رویکردهای اسطورهای آفرینش، سیمرغ و عنقا، و کوههای البرز، قاف و طور، از آغاز تا عرفان اسلامی
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیاحمد مدیر 1 , محمد شاه بدیع زاده 2 , جواد مهربان 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی ، واحد مشهد ، دانشگاه آزاد اسلامی ، مشهد ، ایران.
2 - استادیارگروه زبان و ادبیّات فارسی ،واحد مشهد ،دانشگاه آزاد اسلامی ،مشهد، ایران.(نویسنده مسئول)
3 - دانشیارگروه زبان و ادبیّات فارسی ، واحد مشهد ، دانشگاه آزاد اسلامی ، مشهد، ایران.
کلید واژه: نماد, اسطوره, شاهنامه, عرفان,
چکیده مقاله :
در ایجاد و گسترش عرفان اسلامی که بدون تردید، ریشه در قرآن، سنت پیامبر(ص) و یاران نزدیک آن حضرت دارد، نمیتوان پارهای از باورهای کهن ایران باستان، آئین زردشت، ادب پهلوی، اسطورهها و داستانهای حماسی و دینیِ عهد ساسانی را نادیدهگرفت. شاهنامه نیز، بهعنوان بزرگترین اثر حماسیِ زبان فارسی، گنجینهای غنی و سرشار از اسطورههای ایران باستان است که تأثیر شگرفی بر متون عرفانیِ پس از خود برجای نهاده است. از آنجا که اسطوره حاویِ سرگذشت مینوی انسانهای کهن و تجلّیگاه باورهای آنان در بارة آفرینشِ جهان، موجودات و انسان است، پیوندهای تنگاتنگی با باورهای دینی و عرفانی دارد. عرفان نیز شیوهای از رسیدن به حق بر اساس ریاضت، پاکدامنی، پارسایی، دوری از آلایشها و آراستن دل به فضیلتها، برای رسیدن به مقام قُرب الهی است. استفاده از زبان رمز و نماد، از ویژگیهای مشترک در اسطورهپردازی و متون عرفانی است. این پژوهش بر آن است تا ضمن بیانِ اسطورههای آفرینش جهان و نخستین انسانها، سیمرغ و عنقا، و کوههای البرز، قاف و طور، سیر دگرگونی و پیوستگیهای اسطوره با عرفان را از ایران باستان و شاهنامه تا رسیدن به مرحلةِ کمال و پختگیِ عرفانِ ایرانی ـ اسلامی نشاندهد. روش کار در اینپژوهش مبتنی بر، مقایسه، تحلیل و توصیف است