آینده روابط ایران و آذربایجان (پس از جنگ دوم قره باغ) با تاکید بر نقش بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای
محورهای موضوعی : علوم سیاسی- روابط بین الملل
1 - عضو هیات علمی
کلید واژه: بازیگران منطقه, پان ترکیسم, جنگ دوم قره باغ, سناریو نویسی.,
چکیده مقاله :
روابط ایران و آذربایجان طی سه دهه گذشته تحت تاثیر عوامل مختلفی نظیر جنگ، انقلاب و تغییرات در موازنه ی قدرت، دچار تحولات زیادی شده است. زمینه هایی نظیر اشتراکات دینی و مذهبی، اشتراکات فرهنگی و تاریخی، مرزهای طولانی آبی و زمینی و احداث پروژه های سدسازی مشترک، بسترهای همگرایی دو کشور را فراهم آورده است. در مقابل، روابط با آمریکا و رژیم صهیونیستی، پان ترکیسم، بحران قره باغ، حذف ایران از مسیر انتقال نفت آذربایجان به بازارهای جهانی و اقدام های تحریک آمیز علیه امنیت ملی ایران، موجب ایجاد تنش در روابط دو کشور شده است. هدف از این مطالعه، تحلیل آینده روابط ایران و آذربایجان با تاکید بر نقش بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای پس از جنگ دوم قره باغ است. بدین منظور، از روش سناریونویسی که در مجموعه کلی تر از مطالعات آینده پژوهی جای دارد، استفاده شد و از روش های کیفی برای سناریو پردازی استفاده شد. سناریوهای محتمل درباره آینده روابط ایران و آذربایجان عبارتند از: گسترش مناسبات ایران و آذربایجان، گشایش کریدور زنگه زور، حذف ایران از ترانزیت انرژی آذربایجان، دامن زدن به اقدامات تجزیه طلبانه آذربایجان در استان های مرزی ایران، تشدید اختلاف بر سر رژیم حقوقی دریای خزر و اقدامات امنیتی-جاسوسی آذربایجان علیه ایران. در بررسی این سناریوها، مواضع بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بررسی شد.
Relations between Iran and Azerbaijan have changes during the past three decades under the influence of various factors such as war, revolution and changes in the balance of power. Areas such as religious, cultural and historical commonalities, long water and land borders have provided the platforms for the convergence of the two countries. On the other hand, relations with US and Israel, pan-Turkism, the Karabakh crisis, the removal of Iran from the route of transferring Azerbaijani oil and provocative actions against Iran's national security have caused tension in the relations between the two countries. The purpose is to analyze the future of relations between Iran and Azerbaijan, emphasizing the role of regional and extra-regional players after the Second Karabakh War. For this purpose, scenario writing method was used and qualitative methods were used for scenario development. Possible scenarios about the future of Iran-Azerbaijan relations include: the expansion of Iran-Azerbaijan relations, the opening of the Zange Zor Corridor, the removal of Iran from Azerbaijan's energy transit, the fueling of Azerbaijan's separatist actions in Iran's border provinces, the intensification of the dispute over the legal regime of the Caspian Sea, and security-espionage measures of Azerbaijan against Iran.
1. احمدی، حسین (1393). جمهوری آذربایجان 23 سال تکاپو برای دولت-ملت¬سازی، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
2. امیراحمدیان، بهرام (1367). جغرافیای قفقاز، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین¬المللی.
3. امیراحمدیان، بهرام (1403). توسعه همکاری¬های ایران و آذربایجان، در سایه برداشت¬های منفعت¬طلبانه و یکسویه ترکیه، دیپلماسی ایرانی، http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2026348/
4. تیشه¬یار، ماندانا (1391). بررسی روش¬های گردآوری و تحلیل¬ها در مطالعات آینده¬پژوهی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی.
5. حسنوی، رضا، جعفری¬زاد، علیرضا و توحیدیان، علی (1401). شناسایی پیشران¬های موثر در آینده روابط امنیتی ایران و جمهوری آذربایجان با رویکرد آینده¬پژوهی، نشریه علمی آینده-پژوهی انقلاب اسلامی، سال 3، شماره 2، 93-65.
6. حسین¬پور، زهرا (1399). واکاوی عوامل تاثیرگذار بر روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان (ابعاد و رویکردها)، فصلنامه مطالعات منافع ملی، سال 6، شماره 22، 112-91.
7. پوراحمدی میبدی، حسین و پدین، محمد (1397). عوامل تاثیرگذار بر روابط ج.ا.ایران و ج.آذربایجان از سال 1992 تا 2016، فصلنامه علمی رهیافت¬های سیاسی و بین¬المللی، دوره 11، شماره 3، 146-115.
8. خسروی، ملک¬تاج و خسبانی یزدانی، احسان (1398). آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن (202-2010)، فصلنامه مطالعات روابط بین¬الملل، سال 12، شماره 46، 121-87.
9. عباسی، مجید و موسوی، سیدمحمدرضا (1392). روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای همگرایی و زمینه¬های واگرایی، مطالعات اوراسیای مرکزی، سال 6، شماره 2، 80-61.
10. عباسی، مجید، نورمحمدی، مرتضی و موسوی، سیدمحمدرضا (1391). تاثیر ویژگی¬های ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان بر روابط با جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه تحقیقات سیاسی بین¬المللی، شماره 12، 117-83.
11. کارگر، رحیم (1394). آینده¬پژوهی از دیدگاه قرآنی، تهران، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
12. کامران، حسن، متقی، افشین و رشیدی، مصطفی (1390). حضور اسرائیل در قفقاز و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (با کاربرد نظریه بازی¬ها)، فصلنامه علمی-پژوهشی انجمن جغرافیای ایران، سال 9، شماره 28، 80-59.
13. کامران، حسن، حسن¬نامی، کامران، جعفری، فرهاد (1388). رژیم حقوقی و تحدید حدود دریایی خزر، جغرافیا (انجمن جغرافیایی ایران)، سال 7، شماره 20 و 21، 46-25.
14. کولایی، الهه و اصولی، قاسم (1391). چگونگی تغییر روابط امنیتی¬شده ایران و جمهوری آذربایجان، مطالعات اوراسیای مرکزی، سال 5، شماره 11، 94-75.
15. محمدی، سعید و شفیعی سروستانی، اسماعیل (1400). تاثیر روابط جمهوری آذربایجان و آمریکا بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از 1991 تا 2017م، پژوهشنامه تاریخ، سیاست و رسانه، سال 4، شماره 2، 106-79.
16. معصوم¬زاده، محمدحسین (1402). قصه زنگه¬زور، منافع و اهداف کشورهای ذی¬ربط، دیپلماسی ایرانی، http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2022384/
17. موسوی، سیدمحمد، موسوی، سیدمحمدرضا و نصیری، سوناز (1392). سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال جمهوری آذربایجان، همایش ملی ژئوپلیتیک جنوب غرب آسیا؛ مسائل، تحولات و چشم¬انداز.
18. موسوی شهیدی، سید مهدی و احمدی کروچ، سید عباس (1398). زمینه¬های تعامل، رقابت و تنش در روابط ژئوپلیتیکی ایران و آذربایجان و ارائه مدل پیشنهادی، فصلنامه روابط خارجی، سال 11، شماره 42، 102-69.
19. Fahey, L., and Randall, R. M. (1997). Learning from the future: Competitive foresight scenarios, John Wiley & Sons.
20. Gale, D., & Stewart, F. M. (1953). Infinite games with perfect information. Contributions to the Theory of Games, 2(245), 2-16.
21. Imanzade, Anar (2022). Iranian soft power in Azerbaijan and the second Karabakh war, Thesis in M.A., BOĞAZİÇİ University.
22. Rubin, B. (1998). Notes on Turkey-Israel Relations, Foreign Affairs.
23. Wellman, M. P. (2004). Notes on equilibria in symmetric games. International Joint Conference on Autonomous Agent & Multi Agent Systems, NY.
The Future of Relations between Iran and Azerbaijan (after the Second Karabakh War), with Emphasis on the Role of Regional and Extra-regional Players
Hamid Haji Aghabozorgi1, Mohammad Saeed Alamdari*2
|
Received:2025/04/10 Accepted:2025/08/30 |
| Research Article |
Abstract Relations between Iran and Azerbaijan have changed during the past three decades under the influence of various factors such as war, revolution, and changes in the balance of power. Areas such as religious, cultural, and historical commonalities, long water and land borders have provided the platforms for the convergence of the two countries. On the other hand, relations with the US and Israel, pan-Turkism, the Karabakh crisis, the removal of Iran from the route of transferring Azerbaijani oil, and provocative actions against Iran's national security have caused tension in the relations between the two countries. The purpose is to analyze the future of relations between Iran and Azerbaijan, emphasizing the role of regional and extra-regional players after the Second Karabakh War. For this purpose, the scenario writing method based on key uncertainties (Schwartz model, 1991) was used, which is included in the fields of futures studies. Possible scenarios about the future of Iran-Azerbaijan relations include: the expansion of Iran-Azerbaijan relations, the opening of the Zange Zor Corridor, the removal of Iran from Azerbaijan's energy transit, the fueling of Azerbaijan's separatist actions in Iran's border provinces, the intensification of the dispute over the legal regime of the Caspian Sea, and security-espionage measures of Azerbaijan against Iran.
