جایگاه و خواستگاه نخبگان سیاسی و فکری در ایران میان دو انقلاب]از انقلاب مشروطه 1285تا انقلاب سال 1357 ه.ش[ و نقش حاکمیت]دربار[ در آن
محورهای موضوعی : جامعه شناسی
1 - کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه آزاد واحد خلخال- ایران (نویسنده مسئول).
2 - استاد مشاور . عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد خلخال، تهران، ایران
کلید واژه: نخبگان, جایگاه نخبگان ابزاری]حاکم[, نخبگان فکری]غیرحاکم[, انقلاب مشروطیت, تودهها, دربار,
چکیده مقاله :
منظور ما از این نوشته آن است که جایگاه و خواستگاه نخبگان فکری و سیاسی در هفتاد ساله بعد از مشروطه چه به صورت رسمی و چه به صورت غیررسمی و نقش قدرت حاکم در این جایگاه را با استفاده از روش تطبیقی- تاریخی و از راه گردآوری اطلاعات از راه منابع دست اول و دوم بررسی ومورد کنکاش قرار دهیم؟ توضیح این که در سیر تحولات اجتماعی جامعه ما در ایران بین دو انقلاب چون جامعه ما استبدادزده و عقب افتاده وعشیره ]ایلیاتی [ بودکه در آن شاه با محارمش همه کاره بودند ومردم نیز بیسواد و تودهوار، ونخبگان آن نیز متأثر از این دو، اما با وجود این در اواخر قرن نوزدهم میلادی ظلم بر مردم توسط حکام ولایات شدت گرفته و ورود کالاهای خارجی کالاهای تولید داخل را از رونق انداخته بود، امتیازهای اقتصادی به خارجیان بسیار زیاد شده، سفرهای پر خرج پادشاهان به فرنگ افزایش یافته و موارد دیگر، زمینه را برای بروز بحران فکری در ذهن نخبگان جامعه فراهم کرد تا جایی که بالاخره منجر به پیدایش انقلاب مشروطیت در ایران شد. به طورکلی جایگاه و خواستگاه نخبگان در دوران هفتاد ساله مشروطه: 1. اکثر نخبگان حاکم از طبقه فرادست و وابسته به دربار و از افراد مورد اعتماد دربار بودند. 2. اکثر نخبگان این دوره (به خصوص نمایندگان مجلس) از مالکان و کارمندان دولت]دیوان سالاران[ و بعد روحانیون بودند. 3. اکثر نخبگان ابزاری و تا حدودی فکری منابع شان از مالکیت بر زمین بوده است. 4. اکثر نخبگان فکری و ابزاری در این دوران در جمعیت سیاسی فراماسونری عضو بودند و ... .
The goal of this article is to study the place and origin of mental and political elites after seventy years of constitution whether formallyor informally and define the role of governor power in this place. In the past our society was autocracied, back warded and trible in which king and his confidants werein charge of everything and people were uneducated and masses and elites were influenced by both of them, but in the late nineteenth century injustice by governors on people got intensified , import of foreign goods stopped internal goods to flourish, economic concession to foreigners increased, the cost of travelling abroad by kings increased and other cases provided the way for mental crises in the brain of society elites which led to constitutional revolution in Iran. Generally, the place and origin of mental and political elites in seventy years of constitution were: 1. Most governor elites were from upper class and related to court and were among court confidents. 2. Most elites of this era (especially parliament members) were from landlords and employees (Divansalaran) and spirituals. 3. Most political elites and somehow mental elites were land lords. 4. Most mental and political elites of this era were freemasonry members.
آبراهامیان، ی. (1388). ایران بین دو انقلاب. ترجمه: ا، محمدی و دیگری. تهران: انتشارات نی. چاپ پانزدهم.
آبراهامیان، ی. (1376). مقالاتیدرجامعهشناسی ایران. ترجمه: س، ترابی فارسانی. تهران: نشر پژوهش شیرازه. چاپ اول.
آجدانی، م. (1387). مشروطه ایرانی. تهران: نشر اختران. چاپ نهم.
آزاد ارمکی، ت. (1380). مدرنیته ایرانی (روشنفکران و پارادایم عقبماندگیدر ایران). تهران: نشر اجتماع. چاپ اول.
