade, M. d., Stedefeldt, E., Zanin, L. M., & da Cunha, D. (2020). Food safety culture in food services with different degrees of risk for foodborne diseases in Brazil. Food Control, 112, 107152.
10. Cooper, M. D. (2000). Towards a model of safety culture. Safety Science, 36(2), 111-136.
11. Ding, K., Nguyen, N., & Carvalho, M. (2020). Baseline Patient Safety Culture in Cameroon: Setting a Foundation for Trauma Quality Improvement. Journal of Surgical Research, 255, 311-318.
12. Emre Simsekler, M., Qazi, A., & Alalami, M. (2020). Evaluation of patient safety culture using a random forest algorithm. Reliability Engineering & System Safety, 204, 107186.
13. Goudarzi, R., Arghami, S., & Pouyakian, M. (2016). Identifying factors affecting the safety culture in Iran's thermal power plants. Journal of Occupational Health Engineering.
14. Nævestad, T. O., Hesjevoll, I. S., & Phillips, R. O. (2018). How can we promote safety culture in transport organizations? A review of interventions, effects and influencing factors. Transportation Research Part F: Traffic Psychology and Behaviour, 54, 47-66.
15. Radwan, L., & Salameh, P. (2023). Evaluation of patient safety culture in community pharmacies. Exploratory Research in Clinical and Social Pharmacy, 10, 100260.
16. Sherratt, F., & Aboagye-Nimo, E. (2022). Decolonizing occupational safety management: The case of construction site safety culture in Ghana. Safety Science, 151, 1057
فصلنامه محاسبات نرم در علوم مهندسی J. Soft Computing in Engineering Sciences
دوره 2، شماره 4، زمستان 1403 Volume 2, Issue 4, Winter 2025
صفحات 61-75 Pages 61-75
ارتقاء فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعه یافته
مروان درازئی1 ، مهدی مومنی رق آبادی2*
1- دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی عمران ، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان ، ایران
2- استادیار، گروه مهندسی عمران، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
چکیده
فرهنگ ایمنی به عنوان یک عامل کلیدی در کاهش حوادث و دستیابی به توسعه پایدار شناخته میشود، اما ارتقای آن در مناطق کمتر توسعهیافته با چالشهای منحصر به فردی روبرو است. این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی عوامل بنیادین مؤثر بر ارتقای فرهنگ ایمنی در این مناطق انجام شد. این مطالعه توصیفی-پیمایشی در دو مرحله اجرا گردید. ابتدا، با مرور نظاممند ادبیات، ۲۲ عامل بالقوه در چهار بعد اصلی (مدیریتی، نیروی انسانی، فردی و آموزشی) استخراج شد. سپس، پرسشنامهای محققساخته بر مبنای این عوامل تدوین و میان ۱۶۹ نفر از خبرگان و متخصصان حوزه ایمنی و بهداشت شغلی (HSE) توزیع گردید. دادههای حاصل با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای استنباطی (تی تکنمونهای و دوجملهای) در نرمافزار SPSS تحلیل شد تا اهمیت هر یک از عوامل مورد سنجش قرار گیرد. نتایج تحلیل استنباطی نشان داد که تمامی ۲۲ عامل شناساییشده از دیدگاه خبرگان، از اهمیت آماری معناداری در ارتقای فرهنگ ایمنی برخوردار هستند (P < 0.05). عواملی نظیر «تعهدات مدیریت ارشد»، «عوامل روانشناختی و نگرشها به ایمنی» و «توسعه قوانین و مقررات»، بالاترین سطح از اهمیت درکشده را به خود اختصاص دادند. یافتههای این پژوهش مؤید آن است که بهبود فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعهیافته مستلزم یک رویکرد جامع، یکپارچه و چندبعدی است و اقدامات جزیرهای و تکبعدی اثربخشی لازم را نخواهند داشت. چارچوب اعتبارسنجیشده در این پژوهش، یک مبنای علمی و کاربردی برای سیاستگذاران و مدیران فراهم میآورد تا بتوانند با تمرکز بر مجموعهای از عوامل کلیدی، استراتژیهای مؤثر و کارآمدی را برای ایجاد محیطهای کاری و اجتماعی ایمنتر طراحی و اجرا نمایند.
کلمات کلیدی : فرهنگ ایمنی، مناطق کمتر توسعهیافته، مدیریت ایمنی، عوامل مؤثر، ارزیابی ریسک
Promotion of safety culture in less developed areas
Marvan Deraze1, Mehdi Momeni Raghabadi2*
1- M.Sc. Student, Department of Civil Engineering, Kerman Branch., Islamic Azad University, Kerman, Iran
2-Assistant Professor, Department of Civil Engineering, Kerman Branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran
mmomeni@iauk.ac.ir
Abstract
Safety culture is recognized as a key factor in reducing accidents and achieving sustainable development, yet its enhancement in less-developed regions (LDRs) faces unique challenges. This study aimed to identify and validate the fundamental factors that influence the promotion of safety culture within these specific contexts. This descriptive-survey study was conducted in two phases. Initially, through a systematic literature review, 22 potential factors were extracted and categorized into four primary dimensions: managerial, human resources, individual, and educational. Subsequently, a researcher-developed questionnaire based on these factors was distributed among 169 experts and specialists in the field of Health, Safety, and Environment (HSE). The collected data were analyzed using SPSS software through descriptive statistics and inferential tests (One-Sample T-test and Binomial Test) to assess the significance of each factor. The findings of the inferential analysis indicated that all 22 identified factors are of statistically significant importance in promoting safety culture from the experts' perspective (P < 0.05). Factors such as "senior management commitment," "psychological factors and attitudes toward safety," and "development of laws and regulations" were assigned the highest levels of perceived importance. The results of this research confirm that improving safety culture in less-developed regions requires a comprehensive, integrated, and multi-dimensional approach, as isolated and single-faceted interventions are unlikely to be effective. The validated framework in this study provides a scientific and practical foundation for policymakers and managers to design and implement effective and efficient strategies by focusing on a set of key factors to create safer work and social environments.
Keywords: Safety Culture, Less-Developed Regions, Safety Management, Influential Factors, Risk Assessment.
1. مقدمه
الگوی مسلط بر مدیریت ایمنی طی دهههای اخیر، یک تحول بنیادین را از رویکردهای صرفاً فنی-مهندسی و واکنشی به سمت مدلهای پیشگیرانه و انسانمحور تجربه کرده است. در حالی که در گذشته تمرکز اصلی بر اصلاح شرایط ناایمن و بهبود سختافزاری سیستمها بود، امروزه شواهد متقن نشان میدهد که بخش عمدهای از حوادث و رویدادهای نامطلوب صنعتی، ریشه در اعمال ناایمن و نارساییهای رفتاری دارد .(Ahn, Joo Min, & Lee, 2022) این تغییر نگرش، به تولد و برجستهسازی مفهوم چندوجهی «فرهنگ ایمنی» منجر شد؛ مفهومی که اولین بار به صورت نظاممند در تحلیلهای پس از فاجعه هستهای چرنوبیل در سال ۱۹۸۷ به کار گرفته شد تا نارساییهای عمیق سازمانی، مدیریتی و نگرشی را که به وقوع آن بحران انجامید، تبیین کند. فرهنگ ایمنی، به عنوان محصولی از ارزشها، نگرشها، ادراکات، شایستگیها و الگوهای رفتاری فردی و گروهی، تعیینکننده تعهد، سبک و مهارت یک سازمان در مدیریت بهداشت و ایمنی است و به مثابه یک «سیستم عامل اجتماعی» عمل میکند که کلیه فرآیندهای ایمنی در بستر آن اجرا میشوند.