Keywords: Pan-Turkism, Region players, Scenario writing, The Second Karabakh war.
|
Haji Aghabozorgi, H., & Alamdari, M. S. (2025). The Future of Relations between Iran and Azerbaijan (after the Second Karabakh War), with Emphasis on the Role of Regional and Extra-regional Players. Journal of Political and International Research, 17(64), pp.49-66. |
[1] Research elite of Amad Research Institute, Higher National Defense University, faculty member of Allameh Tabatabai University (RA), h_hajiaghabozorgi@atu.ac.ir
[2] Researcher, Department of Mathematical Modeling and Simulation of Strategic Games, Amad Research Institute, National Defense University, m.s.alamdari69@gmail.com
آینده روابط ایران و آذربایجان (پس از جنگ دوم قره¬باغ) با تاکید بر نقش بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای
حمید حاجی آقابزرگی 1، محمدسعید علمداری 2*
|
[1] نخبه پژوهشی پژوهشکده آماد دانشگاه عالی دفاع ملی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره)، h_hajiaghabozorgi@atu.ac.ir
[2] پژوهشگر گروه مدلسازی ریاضی و شبیهسازی بازیهای راهبردی، پژوهشکده آماد دانشگاه عالی دفاع ملی، m.s.alamdari69@gmail.com
مقاله پژوهشی | تاریخ دریافت: 07/01/1404 تاریخ پذیرش: 08/06/1404 |
چکيده روابط ایران و آذربایجان طی سه دهه گذشته تحت تاثیر عوامل مختلفی نظیر جنگ، انقلاب و تغییرات در موازنه¬ی قدرت، دچار تحولات زیادی شده است. زمینه¬هایی نظیر اشتراکات دینی و مذهبی، اشتراکات فرهنگی و تاریخی، مرزهای طولانی آبی و زمینی و احداث پروژه¬های سدسازی مشترک، بسترهای هم¬گرایی دو کشور را فراهم آورده است. در مقابل، روابط با آمریکا و رژیم صهیونیستی، پان¬ترکیسم، بحران قره¬باغ، حذف ایران از مسیر انتقال نفت آذربایجان به بازارهای جهانی و اقدام¬های تحریک¬آمیز علیه امنیت ملی ایران، موجب ایجاد تنش در روابط دو کشور شده است. هدف از این مطالعه، تحلیل آینده روابط ایران و آذربایجان با تاکید بر نقش بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای پس از جنگ دوم قره¬باغ است. بدین منظور، از روش سناریونویسی مبتنی بر عدم قطعیت¬های کلیدی (مدل شوارتز، 1991) استفاده شد که در مجموعه مطالعات آینده-پژوهی قرار می¬گیرد. سناریوهای محتمل درباره آینده روابط ایران و آذربایجان عبارتند از: گسترش مناسبات ایران و آذربایجان، گشایش کریدور زنگه¬زور، حذف ایران از ترانزیت انرژی آذربایجان، دامن زدن به اقدامات تجزیه طلبانه آذربایجان در استان¬های مرزی ایران، تشدید اختلاف بر سر رژیم حقوقی دریای خزر و اقدامات امنیتی-جاسوسی آذربایجان علیه ایران. در بررسی این سناریوها، مواضع بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای بررسی شد.
واژگان کليدي: بازیگران منطقه، پان¬ترکیسم، جنگ دوم قره¬باغ، سناریو نویسی. |
حاجی آقا بزرگی؛ حمید، علمداری؛ محمدسعید (1404). آینده روابط ایران و آذربایجان (پس از جنگ دوم قره¬باغ) با تاکید بر نقش بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای. فصلنامه تحقیقات سیاسی و بینالمللی، شماره 64، صفحات 66-49. |
مقدمه
در قرن گذشته، شوروی یک سوی نظام دوقطبی جهان را تشکیل می¬داد و تاثیر تعیین¬کننده¬ای در ساختار نظام بین¬الملل، تعارضات و تخاصمات ایدوئولوژیکی، همکاری¬های بین¬المللی و منطقه¬ای، فراز و فرودهای رژیم¬های سیاسی، حیطه¬های امنیتی کشورهای همسایه و تعیین مرزهای سیاسی داشت. با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی و ظهور منطقه قفقاز جنوبی، توجه قدرت¬های منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای که درصدد یافتن عرصه¬ای جدید برای همکاری، رقابت و تنازع برای بهره-برداری از جذابیتهای ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر منطقه بودند، به منطقه قفقاز جنوبی معطوف شد (کامران و همکاران، 1390).
جمهوری اسلامی ایران به¬عنوان همسایه برخی از کشورهای این منطقه ، با فرصت¬ها و تهدیداتی در زمینه¬های اقتصادی، سیاسی و امنیتی از جمله خلاء یک قدرت واحد، بحران¬های مختلف ناشی از دولت¬های منطقه، پیوندهای فرهنگی و تمدنی مشترک مواجه شد. از سوی دیگر، آذربایجان و ارمنستان در منطقه قفقاز جنوبی به¬دلیل نیاز به پشتیبانی نظامی-امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و توسعه¬ای، بهره¬گیری از توانایی¬های قدرت¬های منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای را مفید تلقی نمودند. لذا بازیگران منطقه¬ای نظیر ترکیه و روسیه و بازیگران فرامنطقه¬ای نظیر رژیم صهیونیستی، بسته به الزامات ژئوپلتیک و ژئواکونومیک خود تمایلی جدی برای حضور در منطقه قفقاز جنوبی از خود نشان دادند. گسترش نفوذ اسرائیل و در مراتب بالاتر آمریکا و برخی هم¬پبمانان غربی آن که روابط خصمانه با ایران دارند، به¬منزله کاهش نفوذ هویتی-ایدئولوژیکی ایران در پیگیری منافع ملی است و پیامدهای سیاسی و امنیتی جدی را به¬دنبال دارد.
1- کلیات
1-1- بیان مسئله
به¬دلیل پیوندهای تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی بین ملت ایران و آذربایجان به¬نظر می¬رسد آذربایجان یک متحد استراتژیک برای ایران باشد، اما تحرکات اخیر آذربایجان گویای این است که آذربایجان به رقیب سیاسی و ایدئولوژیکی برای ایران مبدل شده است. همزمان با روند شتابان تغییرات در موازنه قوا و معادلات منطقه، دولت آذربایجان هم¬سو با برخی بازیگران از جمله ترکیه، شورای همکاری خلیج فارس، کشورهای غربی و اسرائیل، به¬شیوه¬ای زیرکانه درصدد کاستن میزان نفوذ و قدرت مانور منطقه¬ای ایران است تا ترکیه و اسرائیل نقش پررنگ¬تری را در تحولات منطقه ایفا کنند. با توجه به درک صحیح از شرایط حال حاضر دو کشور، تحولات منطقه و همچنین تنش¬های موجود، بررسی سناریوهای پیشِ روی روابط ایران و آذربایجان و نقش بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای بر شکل¬دهی روابط، مساله اصلی این تحقیق است.
1-2- اهداف تحقیق
تحلیل آینده روابط ایران و آذربایجان با تاکید بر نقش بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای در روابط بین دو کشور پس از جنگ دوم قره¬باغ.
1-3- پرسش¬های تحقیق
چه سناریوهایی پیشِ روی روابط ایران و آذربایجان قرار دارد؟
بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای تاثیرگذار بر روابط ایران و آذربایجان کدامند؟
موضع¬گیری این بازیگران در آینده روابط ایران و آذربایجان چگونه است؟
1-4- روش تحقیق
این تحقیق با رویکرد آینده¬پژوهی به تحلیل آینده روابط ایران و آذربایجان با تاکید بر نقش بازیگران منطقه و فرامنطقه در روابط بین دو کشور پرداخته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش اسنادی و از نظر ماهیت تحلیلی از نوع کیفی است.
1-5- پیشینه تحقیق
ایمان¬زاده (2022) در پایان¬نامه خود به تحلیل ابعاد مختلف قدرت نرم ایران (اعم از مذهبی و غیرمذهبی) در آذربایجان پس از جنگ دوم قره¬باغ (2020)، با استفاده از مصاحبه تخصصی و تحلیل محتوا پرداخت. وی استفاده از ابزار دین و مذهب را به¬عنوان ابزار اصلی قدرت نرم ایران در آذربایجان بررسی کرد.
حسنوی و همکاران (1401) در پژوهشی به شناسایی پیشران¬های موثر بر آینده روابط امنیتی ایران با آذربایجان با رویکرد آینده¬پژوهی پرداختند. با استفاده از نظر خبرگان، پیشران¬های کلیدی موثر بر آینده روابط امنیتی ایران و آذربایجان شناخته شد که عبارتند از؛ اخذ حمایت نظامی و خرید تجهیزات نظامی از اسرائیل، نزدیک¬تر شدن روابط آذربایجان با روسیه، افزایش تعاملات و تاثیرگذاری آمریکا و روسیه و چین بر آذربایجان، محور مقاومت، فاصله گرفتن آذربایجان از آمریکا، مناقشه قره¬باغ.
محمدی و شفیعی (1400) در مقاله¬ای به تاثیر روابط جمهوری آذربایجان و آمریکا بر امنیت ملی ایران طی سال¬های 1991 تا 2017م پرداختند. به¬طور کلی، نبود عمق استراتژیک آذربایجان که باعث آسیب¬پذیری در تهدیدات خارجی شده، جمعیت کم که موجب سلب پشتوانه¬ای محکم برای تشکیل حکومتی قدرتمند شده و قدرت نظامی کم که موجب ناکارآمدی نیروی انسانی و ضعف در سخت¬افزار و زیرساخت¬های نظامی شده، از جمله عوامل ضعف مبانی قدرت آذربایجان بیان شده است.
حسین پور (1399)، شهیدی و کروچ (1398)، پوراحمدی و پدین (1397)، عباسی و موسوی (1392) و موسوی و همکاران (1392) به بررسی زمینه¬های تعامل، رقابت و تنش در روابط ایران و آذربایجان پرداختند. نتایج این پژوهش¬ها نشان داد وجود ظرفیت¬های مناسب اقتصادی، پیوستگی و مجاورت جغرافیایی، برخورداری از پیوندهای تاریخی، فرهنگی، قومی، مذهبی و اجتماعی، محرک¬هایی برای گسترش روابط دو طرف هستند. در مقابل، موانعی نظیر تفاوت در ماهیت حکومت¬ها و جهت¬گیری¬های سیاست خارجی متفاوت، تداوم اختلاف در مورد رژیم حقوقی دریای خزر، تضاد منافع در بهره¬برداری از رود ارس، نادیده گرفتن ایران از مسیرهای انتقال انرژی آذربایجان به بازارهای بین¬المللی، بحران قره¬باغ، روابط آذربایجان با آمریکا و اسرائیل و نفوذ آن¬ها بر سیاست¬گذاری¬های آذربایجان، همکاری آذربایجان با ناتو، تعارضات ایدئولوژیک، اقدام¬های تحرک¬آمیز علیه ایران از جمله اندیشه ایجاد آذربایجان واحد از سوی جمهوری آذربایجان، منجر به تنش در روابط دو کشور شده است.
کولایی و اصولی (1391) در مقاله¬ای به بررسی عواملی که از سال 1995 سبب امنیتی شدن روابط ایران و جمهوری آذربایجان شده¬اند، پرداختند. به¬طور کلی، وجود عوامل هویت¬بخش گوناگون شامل عوامل مادی، ارزشی و هنجاری، نظام اسلامی در ایران و در مقابل نظام غیردینی جمهوری آذربایجان، موجب شکل¬دهی جهت¬گیری متضاد دو کشور نسبت به هم و امنیتی شدن روابط آن¬ها از سال ۱۹۹۵ شده است.