آل احمد، ج. (1357). در خدمت و خیانت روشنفکران. تهران: انتشارات خوارزمی. چاپ اول.
ازغندی، ع. (1372).مکتب نخبهگرایی و بانیان آن. مجله سیاست خارجی. شماره 4 ، صص 745 - 723.
ازغندی، ع. (1388). نخبگان سیاسی ایران بین دو انقلاب. تهران: انتشارات قومس. چاپ چهارم.
ازغندی، ع. (1374). تاثیر نخبگان قاجاریه بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران. فصلنامه خاورمیانه. شماره 3، صص 735 -703.
ازغندی، ع. (1374).بازیگران رسمی قدرت سیاسی ایران عصرپهلوی. فصلنامه خاورمیانه. شماره 4، صص 995 - 959.
اکبری، م. (1371).ویژگیهای ساختار قدرت در ایران. مجله نامه فرهنگ. شماره 4 ، صص 91 - 81.
امیری، ج. (1383). روشنفکری و سیاست (بررسیتحولاتروشنفکریدرایران معاصر). تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. چاپ اول.
ایمان، م. (1388). مبانی پارادایمیروشهایکمی و کیفیتحقیق درعلوم انسانی. قم: موسسه چاپ زیتون. چاپ اول.
باتامور، ت. (1381). نخبگان و جامعه. ترجمه: ع، طیب. تهران: انتشارات شیرازه. چاپ دوم.
بشریه، ح؛ و دیگری. (تیر1383). بررسی چرخش نخبگان در ایران دوره قاجار. مجله نامه پژوهش. شماره 10، صص 86 -45.
بهنام، ج. (1383). ایرانیان و اندیشه تجدد. تهران: انتشارات فرزان روز. چاپ دوم.
تاجیک، م. (1382). تجربه بازی سیاسی در میان ایرانیان. تهران: انتشارات نشر نی. چاپ اول.
دلاور، ع. (1380). مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی. تهران : انتشارات رشد. چاپ اول.
روشه، گ. (1380). تغییرات اجتماعی. ترجمه: م، وثوقی. تهران: انتشارات نی. چاپ یازدهم.
زونیس، م. (1387). روانشناسی نخبگان سیاسی ایران. ترجمه: پ، صالحی و دیگران. تهران: انتشارات چاپخش . چاپ اول.
سرمد؛ و دیگری. (1376). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. تهران: انتشارات آگه. چاپ اول.
سریعالقلم، م. (1386). فرهنگ سیاسی ایران. تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی. چاپ اول.
شجیعی، ز. (1383). نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی.. (4 جلد) جلد دوم و چهارم، تهران: انتشارات سخن. چاپ دوم.
شهرامنیا؛ و دیگری. (بهار1389).ناکارآمدی نخبگان سیاسی در کارآمدسازی روند توسعه ایران عصر پهلوی. فصلنامه گنجینه اسناد. شماره اول، صص 105-74.
شیخزاده، ح. (1385). نخبگان و توسعه ایران. تهران: انتشارات مرکز بازشناسی اسلام و ایران. چاپ اول.
طلوعی، م. (1374). بازیگران عصر پهلوی (از فروغی تا فردوست ). جلد اول و دوم، تهران: انتشارات علم. چاپ سوم.
فوران ،ج. (1389). مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران ازصفویه تا سالهای پیش از انقلاب. ترجمه: ا، تدین. تهران: انتشارات رسا. چاپ دهم.
فیوضات، ا. (1375). دولت درعصر پهلوی. تهران: انتشارات چاپ پخش. چاپ اول.
کدی، ن. (1386). ریشههای انقلاب ایران. ترجمه: ع، گواهی. تهران: انتشارات نشر علم. چاپ اول.
کسروی، ا. (1385). تاریخ مشروطه ایرانی. تهران: انتشارات نگاه. چاپ سوم.
کوزر، ل. (1373). زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی. ترجمه: م، ثلاثی. تهران: انتشارات علمی. چاپ پنجم.
ملک زاده، م. (1383). تاریخ انقلاب مشروطیت ایران.4 جلد، تهران: انتشارات سخن. چاپ اول.
همایون،