اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر افزایش بهزیستی
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیراحله پسندیده 1 , خدیجه ابوالمعالی 2
1 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، رودهن، ایران
2 - دپارتمان روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، رودهن، ایران
کلید واژه: شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی, بهزیستی جامع,
چکیده مقاله :
در پژوهش های روان درمانی، ذهن آگاهی به عنوان یک حالت ارتقا دهنده ی تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته می شود. ذهن آگاهی، کیفیتی از هشیاری و به معنای توجه هدفمند و بدون قضاوت به لحظه کنونی است که با بسیاری از مولفه های سلامت روان و بهزیستی همراه است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثرات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی گروهی، بر افزایش بهزیستی جامع دختران دبیرستانی شهرستان ورامین در سال 1394 بود. بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل، 30 دانش آموز که از بهزیستی جامع ضعیفی برخوردار بودند، غربال گری شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای، درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی را دریافت کرد ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که دو گروه از نظر بهزیستی جامع و ابعاد آن (روان شناختی، اجتماعی و هیجانی) تفاوت معناداری دارند و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث افزایش بهزیستی جامع (روان شناختی، اجتماعی و هیجانی) در دختران نوجوان شده است.
In psychotherapy research, mindfulness has been conceptualized as a facilitator to enhance self-awareness thoughts in order to promote overall well-being. Mindfulness is a quality of consciousness that is targeted to paying attention to the present moment without judgment, and is related to many components of psychological health and well-being. The aim of this research is to identify the effect of mindfulness-based cognitive group therapy on improving overall well- being among high school female students in Varamin County in year 1394.For this purpose, in a semi-experimental study with pretest – posttest, and control group, 30 students who were identified as having poor overall well-being were selected and randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group received mindfulness-based cognitive therapy for eight ninety-minutes sessions and the control group did not receive any treatment. Data analyzing using multivariate analysis of covariance showed that there is significant difference between overall well being and its components (psychological, social, and emotional) in experimental and control groups (p<0/01), and that mindfulness-based cognitive therapy could promote overall well being among high school female students.
_||_