تحلیل شخصیّت پردازى در منظومه سلامان و ابسال جامى
محورهای موضوعی : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
کلید واژه: روایت, تحلیل ساختارى, جامى, سلامان و ابسال, شخصیّتپردازى,
چکیده مقاله :
شخصیّت پردازى" از جمله مواردى است که در ساختار منظومه "سلامان و ابسال جامى" در خور توجّه و تأمّل است. "جامى" در سلامان و ابسال بر اساس روایت "حنین بن اسحاق" پاره اى از انواع شخصیّت را برگزیده و گفتار و کردار و پندارشان را به گونه اى که خود خواسته، به چالش کشیده است. "سلامان" شخصیّت اصلى داستان و "ابسال" و "شاه" و "حکیم"، به عنوان شخصیّت هاى فرعى، ساختار روایت را شکل مى دهند و ویژگى هاى انسانى، اخلاقى، اجتماعى، الهى، قهرمانى و دیگر اوصاف خود را به صورت بارزى به نمایش مى گذارند و خصلت هاى روانى و فکرى منحصربه فرد خود را در برابر حوادث بروز مى دهند. در این مقاله بر آنیم تا جوانب مختلف "شخصیّت پردازى" را در منظومه "سلامان و ابسال جامى" را تحلیل و تفسیر کنیم. بدین ترتیب که از یک سو با تجزیه و تحلیل هر یک از شخصیّت هاى روایت "جامى" به طور عمده، نوع، وظیفه و سرانجامِ آن ها را به تصویر مى کشیم و از سویى دیگر رابطه دیگر عناصر داستان از جمله: گفتگو، کنش، زمان، مکان، صحنه و... را در ارتباط با شخصیّت ها نمایان مى سازیم.