عباسی و همکاران (1391) در مقاله¬ای درصدد شناخت تاثیر ویژگی¬های ژئوپلیتیکی آذربایجان بر روابط دوجانبه با ایران به شیوه تحلیل محتوا برآمدند. قابلیت¬های ژئوپلیتیکی آذربایجان؛ معادن غنی نفت و گاز، برخورداری از موقعیت ساحلی، همسایگی با ایران و روسیه، استفاده از گروه¬های تجزیه¬طلب در ایران، نفوذ در مردم مرزنشین ایران از طریق جنگ نرم، برخورداری از سواحل محدب در دریای خزر، اتحاد مبتنی بر ملیت با ترکیه، روابط فزاینده با اسرائیل و آمریکا و تلاش برای عضویت در ناتو است. در مقابل چالش¬های آذربایجان که باعث آسیب¬پذیری این کشور شده؛ تنگنای ژئوپلیتیکی آذربایجان به دلیل بسته بودن سرزمین و محصور بودن در خشکی، دو تکه بودن سرزمین، وابستگی به ایران در تامین نیازهای نخجوان، وسعت کم سرزمینی، اسلام¬ستیزی و سکولار بودن حکومت در یک کشور شیعی، استمرار تقابل با ارمنستان، تنش با برخی همسایگان، خفقان شدید امنیتی در فضای سیاسی داخلی، حضور جنبش جدایی طلب ارامنه قره¬باغ و رواج فساد علنی مقامات حکومتی است.
به¬طور کلی، نتایج حاصل از مطالعه پیشینه تحقیق در جدول (1) خلاصه شده است:
جدول (1). ظرفیت¬ها و چالش¬های روابط ایران و جمهوری آذربایجان
ظرفیت¬های تعامل چالش¬ها و تنش¬ها
- پیوندهای تاریخی، فرهنگی، قومی، مذهبی و اجتماعی
- وجود ظرفیت¬های مناسب اقتصادی در هر دو کشور
- پیوستگی و مجاورت اقتصادی
- قابلیت¬های ژئوپلیتیکی آذربایجان
- معادن غنی نفت و گاز دو کشور
- برخورداری از موقعیت ساحلی دو کشور
- همسایگی آذربایجان با روسیه
- برخورداری آذربایجان از سواحل محدب در دریای خزر
- نقش میانجی¬گرانه ایران در حل بحران آذربایجان با ارمنستان
- نیاز جمهوری آذربایجان به ایران برای ارتباط با نخجوان - روابط فزاینده آذربایجان با آمریکا و اسرائیل و تاثیرپذیری از آن¬ها
- اخذ حمایت نظامی و خرید تجهیزات از اسرائیل
- تلاش آذربایجان برای عضویت در ناتو
- تفاوت در ماهیت حکومت¬ها
- سیاست خارجی متفاوت در دو کشور
- تعارضات ایدئولوژیک
- اختلاف در مورد رژیم حقوقی دریای خزر
- تضاد منافع در بهره¬برداری از رود ارس
- نادیده گرفتن ایران از مسیرهای انتقال انرژی آذربایجان
- اقدام¬های تحریک آمیز علیه ایران
- نفوذ در مرزنشینان ایران از طریق گروه¬های تجزیه¬طلب
- محور مقاومت
- مناقشه قره¬باغ
- اتحاد مبتنی بر ملیت با ترکیه
1-6- اهمیت و ضرورت
سناریوها ممکن است قبل از بروز یک وضعیت یا بعد از بروز یک وضعیت (بر پایه رخدادهای جدید) نوشته شوند. برای نمونه نویسنده¬ای که پیش از مناقشه قره¬باغ سناریوهایی درباره آینده آذربایجان نوشته است، نسبت به نویسنده دیگری که پس از حمله به قره¬باغ درباره آینده آذربایجان سناریو می¬نویسد، دیدگاه متفاوتی دارد. زیرا نویسنده اول با استناد به گذشته به مساله نگاه کرده، ولی نویسنده دوم، به شرایط زمان حال توجه می¬کند. مرور پیشینه نشان می¬دهد که تحقیقات داخلی انجام-شده درباره روابط ایران و آذربایجان، پیش از جنگ دوم قره¬باغ (2020) نگارش شده¬اند. همچنین این مقالات، وضع موجود را گزارش کرده¬اند و آینده روابط ایران و آذربایجان را ترسیم نکرده¬اند. بنابراین، انجام پژوهش حاضر از حیث موضوع و هدف ضرورت می¬یابد.
2- ادبیات تحقیق
آینده¬پژوهی «علم و هنر کشف آینده و شکل بخشیدن به دنیای مطلوب فردا» است. آینده احتمالاً از در هم¬کنش چهار مؤلفه پدید می¬آید؛ «رویدادها، روندها، تصویرها و اقدام¬ها» (تیشه¬یار، 1391: 15). واژه «روند»، شناخته¬شده¬ترین واژه حوزه آینده¬پژوهی است. در بیشتر موارد، مفهوم روند در مقابل مفهوم رویداد است، زیرا روندها بر پیوستگی¬های تاریخی و رویدادها برگسستگی¬های تاریخی تأکید می¬کنند. در بسیاری از روش¬ها، مجموعه¬ی این دو به صورت هم¬زمان استفاده می-شوند (کارگر، 1394: 37).
روش سناریونویسی به¬عنوان یکی از تکنیک¬های آینده¬پژوهی در علوم سیاسی و مطالعات راهبردی، ابزاری برای درک پیچیدگی تحولات محیطی در شرایط عدم قطعیت است (شوارتز، 1991). در روش¬های سناریونویسی به جای پیش¬¬بینی یک آینده قطعی، تلاش می¬شود چند آینده محتمل تعیین شود. بدین ترتیب، سناریو عرض وسیعی از احتمالات را پوشش می¬دهد و آینده وسیع¬تری را در اختیار قرار می¬دهد. سناریوها، گاهی براساس الگوی «اگر چنین شود، آن¬گاه چنان می¬شود» نوشته می¬شوند (خسروی و یزدانی، 1398). سناریوسازی، شبیه¬سازی نیست؛ شبیه¬سازی ترکیب واقعیت¬ها برای ترسیم آینده است ولی سناریوسازی ترسیم این است که یک¬سیستم چگونه با امکانات آینده عمل می¬کند.
در این مطالعه از مدل سناریونویسی مبتنی بر عدم قطعیت¬های کلیدی توسط پیتر شوارتز (1991)، برای تحلیل مسیرهای محتمل بین ایران و جمهوری آذربایجان استفاده شده است. زیرا تنوع، پیچیدگی و سرعت تحولات منطقه¬ای و رقابت قدرت¬های منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای، شرایط عدم قطعیت را ایجاد کرده است.
3- منطقه قفقاز جنوبی
منطقه قفقاز جنوبی از بازیگرانی تشکیل شده که به شدت نیازمند تعامل و همکاری با بازیگران فرامنطقهای هستند. سه کشور گرجستان، آذربایجان و ارمنستان، با توجه به ظرفیتهای بالقوه ی ژئواکونومیکی، منابع انرژی و قرار داشتن در حلقه اتصال خاورمیانه به اروپا، به مثابه یک زیرسیستم امنیتی مؤثر در نظام بینالملل مطرح هستند. این موقعیت موجب شده تا بازیگران منطقه ای نظیر ترکیه، ایران و روسیه و بازیگران فرامنطقهای نظیر آمریکا، اسرائیل و چین، ایجاد همگرایی بین خود و سه کشور گرجستان، ارمنستان و آذربایجان را با توجه به مقولههای هویتی، هنجاری و سیاسی خود، یک بازی برد-برد (با جمع غیرصفر) ارزیابی می کنند (کامران و همکاران، 1390).
از آنجایی که مسیر ترانزیت انرژی آسیای مرکزی و دریای خزر به اروپا از قفقاز عبور می¬کند، بازی بر سر مسیر انتقال انرژی بین دو محور شمال-جنوب (ایران، روسیه و ارمنستان) و محور شرق-غرب (آذربایجان، گرجستان، ترکیه و آمریکا) شکل گرفته است. از سوی دیگر، این منطقه مملو از مناقشات قومی، نژادی و مذهبی ، بی ثباتی های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی برجای مانده از شوروی سابق، وجود دولتهای ناکارآمد، تعارض منافع قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، قراردادهای مبهم نظیر رژیم حقوقی دریای خزر، بحران چچن، تروریسم و مواد مخدر است که سبب پیچیدگیهای امنیتی و ابهام در ثبات منطقه شده است. از اینرو، انرژی و امنیت دو موضوع کلیدی در منطقه است و بازیگران استراتژی های خود را نسبت به این دو مقوله به کار می برند.
1-3- جایگاه ایران
ایران با داشتن مرزهای مشترک با ۱۵ کشور با هدف تأمین امنیت و موقعیت راهبردی خود سیاست خارجی انعطاف¬پذیر و فعال دارد و تلاش می¬کند تا با کشورهای همسایه روابط دوستانه داشته باشد. در این بین، آذربایجان به¬عنوان بزرگترین کشور قفقاز جنوبی، همواره نقطه اصلی نگاه ایران بوده است (حسنوی و همکاران، 1401).
از سوی دیگر، منطقه قفقاز جنوبی به¬طور مستقیم یا غیرمستقیم جزء سرزمین پهناور ایران بوده است. از قرن شانزدهم و سپس از قرن هجدهم، مناطق پهناوری در آسیای مرکزی و قفقاز به تدریج از نفوذ ایران خارج و در تصرف روسیه درآمد. از این¬رو ایران نقش تاریخی خود را در منطقه فراموش نکرده است. این جمهوری¬ها از زمان جدایی از سرزمین مادری (ایران)، در حوزه اقتدار روسیه تزاری و سپس اتحاد شوروی قرار داشتند و با فروپاشی شوروی، به کشورهای مستقل تبدیل شدند. جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۱ اعلام استقلال کرد و سیاست خارجی خود را در مسیر همگرایی به کشورهای اروپایی، آمریکا، ترکیه و اسرائیل قرار داد (عباسی و موسوی، ۱۳۹۲).
