عناصر داستان در منظومۀ چهار چمن
محورهای موضوعی : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسینیما رمضانی 1 , احمد غنیپور ملکشاه 2 , بهیجهالسادات تیموری 3
1 - استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران
2 - دانشیار دانشگاه مازندران.
3 - دانشآموخته زبان و ادبیّات فارسی واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران
کلید واژه: روایت, داستان, شاه داعی شیرازی, شخصیتپردازی, زاویۀ دید, چهار چمن,
چکیده مقاله :
بسیاری از منظومههای بزرگ ادب فارسی از ساختار روایی بالایی برخوردار هستند و انتقال بخشهای مهمی از اندیشهها و مفاهیم موجود در این آثار از زبانِ شخصیتهای مختلف، واقعی یا نمادین بیان شدهاند. از جملۀ این آثار، منظومۀ چهار چمن، سرودۀ شاه داعی شیرازی است. این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که هر یک از شخصیتهای نمادین، نماینده و جانشین چه افکار و عقایدی هستند و اینکه شاه داعی، چگونه عناصر داستان را در پیشبرد اندیشههای ماورایی به کار گرفته است. این مقاله که فتح بابی در شناخت منظومۀ چهار چمن است، ساختار داستانی و روایی این اثر ناشناخته را از منظر شخصیت، زاویۀ دید و صحنهپردازی به بحث و واوکای گذاشته است و علّت به کارگیری گیاهان و گلها را با توجه به موضوع، مورد بررسی قرار داده است.
Many of the great Persian poems have powerful narrative structure and they transfer ideas and concepts from the language of different real or symbolic characters. One poem that is categorized in this field is Chahar Chaman, a poem by Shahdaie Shirzi. This article aims at answering the question that what kind of belief and thought are each of the symbolic characters going to present? And how does Shahdaie exploit narrative elements for the progress of meta-thoughts? This article, which is the opening-way in recognizing Chahar Chaman poem, investigates the narrative structure of this unknown poem by analyzing its character, point of view, and scenery, and tries to survey the reason of utilizing plants and flowers in relation to its subject.