تقابل ها درشاهنامه بارویکرد نظریۀ لویی استروس(بهمن،اردشیربابکان،بهرام گور،انوشیروان، یزدگرد)
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیمریم علوی 1 , پروین دخت مشهور 2 , محمد فاضلی 3 , محمد دلپسند 4
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی ، مشهد ، ایران.
2 - استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی ، مشهد ، ایران.
3 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی ، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
4 - دانشجوی دکترا جهاد دانشگاهی هرمزگان
کلید واژه: تقابل, لوی استروس, بخش تاریخی شاهنامه, انگیزههای تقابل,
چکیده مقاله :
در این مقاله،به بررسی تقابلها در پنج داستان منتخب از بخش تاریخی شاهنامه (بهمن،اردشیر بابکان،بهرام گور،انوشیروان،یزدگردسوم)بر مبنای رویکرد تقابل لویی استروس پرداختهایم.روش تحقیق به صورت کتابخانهای و مبتنی بر سند پژوهی و نوع آن، تطبیقی وتحلیلی است.برآن هستیم که بهپرسشی پاسخ گوییم؛مقولۀ تقابل در بخش تاریخی شاهنامه نمود یافته است یا نه؟ بررسی تقابل در داستانهای مورد بررسی نشان میدهد در قسمت تاریخی شاهنامه عنصر تقابل بسیار برجسته و پررنگ است.نوع تقابلها در این داستانها به دلیل تاریخی بودن آنها، عمدتاً از نوع تقابل شخصیتهای انسانی است و انگیزههای تقابل میان شخصیتها،نیز اغلب مواردی همچون جنگ قدرت، تمایل به کشورگشایی، تلاش برای برپایی عدالت و مبارزه با ظلم، انتقامجویی، مبارزه با انیرانی و نژادهای دیگر و مواردی از این قبیل است. تقابلهای دیگری نیز غیر از تقابل میان شخصیتهای انسانی در این داستانها دیده میشود که از میان آنها میتوان به تقابل ایدئولوژیها، عدالت و ظلم، فضایل و رذایل اخلاقی، تقابل روزگار و فلک با انسان، تقابل انسان با طبیعت، تقابل صفات انسانی همچون جنگاوری و شجاعت با ضعف و ناتوانی، تقابل نژادی و قومی و مواردی از این قبیل اشاره کرد. در مجموع، با اینکه داستانهای منتخب، از نوع داستانهای تاریخی هستند، اما مؤلفههای رویکرد و نظریۀ لوی استروس در آنها دیده میشود و انگیزۀ این شخصیتها از تقابل، صرفاً، انگیزههای ذکر شده در کتب تاریخی،نیست بلکه ،آرمانها و اهداف و همچنین تیپ شخصیتی و خصایل روانی آنها نیز در این تقابلها تأثیر مستقیم گذاشته است.