مطالعه تحلیلی اثر تبخیر ذرات سوختی بر احتراق ابر ذرات ارگانیک
محورهای موضوعی : ترمودینامیک
حسین سخائی نیا
1
(عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی)
فرید عبدی
2
(دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران)
کلید واژه: احتراق, زیست توده, لایکوپدیم, ابر ذرات ارگانیک, ساختار شعله,
چکیده مقاله :
زیست توده دارای فرآیند احتراق پیچیده ای است که شامل متغییر های فراوانی است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر میزان انتشار آلاینده ها و راندمان احتراق تاثیر می‌گذارند. در این مقاله تلاش بر آن بوده است تا اثر پدیده تبخیر ذرات سوختی بر احتراق ابر ذرات ارگانیک به صورت تحلیلی مورد مطالعه قرار گیرد. فرض شده است که ذرات ارگانیک بطور یکنواخت پخش شده‌اند و به دلیل گرادیان دمایی تحت اثر نیروی ترموفورتیک قرار می‌گیرند. در این کار از مدلی یک بعدی برای ارزیابی ویژگی‌های شعله استفاده شده است. جهت ساده‌سازیِ مدل، ساختار پیشانی شعله به سه ناحیه تقسیم شده است: ناحیه پیش گرم، ناحیه تبخیر و ناحیه شعله. نهایتا یک روش استاندارد حدی به منظور حل معادلات حاکم به کار گرفته شده است؛ در انتها با استفاده از معادلات حاکم بر فیزیک مسئله و همچنین معادلات بقا، مشخصه های احتراقی مربوطه حاصل شده است و نتایج حاصل از این مدلسازی با داده‌های تجربی منتشر شده نیز مقایسه و توافق خوبی میان آنها بدست آمده است
Biomass has a complex combustion process which comprises of many variables which directly and indirectly influence the amount of efficiency of pollutants emissions. In this article an attempt has been made to study the caused by the evaporation of the fuel particles on cloud organic particles. It is assumed that cloud organic particles have been evenly distributed and because of some gradients are influenced by the force of thermofortic.For this study a model of a bottle for the assessment of the characteristic of the flame has been used. In order to simplify the model, the frontal structure of the flame has been divided into three areas: Preheat area, Evaporation area, Flame area. Finally, a standard method in order to solve the equations has been used. Ultimately by using these equations ruling physics and also other equations and the results obtained by this model and the experimental data have been compared and good accord between them has been achieved
_||_