2-3- جایگاه آذربایجان
جمهوری آذربایجان، با 4/10 میلیون نفر (در سال 2022)، پرجمعیت¬ترین کشور منطقه قفقاز جنوبی و با تولید ناخالص داخلی 7/78 میلیارد دلار (در سال 2022) و درآمد سرانه¬ای معادل 7762 دلار ، توانمندترین جمهوری قفقاز جنوبی است (امیراحمدیان، 1403). مساحت جمهوری آذربایجان ۸۶ هزار کیلومتر مربع و طول مرزهای آن ۲۴۸۹ کیلومتر است که با ۵ کشور روسیه، گرجستان، ارمنستان، ایران و ترکیه مزر مشترک دارد (امیر احمدیان، ۱۳۶۷: ۵۸). جمهوری آذربایجان همسایه شمال غربی ایران با ۷۹۷ کیلومتر مرز مشترک است که با استان¬های اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی همجوار است. این کشور در نقطه تلاقی قاره های آسیا و اروپا واقع شده و ارتباط روسیه را با ایران (خلیج فارس و دریای عمان) و از طریق ایران، با آب¬های جهان فراهم می سازد (عباسی و موسوی، ۱۳۹۲).
4- بسترهای هم گرایی در روابط ایران و آذربایجان
ایران و آذربایجان فرصت های زیادی برای تعامل دارند که برخی از آنها عبارتند از:
- اشتراکات دینی و مذهبی: مذهب، مهم ترین عنصر پیوند ایران و آذربایجان است. اگرچه مذهب تشیع یکی از مهم ترین عوامل گرایش شیعیان منطقه به ایران و بازوی اِعمال قدرت نرم ایران به شمار می رود، در مورد کشور آذربایجان به هم گرایی این دو کشور کمک نکرده است. زیرا بیشتر اختلافات دو کشور به ماهیت نظام های سیاسی و همچنین رقابت آن¬ها در چارچوب دسته بندی های منطقه ای و بین المللی برمی گردد. شکل گیری نظام سیاسی آذربایجان برمبنای سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) است که با الگوی جمهوری اسلامی ایران (پیوند دین و سیاست) در تضاد است. لذا به¬رغم حضور اکثریت شیعه در دو کشور، ساختار سیاسی متفاوت روابط دو کشور را محدود کرده است (عباسی و همکاران، 1391).
- اشتراکات تاریخی و فرهنگی: ایران و آذربایجان پیشینه تاریخی مشترکِ حدود هزار ساله دارند. شاعرانی نظیر نظامی گنجوی، خاقانی شیروانی و اندیشمندانی نظیر لنکرانی، نخجوانی، نمونه هایی از تاریخ مشترک بین دو ملت است. زبان ترکی از دیگر پیوندهای فرهنگی مشترک بین دو ملت است (عباسی و موسوی، 1392).
- مرزهای طولانی زمینی و آبی: ایران و آذربایجان دارای مرزهای طولانی زمینی و دریایی مشترک هستند که عمدتاً در سه استان گلستان، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی امتداد دارد. بخش بزرگی از مرز بین دو کشور را رود ارس به¬عنوان مرز طبیعی تشکیل می دهد. تاریخ، روند مثبت همکاری¬های فنی، اقتصادی و کشاورزی در بهره برداری از منابع آبی ارس را نشان می دهد و منازعه قابل توجهی بر سر مسائل این رود بین طرف ها اتفاق نیفتاده است (شهیدی و کروچ، 1398).
- احداث سد و کریدورهای مشترک: روابط اقتصادی ایران و آذربایجان به دوره شوروی، حدود 50 سال قبل از احداث سد مشترک ارس و سد انحرافی میل-مغان بر رود ارس باز می¬گردد که صادرات گاز طبیعی ایران به آذربایجان، پایه همکاری بین دو کشور بوده است. در سال¬های اخیر نیز ایران و آذربایجان به دنبال همکاری در زمینه¬های اقتصادی، راه¬های ارتباطی و بهره برداری از تاسیسات سدهای مشترک روی رود ارس هستند. احداث کریدور ترانزیتی جادهای و ریلی ارس به طول ۱۰۷ کیلومتر با ۲۱ دستگاه پل و ۵ پل بزرگ که ارتباط مستقیم بین نخجوان با خاک اصلی آذربایجان را از طریق ایران فراهم می-کند، از برنامه های آتی دو کشور است (امیراحمدیان، 1403). افتتاح سد قیز قلعه با حضور روسای جمهور دو کشور نیز از مهم¬ترین رویدادهای بین دو کشور است که باعث تعمیق روابط خواهد شد.
5- بسترهای رقابت و تنش در روابط ایران و آذربایجان
با وجود بسترهای هم گرایی بین ایران و آذربایجان، روابط دو کشور با فراز و نشیب هایی طی دو دهه اخیر همراه بوده است و در شرایط خوبی قرار ندارد. برای نمونه، هم زبانی مردم جمهوری آذربایجان با بخشی از مردم ایران، به جای اثرگذاری مثبت در روابط دو کشور، تبدیل به ابزاری برای فعالیت جریان های تجزیه طلب در ایران شده است. همچنین عوامل تنش زایی نظیر توسعه روابط آذربایجان با ناتو، آمریکا و رژیم صهیونیستی از یک سو و توسعه روابط ایران با ارمنستان از سوی دیگر، روابط دو کشور را با محدودیت ها و موانعی مواجه کرده است. مسائل دیگری نظیر رژیم حقوقی دریای خزر و اختلافات پیرامون میزان سهم هر یک از دو کشور از دریا ، تفاوت در شکل گیری نظام های سیاسی دو کشور از جمله عوامل بازدارنده در توسعه روابط هستند. در ادامه مولفه های تاثیرگذار بر رقابت و تنش دو کشور بررسی شده اند.
1-5- رژیم حقوقی دریای خزر
مناقشه خزر مناقشه بر سر رژیم حقوقی دریای خزر بین پنج کشور دارای خط ساحلی آن است: آذربایجان، ایران، روسیه، قزاقستان و ترکمنستان. در سالهای 1921 و 1940، دو قرارداد بین ایران و شوروی به امضا رسید که طبق آن حق دسترسی آزادانه و استفاده برابر از منابع دریای خزر به دو کشور داده شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای تازه استقلال یافته حاشیه دریای خزر (به ویژه آذربایجان و قزاقستان) اظهار داشتند که دریای خزر باید به عنوان دریا در نظر گرفته شود و طبق قوانین بین¬المللی دریایی تقسیم شود. این مواضع بیشتر از قراردادهای آذربایجان و قزاقستان با شرکتهای انرژی بینالمللی نشأت میگرفت (Terzioğlu, 2008).
در سال¬های اخیر، افزون طلبی اقتصادی بعضی از کشورهای حاشیه دریای خزر و قراردادهای نفتی و گازی یکطرفه آمریکا با دولت های منطقه، تبیین حقوقی مساله را از پیچیدگی بیشتری برخوردار ساخته است؛ چه اینکه مسائل حقوقی این دریا با مسائل سیاسی، بین المللی و جغرافیایی گره خورده است (کامران و همکاران، 1388: 36). اختلاف بر سر برخی میادین نفتی و گازی دریای خزر، روابط ایران و آذربایجان را هر از گاهی تیره و تار می کند.
2-5- انتقال انرژی
افزون بر جایگاه سیاسی و استراتژیک منطقه قفقاز، وجود ذخایر انرژی چون نفت و گاز باعث تلاش بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای برای حضور در منطقه شده است. قفقاز 16 درصد نفت، 31 درصد گاز طبیعی و 6 درصد ذغال سنگ اتحاد جماهیر شوروی را تامین می کرد. قفقاز توانایی تولید بیش از 3 میلیون تن فولاد و 4 میلیون تن سیمان را نیز دارد. همچنین قفقاز مسیر ترانزیت انرژی دریای خزر به اروپا است که در کاهش وابستگی اروپا به روسیه بسیار موثر است. از این رو، شرکت¬های آمریکایی-اروپایی در طیفی از پروژه های نفت خزر حضور دارند (محمدی و شفیعی، 1400).
تعیین مسیر انتقال نفت آذربایجان به بازارهای جهانی، از مهم ترین مسائل ژئواکونومیک است که با دخالت بازیگران فرامنطقه ای نظیر آمریکا، باعث ایجاد تنش در روابط ایران و آذربایجان شده است. انعقاد «قرارداد قرن» در سال 1994 و اخراج ایران از این قرارداد، نمونه ای از این دخالت¬ها است. در ابتدا با توجه به حمایتهای گسترده سیاسی و نظامی ایران از آذربایجان مقرر شد تا ایران ۱۰٪ در این پروژه مشارکت کند، اما در ادامه به ۵٪ کاهش یافت و درنهایت، آذربایجان این سهم را به ترکیه واگذار کرد.
3-5- پان¬ترکیسم و اقدامات تجزیه طلبانه
پان¬آذریسم امروزین باکو دنباله¬ی رویای عثمانیان در اوایل سده دهم هجری است که تجزیه ایران را کلید تسلط بر سراسر مشرق اسلامی می¬دانستند. در یک تاریخ¬سازی جعلی، پیشینه کشور آذربایجان به زمان پیش از پیدایش ایران برگردانده شده و ادعا شده که در عهدنامه¬های گلستان و ترکمنچای، قسمت شمالی کشور آذربایجان به خاک روسیه منضم شد و قسمت جنوبی جز خاک ایران درآمد. پس از فروپاشی شوروی بخش شمالی آزاد شد، اما بخش جنوبی هم¬چنان دست ایران است.
رجوع به کتب درسی مدارس و دانشگاهی در زمینه تاریخ آذربایجان، جعل تاریخ به دست آن¬ها را آشکار می¬سازد؛ زیرا بدون ارجاع به منابع تاریخی، مطالبی غیرمستند در آن¬ها آورده شده است. این سیاست، نسلی مخالف ایران را در آذربایجان می¬پروراند.
واقعیت این است که در خلال جنگ¬های ایران و روس در قرن 19م، قلمرو ایران در بخش¬های شمالی رود ارس به دست روس¬ها سقوط کرد؛ یعنی مناطق مسیحی¬نشین گرجستان و ارمنستان در شمال و شمال غرب و بخش¬های مسلمان¬نشین و شرقی آذربایجان (که در روزگار کهن به آلبانیای قفقاز شهرت داشت و در دوران اسلام، آران نام گرفت و بعد از استقرار طوایف ترک و مغول در آن، به نام خان¬نشین¬هایی چون گنجه، شروان، قراباغ و ایروان شهرت یافت). ایالت آذربایجان با حدود ثغوری مشخص در قلمرو ایران برجای ماند (محمدی و شفیعی، 1400). سندی وجود ندارد که نشان دهد تا قبل از سال 1918م، که دولت مساوات در باکو بر سر کار آمد، شمال ارس، آذربایجان نامیده می¬شد، بلکه با نام آران و سیروان از دیرباز جز خاک ایران بود.
