پایش تغییرات کاربری اراضی با سنجش از دور و مدل CA مارکوف(مطالعه موردی: شهر اصفهان)
محورهای موضوعی : کاربری اراضیمحمد ابراهیم عفیفی 1 , خلیل علی نژاد 2 , مرضیه موغلی 3
1 - عضو هیات علمی گروه جغرافیا دانشگاه ازاد اسلامی واحد لارستان
2 - دانشجوی گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد لارستان
3 - عضو هیات علمی گروه جغرافیا، واحد لارستان، دانشگاه آزاد اسلامی، لارستان، ایران
کلید واژه: تغییرات کاربری اراضی, سنجشازدور, مدل CA مارکوف, اصفهان,
چکیده مقاله :
برای استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده از آن امری ضروری است که با ارزیابی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی امکانپذیر میگردد. هدف این مطالعه، پایش تغییرات کاربری اراضی در سه دهه گذشته با تکنیک سنجشازدور و مدل CA مارکوف در شهر اصفهان بوده است. برای رسیدن به این هدف ابتدا تصحیحات و پردازشهای لازم بر روی تصاویر ماهواره لندست 2000 و 2010 و 2020 انجام شد. طبقهبندی به روش ماشین بردار پشتیبان انجام پذیرفت. با روش CA-Markov تغییرات اراضی سال 2030 پیشبینی گردید. نتایج طبقهبندی تصویر نشان داد اراضی مسکونی در سال 2000 برابر با 4/16754 هکتار (31%) بوده که با تغییرات کاربری و تبدیل کاربریها جنگل، مرتع، آبی و ... به کاربری مسکونی در سال 2010 به 64/17248 هکتار(32%) رسیده یعنی24/494 هکتار مساحت آن افزایش یافته است. همچنین نتایج طبقهبندی نشان میدهد رشد و توسعه مناطق مسکونی شهر اصفهان و تبدیل کاربریهای بایر و زراعت آبی، مرتع، جنگل به مسکونی همواره مثبت بوده است بهطوریکه نقشه پیشبینی سال 2030 نیز گویای این مطلب است و پیشبینی شد مساحت اراضی انسانساخت در سال 2030 به 09/17984 هکتار (35%) برسد. ضریب کاپا در سالهای 2000، 2010 و 2020 به ترتیب 32/83، 22/85، 71/86 به دست آمد. نتایج حاصل نشان از بالا بودن ضریب کاپا و دقت کلی در تصاویر جدیدتر میباشد که علت آن را میتوان وجود نمونههای کنترل زمینی نزدیکتر از نظر زمانی به این سالها و قدرت تفکیک بیشتر تصاویر دانست. تکنیک سنجش از دور، ابزاری قدرتمند در ارزیابی تغییرات کاربری هاست.
For optimal use of land, knowledge of land use changes and its type of use is essential, which becomes possible by evaluating and predicting land use changes. The aim of this study was to monitor land use changes in the last three decades with remote sensing technique and CA Markov model in Isfahan city. To achieve this goal, the necessary corrections and processing were done on Landsat 2000, 2010 and 2020 satellite images. Classification was done by support vector machine method. The results of image classification showed that residential land in 2000 was equal to 16754.4 hectares (31%), which with the changes in land use and the conversion of forest, pasture, water, etc. to residential use in 2010 to 17248.64 hectares (32 %) reached, which means its area has increased by 24.494 hectares. Also, the classification results show that the growth and development of the residential areas of Isfahan city and the conversion of barren uses and irrigated agriculture, pastures, forests into residential have always been positive, so that the forecast map of 2030 is also indicative of this and the area of man-made lands in 2030 was predicted to be 09 reach 17984 hectares (35%). Kappa coefficient in 2000, 2010 and 2020 was 83.32, 85.22, 86.71 respectively. The results show that the Kappa coefficient and overall accuracy are high in the newer images, which can be attributed to the presence of ground control samples closer in time to these years and the higher resolution of the images.