مطالعه تطبیقی لیبرال دموکراسی با مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه جامعهشناسی سیاسی
محورهای موضوعی : جامعه شناسیشهرام طهماسبی 1 , مهرداد جواهریپور 2 , رضاعلی محسنی 3
1 - دانشجوی دکترای جامعهشناسی سیاسی، دانشکده علوم اجتماعی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول).
3 - دانشیار گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه: جمهوری اسلامی ایران, مردمسالاری دینی, لیبرال دموکراسی,
چکیده مقاله :
چکیده هدف این مقاله مقایسه نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران با نظام سیاسی لیبرال دموکراسی، به منظور شناخت نوع الگوی سیاسی حاکم بر این کشور است. روش تحقیق، مقایسه ای- تطبیقی و تکنیک گردآوری اطلاعات اسنادی است. در این مقاله ابتدا به مفهوم و اصول لیبرال دموکراسی اشاره شده و سپس به مقایسه این اصول:1.اصل حاکمیت مردم؛ 2.برابری سیاسی؛3. آزادی سیاسی؛4. نظارت همگانی؛5. اصالت قانون، با نظام سیاسی جمهوری اسلامی، پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده بیانگر آن است که اصول لیبرال دموکراسی تفاوت ماهوی با نظام جمهوری اسلامی دارد اما به این معنا نیست که نوع نظام سیاسی حاکم درایران دموکراتیک نیست بلکه علی رغم برخی ویژگی های اقتدارگرایانه در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مجموع این نوع نظام سیاسی صورتی از الگوی سیاسی برآمده از مبانی دین اسلام و سنت ایرانی است، به عبارتی حکومتی است که به اراده اکثریت مردم، مقید به اصل حاکمیت دین اسلام در شئونات زندگی افراد و اجتماع است.
The purpose of this study is to compare the political system of the IRIwith the political system of liberal democracy in order to understand thetype of political model governing this country. The research method iscomparative and the technique of collecting information is documentary.At first, this article referred to the concept and principles of liberaldemocracy then these principles (1. The principle of people's sovereignty;2. Political equality; 3. Political freedom; 4. Universal monitoring; 5. Theauthenticity of the law) were compared to the Islamic Republic's politicalsystem. The results show that, the principles of liberal democracy have amajor difference with the system of the IRI, but this does not mean thatthe kind of political system ruling in Iran is not democratic, but despitesome authoritarian elements in the political structure of the IRI, in sumthis type of political system is a model based on the principles of thereligion of Islam and the Iranian tradition, that is a government that bythe will of the majority of people is bound to the principle of governingthe religion of Islam in the realities of the life of individuals and society.
منابع
اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه. (1393). خبرگزاری مهر (1/5/96)، از اینترنت:
اعضای احزاب غیرقانونی نامزد انتخابات نشوند. (1386). خبرگزاری مهر (1/5/96)، از اینترنت:
اونیل، پاتریک. (1391). مبانی سیاست تطبیقی (نظامهای سیاسی تطبیقی). ترجمه: سعید، میرترابی. تهران: نشر قومس.
بشیریه، حسین. (1385). دیباچهای بر جامعهشناسی سیاسی ایران. تهران: نشر نگاه معاصر.
بشیریه، حسین. (1381). درسهای دموکراسی برای همه. تهران: انتشارات نگاه معاصر.
بشیریه، حسین. (1386). آموزش دانش سیاسی (مبانی علم سیاست نظری و تاسیسی). تهران: انتشارات نگاه معاصر.
بلامی، ریچارد. (1384). شکل سیاسی قانون اساسی: تفکیک قوا، حقوق فردی و دموکراسی نماینده سالار. ترجمه: محسن، حسنوند. فصلنامه حقوق اساسی. 4.
بیتام، دیوید. (1383). دموکراسی و حقوق بشر. ترجمه: محمدتقی، دلفروز. تهران: نشر طرح نو.
جوانآراسته، حسین (1395). نظام سیاسی اسلام و جمهوری اسلامی ایران. فقه و مبانی اسلامی. 14، صص 68-51.