در دوره سلطه شوروی بر آذربایجان، اندیشه وجود کشوری به نام آذربایجان که به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شده، به مردم این منطقه تزریق شد. پس از فروپاشی شوروی، با آگاهی از این موضوع که تعدد زبان و لهجه در ایران می¬تواند در جدایی مردم استان¬های آذربایجان از ایران موثر باشد، از عامل هم¬زبانی به¬عنوان ابزاری مهم در اجرای سیاست هویت-سازی استفاده شد. دید منفی جوانان آذربایجان نسبت به ایران، موید موفقیت اجرای این سیاست است؛ تا جایی¬که آن¬ها خواستار آزادیِ بخش جنوبی کشور خود (از ایران) هستند (محمدی و شفیعی، 1400). ایده «آذربایجان واحد» مورد حمایت آمریکا، اسرائیل و ترکیه حمایت است و مناقشه¬ قره¬باغ، موجب تشدید آن شد.
4-5- مناقشه قره¬باغ
همواره موضع ایران حل مسالمت¬آمیز بحران قره¬باغ از طریق مذاکره، حفظ تمامیت ارضی آذربایجان و میانجی¬گری در حل و فصل مناقشه بوده است.
در سال¬ 1384، همکاری¬های ایران و آذربایجان در زمینه¬های مختلف ازجمله طرح اتصال خطوط راه¬آهن ایران-آذربایجان-روسیه و در زمینه¬های انرژی، برق، سدسازی و امور گمرکی به¬طور چشم¬گیری ادامه داشت. اما رسانه¬های غرب-گرای جمهوری آذربایجان و مقام¬های آن به دلیل روابط رو به رشد ایران و ارمنستان، مدعی حمایت ایران از ارمنستان شدند و خواستار موضع¬گیری قاطع ایران به نفع آذربایجان شدند. این مساله زمینه¬ساز تنش در روابط ایران و آذربایجان شد (شهیدی و کروچ، 1398).
با آغاز مجدد عملیات نظامی جمهوری آذربایجان برای بازپس¬گیری اراضی اشغالی قره¬باغ در سال 2020، آتش این مناقشه دوباره برافروخته شد. حضور بازیگرانی نظیر ترکیه در این تحولات، موجب برهم خوردن تعادل منطقه¬ای و تضعیف نقش ایران شد که در نهایت، نیروهای نظامی آذربایجان توانستند قسمت جنوبی قره¬باغ را به تصرف خود در آورند. در این دوره، با واسطه¬گری روسیه، با امضای توافق¬نامه¬ای 9 بندی بین آذربایجان و ارمنستان، آتش¬بس برقرار شد. در این توافق مقرر شد که ارمنستان باقی خاک قره¬باغ را بجز قره¬باغ کوهستانی به آذربایجان واگذار کند، همچنین «کریدور لاچین» برای اتصال قره¬باغ کوهستانی و ارمنستان در نظر گرفته شد که نیروهای حافظ صلح روسی حفظ امنیت آن را برعهده گرفتند. در بند 9 توافقنامه، ارمنستان متعهد شد تا مسیر ارتباطی سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان را فراهم سازد. مفاد توافق آتش¬بس در زمینه «دالان لاچین» (بند 5) و امکان تسهیل برقراری ارتباط حمل¬ونقل زمینی جمهوری آذربایجان با نخجوان از طریق گذر از خاک ارمنستان (بند 9)، موجب بروز اختلاف بین دو طرف درگیر از یک¬سو و ترکیه و ایران از سوی دیگر شد. برداشتهای منفعت¬طلبانه و یکسویه ترکیه از بند 9 موافقتنامه (در معرفی کریدور زنگه¬زور از سوی آذربایجان و ترکیه) موجب تنش در روابط بین ایران و آذربایجان شد. زیرا بند 9 توافقنامه آتشبس تصریحی بر عنوان «کریدور» ندارد و صرفاً بر «مسیرهای ارتباطی» تاکید دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز صراحتاً با این ادعا که قطع مرز ایران و ارمنستان را در پی دارد مخالفت کرد (امیراحمدیان، 1403).
5-5- روابط آذربایجان با آمریکا
بعد از فروپاشی شوروی، آمریکا که خود را در عرصه جهانی بی¬رقیب می¬دید، خواهان ایفای نقشی موثر در کشورهای استقلال¬یافته از شوروی بود. در بین آن¬ها، آذربایجان به¬دلیل فقدان مبانی قدرت از جمله فقدان عمق استراتژیک، جمعیت کم و ضعف قدرت نظامی، مایل به نزدیکی به غرب و آمریکا است. در مقابل، ایران در مدار پیوستگی با منطقه و دوری از آمریکا حرکت می¬کند. از این¬رو، آذربایجان چالش¬های امنیتی، اقتصادی و سیاسی برای ایران ایجاد کرده است (محمدی و شفیعی، 1400). غرب¬گرایی سران جمهوری آذربایجان و طولانی بودن مرزهای زمینی و آبی این کشور با ایران باعث شد تا نهادهای نظامی و امنیتی برخی کشورها، مناطق مرزی آذربایجان را به مقرهای تهدید علیه امنیت ملی ایران تبدیل کنند (شهیدی و کروچ، 1398).
روند فزاینده همکاری جمهوری آذربایجان با آمریکا، اسرائیل و ناتو، تهدیداتی برای ایران شامل محاصره فیزیکی، کاهش قدرت مانور در محیط پیرامونی، افزایش هزینه¬های سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی به وجود آورد. زیرا سیاست آمریکا بر کاهش نفوذ روسیه و ایران در منطقه قفقاز متمرکز است. برخی حوزه¬های همکاری¬های آذربایجان و آمریکا که بر روابط ایران و آذربایجان سایه افکنده است، عبارتند از:
الف) همکاری¬های نظامی و تقویت حضور نیروهای ناتو: تشدید نظامیگری در محیط امنیتی ایران، باعث کاهش تأثیرگذاری ایران در منطقه میشود (کامران و همکاران، 1390). افزایش انتقال تجهیزات و تکنولوژی نظامی بین آذربایجان و آمریکا، یک تهدید عمده برای روابط آذربایجان و ایران به¬حساب می¬آید. خرید پهبادهای جاسوسی و تاکتیکی از جمله تجهیزات جاسوسی سیگنالی «سایجنت» و الکترونیک «النت» توسط آذربایجان از آمریکا و اسرائیل، مناسبات نظامی بین ایران و آذربایجان را شدیداً تحت تاثیر قرار داده است (محمدی و شفیعی، 1400).
ب) نصب رادار گرین پاین برای جاسوسی از ایران: رادار گرین پاین توانایی کشف و شناسایی موشک¬های بالستیک را در مسافت 500 کیلومتر دارد. اگرچه باکو هدف از نصب این رادار را ارمنستان اعلام کرد، ولی از محل نصب این رادار در باکو تا غربی¬ترین مرز ارمنستان چند ده کیلومتر فاصله است. روزنامه سندی¬تایمز انگلیس نوشت که موشک¬های ایران پیش از شلیک شدن به سمت اسرائیل توسط رادارهای آمریکایی شناسایی و اطلاعات آن به اسرائیل مخابره می¬شود و اسرائیل از طریق پهپادهای مستقر در خاک آذربایجان، سکوهای پرتاب موشک¬های ایران را هدف قرار خواهد داد (احمدی، 1393: 337). این رادارها با شناسایی پایگاه¬های موشکی ایران، فرصتی 13 دقیقه¬ای در اختیار پهپادهای اسرائیلی مستقر در آذربایجان قرار می¬دهند تا مانع پرتاب موشک¬های ایران شوند. اختصاص پایگاه¬های نظامی به اسرائیل جهت اقدام علیه امنیت ایران، از اقدامات دیگر آذربایجان است (محمدی و شفیعی، 1400).
ج) نصب دستگاه¬های کنترل و تشخیص تشعشعات اتمی در جوار مرز ایران: براساس توافق¬نامه میان آژانس بین¬المللی انرژی اتمی آمریکا و مرزبانی جمهوری آذربایجان، در نقاط مرزی صدرک، جافا، شاه¬تختی، شیخلی دستگاه¬های کنترل و تشخیص تشعشعات اتمی نصب می¬شود که تصمیم به توسعه آن¬ها به مرزهای بیله¬سوار و آستارا دارند که این موضوع موجب نارضایتی ایران است (احمدی، 1393: 352).
5-6- روابط آذربایجان با رژیم صهیونیستی
اسرائیل تأثیر راهبردی-امنیتی متناسبی بر سه کشور گرجستان، آذربایجان و ارمنستان دارد که در تعارض با امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است.
همچنین عواملی نظیر حمایتهای آمریکا، همسویی منافع اسرائیل و ترکیه، بهرهگیری اسرائیل از نفوذ ترکیه در بین کشورهای منطقه، اقتصاد ضعیف کشورهای منطقه، تلقی کشورهای منطقه از اسرائیل به¬عنوان دروازه¬ای به¬سوی غرب و آمریکا، در پیش¬برد اهداف اسرائیل در منطقه قفقاز جنوبی مؤثر بوده است (روبین، ۱۹۹۸: ۱0).
آذربایجان که برای حفظ بقا و تمامیت ارضی خود به¬دنبال جلب حمایت قدرت¬های فرامنطقه¬ای از جمله آمریکا و اسرائیل است (شهیدی و کروچ، 1398)، با بهانه¬ی حضور اقلیتی از یهودیان در ساختار جمعیتی آذربایجان، بر حفظ و توسعه روابط علنی با اسرائیل تاکید دارد. از این¬رو، آذربایجان سومین خریدار تسلیحات از اسرائیل، پس از هند و کره جنوبی است که بیش¬تر شامل پهپاد، سامانه¬های پدافند موشکی، راداری و ماهواره¬ای می¬شود. هدف از خرید آن¬ها، کنترل فعالیت¬های نظامی حوزه خزر، مرزهای ایران و سرکوب¬های داخلی است نه منطقه جنگی قره¬باغ (محمدی و شفیعی، 1400). برخی تعاملات آذربایجان و اسرائیل که موجب تنش در روابط با ایران است عبارتند از:
الف) همکاری¬های نظامی و حضور سرویس¬های امنیتی اسرائیل: ارتقاء جنگنده¬های سوخو-25 آذربایجان توسط صنایع «البیت» رژیم صهیونیستی از جمله همکاری¬های نظامی جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی است. این جنگنده¬های سبک که ماموریت پشتیبانی از نیروهای زمینی را به عهده دارند، بازمانده از دوران شوروی هستند که به وسیله سامانه¬های جنگ الکترونیک، کابین خلبان تمام دیجیتالی و سامانه دفاع در برابر موشک¬های حرارتی ارتقا داده شدند (محمدی و شفیعی، 1400).
