بهکارگیری روش تصمیمگیری گروهی چند معیاره مکانی در تعیین مکانهای بهینهی پلهای هوایی (مورد: منطقه یک شهر مشهد)
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهریفهیمه میرمحمدی 1 , محمدرضا جلوخانی نیارکی 2
1 - کارشناسی ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 - استادیار گروه سنجش از دور و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کلید واژه: GIS, پل هوایی, تصمیم گیری مکانی گروهی, میانگین وزن دارمرتب شده, روش اکثریت فازی,
چکیده مقاله :
نصب تجهیزات ترافیکی و وسایل ایمنی در معابر عمومی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از بروز حوادث و سوانح رانندگی ایفا نمایند. در این بین، نقش پلهای عابر پیاده بیش از دیگر تجهیزات قابل توجه است. عدم جانمایی صحیح و بهینه پلهای هوایی عابر پیاده منجر به کاهش استفاده از آنها و افزایش تصادفات و غیره میگردد. امروزه، تلفیق تحلیلهای تصمیمگیری چند معیاره(MCDA) مشارکتی باقابلیتها و پردازشهای سامانههای اطلاعات مکانی (GIS)، توانمندیهای منحصربهفردی را برای تصمیمگیری و برنامهریزیهای مکانی در اختیار مدیران شهری قرار داده است. در این راستا، افراد با مشارکت یکدیگر و با ارائهی اولویتها، نگرش و عقاید خود، در فرایند تصمیمگیری مکانی گروهی در حوزههای مختلف ایفای نقش میکنند. این پژوهش با در نظر گرفتن معیارهای مختلف و با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندمعیارهی گروهی (در دو بخش فردی و گروهی) به حل مسألهی جانمایی بهینهی پلهای هوایی در شهر مشهد میپردازد. دربخش تصمیمگیری مکانی فردی، از تعدادی معیار (مکانی وغیرمکانی) و عملگر میانگین وزندار مرتب شده (OWA) برای ارزیابی و رتبهبندی گزینههای مکانی (مکانهای مناسب برای پلهای هوایی)، استفاده گردید. همچنین، دربخش گروهی تصمیمگیری مکانی (بخش ادغام نظرات یا نقشه های فردی)، از روش اکثریت فازی (Fuzzy Majority) استفاده شد. بدین ترتیب گزینهها جهت انتخاب مناسبترین مکان برای استقرار پلهای هوایی در منطقه یک شهرمشهد، رتبهبندی گردیدند. بر اساس نتایج به دست آمده، گزینهها بر طبق نظر گروه تصمیمگیران برای احداث پل هوایی، به ترتیب خیابانهای اصلی احمدآباد، فرامرز عباسی، فلسطین و سازمان آب رتبه بندی و پیشنهاد گردیدند.
The installation of traffic and safety equipment in roads can play an important role in preventing accidents. Meanwhile, the role of pedestrian footbridge is more significant than other equipment. The lack of proper and optimal site selection of urban facilities, including pedestrian urban footbridge, reduces their use by public and increases accidents. Today, integration of participatory multicriteria decision analysis techniques with the capabilities of GIS provide exclusive tools for urban planners and decision makers. People can contribute to spatial decision making processes by entering their own concerns, attitudes, and preferences in the group decision making process for solving different urban problems. This study aims to solve the problem of optimal location of urban footbridge in Mashhad city by considering the criteria and using multi-criteria decision-making methods in two individuals and group modes. In this study, the individual mode of decision uses a number of criteria (spatial and non-spatial) in order to evaluate alternatives and also implements Order Weighted Average (OWA) operator for assessing and ranking the alternatives presented to decision-maker. In the group mode, Fuzzy majority decision rule approach is employed to integrate individual rankings of alternatives into group rankings. In other words, it integrates the individual solution maps into a single group decision map. In this way, the alternatives were evaluated to select the most suitable location for the construction of urban footbridge in the city of Mashhad. Consequently, according to the decision-makers’ preferences, the main streets of Ahmadabad, Faramarz Abbasi, Palestine and Water organization were ranked for the construction of a footbridge, respectively.
_||_