جواهری حقیقی. (1380). مبانی معرفتی دموکراسی و شاخصهای مردم سالاری. بازتاب اندیشه. 22، صص 41-39.
حسینی بهشتی، محمدحسین. (1377). مبانی نظری قانون اساسی. تهران: انتشارات بقعه.
حیدری، عباس؛ و گردشتی، حمیدرضا. (1395). نقش جمهور در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر دیدگاه امام خمینی و قانون اساسی. سیاست متعالیه. 14، صص 134-117.
درخشه، جلال. (1383). ابعاد حاکمیت مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. دین و ارتباطات.23، صص 90-67.
راش، مایکل. (1377). جامعه و سیاست.ترجمه: منوچهر، صبوری. تهران: انتشارات سمت.
راعی، مسعود؛ و عطریان، فرامرز. (1391). حاکمیت قانون و احکام حکومتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. حکومت اسلامی. 63، صص 146-123.
رنجبری، ابولفضل؛ و مولوی، مهران. (1396). نظارت بر اعمال حکومت در جمهوری اسلامی ایران. مطالعات علوم اجتماعی. 2، صص 105-96.
طباطایی موتمنی، منوچهر. (1380). حقوق اساسی. تهران: نشر میزان.
علت انحلال احزاب مشارکت و مجاهدین. (1392). مشرق نیوز (1/5/96)، از اینترنت:
عالم، عبدالرحمن. (1373). بنیادهای علم سیاست. تهران: نشر نی.
غفاری، غلامرضا. (1388). منطق پژوهش تطبیقی. مطالعات اجتماعی ایران. 8، صص 119-99.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. (1385). قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. تهران: راه دانایی.
کبیری سرمزده، جعفر. (1395). مفهوم حق در دو پارادایم فقه مدنی و دموکراسی غربی. آموزههای فقه مدنی. 14، صص 166-145.
کوهن، کارل. (1373). دموکراسی. ترجمه: فریبرز، مجیدی. تهران: انتشارات خوارزمی.
مشکات، محمد. (1385). سنجش لیبرال دموکراسی. پژوهشنامه انقلاب اسلامی. 13، صص 87-70.
مصباح یزدی، محمدتقی. (1379). بحثی ساده و کوتاه پیرامون حکومت اسلامی و ولایت فقیه. تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.
مصباح یزدی، محمدتقی. (1394). حکیمانهترین حکومت: کاوشی در نظریه ولایت فقیه. قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
موسوی خمینی، روح الله. (1378). صحیفه نور. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
نبوی، عباس. (1379). مردمسالاری در حاکمیت اسلامی. تهران: تمدن و توسعه اسلامی.
نویمان، فرانتس. (1373). آزادی و قدرت و قانون.ترجمه: عزتالله، فولادوند. تهران: انتشارات خوارزمی.
نوروزی، محمدجواد. (1389). نشانوارههای جمهوری اسلامی. معرفت اسلامی. 3، صص 56-27.
هابز، توماس. (1380). لویاتان. ترجمه: حسین، بشیریه. تهران: نشر نی.
هستیانی، اصغر. (1380). بررسی اصول اقتصادی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه تعادل و عدم تعادل اقتصادی. فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق.13، صص 78-56.
همایون مصباح، سیدحسین. (1384). ممیزات جامعه اسلامی از جامعه مدنی لیبرال و دموکراسی. پژوهشهای اجتماعی، اسلامی. 54، صص 174-141.
واعظی، احمد. (1383). دموکراسی دینی و منتقدان آن. مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی.21 و 22، صص 238-213.
ورابرتون، نایجل. (1382). آثار کلاسیک فلسفه. ترجمه: مسعود، علیا. تهران: انتشارات ققنوس.
Barthelemy, Joseph et Duez, Paul. (2004). Traite de droit constitutionnel. paris: Panthéon-Assas.
Chevallire, Jacques. (1998). L Etat de droit. paris: montcherstien.
Jahanbakhsh, Forough. (2001). Islam democracy and religovs modernism in Iran. Brill.
Wintgens, Lus j. (2002). Legisprudence: A new theoretical approach to legistation. Oxford: Portland Oregon.
_||_