تأسیس پایگاه¬های رادار و سامانه¬های جاسوسی الکترونیکی در جوار مرزهای ایران، اقدام برای ایجاد پایگاه¬های عملیات هوایی علیه ایران در آذربایجان، آموزش مأموران نظامی-امنیتی آذربایجان توسط کارشناسان نظامی اسرائیل از دیگر همکاریهای آذربایجان و اسرائیل است. این اقدامات به تشدید فضای نظامیگری در منطقه می¬انجامد و با توجه به تعارضات هویتی، ایدئولوژیکی و راهبردی ایران و اسرائیل، موجب واگرایی بین کشورهای منطقه و ایران می¬شود (کامران و همکاران، 1390).
ب) روابط اقتصادی: مزیت نسبی اسرائیل در کشاورزی موجب همکاری گسترده بین آذربایجان و اسرائیل شده است. همچنین همکاری در صنایع مخابرات، ارتباطات، امور زیربنایی و پایین دستی و نفت بین اسرائیل و آذربایجان گسترده است. رشد زمینههای همکاری اسرائیل با کشورهای منطقه، موجب تحدید و تضعیف بسترهای همکاری اقتصادی ایران و آذربایجان است (کامران و همکاران، 1390).
5-7- اختلاف بر سر گشایش کریدور زنگه¬زور
تقریباً یک سال بعد از آتش¬بس بین آذربایجان و ارمنستان، آذربایجان با توسل به بند 9 توافق¬نامه، خواستار افتتاح کریدوری ادعایی در جنوب ارمنستان و استان سیونیک به نام «زنگهزور» شد. این کریدور از زمان جنگ دوم قره¬باغ تاکنون مورد تاکید آذربایجان و ترکیه بوده است. دولت کنونی آذربایجان، از سال 2020 پروژههای عمرانی گسترده شامل احداث سه فرودگاه بینالمللی با طول باند بیش از 3 هزار متر در شهرهای زنگیلان، لاچین و فضولی، احداث حدود 700 کیلومتر جاده برای اتصال مناطق مختلف قره¬باغ به یکدیگر و به مرز ارمنستان آغاز کرده است. گشایش این کریدور با مخالفت ارمنستان و ایران همراه است، زیرا قرار نیست تحت حاکمیت ارمنستان باشد. در این راستا، ایران هشدارهای لازم را درباره تغییر در مرزها و ژئوپلیتیک منطقه داده است.
چندی پیش رئیس جمهور ترکیه مدعی شد که اگر ارمنستان گشایش کریدور زنگهزور را نپذیرد، این کریدور از مسیر ایران ایجاد خواهد شد. اگرچه این ادعا در ایران نیز طرفدارانی پیدا کرد، ولی ایجاد کریدور با مختصات مورد نظر ترکیه و آذربایجان از مسیر ایران قابل انجام نیست. اگر مسئله صرفاً مربوط به مسیرهای ارتباطی بود، ارمنستان و ایران با این مسئله مخالفتی نداشتند. ترکیه که در رابطه با مسیرها و کریدورهای ترانزیتی همواره سیاست حذف ایران را دنبال کرده است، تنها در صورتی به عبور مسیر از ایران رضایت میدهد که مسیرهای جایگزین وجود نداشته یا قابل اجرا نباشند، زیرا در سیاست ترکیه مشهود است که به مشارکت ایران رضایت ندارد. به عنوان مثال، در قبال بحران قره¬باغ، ترکیه پیشنهاد ابتکار 2+2 (ترکیه و آذربایجان، روسیه و ارمنستان) را مطرح کرد، در حالی¬که ایران پیشنهاد 3+3 را مطرح کرد که در آن تمام کشورهای حوزه قفقاز جنوبی را مشارکت میدهد (معصوم¬زاده، 1402).
در ادامه مواضع بازیگران منطقه و فرامنطقه در قبال گشایش کریدور زنگه¬زور بررسی می¬شود:
الف) مواضع بازیگران منطقه¬ای
- جمهوری آذربایجان: در وهله نخست، نخجوان به جمهوری آذربایجان وصل می¬شود و مشکل ژئوپلتیکی آذربایجان ناشی از دو تکه بودن سرزمینی حل می¬شود.
- ترکیه: گشایش کریدور مذکور، با منافع اقتصادی، ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی برای ترکیه همراه است. امکان ترانزیت مستقیم بین آذربایجان و ترکیه فراهم می¬شود و به موجب آن، ترکیه به دریای خزر دسترسی پیدا می¬کند و ارتباط خود را با کشورهای آسیای مرکزی تعمیق می¬بخشد. جایگاه ترکیه در «کریدور میانی» نیز ارتقا می¬یابد. کریدور میانی یا مسیر ترانزیت بینالمللی ترانس خزر (TITR) ، یک کریدور مواصلاتی ترکیبی برای اتصال چین و اروپا از طریق کشورهای قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان، ترکیه و با عبور از دریاهای خزر و سیاه (بدون گذر از ایران و روسیه) است (معصوم¬زاده، 1402).
- روسیه: در روند تحولات جنگ روسیه علیه اوکراین (در آغاز سال 2022)، کمبود نیرو، پیچیدگی اوضاع و افزایش وابستگی روسیه به ترکیه، موجب دور شدن روسیه از صحنه قفقاز جنوبی شد. در کنار فنلاند، اگر سوئد نیز به عضویت ناتو درآید، عملاً روسیه در دریای بالتیک دچار بحران میشود. از این¬رو، روسیه به دنبال نزدیکی با ترکیه با دادن برخی امتیازات به آنکارا است. از طرفی، واگرایی سیاست¬های پوتین با پاشینیان (رئیس¬جمهور وقت ارمنستان) باعث شد تا مواضع روسیه در مناقشه اخیر قره¬باغ، برخلاف منافع ارمنستان پیش رود. توجه به این نکته ضروری است که علت اصلی تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، تقابل با نفوذ ناتو در اوکراین بود. در نگاهی کلان، گشایش کریدور زنگهزور موجب تقویت حضور ناتو در منطقه قفقاز می¬شود که منافع روسیه را در بلندمدت تضعیف خواهد کرد.
- ایران: گشایش این کریدور پیامدهای گزافی برای ایران در پی دارد، از جمله:
1. مرز ایران و ارمنستان قطع می¬شود و به تبع آن، نه¬تنها ارتباط ایران و ارمنستان تحت کنترل آذربایجان قرار می¬گیرد، بلکه ارتباط ایران با قفقاز و دریای سیاه نیز به گذر از آذربایجان و ترکیه منحصر میشود که به ضرر ایران است، زیرا بازیگری ترکیه در منطقه غرب آسیا نشان داده که منافع خود را در کاهش منافع ایران دنبال میکند.
2. ترکیه را باید بازیگری دانست که علاوه بر پیگیری منافع خود، اهداف ناتو را پیش میبرد. گسترش ناتو در منطقه، پس از روسیه بیش از همه ایران را تهدید می¬کند.
3. از زمان فروپاشی شوروی، نزدیک به سه دهه است که ارتباط بین آذربایجان و نخجوان و تامین انرژی نخجوان از طریق خاک ایران است که یک مزیت نسبی برای ایران است. با یکپارچگی سرزمین آذربایجان، این مزیت از ایران سلب می-شود.
4. مسئله تجزیهطلبی و پان¬ترکیسم چالش دیگری است که خطر آن بیش از گذشته میشود، زیرا از نظر ایدئولوژیکی، اتصال آذربایجان و ترکیه موجب تقویت تفکر امپراطوی عثمانی در منطقه می¬شود و در تشدید تفکرات تجزیه¬طلبانه بر مردم منطقه به¬ویژه ایران، دامن می¬زند (معصوم¬زاده، 1402).
ب) مواضع بازیگران فرامنطقه¬ای
- اروپا: با آغاز عملیات ویژهی نظامی روسیه در اوکراین، اروپا با دو چالش ترانزیت و تامین انرژی روبه رو شد. محدودیت¬های به¬وجود آمده برای کشورهای اروپایی، این کشورها را به یافتن جایگزینی برای روسیه در زمینههای ترانزیت کالا و تامین انرژی وا داشت. مسیر ترانزیتی شمالی (ابتکار یک پهنه-یک راه از چین به اروپا) با محدودیت عبور از روسیه روبه رو شد و مسیر ایران با مشکلاتی که اغلب ماهیت زیرساختی دارد، مواجه بود. از این¬رو، کریدور میانی به¬عنوان یکی از جایگزینها مورد توجه اروپا قرار گرفت. بنابراین، هرگونه توسعه در کریدور میانی به نفع اروپا است و با ایجاد کریدور زنگهزور مخالفت نخواهد کرد (معصوم¬زاده، 1402).
- ایالات متحده آمریکا: مرز مشترک آذربایجان با ایران و روسیه، روابط نزدیک آذربایجان با ترکیه، مسئله ترانزیت انرژی اروپا و تضمین امنیت آن (به¬خصوص با شروع جنگ اوکراین)، اهمیت حضور در این منطقه را برای آمریکا بیشتر کرده است. حضور آمریکا در قالب ناتو، علاوه بر تهدید منافع روسیه و امکان ایجاد فشار بر آن، موقعیتی مناسب برای جمعآوری اطلاعات (جاسوسی) و اقدام علیه ایران به وجود میآورد. پس از اتمام مسئله قره¬باغ کوهستانی توسط نیروهای باکو، اگر کریدور زنگهزور به واقعیت بپیوندد، ارمنستان نیاز امنیتی به روسیه احساس نخواهد کرد و این امر، جدایی ارمنستان از روسیه را تشدید میکند؛ روندی که از زمان روی کار آمدن پاشینیان شروع شده است. آمریکا قصد دارد خلا حضور روسیه را با حضور خود در قالب ناتو پر کند (معصوم¬زاده، 1402).
- اسرائیل: اسرائیل در چارچوب استراتژیهای خاورمیانه جدید و در راستای تشدید حضور خود در قفقاز، سیاستهای خاصی نظیر حمایت از جوامع یهودینشین منطقه، فرار از معضل امنیتی در خاورمیانه (قدیمی) و دسترسی به مرزهای ایران برای رویارویی با تهدید ایران را دنبال می¬کند که با پاسخ مثبت کشورهای منطقه به ویژه آذربایجان و گرجستان مواجه شده است. در این راستا، طی دو دهه اخير در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی مناسبات کشورهای منطقه و اسرائیل افزایش یافته است؛ البته جمهوری آذربایجان از بیشترین مناسبات دوستانه با اسرائیل برخوردار است و ارمنستان کمترین میزان روابط را با آن دارد (کامران و همکاران، 1390). لذا اسرائیل که پیوسته به¬دنبال افزایش حضور خود از طریق کاهش نفوذ و حضور ایران در این منطقه است، از گشایش کریدور زنگه¬زور که بنا به موارد ذکر شده از قدرت ایران در منطقه می¬کاهد، استقبال خواهد کرد.
