بررسی لحن حکایات «دیوانگان دانا» در مصیبتنامۀ عطّار بر پایۀ نظریۀ کانون روایت ژرار ژنت
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
کلید واژه: لحن, ژنت, مصیبتنامه, عطّار, کانون روایت, دیوانگان دانا,
چکیده مقاله :
ادبیّات آیینۀ تمامنمای جامعه است و هر طبقۀ اجتماعی روایت ویژهای مربوط به خود دارد. این موضوع نشاندهندۀ ارتباط میان ادبیّات و روایتشناسی است. ژنت با نظریۀ کانون روایت از این پیوند به نحو احسن بهره گرفت و با طرح و شرح دو عامل وجه و لحن، باعث ظهور قابلیتهای نوینی از روایتشناسی در زمینههای گوناگون ادبی شد. از سوی دیگر، در شعر کهن فارسی، مصیبتنامۀ عطّار دارای ویژگیهای روایتشناختی برجستهای است که باعث تتبع بسیاری از شاعران، از سبک و سیاق او شده است. به این اعتبار، در مقالۀ حاضر، لحن در حکایتهای دیوانگان دانا بر پایۀ نظریۀ کانون روایت ژنت بررسی و کاویده خواهد شد. همچنین، روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانهای است. به نظر میرسد عطّار در حکایتهای مربوط به دیوانگان دانا، با بهرهگیری از شگردهای روایی گوناگون به نقد اوضاع فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی جامعۀ خود پرداخته و موفق به تشریح بسیاری از دقایق عرفانی شده است. کارکرد دیگر شگردهای روایی در مصیبتنامه، عینیت بخشیدن به موضوعات انتزاعی و ذهنی است.
_||_