با وجود اجماع علمی بر سر اهمیت فرهنگ ایمنی، عملیاتیسازی و ارتقای آن در مناطق کمتر توسعهیافته با پیچیدگیها و موانع منحصر به فردی مواجه است که مدلهای رایج در زمینههای صنعتی پرخطر در کشورهای توسعهیافته، قادر به تبیین کامل آنها نیستند. این مناطق که با مشخصههایی چون زیرساختهای ضعیف، محدودیت شدید منابع مالی و فنی، بیثباتی اقتصادی و نهادهای نظارتی ناکارآمد تعریف میشوند، زمینهای مستعد برای شکلگیری یک فرهنگ ایمنی ضعیف یا منفی فراهم میآورند (میرحسینی, ۱۴۰۰). در چنین بستری، اولویتهای بقای اقتصادی غالباً بر ملاحظات ایمنی سایه میافکند و فقدان آموزشهای سیستماتیک و آگاهی عمومی، ریسکپذیری را به یک هنجار رفتاری تبدیل میکند. این چالشها صرفاً به محیطهای صنعتی محدود نبوده و در تمامی ابعاد زندگی اجتماعی، از ایمنی ترافیک و ساختوسازهای شهری گرفته تا بهداشت عمومی، تجلی مییابد و این مناطق را در یک چرخه معیوب از حوادث، آسیبها و عقبماندگی اقتصادی گرفتار میسازد.
خلاء یک فرهنگ ایمنی مثبت در مناطق کمتر توسعه یافته، پیامدهای وخیم و چندبعدی به دنبال دارد که فراتر از آمار تلفات جانی و صدمات جسمی است. از منظر اقتصادی، نرخ بالای حوادث به مثابه یک عامل بازدارنده قوی برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی عمل میکند، هزینههای مستقیم و غیرمستقیم هنگفتی را بر سیستم بهداشت و درمان تحمیل کرده و بهرهوری نیروی کار را به شدت کاهش میدهد .(Ding, Nguyen, & Carvalho, 2020)
این امر، فرصتهای اشتغال و رشد پایدار اقتصادی را محدود میسازد. از دیدگاه اجتماعی، توزیع نابرابر ریسکهای ایمنی، شکافهای اجتماعی را تعمیق میبخشد؛ چرا که گروههای آسیبپذیر و کمبرخوردار جامعه به دلیل دسترسی محدود به منابع، آموزش و زیرساختهای ایمن، به طور نامتناسبی در معرض خطرات قرار میگیرند. علاوه بر این، حوادث ناشی از فقدان فرهنگ ایمنی، مانند آلودگیهای صنعتی کنترلنشده یا مدیریت ناصحیح پسماند، میتواند منجر به تخریب جبرانناپذیر محیط زیست و تهدید سلامت اکوسیستم منطقه شود .(Emre Simsekler, Qazi, & Alalami, 2020)
بنابراین، ضعف در فرهنگ ایمنی نه یک مسئله جانبی، بلکه یک مانع اساسی در مسیر دستیابی به توسعه پایدار و عدالت اجتماعی در این مناطق محسوب میشود.
علیرغم اهمیت حیاتی موضوع، شکاف قابل توجهی در ادبیات پژوهشی در این حوزه وجود دارد. بخش عمدهای از تحقیقات موجود در زمینه فرهنگ ایمنی بر صنایع پرخطر خاص (مانند هستهای، نفت و گاز، هوانوردی) و در بستر کشورهای صنعتی متمرکز شدهاند (ابوطالبی اصفهانی و حیدرآبادی زاده, ۱۳۹۴). در مقابل، مطالعات نظاممندی که به شناسایی، تحلیل و اولویتبندی عوامل پیشزمینه (پیشرانها) و موانع ارتقای فرهنگ ایمنی در زمینه اجتماعی-اقتصادی پیچیده مناطق کمتر توسعهیافته بپردازند، بسیار محدود است. این خلاء تحقیقاتی منجر به وضعیتی شده است که سیاستگذاران و مدیران در این مناطق، فاقد یک چارچوب علمی و مستند برای طراحی و اجرای مداخلات مؤثر و بهینه هستند. راهکارهای وارداتی و بدون در نظر گرفتن اقتضائات محلی، غالباً به شکست میانجامند، زیرا قادر به پرداختن به ریشههای فرهنگی، اقتصادی و ساختاری مسئله نیستند.
در پاسخ به این شکاف تحقیقاتی، پژوهش حاضر با هدف اصلی شناسایی و رتبهبندی عوامل کلیدی مؤثر بر ارتقای فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعهیافته طراحی شده است. این مطالعه به دنبال ارزیابی اهمیت نسبی مجموعهای از عوامل پیشبینیکننده، شامل آگاهیبخشی عمومی، آموزشهای تخصصی و عمومی، تقویت زیرساختهای فیزیکی، توانمندسازی نهادهای محلی، ترویج مشارکت اجتماعی و تأمین منابع مالی پایدار، است. سوال محوری تحقیق این است که آیا این عوامل از وزن و تأثیرگذاری یکسانی برخوردارند یا تخصیص منابع باید بر اساس یک اولویتبندی مشخص صورت گیرد؟ یافتههای این پژوهش میتواند مبنای علمی لازم را برای تدوین استراتژیها و سیاستهای کارآمد، هدفمند و متناسب با زمینه خاص این مناطق فراهم آورده و گامی مؤثر در جهت شکستن چرخه حوادث و حرکت به سوی توسعهای ایمن و پایدار بردارد.