6- سناریوهای روابط ایران و جمهوری آذربایجان
با توجه به مطالعه ادبیات تحقیق، شش سناریو در آینده روابط ایران و آذربایجان متصور است. در ادامه این سناریوها تبیین می¬شوند:
1- گسترش همکاری¬های ایران و آذربایجان: با وجود تنش¬های مقطعی موجود، دو کشور می¬توانند براساس منافع اقتصادی مشترک در حوزه¬هایی نظیر انرژی، ترانزیت، امنیت مرزها و تبادل فرهنگی، روابطی پایدار و رو به رشد ایجاد کنند. همکاری در قالب سازمان¬های منطقه¬ای نظیر سازمان همکاری شانگهای، سازمان همکاری اسلامی، سازمان همکاری اقتصادی (اکو) و اوراسیا موجب تقویت این روند خواهد بود.
- انگاره¬ها: پیوندهای قوی تاریخی، فرهنگی، مذهبی، قومی، همگرایی اقتصادی، تقابل با محور غرب، بهره¬برداری مشترک از ظرفیت¬های انرژی و ترانزیت.
- بازیگران: ایران، آذربایجان، ترکیه، روسیه.
- وضعیت: فرصت راهبردی برای ثبات منطقه.
2- گشایش کریدور زنگه¬زور: کریدور ادعایی آذربایجان موسوم به زنگه¬زور، جمهوری آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به نخجوان و از طریق نخجوان به ترکیه متصل می¬کند. این اتفاق، می¬تواند تهدیدی بالقوه برای موقعیت ژئوپلیتیکی و نقش ترانزیتی ایران ایجاد کند. در صورت تحقق این سناریو، ایران با چالش کاهش نفت در معادلات حمل¬ونقل قفقاز و افت اثرگذاری در معادلات منطقه مواجه می¬شود.
- انگاره¬ها: تلاش ترکیه و آذربایجان برای اتصال ژئوپلیتیکی به نخجوان و آسیای مرکزی، تضعیف نفوذ ایران در قفقاز.
- بازیگران: آذربایجان، ترکیه، ارمنستان، ایران.
- وضعیت: تهدید ساختاری برای ایران.
3- حذف ایران از ترانزیت انرژی آذربایجان: با تقویت زیرساخت¬های انتقال انرژی آذربایجان به اروپا، نظیر خطوط انتقال گاز و نفت از طریق ترکیه (TAP، TANAP) و کریدور جنوبی انرژی، احتمال حذف ایران از مسیرهای ترانزیتی جدید افزایش می¬یابد. این سناریو بر منافع اقتصادی و نفوذ استراتژیک ایران تاثیر مستقیم دارد.
- انگاره¬ها: سیاست تنوع مسیرهای صادرات انرژی توسط آذربایجان، وابستگی به اروپا و ترکیه، فشار غرب به ایران.
- بازیگران: آذربایجان، ترکیه، اتحادیه اروپا.
- وضعیت: تهدید اقتصادی و ژئوپلیتیکی.
4- اقدامات تجزیه¬طلبانه آذربایجان در ایران: این سناریو به تحریک قوم¬گرایی در استان¬های آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل توسط محافل سیاسی-رسانه¬ای نزدیک به جمهوری آذربایجان اشاره دارد. این روند می¬تواند از طریق گسترش رسانه-های قوم¬محور، برگزاری کنفرانس¬های هویتی و حمایت¬های غیرمستقیم از گروه¬های قومی در ایران، امنیت داخلی ایران را با چالش مواجه کند.
- انگاره¬ها: پان¬ترکیسم، تحرکات رسانه¬ای و فرهنگی، تحریک اقلیت¬های قومی، نفوذ اسرائیل و ترکیه در سیاست¬های داخلی آذربایجان.
- بازیگران: آذربایجان، اسرائیل، ناتو، ایران.
- وضعیت: تهدید امنیتی حاد برای ایران.
5- تشدید اختلاف در رژیم حقوقی دریای خزر: اختلاف بر سر تعیین رژیم حقوقی دریای خزر از سال 1991 تاکنون ادامه داشته است. در این سناریو، آذربایجان با حمایت قدرت¬های غربی و روسیه می¬تواند خواستار تفسیر جدید از سهم ایران در منابع دریای خزر شود که به بحران حقوقی و سیاسی میان دو کشور منجر خواهد شد.
- انگاره¬ها: تضاد منافع اقتصادی در بهره¬برداری از منابع انرژی، فشار قدرت¬های غربی، نیاز آذربایجان به صادرات مستقل نفت و گاز.
- بازیگران: ایران، آذربایجان، روسیه.
- وضعیت: تهدید ژئوپلیتیکی با احتمال درگیری حقوقی و سیاسی.
6- تداوم اقدامات امنیتی آذربایجان علیه ایران: این سناریو با تمرکز بر همکاری¬های امنیتی-نظامی آذربایجان با اسرائیل، ناتو و ترکیه تفسیر می¬شود. احتمال استقرار تجهیزات شنود، پهبادهای شناسایی و ایجاد زیرساخت¬های نظامی در مجاورت مرزهای ایران، تهدیدی برای امنیت ملی ایران است که می¬تواند تنش در روابط را به¬طور بی¬سابقه¬ای افزایش دهد.
- انگاره¬ها: استقرار پایگاه¬های اطلاعاتی اسرائیل و ناتو در خاک جمهوری آذربایجان، استفاده از خاک آذربایجان برای عملیات خرابکارانه علیه ایران.
- بازیگران: آذربایجان، اسرائیل، آمریکا و ناتو.
- وضعیت: تهدید امنیتی با احتمال رویارویی مستقیم.
سناریوهای پیشِ روی روابط ایران و آذربایجان و مواضع بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای در قبال آن¬ها، در جدول (2) خلاصه شده است.
در ادامه می¬توان سناریوهای مطرح با روش شبکه جهانی کسب¬وکار (GBN) در قالب یک ماتریس خلاصه شده است. این روش که توسط شوارتز (1991) ارائه شده، به¬عنوان روش کلاسیک سناریونگاری شناخته می¬شود. ماتریس GBN از دو بعد یا قطب از عدم قطعیت¬ها تشکیل شده است. این دو بعد که دو محور یک دستگاه را تشکیل می¬دهند، چهار ناحیه را می-سازند که براساس منطقی از آینده¬ای ممکن، چهار سناریو تولید می¬کنند. سپس این منطق¬ها (دلایل مستند) تفسیر می¬شوند و در قالب داستانی که سناریو نام می¬گیرد ظهور می¬کنند (حافظی و اسمعیل¬زاده، 1393: 19). این روش، بر پایه تحلیل «عدم قطعیت¬های بحرانی » و «عوامل قطعی » سناریوها را می¬سازد.
جدول (2)- سناریوهای آینده روابط ایران و آذربایجان، انگاره¬های بنیادین هر سناریو و مواضع بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای
سناریوها انگاره¬های کلیدی بازیگران منطقه¬ای بازیگران فرامنطقه¬ای طرفداران
گسترش همکاری¬ها منابع اقتصادی مشترک، موازنه در برابر غرب ایران و آذربایجان از این بازی جمع غیرصفر سود می¬برند. چون با سیاست تحریم ایران در تضاد است، دخالت¬های آمریکا و اسرائیل مانع است. ایران، آذربایجان، روسیه، ترکیه
گشایش کریدور زنگه¬زور تغییر موازنه ژئوپلیتیک، گسترش نفوذ ترکیه برای ایران و ارمنستان کاملاً ضرر و موجب تضعیف روسیه است. به دلیل تامین انرژی و ترانزیت اروپا، مورد حمایت آمریکا و اروپا آذربایجان، ترکیه، اسرائیل، آمریکا، اروپا
حذف ایران از ترانزیت انرژی غرب¬گرایی آذربایجان، تنوع مسیر صادرات انرژی مورد حمایت ترکیه، برای ایران کاملاً ضرر است. در راستای تحریم و تضعیف ایران، مورد حمایت آمریکا و اسرائیل آذربایجان، ترکیه، اسرائیل، آمریکا
اقدامات تجزیه-طلبانه آذربایجان پان¬ترکیسم، نفوذ فرهنگی-رسانه¬ای باکو در تحقق رویای امپراطوری عثمانی، مورد حمایت ترکیه و آذربایجان در راستای طرح خاورمیانه جدید، مورد حمایت اسرائیل و آمریکا آذربایجان، ترکیه، اسرائیل، آمریکا و ناتو، اروپا
تشدید اختلاف در رژیم خزر تضاد منافع در منابع انرژی دریایی به ضرر ایران و آذربایجان و کشورهای ساحلی دریای خزر است. در راستای حمایت آمریکا و اسرائیل است. اسرائیل، آمریکا، روسیه
اقدامات امنیتی آذربایجان علیه ایران حضور اطلاعاتی-نظامی دشمنان ایران در مرزها مورد حمایت آذربایجان و ترکیه است. آمریکا و اسرائیل، بازیگران اصلی این سناریو آذربایجان، ترکیه، اسرائیل، آمریکا و ناتو
شکل (1)، سناریوهای مطرح در روابط ایران و آذربایجان را در قالب ماتریس GBN ترسیم می¬کند (برای درک مکان سناریوهای مطرح در این ماتریس، جدول 3 را ببینید). این ماتریس دو محور اصلی دارد که هر محور یک ناپایداری کلیدی را نشان می¬دهد؛
ناپایداری کلیدی اول: سطح همکاری ایران و آذربایجان
• پایین = تخاصم و واگرایی
• بالا = همکاری و همافزایی
ناپایداری کلیدی دوم: میزان مداخله بازیگران خارجی (ترکیه، اسرائیل، آمریکا)
• پایین = مداخله حداقلی
• بالا = مداخله فعال و گسترده
شکل (1)- ماتریس GBN سناریوهای ایران و آذربایجان
جدول (3)- جایگاه سناریوهای مطرح در مقاله در ماتریس GBN
سناریو مطرح جایگاه در ماتریس GBN
گسترش همکاری ایران و آذربایجان سناریو 1 یا 2: بسته به سطح مداخله خارجی.
