بررسی رابطه اعتماد اجتماعی و سبک زندگی در میان دبیران زن ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر تبریز
محورهای موضوعی : جامعه شناسینادیه نعیمی 1 , داود ابراهیم پور 2
1 - دانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی، گروه علوم اجتماعی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی؛ تبریز- ایران.
2 - گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم انسانی و تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
کلید واژه: اعتماد اجتماعی, سبک زندگی, دبیران زن,
چکیده مقاله :
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه اعتماد اجتماعی و سبک زندگی در میان دبیران زن ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر تبریز بوده است، از نظر روش؛ توصیفی- پیمایشی بوده است. هم چنین از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر زمانی؛ مقطعی است. جامعه آماری تحقیق دبیران زن ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر تبریز در سالتحصیلی 95-1394 به تعداد 300 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران به تعداد 168 نفر تعیین گردید و نمونهها بااستفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه در مقیاس لیکرت استفاده شده است. طبق یافتههای تحقیق که با استفاده از آزمون تحلیل واریانس به دست آمده، مشخص شد که؛ بین میزان اعتماد بین شخصی، میزان اعتماد نهادین، میزان اعتماد تعمیم یافته و میزان اعتماد مدنی دبیران زن ناحیه4 آموزش و پرورش شهر تبریز برحسب سبکهای مختلف زندگی )سنتی، مدرن و بینابینی) تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین؛ بین میزان اعتماد اجتماعی دبیران زن ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر تبریز برحسب سن، برحسب محل سکونت و برحسب مدرک تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد.
The aim of this study was to investigate the relationship between social trust and teachers’ lifestyle in Tabriz 4th education district. The research method is survey. The study population consisted of all female teachers in Tabriz 4th education district in 95-94 educational year (300 teachers). The sample size determined by Cochran formula was 168 and the sampling method used to find respondents was stratified random sampling method. To measure the research variables, a questionnaire in a Likert scale was used. According to the research findings obtained from analysis of variance, there is a significant difference between teachers’ interpersonal trust, institutional trust, generalized trust, and civic trust in terms of different life styles. Also, there is a significant difference between teachers’ social trust in terms of age, residence and education.
آزاد ارمکی، تقی. (1389). الگوهای سبک زندگی در ایران. نامه علوم اجتماعی. دوره سوم، شماره 6.
ازکیا، مصطفی. (1389). جامعهشناسی توسعه. تهران: انتشارات کیهان.
استونز، راب. (1383). متفکران بزرگ جامعهشناسی، ترجمه: مهرداد، میردامادی. تهران: نشرمرکز.
اکرامی، علی. (1392). اعتماداجتماعی حلقه مفقوده سبکهای نوین زندگی (مطالعه موردی: منطقه 3 تهران). پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان.
امیرکافی، مهدی. (1390). اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن. فصلنامه نمایه پژوهشی. سال پنجم، شماره 18.
انعام، ر. (1390). بررسی اعتماد بین شخصی در میان روستاییان شهریار. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهراء.
اینگلهارت، رونالد. (1388). تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی. ترجمه: مریم، وتر. تهران: نشر کویر.
باقرینژاد، ولیالله. (1391). عوامل موثر بر سبک زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد پارسآباد. پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
تاجبخش، کیان. (1384). اعتماد، دموکراسی و توسعه. تهران: نشر شیرازه.
سیاهپوش، امیر. (1392). فراتحلیل سرمایه اجتماعی در ایران. پایاننامه ارشد جامعهشناسی دانشگاه تهران.
موسیزاده، شهلا. (1394). بررسی رابطه بین سبک زندگی و باورهای دینی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورزقان.
شهابی، محمد. (1392). سبکهای زندگی جهان وطنانه در میان جوانان ایرانی و دلالتهای سیاسی آن. نامه علوم اجتماعی، دوره سوم، شماره6.
علیپور، پروین؛ زاهدی، محمدجواد و شیانی، ملیحه. (1392). اعتماد و مشارکت، بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت در شهر تهران. مجله جامعهشناسی ایران. دوره دوازدهم، شماره 8.
فاضلی، محمد. (1392). مصرف و سبک زندگی. نشر صبح صادق. دوره دوم، شماره10.
گلابی، فاطمه. (1389). نقش اعتماد در امر توسعه با تاکید بر عملکرد و نقش شوراهای اسلامی. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
گیدنز، آنتونی. (1378). تجدد و تشخص. ترجمه: ناصر، موفقیان. تهران: نی.
Reeskens, Tim and Marc, Hooghe. (2007). cross- cultural measurement equivalence of generalized trust. human science journal. polska, 2 (8), P.p: 515-532.
|
_||_