2. مرور ادبیات و پیشینه پژوهش
2.1. چارچوب مفهومی فرهنگ ایمنی
ادبیات علمی ایمنی، یک سیر تکاملی مشخص را از دیدگاههای سختافزاری (تمرکز بر حفاظت ماشینآلات) و نرمافزاری (تمرکز بر رویهها و خطمشیها) به سمت یک دیدگاه یکپارچه و عمیقتر تحت عنوان زیستافزاری نشان میدهد که در آن، انسان به عنوان پیچیدهترین و مؤثرترین عنصر در سیستمهای ایمنی شناخته میشود .(Radwan & Salameh, 2023) در این پارادایم نوین، مفهوم «فرهنگ ایمنی» به عنوان یک سازه کلیدی ظهور کرده است. فرهنگ ایمنی، که به عنوان زیرمجموعهای از فرهنگ سازمانی تعریف میشود، مجموعهای نظاممند از باورها، هنجارها، ارزشها و الگوهای رفتاری مشترک است که توسط اعضای یک سازمان یا جامعه برای به حداقل رساندن مواجهه با شرایط خطرناک اتخاذ میشود .(Adjekum & Tous, 2020) این مفهوم که پس از تحلیل ریشهای حوادث بزرگ صنعتی مانند فاجعه چرنوبیل به طور گسترده مورد توجه قرار گرفت، فراتر از انطباق صرف با مقررات عمل کرده و به شیوهای اشاره دارد که ایمنی به عنوان یک ارزش محوری و درونیشده، در تمامی تصمیمات و فعالیتها لحاظ میگردد. (Sherratt & Aboagye-Nimo, 2022)
مدلهای مفهومی، فرهنگ ایمنی را در تقابل با «جو ایمنی» قرار میدهند. در حالی که جو ایمنی به ادراکات
و استنباطهای کارکنان از وضعیت ایمنی در یک مقطع زمانی خاص میپردازد و ماهیتی گذرا دارد، فرهنگ ایمنی سازهای عمیقتر، پایدارتر و مبتنی بر ارزشهای بنیادین است که به سختی قابل تغییر هستند .(Cooper, 2000) عملکرد ایمنی، به عنوان خروجی ملموس فرهنگ ایمنی، در دو بعد اصلی تجلی مییابد: رعایت ایمنی که شامل پیروی از دستورالعملها و استانداردهاست و مشارکت در ایمنی که به رفتارهای داوطلبانه و پیشگیرانه برای بهبود محیط کار اشاره دارد .(Ding, Nguyen, & Carvalho, 2020) استقرار موفق سیستمهای مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی، نظیر ISO 45001، نیز به شدت به بستر فرهنگی سازمان وابسته است، زیرا این سیستمها نیازمند تعهد سازمانی، مشارکت کارکنان و یکپارچگی در تمام سطوح هستند .(Emre Simsekler, Qazi, & Alalami, 2020)
2.2. پیشرانهای کلیدی فرهنگ ایمنی در مطالعات پیشین
تحقیقات گسترده داخلی و بینالمللی به شناسایی مجموعهای از عوامل تعیینکننده در شکلدهی و ارتقای فرهنگ ایمنی پرداختهاند. یک درونمایه مشترک و مسلط در این پژوهشها، نقش محوری تعهد مدیریت ارشد و رهبری ایمنی است. مطالعات نشان میدهند که تعهد رهبران، نه به عنوان یک شعار، بلکه از طریق تخصیص منابع، مشارکت فعال در برنامههای ایمنی و ایجاد یک چشمانداز روشن، سنگ بنای یک فرهنگ ایمنی مثبت است);(Tehrani et al., 2019) رحیم گودرزی و همکاران, 2016 (این تعهد مدیریتی بستر لازم برای موفقیت سایر مداخلات را فراهم میآورد.
دومین عامل کلیدی که به کرات در ادبیات مورد تأکید قرار گرفته، آموزش، آگاهی و شایستگی کارکنان است. پژوهشها به طور مداوم نشان دادهاند که سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی مؤثر، تأثیر مستقیم و معناداری بر بهبود شاخصهای فرهنگ ایمنی دارد (تهرانی و همکاران, ۱۳۹۸; سپهر و نعیمی اصابیان, ۱۳۹۷). آموزش نه تنها دانش فنی مرتبط با مخاطرات را افزایش میدهد، بلکه بر نگرشها و ادراک ریسک افراد نیز تأثیر مثبت میگذارد. با این حال، برخی مطالعات مانند پژوهش Ofori و همکاران (2023) در صنعت نفت و گاز غنا، پیچیدگی این رابطه را نشان داده و بیان میکنند که اثربخشی آموزش به کیفیت، تناسب و نحوه اجرای آن بستگی دارد و ممکن است به تنهایی برای تضمین رعایت ایمنی کافی نباشد.
سومین دسته از عوامل، به محیط کاری حمایتی، ارتباطات باز و مشارکت کارکنان مربوط میشود. ایجاد مجاری ارتباطی باز و یک محیط غیرتنبیهی که در آن گزارشدهی خطاها و شبهحوادث تشویق شود، از ارکان اصلی یادگیری سازمانی و بهبود مستمر فرهنگ ایمنی است (یوسفیان و همکاران, ۱۴۰۲). مشارکت فعال کارکنان در ارزیابی ریسک و تصمیمگیریهای ایمنی، احساس مالکیت و مسئولیتپذیری را تقویت کرده و به پایداری فرهنگ ایمنی کمک شایانی میکند .(Nævestad et al., 2018)
2.3. شکاف تحقیقاتی: فرهنگ ایمنی در بستر مناطق کمتر توسعهیافته
با وجود غنای ادبیات در شناسایی عوامل مؤثر بر فرهنگ ایمنی، یک شکاف تحقیقاتی مهم پابرجا است. بخش اعظم این پژوهشها در بستر صنایع خاص یا در کشورهای توسعهیافته انجام شدهاند. این در حالی است که مناطق کمتر توسعهیافته، با چالشهای منحصر به فردی از جمله زیرساختهای ضعیف، محدودیت شدید منابع مالی، سطح پایین سواد و آگاهی عمومی، و نهادهای نظارتی ناکارآمد مواجه هستند .(Andrade et al., 2020) این عوامل زمینهای، میتوانند تأثیرگذاری و اولویت نسبی پیشرانهای فرهنگ ایمنی را به طور بنیادین دگرگون سازند. برای مثال، در حالی که در یک سازمان توسعهیافته، تمرکز بر روی جنبههای روانشناختی و رفتاری پیشرفته است، در یک منطقه کمتر توسعهیافته ممکن است چالشهای پایهایتری مانند تأمین تجهیزات حفاظت فردی استاندارد یا ایجاد زیرساختهای فیزیکی ایمن، اولویت بالاتری داشته باشند.
مطالعات داخلی انجام شده در ایران نیز هرچند بسیار ارزشمند هستند، اما اغلب به یک صنعت یا سازمان خاص (مانند خودروسازی، بیمارستان، یا پروژههای نیروگاهی) محدود شدهاند و یک دیدگاه کلان و بینبخشی برای ارتقای فرهنگ ایمنی در سطح یک منطقه محروم ارائه نمیدهند. پژوهشهایی مانند مطالعه ماهپور و گودرزینیک (۱۳۹۸) که به اولویتبندی عوامل مؤثر بر فرهنگ ایمنی رانندگان پرداختهاند، گام مهمی در این راستا برداشتهاند، اما این رویکرد اولویتبندی باید به شکل جامعتری برای تمام ابعاد ایمنی در مناطق کمتر توسعهیافته تعمیم یابد. بنابراین، پژوهشی که به طور نظاممند به شناسایی و سپس اولویتبندی تطبیقی عوامل کلیدی ارتقای فرهنگ ایمنی با در نظر گرفتن محدودیتها و اقتضائات خاص این مناطق بپردازد، به شدت احساس میشود. پژوهش حاضر در صدد است تا با تمرکز بر این شکاف، یک چارچوب عملیاتی و مبتنی بر شواهد برای سیاستگذاران و مدیران فعال در این مناطق فراهم آورد.