گشایش کریدور زنگه¬زور سناریو 2 یا 3: بسته به سطح همکاری یا مداخله.
حذف ایران از ترانزیت انرژی سناریو 3: تقابل نیابتی
اقدامات تجزیه طلبانه آذربایجان سناریو 3: تقابل نیابتی
تشدید اختلاف در رژیم دریای خزر سناریو 4: سردی استراتژیک
اقدامات امنیتی علیه ایران سناریو 3: تقابل نیابتی
7- نتیجه
ایران و آذربایجان، ظرفیت¬های مناسبی برای تعامل همه¬جانبه با هم دارند. به¬رغم وجود برخی فرصت¬های همکاری از جمله داشتن مرزهای طولانی آبی و خاکی مشترک، احداث کریدورها و سدهای مشترک، فرهنگ و تاریخ مشترک و هم¬گرایی قومی و مذهبی، عوامل چالش¬زا نظیر اختلاف در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر، اندیشه ایجاد آذربایجان واحد، اختلاف ایدئولوژی، مداخله اسرائیل و آمریکا در سیاست آذربایجان، حذف ایران از مسیرهای انتقال انرژی آذربایجان، اتهامات جاسوسی ایران و آذربایجان علیه یکدیگر، همکاری آذربایجان با ناتو، بحران قره¬باغ و متهم کردن ایران به جانب¬داری از ارمنستان، موجب شده که حجم تعاملات دو کشور در سطح پایین باشد.
برخلاف تشابه نظام اقتصادی ایران و آذربایجان (مبتنی بر نفت)، اختلافات دو کشور به تفاوت در نظام¬های سیاسی و نیز رقابت آن¬ها در چارچوب دسته¬بندی¬های منطقه¬ای و بین¬المللی بر می¬گردد. صادرات جمهوری اسلامی ایران به آذربایجان در سال 2020 برابر 462 میلیون دلار (کمتر از یک درصد صادرات ایران) و واردات ایران از جمهوری آذربایجان 37 میلیون دلار (کمتر از یک درصد) بوده است (امیراحمدیان، 1403).
برخی عناصر که به¬طور بالقوه فرصت¬ساز هستند، به¬طور بالفعل کارکردی معکوس در روابط دو کشور پیدا کرده¬اند. برای مثال، عامل نزدیکی جغرافیا که می¬تواند مسیر توسعه روابط را تسهیل کند، به منبعی برای مداخله آمریکا و اسرائیل تبدیل شده یا عامل هم¬گرای قومیت و هم¬زبانی، به تهدیدی برای تقویت پان¬ترکیسم و تجزیه¬طلبی در ایران تبدیل شده است. در مقابل، برخی از عوامل که تابع قواعد بازی جمع¬صفر هستند و ماهیت آن¬ها به آسانی تغییر نمی¬کند (مانند اختلاف بر سر تعیین رژیم حقوقی خزر که تعارض منافع دو کشور را در پی دارد)، به¬طور بالقوه مانع توسعه روابط هستند.
نتایج این تحقیق نشان می¬دهد که روابط ایران و آذربایجان، در آینده نزدیک تحت تاثیر تحولات ژئوپلیتیک منطقه (بعد از جنگ دوم قره¬باغ) و تحرکات راهبردی بازیگران منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای قرار دارد. سیاست ایران پای¬بندی به حسن هم-جواری و تعامل حداکثری در برقراری روابط حسنه با همسایگان است. اتخاذ راهبرد صحیح در خصوص آذربایجان، مستلزم شناخت مواضع بازیگران منطقه نسبت به عوامل فرصت¬زا و چالش¬زا در روابط دو کشور است. در بین بازیگران موجود، منافع آمریکا، اسرائیل، ترکیه و اروپا در تقابل با ایران است. در مقابل، دیدگاههای روسیه و ارمنستان به ایران نزدیکتر است. با این وجود، محدودیتهایی که روسیه با آن دست به گریبان است و بازیگری اشتباه دولت پاشینیان در ارمنستان، ایران را به بازیگری تبدیل کرده که خود به تنهایی باید منافع خود را منطقه قفقاز جنوبی پیش ببرد. اگر ایران با ابتکار عمل خود، کنشی نداشته باشد، هیچ¬یک از بازیگران دیگر، انگیزه یا توانِ دادن امتیاز به ایران را ندارند. احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و جلوگیری از ورود جریان¬های مخالف در روابط دو کشور، عدم تک¬صدایی در سیاست خارجی دو کشور و خنثی کردن جریان¬های مخرب، می¬تواند در شکوفایی فرصت¬های پیشِ رو در مناسبات دو کشور سودمند باشد. همچنین تقویت دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی با آذربایجان، توسعه زیرساخت¬های ترانزیتی جایگزین و مقاوم در برابر فشارهای ژئوپلیتیکی، افزایش تعاملات امنیتی و اطلاعاتی در سطح منطقه¬ای، مقابله هوشمندانه با جنگِ شناختی و تحرکات قوم¬گرایانه از طریق رسانه و دیپلماسی عمومی، تقویت جایگاه حقوقی ایران در کنوانسیون¬های بین¬المللی مربوط به دریای خزر می¬تواند پیامدهای سناریوهای پرمخاطره برای ایران را بکاهد.
منابع
-احمدی، حسین (1393). جمهوری آذربایجان 23 سال تکاپو برای دولت-ملت¬سازی، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
-امیراحمدیان، بهرام (1367). جغرافیای قفقاز، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین¬المللی.
-امیراحمدیان، بهرام (1403). توسعه همکاری¬های ایران و آذربایجان، در سایه برداشت¬های منفعت¬طلبانه و یکسویه ترکیه، دیپلماسی ایرانی، http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2026348/
-تیشه¬یار، ماندانا (1391). بررسی روش¬های گردآوری و تحلیل¬ها در مطالعات آینده¬پژوهی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-حافظی، رضا و اسمعیل¬زاده، حمید (1393). راهنمای سناریونگاری (بخش اول). وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
-حسنوی، رضا، جعفری¬زاد، علیرضا و توحیدیان، علی (1401). شناسایی پیشران¬های موثر در آینده روابط امنیتی ایران و جمهوری آذربایجان با رویکرد آینده¬پژوهی، نشریه علمی آینده¬پژوهی انقلاب اسلامی، سال 3، شماره 2، 93-65.
-حسین¬پور، زهرا (1399). واکاوی عوامل تاثیرگذار بر روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان (ابعاد و رویکردها)، فصلنامه مطالعات منافع ملی، سال 6، شماره 22، 112-91.
-پوراحمدی میبدی، حسین و پدین، محمد (1397). عوامل تاثیرگذار بر روابط ج.ا.ایران و ج.آذربایجان از سال 1992 تا 2016، فصلنامه علمی رهیافت¬های سیاسی و بین¬المللی، دوره 11، شماره 3، 146-115.
-خسروی، ملک¬تاج و خسبانی یزدانی، احسان (1398). آینده عراق و سناریوهای مربوط به آن (202-2010)، فصلنامه مطالعات روابط بین¬الملل، سال 12، شماره 46، 121-87.
-عباسی، مجید و موسوی، سیدمحمدرضا (1392). روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای همگرایی و زمینه¬های واگرایی، مطالعات اوراسیای مرکزی، سال 6، شماره 2، 80-61.
-عباسی، مجید، نورمحمدی، مرتضی و موسوی، سیدمحمدرضا (1391). تاثیر ویژگی¬های ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان بر روابط با جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه تحقیقات سیاسی بین¬المللی، شماره 12، 117-83.
-کارگر، رحیم (1394). آینده¬پژوهی از دیدگاه قرآنی، تهران، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
-کامران، حسن، متقی، افشین و رشیدی، مصطفی (1390). حضور اسرائیل در قفقاز و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (با کاربرد نظریه بازی¬ها)، فصلنامه علمی-پژوهشی انجمن جغرافیای ایران، سال 9، شماره 28، 80-59.
-کامران، حسن، حسن¬نامی، کامران، جعفری، فرهاد (1388). رژیم حقوقی و تحدید حدود دریایی خزر، جغرافیا (انجمن جغرافیایی ایران)، سال 7، شماره 20 و 21، 46-25.
-کولایی، الهه و اصولی، قاسم (1391). چگونگی تغییر روابط امنیتی¬شده ایران و جمهوری آذربایجان، مطالعات اوراسیای مرکزی، سال 5، شماره 11، 94-75.
-محمدی، سعید و شفیعی سروستانی، اسماعیل (1400). تاثیر روابط جمهوری آذربایجان و آمریکا بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از 1991 تا 2017م، پژوهشنامه تاریخ، سیاست و رسانه، سال 4، شماره 2، 106-79.
-معصوم¬زاده، محمدحسین (1402). قصه زنگه¬زور، منافع و اهداف کشورهای ذی¬ربط، دیپلماسی ایرانی، http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2022384/
-موسوی، سیدمحمد، موسوی، سیدمحمدرضا و نصیری، سوناز (1392). سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال جمهوری آذربایجان، همایش ملی ژئوپلیتیک جنوب غرب آسیا؛ مسائل، تحولات و چشم¬انداز.
-موسوی شهیدی، سید مهدی و احمدی کروچ، سید عباس (1398). زمینه¬های تعامل، رقابت و تنش در روابط ژئوپلیتیکی ایران و آذربایجان و ارائه مدل پیشنهادی، فصلنامه روابط خارجی، سال 11، شماره 42، 102-69.
Fahey, L., & Randall, R. M. (1997). Learning from the future: Competitive foresight scenarios, John Wiley & Sons.
Gale, D., & Stewart, F. M. (1953). Infinite games with perfect information. Contributions to the Theory of Games, 2(245), 2-16.
Imanzade, Anar (2022). Iranian soft power in Azerbaijan and the second Karabakh war, Thesis in M.A., BOĞAZİÇİ University.
Rubin, B. (1998). Notes on Turkey-Israel Relations, Foreign Affairs.
Schwartz, P. (1991). The art of the long view: Planning for the future in an uncertain world, Doubleday Currency.
Terzioğlu, S. (2008). Hazarın statüsü hakkında kıyıdaş develetletin hukusal görüşleri [Legal opinions of the riparian states on the status of the Caspian]. Orta Asya ve Kafkasya Araştırmaları Dergisi, 3(5), 26-47.
Wellman, M. P. (2004). Notes on equilibria in symmetric games. International Joint Conference on Autonomous Agents & Multi-Agent Systems, NY.