قلمرو و محدودیت های حکمیت در حل و فصل اختلافات در حقوق موضوعه ایران
محورهای موضوعی : نامه الهیاتیاسمن سعیدی 1 , عبدالرضا جمالزاده 2 , احمد باقری 3
1 - دانشجوی دکتری تخصصی فقه و مبانی حقوق اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
2 - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
3 - عضو هیات علمی دانشگاه تهران
کلید واژه: حقوق موضوعه, حکمیت, حل و فصل اختلافات,
چکیده مقاله :
حکمیت به عنوان یکی از مهمترین روش های غیرقضایی می باشد که بیشتر در متون فقهی از این لفظ استفاده می کنند. در حقوق موضوعه به آن داوری می گویند و به فنی اطلاق می شود که خارج از محیط پرتنش دادگستری و در محیطی دوستانه توام با همکاری، با حضور شخص ثالث بی طرف صورت می گیرد، این شخص یا اشخاص ثالث را یا خود اصحاب بطور اختیاری و یا به صورت اجباری دادگاه برای آنها تعیین می کند، اما نکته قابل توجه در این است که رأی صادره توسط فرد ثالث برای طرفین لازم- الاجرا است. همین دلیل موجب نزدیکی داوری به روش قضایی و دادگاهی شده است. قاعدتاً هر اختلاف مدنی را نمی توان به داوری ارجاع کرد هم چنین اختلافاتی که در عین حال با نظم عمومی و با اخلاق حسنه ارتباط دارند و هم چنین دعاوی که قانونگذار بطور صریح نام برده است مانند ورشکستگی، دعوای راجع به اصل نکاح، اصل طلاق و نسب را نمی توان به داوری ارجاع کرد که ما در این پژوهش بطور کامل به آن می پردازیم. هدف اصلی از نگارش این پژوهش، تحلیل قلمرو داوری در جهت شناسایی و تسریع برون رفت از اختلافات و هم چنین تثبیت حقوقی آن در میزان کاهش هزینه ها و مراجعات اصحاب دعوی به محاکم قضایی و اطاله دادرسی می باشد. البته با مطالعه بر روی قلمرو داوری مشاهده گردید با توجه به مزایای بسیار روش های غیرقضایی اما کاستی ها و محدودیت های فراوانی نیز دارد که با تصویب قوانین جدید منطبق با قواعد و استاندارد های حقوقی و اصلاح قوانین فعلی شاید بتوان افق روشنی در جهت توسعه این نهاد نوید دهد.
Arbitration is one of the most important non-judicial methods that is mostly used in jurisprudential texts. In jurisprudence, it is called arbitration and refers to a technique that takes place outside the tense environment of justice and in a friendly environment with cooperation, in the presence of an impartial third party, this person or third parties or the companions themselves voluntarily. Or it is mandatory for the court to decide for them, but the important point is that the verdict issued by a third party is binding on the parties. This is the reason why arbitration is so close to judicial and judicial methods. As a rule, not every civil dispute can be referred to arbitration, as well as disputes that are both related to public order and good morals, as well as claims that the legislator has explicitly mentioned, such as bankruptcy, litigation on the principle of marriage, the principle of divorce and Genealogy cannot be referred to arbitration, which we will address in full in this study. The main purpose of writing this study is to analyze the realm of arbitration in order to identify and expedite the resolution of disputes, as well as its legal consolidation in reducing the costs and litigants' referrals to courts and delays. Of course, the study on the field of arbitration showed that due to the many advantages of non-judicial methods, but it also has many shortcomings and limitations that with the adoption of new laws in accordance with legal rules and standards and amending existing laws may be a clear horizon to develop this The institution promises.
_||_