3. روششناسی پژوهش
3.1. طرح و روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی است و از منظر ماهیت و روش گردآوری دادهها، در دسته پژوهشهای توصیفی-پیمایشی قرار میگیرد. این مطالعه با اتخاذ یک رویکرد دومرحلهای طراحی شده است. در مرحله نخست، با استفاده از یک مطالعه کتابخانهای نظاممند، ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی مرتبط با فرهنگ ایمنی مورد واکاوی قرار گرفت تا متغیرها و عوامل بالقوه مؤثر بر ارتقای آن در مناطق کمتر توسعهیافته شناسایی و استخراج گردند. در مرحله دوم، که بخش اصلی پژوهش را تشکیل میدهد، از روش پیمایشی برای گردآوری دادههای کمی از جامعه خبرگان استفاده شد تا اهمیت نسبی عوامل شناساییشده مورد سنجش و تحلیل قرار گیرد. این رویکرد امکان میدهد تا ضمن بهرهگیری از مبانی نظری مستحکم، یافتههایی مبتنی بر دادههای میدانی برای پاسخ به سوالات تحقیق ارائه گردد.
3.2. جامعه آماری و روش نمونهگیری
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خبرگان و کارشناسان حوزه ایمنی، بهداشت و محیط زیست در کشور است که دارای دانش نظری و تجربه عملیاتی در زمینه مدیریت ایمنی هستند. با توجه به نامشخص بودن حجم دقیق جامعه آماری، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران برای جوامع نامحدود استفاده شد. با در نظر گرفتن سطح اطمینان ۹۵٪ (Z=1.96)، حداکثر واریانس برای پاسخهای طیف لیکرت پنج گزینهای (0.66=S2) و سطح خطای قابل قبول ۰.۱ (0.10d=)، حجم نمونه آماری لازم برای این پژوهش ۱۶۵ نفر محاسبه گردید. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد تا اطمینان حاصل شود که شرکتکنندگان در پیمایش، از تخصص و بینش کافی برای ارزیابی دقیق گویههای پرسشنامه برخوردار هستند.
3.3. ابزار گردآوری دادهها و سنجش روایی و پایایی
ابزار اصلی گردآوری دادهها در این پژوهش، یک پرسشنامه محققساخته بوده است که فرآیند طراحی و اعتبارسنجی آن در چند مرحله صورت پذیرفت. ابتدا، بر اساس یافتههای مرحله مطالعه کتابخانهای، ۲۲ عامل اولیه مؤثر بر ارتقای فرهنگ ایمنی شناسایی شدند. این عوامل سپس در چهار بعد مفهومی اصلی دستهبندی گردیدند: ۱) عوامل مدیریتی (شامل ۶ گویه نظیر تعهد مدیریت ارشد و ارزیابی ریسک)، ۲) عوامل نیروی انسانی (شامل ۶ گویه نظیر کار تیمی و مشارکت پرسنل)، ۳) عوامل فردی (شامل ۵ گویه نظیر سابقه کاری و نگرشها)، و ۴) عوامل آموزشی (شامل ۵ گویه نظیر آموزش ایمنی و خطاناپذیرسازی). سوالات پرسشنامه بر مبنای این گویهها و با استفاده از طیف پنج درجهای لیکرت (از ۱=بسیار کم تا ۵=بسیار زیاد) تدوین شد.
برای سنجش روایی پرسشنامه، از روش روایی محتوایی استفاده گردید. بدین منظور، پرسشنامه اولیه در اختیار پانلی متشکل از اساتید دانشگاهی و خبرگان صنعت در حوزه ایمنی قرار گرفت و بر اساس بازخوردهای اصلاحی ایشان، تغییرات لازم در ساختار، وضوح و تناسب گویهها اعمال شد تا روایی ابزار مورد تأیید قرار گیرد. جهت ارزیابی پایایی ابزار، از آزمون آلفای کرونباخ برای سنجش همسانی درونی گویهها استفاده خواهد شد. مقدار آلفای بالای ۰.۸ نشاندهنده پایایی بسیار مطلوب پرسشنامه تلقی میگردد.
3.4. روش تجزیه و تحلیل دادهها
پس از گردآوری دادهها، تحلیل آماری با استفاده از نرمافزار SPSS انجام خواهد پذیرفت. فرآیند تحلیل شامل مراحل زیر است: نخست، به منظور تعیین نوع آزمونهای آماری (پارامتریک یا ناپارامتریک)، نرمال بودن توزیع دادهها برای هر یک از متغیرها با استفاده از شاخصهای کشیدگی و چولگی بررسی میشود. در صورتی که مقادیر این شاخصها در بازه قابل قبول قرار داشته باشند و توزیع دادهها نرمال تشخیص داده شود، برای آزمون فرضیهها از آزمونهای پارامتریک استفاده خواهد شد. در این پژوهش، به منظور بررسی معناداری هر یک از عوامل شناساییشده، از آزمون تی تکنمونهای (استفاده میشود تا میانگین امتیاز تخصیصیافته توسط خبرگان با مقدار میانی طیف (عدد ۳) مقایسه گردد. در صورت عدم احراز فرض نرمال بودن توزیع دادهها، از معادل ناپارامتریک آن، یعنی آزمون دوجملهای، برای تحلیل فرضیهها بهره گرفته خواهد شد. نتایج این تحلیلها مبنای شناسایی و اولویتبندی مهمترین عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعهیافته قرار خواهد گرفت.
4. یافتههای پژوهش
این فصل به ارائه نتایج حاصل از تحلیل دادههای گردآوریشده از طریق پرسشنامه توزیعشده میان ۱۶۹ نفر از خبرگان متخصصان حوزه ایمنی و بهداشت شغلی اختصاص دارد. تحلیلها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی ارائه میگردد. در بخش نخست، ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه مورد بررسی و آمار توصیفی متغیرهای اصلی پژوهش ارائه میشود. در بخش دوم، با استفاده از آزمونهای آماری مناسب، فرضیههای پژوهش مورد واکاوی قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیل استنباطی تشریح میگردد.
4.1. ویژگیهای توصیفی نمونه آماری
به منظور درک بهتر مشخصات شرکتکنندگان در این پیمایش، ویژگیهای جمعیتشناختی آنها شامل جنسیت، سن، سطح تحصیلات، سابقه کار و میزان آشنایی با مسائل ایمنی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحلیل که در جدول۱ به صورت خلاصه ارائه شده است، نشاندهنده تخصص و تجربه بالای نمونه آماری است که اعتبار دادههای گردآوریشده را تقویت مینماید
بر اساس یافتههااکثریت قاطع پاسخدهندگان (۷۸٪) را مردان تشکیل میدهند. از منظر سنی، نمونه آماری عمدتاً در گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال (۵۸٪) متمرکز است که نشاندهنده بلوغ حرفهای شرکتکنندگان میباشد. ویژگی برجسته دیگر، سطح بالای تحصیلات پاسخدهندگان است؛ به طوری که ۵۰٪ دارای مدرک فوق لیسانس و ۸٪ دارای مدرک دکتری هستند و مجموعاً ۹۵٪ از شرکتکنندگان از تحصیلات دانشگاهی برخوردارند. این امر دلالت بر دانش نظری عمیق نمونه نسبت به موضوع پژوهش دارد.
