تبیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده و نشانه های وسواس: نقش میانجی گر خودکارآمدی و درهم آمیختگی فکر
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیاحمد برجعلی 1 , سهیلا طالبی نجف آبادی 2 , شهرام محمدخانی 3 , نورعلی فرخی 4 , عصمت دانش 5
1 - استاد عضو هیئت علمی دانشگاه علامه
2 - دپارتمان روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، گروه روانشناسی عمومی، کرج، ایران
3 - دپارتمان روان شناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
4 - دپارتمان سنجش و اندازه گیری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
5 - دپارتمان روان شناسی بالینی، دانشگاه شهید بهشتی ، تهران، ایران.
کلید واژه: وسواس, درآمیختگی افکار, خودکارآمدی, فرزندپروری ادراک شده,
چکیده مقاله :
وسواس از اختلال های روان پزشکی ناتوان کننده است که اغلب مشکلات قابل توجهی را در روند معمول زندگی، کارکرد شغلی، فعالیت های اجتماعی و روابط بین فردی ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر خودکارآمدی و درآمیختگی افکار در رابطه بین شیوه های فرزندپروری ادراک شده با نشانه های وسواس بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی از میان دانش آموزان دبیرستان های نوبت دوم تهران،349دانش آموز از 8 مدرسه انتخاب و از نظر نشانه های وسواسی- جبری، خودکارآمدی عمومی، درآمیختگی افکار و ادراک والدینی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد درهم آمیختگی فکر رابطه بین سبک فرزندپروری مادرو نشانه های وسواس و خودکارآمدی رابطه بین سبک فرزندپروری هر دو والد با نشانه های وسواس را به صورت منفی و معنادار میانجی گری می کند. به نظر می رسد مادرانی که الگوی ارتباط مادر- فرزندی آنها ویژگیهایی از قبیل ارتباط رسمی، برجسته بودن مرزها و فاصلهها و عدم ابراز عواطف، تماس چشمی و در آغوش گرفتن دارند یا به شکل مشروط فرزند خود را میپذیرند، مانع از شکل گیری پذیرش نامشروط در فرزندان خود می شوند و مسوولیت پذیری بیش از حد، درآمیختگی فکر- عمل و وسواس را در فرزندان خود شکل می دهند.
Obsessive-compulsive is a disabling psychiatric disorder that often leads to significant problems in the usual way of life, job performance, social activities, and interpersonal relationships. The aim of this study was to determine the mediation role of self-efficacy and thought fusion in the relationship between perceived parenting styles and obsessive-compulsive symptoms. For this purpose, in the descriptive correlational study among second-grade high school students in Tehran, 349 students from 8 schools were selected and evaluated in terms of obsessive-compulsive symptoms, general self-efficacy, thought fusion and parental perception. Data analysis performed using structural equation modeling indicated that the thought fusion the relationship between mother's parenting style and obsessive-compulsive symptoms and self-efficacy mediate the relationship between each of two parent's parenting style and obsessive-compulsive symptoms negatively and significantly. It seems that mothers whose patterns of mother-child relationship show characteristics such as formal communication, highlighting borders and distances, and lack of emotion, eye contact and embrace, or accept their child's conditional form, prevent the formation of unconditional acceptance in their children and forming excessive responsibility, the formation of thought fusion and obsession in their offspring.
_||_