از نظر تجربه حرفهای، توزیع سابقه کار نشان میدهد که جامعه آماری از تجربه قابل توجهی برخوردار است؛ ۴۰٪ از پاسخدهندگان بیش از ۸ سال سابقه کار مرتبط دارند و ۶۲٪ نیز دارای بیش از ۶ سال تجربه در حوزه ایمنی هستند. این سطح از تجربه عملی، اعتبار پاسخهای ارائه شده به گویههای تخصصی پرسشنامه را به شکل معناداری افزایش میدهد. در نهایت، ارزیابی خوداظهاری پاسخدهندگان از میزان آشناییشان با مسائل ایمنی نشان میدهد که اکثریت آنها (۶۲٪) دانش خود را در سطح "زیاد" و "خیلی زیاد" ارزیابی کردهاند، که این موضوع نیز همراستا با سایر ویژگیهای جمعیتشناختی، بر تخصص بالای نمونه آماری صحه میگذارد. در مجموع، پروفایل نمونه آماری بیانگر آن است که دادههای این پژوهش از جامعهای متخصص، تحصیلکرده و باتجربه گردآوری شده که دیدگاههای آنها میتواند مبنای قابل اتکایی برای تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ ایمنی باشد.
4.2. تحلیل توصیفی متغیرهای اصلی پژوهش
به منظور بررسی اولیه دیدگاه خبرگان نسبت به اهمیت هر یک از ۲۲ عامل شناساییشده در ارتقای فرهنگ ایمنی، شاخصهای آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و واریانس برای هر متغیر محاسبه گردید. این شاخصها که در جدول 1 ارائه شدهاند، یک نمای کلی از میزان اهمیت و همچنین درجه توافق پاسخدهندگان پیرامون هر عامل را به دست میدهند. میانگینها بر اساس طیف لیکرت ۵ درجهای (۱=اهمیت بسیار کم تا ۵=اهمیت بسیار زیاد) محاسبه شدهاند.
جدول(1) مقادیر عناصر در ایستگاههای نمونه برداری
واریانس | انحراف معیار | میانگین | تعداد (N) | نام متغیر (عامل) | کد |
۰.۲۵۰ | ۰.۴۹۹ | ۴.۴۴۵ | ۱۶۹ | عوامل فرهنگی (سازمان-جامعه) | F1 |
۰.۴۲۵ | ۰.۶۵۲ | ۴.۲۷۲ | ۱۶۹ | مدیریت و ارزیابی ریسکها | F2 |
۰.۴۲۴ | ۰.۶۵۱ | ۴.۲۹۵ | ۱۶۹ | حمایت مالی مدیریت ارشد | F3 |
۰.۲۸۹ | ۰.۵۳۷ | ۴.۲۶۰ | ۱۶۹ | توسعه قوانین و مقررات | F4 |
۱.۱۳۱ | ۱.۰۶۳ | ۳.۸۹۳ | ۱۶۹ | اجرای کار تیمی | F5 |
۰.۹۳۰ | ۰.۹۶۴ | ۳.۹۳۴ | ۱۶۹ | استفاده از وسایل حفاظتی | F6 |
۰.۵۶۴ | ۰.۷۵۱ | ۳.۹۵۸ | ۱۶۹ | آموزش ایمنی | F7 |
۰.۷۵۲ | ۰.۸۶۷ | ۳.۷۸۶ | ۱۶۹ | تحصیلات | F8 |
۰.۷۲۸ | ۰.۸۵۳ | ۳.۷۱۵ | ۱۶۹ | میزان درآمد | F9 |
۰.۴۵۹ | ۰.۶۷۷ | ۴.۵۷۹ | ۱۶۹ | عوامل روانشناختی و نگرشها | F10 |
۰.۳۱۶ | ۰.۵۶۱ | ۴.۵۸۵ | ۱۶۹ | تعهدات مدیریت ارشد | F11 |
۰.۳۷۱ | ۰.۶۰۸ | ۴.۵۰۲ | ۱۶۹ | چشمانداز و اهداف بلندمدت | F12 |
۰.۴۴۸ | ۰.۶۶۹ | ۴.۴۲۶ | ۱۶۹ | مشارکت پرسنل و یادگیرنده بودن | F13 |
۰.۵۱۹ | ۰.۷۲۰ | ۴.۲۰۱ | ۱۶۹ | استرس و فرسودگی شغلی | F14 |
۰.۵۵۴ | ۰.۷۴۴ | ۴.۳۲۵ | ۱۶۹ | سابقه کاری | F15 |
۰.۸۶۰ | ۰.۹۲۷ | ۴.۲۶۰ | ۱۶۹ | سن | F16 |
۰.۶۲۶ | ۰.۷۹۱ | ۴.۲۹۵ | ۱۶۹ | استخدام نیروی متخصص ایمنی | F17 |
۰.۷۱۸ | ۰.۸۴۷ | ۴.۱۴۲ | ۱۶۹ | مشوقها و تبلیغات ایمنی | F18 |
۰.۴۸۶ | ۰.۶۹۷ | ۴.۰۴۷ | ۱۶۹ | عدم شوخی حین کار | F19 |
۰.۵۹۸ | ۰.۷۷۳ | ۳.۶۵۰ | ۱۶۹ | توجیه واحد کاری | F20 |
۱.۱۵۳ | ۱.۰۷۳ | ۴.۲۰۷ | ۱۶۹ | خطاناپذیرسازی | F21 |
۰.۷۹۲ | ۰.۸۸۹ | ۴.۲۶۶ | ۱۶۹ | ارائه سیستم نظارتی مسائل ایمنی | F22 |
تحلیل اولیه میانگینها در جدول 1 نشان میدهد که از دیدگاه خبرگان، تمامی ۲۲ عامل شناساییشده از اهمیت متوسط به بالایی برخوردارند (تمامی میانگینها بالاتر از ۳.۶۵ هستند). با این حال، تفاوتهای ظریفی در میزان اهمیت درکشده وجود دارد. عواملی مانند "تعهدات مدیریت ارشد" (F11, M=4.585)، "عوامل روانشناختی و نگرشها به ایمنی" (F10, M=4.579) و "چشمانداز و اهداف بلندمدت" (F12, M=4.502) بالاترین میانگین امتیاز را به خود اختصاص دادهاند. این یافته اولیه حاکی از آن است که از منظر متخصصان، عوامل مدیریتی و نگرشی، نقشی بنیادین در شکلدهی به فرهنگ ایمنی ایفا میکنند. در مقابل، عواملی نظیر "توجیه واحد کاری" (F20, M=3.650)، "میزان درآمد" (F9, M=3.715) و "تحصیلات" (F8, M=3.786) کمترین میانگین را کسب کردهاند، هرچند که همچنان امتیاز آنها به شکل قابل توجهی بالاتر از حد متوسط (۳) است.
از سوی دیگر، بررسی مقادیر انحراف معیار بیانگر میزان پراکندگی یا توافق نظر پاسخدهندگان است. مقادیر پایین انحراف معیار نشاندهنده همگرایی و اجماع بالا در میان خبرگان است. به عنوان مثال، عواملی مانند "عوامل فرهنگی" (F1, SD=0.499)، "توسعه قوانین و مقررات" (F4, SD=0.537) و "تعهدات مدیریت ارشد" (F11, SD=0.561) دارای کمترین انحراف معیار هستند که نشان میدهد متخصصان در مورد اهمیت بسیار بالای این موارد اتفاق نظر دارند. در مقابل، عواملی مانند "خطاناپذیرسازی" (F21, SD=1.073) و "اجرای کار تیمی" (F5, SD=1.063) بیشترین انحراف معیار را نشان میدهند که میتواند بیانگر وجود دیدگاههای متنوعتر در میان خبرگان در خصوص اهمیت یا نحوه پیادهسازی این عوامل باشد. این تحلیل توصیفی، زمینه را برای تحلیلهای استنباطی دقیقتر به منظور آزمون فرضیهها و تعیین معناداری آماری اهمیت هر یک از این عوامل فراهم میآورد.
4.3. تحلیل استنباطی و آزمون فرضیهها
در این بخش، به منظور آزمون فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر مؤثر بودن تمامی ۲۲ عامل شناساییشده بر ارتقای فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعهیافته، از آمار استنباطی استفاده میشود. این فرآیند با بررسی پیشفرض نرمال بودن توزیع دادهها آغاز و سپس با اجرای آزمونهای آماری مناسب برای هر فرضیه ادامه مییابد.
4.3.1. ارزیابی نرمال بودن توزیع دادهها
انتخاب آزمون آماری مناسب (پارامتریک یا ناپارامتریک) مستلزم بررسی نرمال بودن توزیع دادهها برای هر یک از متغیرهای پژوهش است. بدین منظور، از شاخصهای کشیدگی و چولگی استفاده گردید. معیاری که در این پژوهش برای قضاوت در نظر گرفته شد، قرارگیری مقادیر این دو شاخص در بازه [2+, ۲-] است. نتایج این آزمون که در جدول 2 ارائه شده است، نشان میدهد که کدام متغیرها از توزیع نرمال پیروی میکنند.
جدول(2) نتایج آزمون نرمالیتی با استفاده از شاخصهای کشیدگی و چولگی
وضعیت توزیع | مقدار کشیدگی | مقدار چولگی | نام متغیر (عامل) | کد |
نرمال | ۰.۱۸۰ | -۱.۹۹۱ | عوامل فرهنگی (سازمان-جامعه) | F1 |
نرمال | -۰.۳۴۲ | -۰.۷۲۱ | مدیریت و ارزیابی ریسکها | F2 |
غیرنرمال | -۱.۱۷۰ | ۳.۲۲۰ | حمایت مالی مدیریت ارشد | F3 |
نرمال | ۰.۱۲۰ | -۰.۳۷۶ | توسعه قوانین و مقررات | F4 |
نرمال | ۰.۰۶۸ | -۱.۲۱۴ | اجرای کار تیمی | F5 |
نرمال | -۰.۲۷۹ | -۱.۵۵۶ | استفاده از وسایل حفاظتی | F6 |
نرمال | -۰.۰۶۴ | -۰.۹۲۲ | آموزش ایمنی | F7 |
نرمال | -۰.۷۴۹ | -۰.۵۳۷ | تحصیلات | F8 |
نرمال | -۰.۳۲۲ | -۱.۰۲۳ | میزان درآمد | F9 |
نرمال | ۰.۴۴۹ | -۱.۳۳۹ | عوامل روانشناختی و نگرشها | F10 |
نرمال | -۰.۱۴۲ | -۰.۹۲۹ | تعهدات مدیریت ارشد | F11 |
نرمال | -۰.۸۱۳ | -۰.۳۱۷ | چشمانداز و اهداف بلندمدت | F12 |
نرمال | -۰.۷۴۹ | -۰.۵۳۷ | مشارکت پرسنل و یادگیرنده بودن | F13 |
نرمال | -۰.۶۰۹ | -۰.۹۶۰ | استرس و فرسودگی شغلی | F14 |
نرمال | ۱.۱۱۰ | -۱.۳۵۸ | سابقه کاری | F15 |
نرمال | -۱.۱۶۷ | -۰.۵۸۰ | سن | F16 |
نرمال | -۰.۰۶۴ | -۰.۹۲۲ | استخدام نیروی متخصص ایمنی | F17 |
نرمال | ۰.۶۹۶ | -۰.۹۸۹ | مشوقها و تبلیغات ایمنی | F18 |
نرمال | -۰.۵۵۱ | -۱.۵۱۷ | عدم شوخی حین کار | F19 |
نرمال | -۰.۳۹۲ | -۰.۹۶۰ | توجیه واحد کاری | F20 |
غیرنرمال | -۱.۸۲۳ | ۳.۰۹۳ | خطاناپذیرسازی | F21 |
نرمال | -۰.۳۴۲ | -۰.۷۲۱ | ارائه سیستم نظارتی مسائل ایمنی | F22 |
همانطور که در جدول3 مشهود است، از میان ۲۲ متغیر مورد بررسی، ۲۰ متغیر دارای توزیع نرمال هستند، زیرا مقادیر کشیدگی و چولگی آنها در بازه مورد قبول [۲+ , ۲-] قرار دارد. با این حال، متغیرهای "حمایت مالی مدیریت ارشد" (F3) و "خطاناپذیرسازی" (F21) به دلیل خارج بودن مقدار چولگی از این بازه، از توزیع نرمال پیروی نمیکنند. بر این اساس، برای آزمون فرضیههای مرتبط با متغیرهای دارای توزیع نرمال از آزمون پارامتریک تی تکنمونهای و برای دو متغیر غیرنرمال از آزمون ناپارامتریک دوجملهای استفاده شد.
4.3.2. نتایج آزمون فرضیهها
برای هر یک از ۲۲ عامل، یک فرضیه مبنی بر تأثیرگذاری معنادار آن بر ارتقای فرهنگ ایمنی تدوین شد. در آزمونهای تی تکنمونهای، مقدار میانگین هر عامل با مقدار ملاک ۳ (حد متوسط طیف لیکرت) مقایسه شد. در آزمونهای دوجملهای نیز، نسبت پاسخهای بالاتر از ۳ (گروه "بااهمیت") با نسبت مورد انتظار ۰.۵ مقایسه گردید. سطح معناداری برای تمامی آزمونها ۰.۰۵ α=در نظر گرفته شد. نتایج کامل این آزمونها در جدول 3 به صورت خلاصه ارائه شده است
جدول(3) خلاصه نتایج تحلیل استنباطی و آزمون فرضیهها
نتیجه | آماره آزمون t یا نسبت | آزمون مورد استفاده | نام متغیر (عامل) | کد |
تأیید شد | ۳۰.۴۸۰ | T-test | عوامل فرهنگی | F1 |
تأیید شد | ۳۰.۴۸۰ | T-test | مدیریت و ارزیابی ریسکها | F2 |
تأیید شد | ۰.۹۶ | Binomial | حمایت مالی مدیریت ارشد | F3 |
تأیید شد | ۳۷.۸۸۰ | T-test | توسعه قوانین و مقررات | F4 |
تأیید شد | ۱۶.۵۸۰ | T-test | اجرای کار تیمی | F5 |
تأیید شد | ۱۷.۶۷۰ | T-test | استفاده از وسایل حفاظتی | F6 |
تأیید شد | ۲۳.۱۵۰ | T-test | آموزش ایمنی | F7 |
تأیید شد | ۳۰.۳۰۰ | T-test | تحصیلات | F8 |
تأیید شد | ۳۲.۰۹۸ | T-test | میزان درآمد | F9 |
تأیید شد | ۳۶.۵۱۰ | T-test | عوامل روانشناختی و نگرشها | F10 |
تأیید شد | ۱۲.۶۰۰ | T-test | تعهدات مدیریت ارشد | F11 |
تأیید شد | ۲۵.۳۵۰ | T-test | چشمانداز و اهداف بلندمدت | F12 |
تأیید شد | ۲۱.۶۸۰ | T-test | مشارکت پرسنل و یادگیرنده بودن | F13 |
تأیید شد | ۲۷.۶۷۰ | T-test | استرس و فرسودگی شغلی | F14 |
تأیید شد | ۲۱.۲۹۰ | T-test | سابقه کاری | F15 |
تأیید شد | ۱۹.۵۳۰ | T-test | سن | F16 |
تأیید شد | ۱۱.۸۰۰ | T-test | استخدام نیروی متخصص ایمنی | F17 |
تأیید شد | ۱۰.۹۱۰ | T-test | مشوقها و تبلیغات ایمنی | F18 |
تأیید شد | ۱۵.۳۲۰ | T-test | عدم شوخی حین کار | F19 |
تأیید شد | ۱۰.۹۵۰ | T-test | توجیه واحد کاری | F20 |
تأیید شد | ۰.۸۶ | Binomial | خطاناپذیرسازی | F21 |
تأیید شد | ۱۰.۹۲۰ | T-test | ارائه سیستم نظارتی مسائل ایمنی | F22 |
نتایج مندرج در جدول 3 به وضوح نشان میدهد که برای تمامی ۲۲ فرضیه پژوهش، مقدار سطح معناداری (P-value) کمتر از ۰.۰۵ است .(P < 0.001) این یافته بیانگر آن است که از دیدگاه جامعه خبرگان، میانگین اهمیت تمامی عوامل شناساییشده به لحاظ آماری به طور معناداری بالاتر از حد متوسط (۳) است. به عبارت دیگر، فرضیه صفر (H0) مبنی بر عدم تأثیرگذاری یا اهمیت متوسط این عوامل رد شده و فرضیه جایگزین (H1) تأیید میگردد. بنابراین، میتوان با اطمینان ۹۵٪ نتیجهگیری کرد که هر ۲۲ عامل مورد بررسی، به عنوان عوامل مؤثر و مهم در فرآیند ارتقای فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعهیافته شناخته میشوند. مقادیر بالای آماره آزمون t برای عواملی مانند "توسعه قوانین و مقررات" (t=37.88) و "عوامل روانشناختی و نگرشها" (t=36.51) نشاندهنده شدت تأثیرگذاری بالاتر این موارد از دیدگاه متخصصان است. همچنین نتایج آزمون دوجملهای برای دو عامل غیرنرمال نیز همین الگو را تأیید میکند؛ به طوری که برای عامل "حمایت مالی مدیریت ارشد"، ۹۶٪ از پاسخها در گروه "بااهمیت" قرار گرفتهاند که این نسبت به لحاظ آماری تفاوت معناداری با توزیع تصادفی دارد. در مجموع، تحلیلهای استنباطی، پشتوانه آماری محکمی برای تأیید چارچوب مفهومی پژوهش و اهمیت تمامی ابعاد و عوامل پیشنهادی فراهم میآورد. این یافتهها مبنای لازم برای رتبهبندی نهایی عوامل و ارائه پیشنهادات کاربردی در بخش نتیجهگیری را تشکیل میدهند.
5. بحث و نتیجهگیری
5.1. بحث و تحلیل یافتهها
این پژوهش با هدف شناسایی و اعتبارسنجی عوامل کلیدی مؤثر بر ارتقای فرهنگ ایمنی در مناطق کمتر توسعهیافته به انجام رسید. یافتههای اصلی تحقیق، که از طریق اجماع نظر ۱۶۹ نفر از خبرگان حوزه ایمنی و بهداشت شغلی حاصل شد، به طور قاطع نشان داد که هر ۲۲ عامل شناساییشده در چهار بعد اصلی مدیریتی، نیروی انسانی، فردی و آموزشی، از اهمیت آماری معناداری برخوردار هستند. این نتیجه، بیش از هر چیز، بر ماهیت چندوجهی و سیستماتیک فرهنگ ایمنی در بسترهای پیچیده اجتماعی-اقتصادی صحه میگذارد و این دیدگاه را تقویت میکند که مداخلات تکبعدی و جزیره ای برای بهبود ایمنی در این مناطق محکوم به شکست است.
5.2. پیامدهای پژوهش
نتایج این تحقیق دارای پیامدهای نظری و عملی قابل توجهی است:
پیامدهای نظری: این مطالعه با ارائه و اعتبارسنجی یک چارچوب جامع متشکل از ۲۲ عامل، به غنای ادبیات فرهنگ ایمنی، به ویژه در حوزه کمتر مطالعهشده "مناطق کمتر توسعهیافته"، میافزاید. در حالی که اغلب پژوهشها بر یک صنعت یا سازمان خاص متمرکز هستند، این تحقیق یک مدل مفهومی گسترده ارائه میدهد که میتواند به عنوان پایهای برای تدوین نظریههای بومی و متناسب با زمینه در این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
پیامدهای عملی و مدیریتی: برای مدیران و سیاستگذاران فعال در مناطق کمتر توسعهیافته، یافتههای این پژوهش یک نقشه راه عملی فراهم میکند. این نتایج تأکید میکند که سرمایهگذاریها و اقدامات باید به صورت یک سبد متوازن در هر چهار حوزه توزیع شوند. به عنوان مثال، تدوین بهترین قوانین ایمنی (بعد مدیریتی) بدون آموزش مؤثر به کارکنان برای اجرای آنها (بعد آموزشی) و ایجاد انگیزه از طریق مشوقها (بعد نیروی انسانی)، اثربخشی لازم را نخواهد داشت. سازمانها و نهادهای دولتی میتوانند از این چارچوب تأییدشده به عنوان یک چکلیست تشخیصی برای ارزیابی وضعیت فرهنگ ایمنی خود و شناسایی نقاط قابل بهبود استفاده کنند.
اهمیت بالای ابعاد مدیریتی (شامل تعهد مدیریت ارشد، ارزیابی ریسک و توسعه قوانین) و نیروی انسانی (شامل عوامل روانشناختی، مشارکت پرسنل و مدیریت استرس) در یافتههای این پژوهش، همراستا با مدلهای کلاسیک فرهنگ ایمنی است که رهبری و عوامل انسانی را سنگ بنای یک سیستم ایمن میدانند. با این حال، تأیید همزمان اهمیت عوامل فردی (مانند سابقه کار و تحصیلات) و عوامل آموزشی (مانند استفاده از تجهیزات حفاظتی و خطاناپذیرسازی)، نشاندهنده آن است که در زمینه مناطق کمتر توسعهیافته، نمیتوان از هیچیک از این ابعاد غفلت ورزید. این یافته بیانگر آن است که استراتژیهای موفق باید به طور همزمان هم بر اصلاح ساختارها و سیاستهای کلان (رویکرد بالا به پایین) و هم بر توانمندسازی، آموزش و بهبود نگرش تکتک افراد (رویکرد پایین به بالا) متمرکز شوند. در واقع، این پژوهش نشان داد که ارتقای فرهنگ ایمنی در این مناطق، یک فرآیند پیچیده است که نیازمند ایجاد یک همافزایی استراتژیک میان سختافزار (تجهیزات و زیرساخت)، نرمافزار (قوانین و رویهها) و زیستافزار (نگرشها و رفتارهای انسانی) است.
5.3. محدودیتها و پیشنهادها برای پژوهشهای آتی
این پژوهش علیرغم دستاوردهایش، با محدودیتهایی نیز همراه بود. نخست آنکه مطالعه حاضر به شناسایی و تأیید اهمیت عوامل پرداخته، اما وزن نسبی و اولویتبندی آنها را مشخص نکرده است. دوم، روابط علی و معلولی و تعاملات دینامیک میان این ۲۲ عامل مورد بررسی قرار نگرفته است.
بر این اساس، پیشنهادهای زیر برای پژوهشگران علاقهمند در آینده ارائه میگردد:
اولویتبندی عوامل: پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی، با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره مانند فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی یا فرآیند تحلیل شبکهای، به رتبهبندی و تعیین وزن هر یک از این ۲۲ عامل پرداخته شود. این امر به مدیران کمک میکند تا منابع محدود خود را بر روی مؤثرترین مداخلات متمرکز کنند.
تحلیل روابط ساختاری: به منظور درک روابط پیچیده و تأثیرات متقابل میان عوامل، استفاده از روشهای مدلسازی پیشرفته مانند مدلسازی معادلات ساختاری توصیه میشود. چنین تحلیلی میتواند نشان دهد که کدام عوامل نقش زیربناییتری داشته و کدامیک متأثر از سایر عوامل هستند.
مطالعات موردی و طولی: انجام مطالعات موردی عمیق در صنایع یا مناطق خاص و همچنین پژوهشهای طولی برای ارزیابی تأثیر اجرای بستههای سیاستی مبتنی بر این چارچوب در طول زمان، میتواند به درک عمیقتری از فرآیند ارتقای فرهنگ ایمنی منجر شود.
1. ابوطالبی اصفهانی، م.، و حیدرآبادی زاده، ن. (۱۳۹۴). ساختاری برای مفهوم فرهنگ ایمنی ترافیک در توسعه پایدار. کنفرانس بینالمللی توسعه پایدار و عمران شهری، تهران.
2. تهرانی، وحید زین العابدین.، رضایی فر، امید.، الهکی، مجید.، و خسروی، یحیی. (۱۳۹۸). بررسی تاثیر هزینه سرمایهگذاری ایمنی بر فرهنگ ایمنی در پروژههای صنعت ساخت-مطالعه موردی پروژههای ساخت نیروگاهی. سلامت کار ایران، ۱۶(۶)، ۹۱-۱۰۱.
3. سپهر، پروین.، و نعیمی اصابیان، نیره. (۱۳۹۷). ارزیابی تاثیر آموزشهای ایمنی در ارتقاء فرهنگ ایمنی در بین کارگران یکی از صنایع فلزی مطالعه موردی. مجله تحقیقات سلامت در جامعه، ۴(۴)، ۱۳-۲۱.
4. ماهپور، علیرضا.، و گودرزینیک، محمد. (۱۳۹۸). اولویتبندی عوامل موثر بر فرهنگ ایمنی رانندگان وسایل حمل و نقل مواد شیمیایی خطرناک. پژوهشنامه حمل و نقل، ۱۶(۱)، ۴۳-۵۰.
5. میرحسینی، س. (۱۴۰۰). عوامل انسانی و فرهنگ ایمنی: فرصتها و چالشها در محیط بندر. مطالعات مدیریت و حسابداری، (۳)، ۱۶۵-۱۸۷.
6. یوسفیان، مهزاد.، عینی، ساناز.، امینی، کیوان.، ارشادی فرد، سولماز.، غیبتی، فرهاد.، و اسدی، حسین. (۱۴۰۲). وضعیت فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستانهای ایران: مرور نظاممند. پایش، ۲۲(۲)، ۱۲۹-۱۳۸.
7. Adjekum, D. K., & Tous, M. F. (2020). Assessing the relationship between organizational management factors and a resilient safety culture in a collegiate aviation program with Safety Management Systems (SMS). Safety Science, 131, 104909.
8. Ahn, J., Joo Min, B., & Lee, S. (2022). Graded approach to determine the frequency and difficulty of safety culture attributes: The F-D matrix. Nuclear Engineering and Technology, 54(6), 2067-2076.
9. Andrade, M. d., Stedefeldt, E., Zanin, L. M., & da Cunha, D. (2020). Food safety culture in food services with different degrees of risk for foodborne diseases in Brazil. Food Control, 112, 107152.
10. Cooper, M. D. (2000). Towards a model of safety culture. Safety Science, 36(2), 111-136.
11. Ding, K., Nguyen, N., & Carvalho, M. (2020). Baseline Patient Safety Culture in Cameroon: Setting a Foundation for Trauma Quality Improvement. Journal of Surgical Research, 255, 311-318.
12. Emre Simsekler, M., Qazi, A., & Alalami, M. (2020). Evaluation of patient safety culture using a random forest algorithm. Reliability Engineering & System Safety, 204, 107186.
13. Goudarzi, R., Arghami, S., & Pouyakian, M. (2016). Identifying factors affecting the safety culture in Iran's thermal power plants. Journal of Occupational Health Engineering.
14. Nævestad, T. O., Hesjevoll, I. S., & Phillips, R. O. (2018). How can we promote safety culture in transport organizations? A review of interventions, effects and influencing factors. Transportation Research Part F: Traffic Psychology and Behaviour, 54, 47-66.
15. Radwan, L., & Salameh, P. (2023). Evaluation of patient safety culture in community pharmacies. Exploratory Research in Clinical and Social Pharmacy, 10, 100260.
16. Sherratt, F., & Aboagye-Nimo, E. (2022). Decolonizing occupational safety management: The case of construction site safety culture in Ghana. Safety Science, 151, 1057